زاهدی نوشت: موج تخریب شدید علیه محمدباقر قالیباف در روزهای اخیر تبدیل به کارویژه مشترک جریانات ضدانقلاب، انحرافی و اصلاح طلبان تندرو شده است.
به گزارش شهدای ایران، امیر زاهدی در یادداشتی نوشت: تحلیل محتوا و یا حتی مرور اجمالی مواضع
افراد و نحلههای مختلف فکری _ سیاسی، به ویژه در ایام انتخابات بسیاری از
سیاستها و مقاصد جریانات داخل و خارج کشور را مشخص میکند.
در این میان موج تخریب شدید علیه محمدباقر قالیباف در روزهای اخیر تبدیل به
کارویژه مشترک جریانات ضدانقلاب، انحرافی و اصلاح طلبان تندرو شده است.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند موفقیت های قالیباف در مسئولیتهای گذشته و تحولات چشمگیر در حوزههای مسئولیت وی که حتی دشمنان خارجی ایران را ناخواسته به تمجید وادار کرده است، عامل این نگرانیها است.
قدرت مدیریت و ایجاد تحولات اساسی در سالهای پس از جنگ همچون ارتقاء توان نیروی هوایی سپاه، کارآمدی و تحولات اساسی در نیروی انتظامی، اقدامات و تحولات شگرف در دوران مدیریت شهرداری تهران و آغاز اقدامات زیربنایی در مجلس شورای اسلامی به قدری بوده است که کمتر کسی میتواند این موفقیتها را منکر شود.
اما واقعیت این است که هر سه جریان برانداز، انحرافیون و اصلاح طلبان با انگیزههای مختلف خود را در مقابل این تفکر جهادی و مدیریتی تصور میکنند.
تکلیف براندازها و نگرانی از کارآمد شدن دولت همزمان با احتمال کاندیداتوری قالیباف واضح است و نیاز چندانی به تحلیل ندارد.
جریان انحرافی هم که این روزها تلاش می کند از ناکارآمدیها و سو تدبیر دولت مستقر نهایت استفاده را ببرد و با تعمیم این ناکارآمدیها به کلیت نظام، خود را آلترناتیو معرفی نماید، نگران است که مبادا با کارآمد شدن دولت نتواند از نمد نارضایتی مردم کلاهی برای خود ببافد. برخی موضع گیریها و اعلام خوشحالی از نارضایتی مردم در مسائلی نظیر سقوط بورس و موارد مشابه به خوبی اهداف انحرافیون را نمایان میکند.
اما اصلاح طلبان داخلی که طیف تندرو آنها مستظهر به حمایتهای شبکههای رسانهای خارج از کشور هستند نیز نگرانند تا مبادا با نوشیدن شهد کارآمدی در دولت رقیب، دیگر فرصت کسب قدرت را همچون اکثر دهههای پس از انقلاب را از دست بدهند لذا در این مسیر با انگیزه در فضاسازی علیه نیروهای کارآمد جریان انقلاب، عملا پروژه تخریب را انتخابی بین مرگ و زندگی برای خود میدانند.
البته این سناریو فقط مختص به قالیباف نیست. جریانات فوق هر فرد کارآمد و پاکدستی را که بتواند امید را به مردم بازگرداند مورد آماج حملات خود قرار می دهند.
همین سناریوی تخریبی در روزهای اخیر همزمان با دعوت گسترده مردم از آیت الله رئیسی برای کاندیداتوری وی به سمت رئیس موفق و خوشنام قوه قضائیه تغییر جهت داده است.
اگرچه تجربه ۴۰ سال گذشته نشان میدهد همه دلسوزان و خدمتگزاران موثر و کارآمد نظام هیچگاه از ترور شخصیت و در موارد متعددی ترور فیزیکی توسط دشمنان عنود و رقبای حسود بی بهره نبودهاند.
