اصرار آقای ربیعی بر مشکلات روانی مردم ایران به دلیل تحریم و دشمنیهای آمریکا ش
به گزارش شهدای ایران، علی ربیعی، فعال اصلاحطلب و سخنگوی دولت رئیسجمهور روحانی طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه دولتی ایران نوشته است:
"بدون تردید همزمانی انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ با دوره تحول سیاسی در عرصه بینالملل و همینطور تحولات جمعیتی کمی و کیفی در داخل ایران، آن را به انتخاباتی متفاوت تبدیل کرده است. دولت امریکا پس از فرازونشیب ۴۰ ساله با جمهوری اسلامی در دوره ترامپ به اوج خصومت با ایران رسید و ملت ایران توانست با عبور از این دوره، تصور فروپاشی را تبدیل به توهم کند. هرچند این عبور نقطه عطفی در سیاست خارجی بهوجود آورد اما در عرصه داخلی آثار اجتماعی و اقتصادی و روانی بر جامعه به جای گذاشت. در هم تنیدگی این دوران با شیوع کرونا نیز وضعیت جامعه را از نظر فیزیکی و روانی دچار تغییرات کرد. متأثر از این وقایع، از یک سو مردم شاید شوق و سرزندگی کمتری برای شرکتهای سیاسی و اجتماعی داشته باشند و از سوی دیگر بیش از ادوار قبل میتوانند با مشارکت در تعیین سرنوشت و خطوط راهنمای سیاسی، اجتماعی، فرصت ملی برای بهرهبرداری از دستاوردهای ناشی از مقاومت و ایستادگی در برابر تهدیدات تحریم و کرونا را به ثمر بنشانند. "
در یادداشت او همچنین میخوانیم: ما در این برهه نیازمند گسترش اعتماد بسیار زیادی هستیم. برای عبور از این دوران ما نیازمند انتخاباتی با مشارکت بالا و اعتمادآفرین هستیم. کارویژههای انتخابات در جامعهای که طی سالهای اخیر به دلیل همهگیری کرونا و توأمانی آن با اثرات مخرب تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه امریکا، متحمل خسارتهای مادی و روانی شده و متأثر از تبلیغات فرصتطلبانه و تحریف واقعیات از سوی رسانههای بدخواه، اعتماد سیاسی مردم را هدف گرفته، به مراتب مهمتر از هر زمان دیگری است.
*اصرار آقای ربیعی بر مشکلات روانی مردم ایران به دلیل تحریم و دشمنیهای آمریکا در واقع یک القاگری است!
القاگری از آنرو که برعکس آنچه ربیعی ادعا میکند؛ "مقاومت" موجب پویایی و شکوفا شدن استعدادهای ارگانیک و روحی یک ملت میشود.
کما اینکه بر اساس نظریات جامعهشناسانه، ملتها در دوران جنگ دارای شکوفایی و همبستگی بیشتر میشوند.
از طرفی تحریم و مقاومت بحث امروز و دیروز نیست و مردم ایران تا قبل از آقای روحانی هم به مدت 35 سال به این 2 گزینه عادت کرده و توانسته بودند وارد فرایند کاهش اثر تحریمها شوند.
مسئله اینست که آقای ربیعی قصد دارد کارنامه بد خود و دولت متبوعش که عامل نارضایتی مردم از آقای روحانی است را به گردن ترامپ بیاندازد و این شدنی نیست.
به سخن دیگر اینکه ربیعی به جنگ با واقعیت رفته است تا دولت را از گزینه ضروری "عذرخواهی از بابت یک کارنامه بد و ناکارآمد" برهاند.
در این باب البته میتوان به صحبتهای اخیر محمد عطریانفر، از فعالان چپ نیز اشاره کرد که گفته بود "یک نفرت ملی علیه روحانی شکل گرفته است"!
به نظر میرسد آقای ربیعی و دوستان ایشان به جای این فرافکنیها بایستی طریق عذرخواهی برگیرند و اقلا در روزهای پایانی عمر دولت خود به مردم بگویند که راه عبور از مشکلات "مشارکت حداکثری در انتخابات و رأی خوب" است.
