به نظرم رئیس دولتهای نهم و دهم با یک شیب ملایم حضور در انتخابات را شروع و اکنون آن شیب را تند کردهاند. خیلی جاها وضع موجود را هم که نقد میکند، به جاده خاکی کشیده میشود.
به گزارش شهدای ایران، محمد ناظمی اردکانی وزیر تعاون دولت و نهم و استاندار پیشین قم هم چندی پیش برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرد. بخش های از گفتگوی او را در ادامه خواهید خواند:
بخشی از کاندیداهای این دوره انتخابات را وزرای دولتهای نهم و دهم تشکیل میدهند. این شائبه پیش میآید که آیا این کار با هماهنگی رئیسجمهور سابق بوده و یا خیر و یک تصمیم شخصی از جانب این افراد بوده است. همچنین چقدر مدیران دولتهای نهم و دهم را در موفقیت این دولت فارغ از رئیسجمهور وقت مهم میدانستید؟
ناظمی اردکانی: من خودم شخصاً برای ورود به عرصه رقابتهای انتخابات، مشورت نکردم. ممکن است که ضمنی با بعضی از دوستان خودم از نزدیک شناخت داشتم و من را میشناختند و نه صرفاً چهرههای سیاسی، مشورتهایی را انجام داده باشم و در این عرصه حضور پیدا کرده باشم. بعضی دیگران هم که اشاره داشتید، بعید میدانم که مشورت کرده باشند.
** وزرای دولت نهم همه منشأ کارآمدی بودند
اما اینکه چهرههای به نامی از دولت نهم و دهم وارد این عرصه شدند، هریک ممکن است وظیفه سیاسی را احساس کرده باشند و تکلیفی داشته باشند یا اینکه در دولت نهم و دهم، بهویژه دولت نهم که چیزی جز خدمت کردن مطرح نبود و طعم شیرین خدمت کردن را چشیده باشند با این طعم وارد عرصه شدند.
دولت نهم که من در کابینه حضور داشتم و در دولت دهم در لایه دوم مدیریتی ارشد کشور بودم، چهرههایی که حضور پیدا کرده بودند، یکی بهتر از دیگری بودند و همهشان منشأ کارآمدی بودند و شب را از روز برای خدمت کردن نمیشناختند و خستگی برایشان بیمعنا بود و آنقدر غرق در تلاش و از خود گذشتگی بودند که خستگی بی معنا بود و در دولت نهم اگر مراجعهای به آمار موجود در عرصههای مختلف بشود، شاهد این بودیم که پروژههای نیمه تمام در کشور یکی بعد از دیگری کامل شد و در عرصههای خدماتی به مردم، حتی به آحاد جامعه بسیار فراگیر انجام شد.
** خدمات دولت نهم مشارکت 80 درصدی سال 88 را رقم زد
مردم یک رضایت نسبی و بعضاً در برخی طیفهای اجتماعی بخصوص محرومین جامعه یک رضایت مطلقی ایجاد شد چون رسیدگی خوبی صورت گرفته بود و همین تلاشها و خدمات بود که مشارکت مردم در عرصه سیاسی برای انتخابات 88 یک مشارکت بالایی بود. مشارکت سال 88 بالای 80 درصد بود که در دورههای قبل سابقه نداشت.
** دولت دهم از ابتدا دچار حاشیههایی شد که به دولت لطمه زد
متاسفانه در دولت دهم از همان ابتدا دچار حاشیههایی شدیم که خیلی به دولت لطمه زد که با گفتمان انقلاب، امام و رهبری سرکار آمده بود و اعضای دولت هم این گفتمان را بهشدت دنبال میکردند. این حواشی به انتهای دولت دهم هم لطمه زد و بعد از دولت دهم، همچنان این حواشی دنبالهاش وجود داشت و باعث عارضههای مختلف سیاسی در پیرامون این موضوع شد.
دوستان ما در دولت نهم و دهم با حاشیهها مرزبندی ایجاد کردند و در یک مقطعی هم به بیانیه مسئولان این دولت علیه رئیسجمهور سابق منتهی شد.
اخیراً هم آقای احمدینژاد صحبتهای بعضاً عجیب و غریبی میکنند که بوی حاشیه آفرینی و حتی تهدید را دارد. چه عاملی موجب شد که آقای احمدی نژاد در روند فعالیتشان به اینجا برسند و آیا هدف ایشان مثل سال 84 همچنان رئیس جمهور شدن و خدمت است و یا این صحبتها در پوشش انتخابات، هدف دیگری دنبال میکند.
ناظمی اردکانی: شاید این موضوع همواره مطرح بوده که چرا روسای جمهور کشورمان، با نظام و ارزشهای انقلاب و گفتمان و آرمانهای امام و رهبری زاویه پیدا میکنند.