اما خبر آخر اینکه در حال حاضر سیدابراهیم رئیسی با پیشی گرفتن از همه کاندیداهای احتمالی از جمله محمدباقر قالیباف در نظرسنجیها بیشترین اقبال مردمی را دارد که منطق وحدت حکم می کند تمام کاندیداهای جریان انقلاب با حمایت از وی زمینه تشکیل دولت کارآمد و انقلابی را تسهیل کرده و با پایان دادن به عملیها و سوتدبیرها، شهد خدمت صادقانه و کارآمدی را به مردم عزیز ایران بچشانند.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند موفقیت های قالیباف در مسئولیتهای گذشته و تحولات چشمگیر در حوزههای مسئولیت وی که حتی دشمنان خارجی ایران را ناخواسته به تمجید وادار کرده است، عامل این نگرانیها است.
قدرت مدیریت و ایجاد تحولات اساسی در سالهای پس از جنگ همچون ارتقاء توان نیروی هوایی سپاه، کارآمدی و تحولات اساسی در نیروی انتظامی، اقدامات و تحولات شگرف در دوران مدیریت شهرداری تهران و آغاز اقدامات زیربنایی در مجلس شورای اسلامی به قدری بوده است که کمتر کسی میتواند این موفقیتها را منکر شود.
اما واقعیت این است که هر سه جریان برانداز، انحرافیون و اصلاح طلبان با انگیزههای مختلف خود را در مقابل این تفکر جهادی و مدیریتی تصور میکنند.
تکلیف براندازها و نگرانی از کارآمد شدن دولت همزمان با احتمال کاندیداتوری قالیباف واضح است و نیاز چندانی به تحلیل ندارد.
جریان انحرافی هم که این روزها تلاش می کند از ناکارآمدیها و سو تدبیر دولت مستقر نهایت استفاده را ببرد و با تعمیم این ناکارآمدیها به کلیت نظام، خود را آلترناتیو معرفی نماید، نگران است که مبادا با کارآمد شدن دولت نتواند از نمد نارضایتی مردم کلاهی برای خود ببافد. برخی موضع گیریها و اعلام خوشحالی از نارضایتی مردم در مسائلی نظیر سقوط بورس و موارد مشابه به خوبی اهداف انحرافیون را نمایان میکند.
اما اصلاح طلبان داخلی که طیف تندرو آنها مستظهر به حمایتهای شبکههای رسانهای خارج از کشور هستند نیز نگرانند تا مبادا با نوشیدن شهد کارآمدی در دولت رقیب، دیگر فرصت کسب قدرت را همچون اکثر دهههای پس از انقلاب را از دست بدهند لذا در این مسیر با انگیزه در فضاسازی علیه نیروهای کارآمد جریان انقلاب، عملا پروژه تخریب را انتخابی بین مرگ و زندگی برای خود میدانند.
البته این سناریو فقط مختص به قالیباف نیست. جریانات فوق هر فرد کارآمد و پاکدستی را که بتواند امید را به مردم بازگرداند مورد آماج حملات خود قرار می دهند.
همین سناریوی تخریبی در روزهای اخیر همزمان با دعوت گسترده مردم از آیت الله رئیسی برای کاندیداتوری وی به سمت رئیس موفق و خوشنام قوه قضائیه تغییر جهت داده است.
اگرچه تجربه ۴۰ سال گذشته نشان میدهد همه دلسوزان و خدمتگزاران موثر و کارآمد نظام هیچگاه از ترور شخصیت و در موارد متعددی ترور فیزیکی توسط دشمنان عنود و رقبای حسود بی بهره نبودهاند.
اما خبر آخر اینکه در حال حاضر سیدابراهیم رئیسی با پیشی گرفتن از همه کاندیداهای احتمالی از جمله محمدباقر قالیباف در نظرسنجیها بیشترین اقبال مردمی را دارد که منطق وحدت حکم می کند تمام کاندیداهای جریان انقلاب با حمایت از وی زمینه تشکیل دولت کارآمد و انقلابی را تسهیل کرده و با پایان دادن به عملیها و سوتدبیرها، شهد خدمت صادقانه و کارآمدی را به مردم عزیز ایران بچشانند.