آنها موظفند عبرتهای راهی که رفتند و فرجامش اشتباه بود را به مردم بگویند تا وعدههای بیسرانجام دوباره موجب بروز مشکلات نشود.
"بدون تردید همزمانی انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ با دوره تحول سیاسی در عرصه بینالملل و همینطور تحولات جمعیتی کمی و کیفی در داخل ایران، آن را به انتخاباتی متفاوت تبدیل کرده است. دولت امریکا پس از فرازونشیب ۴۰ ساله با جمهوری اسلامی در دوره ترامپ به اوج خصومت با ایران رسید و ملت ایران توانست با عبور از این دوره، تصور فروپاشی را تبدیل به توهم کند. هرچند این عبور نقطه عطفی در سیاست خارجی بهوجود آورد اما در عرصه داخلی آثار اجتماعی و اقتصادی و روانی بر جامعه به جای گذاشت. در هم تنیدگی این دوران با شیوع کرونا نیز وضعیت جامعه را از نظر فیزیکی و روانی دچار تغییرات کرد. متأثر از این وقایع، از یک سو مردم شاید شوق و سرزندگی کمتری برای شرکتهای سیاسی و اجتماعی داشته باشند و از سوی دیگر بیش از ادوار قبل میتوانند با مشارکت در تعیین سرنوشت و خطوط راهنمای سیاسی، اجتماعی، فرصت ملی برای بهرهبرداری از دستاوردهای ناشی از مقاومت و ایستادگی در برابر تهدیدات تحریم و کرونا را به ثمر بنشانند. "
در یادداشت او همچنین میخوانیم: ما در این برهه نیازمند گسترش اعتماد بسیار زیادی هستیم. برای عبور از این دوران ما نیازمند انتخاباتی با مشارکت بالا و اعتمادآفرین هستیم. کارویژههای انتخابات در جامعهای که طی سالهای اخیر به دلیل همهگیری کرونا و توأمانی آن با اثرات مخرب تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه امریکا، متحمل خسارتهای مادی و روانی شده و متأثر از تبلیغات فرصتطلبانه و تحریف واقعیات از سوی رسانههای بدخواه، اعتماد سیاسی مردم را هدف گرفته، به مراتب مهمتر از هر زمان دیگری است.
*اصرار آقای ربیعی بر مشکلات روانی مردم ایران به دلیل تحریم و دشمنیهای آمریکا در واقع یک القاگری است!
القاگری از آنرو که برعکس آنچه ربیعی ادعا میکند؛ "مقاومت" موجب پویایی و شکوفا شدن استعدادهای ارگانیک و روحی یک ملت میشود.
کما اینکه بر اساس نظریات جامعهشناسانه، ملتها در دوران جنگ دارای شکوفایی و همبستگی بیشتر میشوند.
از طرفی تحریم و مقاومت بحث امروز و دیروز نیست و مردم ایران تا قبل از آقای روحانی هم به مدت 35 سال به این 2 گزینه عادت کرده و توانسته بودند وارد فرایند کاهش اثر تحریمها شوند.
مسئله اینست که آقای ربیعی قصد دارد کارنامه بد خود و دولت متبوعش که عامل نارضایتی مردم از آقای روحانی است را به گردن ترامپ بیاندازد و این شدنی نیست.
به سخن دیگر اینکه ربیعی به جنگ با واقعیت رفته است تا دولت را از گزینه ضروری "عذرخواهی از بابت یک کارنامه بد و ناکارآمد" برهاند.
در این باب البته میتوان به صحبتهای اخیر محمد عطریانفر، از فعالان چپ نیز اشاره کرد که گفته بود "یک نفرت ملی علیه روحانی شکل گرفته است"!
به نظر میرسد آقای ربیعی و دوستان ایشان به جای این فرافکنیها بایستی طریق عذرخواهی برگیرند و اقلا در روزهای پایانی عمر دولت خود به مردم بگویند که راه عبور از مشکلات "مشارکت حداکثری در انتخابات و رأی خوب" است.
آنها موظفند عبرتهای راهی که رفتند و فرجامش اشتباه بود را به مردم بگویند تا وعدههای بیسرانجام دوباره موجب بروز مشکلات نشود.