من بنظرم میرسد که عمدتاً ناشی از این است که بعد از کنار رفتن بهدنبال این هستند که باز به قدرت برسند و نمیخواهند قدرتی که در مقطعی از تاریخ نظام و انقلاب عهدهدار شدند را کنار بگذارند. همین موجب میشود متعرض وضع موجود شوند و فردی که دوباره میخواهد مطرح شود و سکاندار کشور شود.
بایستی وضع موجود را نقد کند. مطالبات جامعه را مطرح کند؛ چه بسا مطالبات جامعه هم بالا برده شود. قدرتی که رأس کار هم هست یعنی دولت مستقر هم نمیتواند این وضعیت را تحمل کند. او هم برای اینکه فرد را به اصطلاح در گوشه رینگ قرار دهد همه تلاشش را میکند.
خاطرم نمیرود دولت یازدهم که آمد، ماهها نقد وضع گذشته را میکرد و یک تعابیری بهکار میبردند که این تعابیر اساساً درست و صحیح نبود اما برای اینکه دولتهای قبل را منکوب کنند به این رویکرد روی آوردند که هوسی و فکری اصلا در مخیلهی افرادی که در دولت نهم و دهم بودند نیاید که بخواهند باز به قدرت برگردند.
این موضوع در دولتهای سازندگی و اصلاحات هم وجود داشته و فرصت نیست که بیشتر توضیح دهم. این یک موضوع کلی است، اما قانون اساسی به کسانی که در موقعیت ریاستجمهوری بودند، اجازه میدهد مجدد کاندیدا بشوند. البته در برخی از کشورها یک مقررات نانوشته وجود دارد که این اجازه را نمیدهد؛ یعنی کسانی که در مقام ریاستجمهوری یا مقامهای ارشد بودند، قرار نیست دوباره به قدرت بازگردند و با یک شیب ملایم کنار میروند. در رسانهها حضور پیدا نمیکنند یا اینکه اجازه حضور به آنها داده نمیشود.
آنها در موقعیتهای مشورتی قرار میگیرند و در مجامعی مانند مجلس سنا مشغول به کار میشوند. ما نیز مجمع تشخیص مصلحت نظام را داریم. در آنجا فرد میتواند ایدهها، تجربیات، افکار و حتی انتقاداتش را نسبت به وضع موجود بیان کند. یا اینکه در برخی کشورها این افراد در جایگاههای سیاستگذاری کلان قرار میگیرند. نقطهنظرات، ایدهها، طرحها و تجربیات خودشان را در آنجا مطرح میکنند. در کشور ما این مقررات نانوشته وجود ندارد؛ یعنی زمینه برای حضور مجدد این افراد در جایگاه ریاستجمهوری وجود دارد.
** احمدینژاد وارد جاده خاکی شده!
به نظرم رئیس دولتهای نهم و دهم با یک شیب ملایم حضور در انتخابات را شروع و اکنون آن شیب را تند کردهاند. خیلی جاها وضع موجود را هم که نقد میکند، به جاده خاکی کشیده میشود. برداشت جامعه نیز این میشود که ایشان از گفتمان انقلاب، امام و رهبری فاصله گرفتند و زاویه پیدا کردهاند. در نتیجه از آنچه که در قانون اساسی آمده و آنچه که وضعیت متعارف سیاسی ایجاب میکند، عدول صورت میگیرد.
مردم همچنان با انقلاب و امام و رهبری پیوند ناگسستنی دارند. مردم اگر احساس بکنند که آن رویکرد دیگر وجود ندارد، نظرشان تغییر پیدا میکند. مردم بر نظر مثبتی که در گذشته نسبت به ایشان داشتند، باقی نخواهند ماند. که البته این یک عارضه سنگین برای نظام هم خواهد بود.
بخشی از کاندیداهای این دوره انتخابات را وزرای دولتهای نهم و دهم تشکیل میدهند. این شائبه پیش میآید که آیا این کار با هماهنگی رئیسجمهور سابق بوده و یا خیر و یک تصمیم شخصی از جانب این افراد بوده است. همچنین چقدر مدیران دولتهای نهم و دهم را در موفقیت این دولت فارغ از رئیسجمهور وقت مهم میدانستید؟
ناظمی اردکانی: من خودم شخصاً برای ورود به عرصه رقابتهای انتخابات، مشورت نکردم. ممکن است که ضمنی با بعضی از دوستان خودم از نزدیک شناخت داشتم و من را میشناختند و نه صرفاً چهرههای سیاسی، مشورتهایی را انجام داده باشم و در این عرصه حضور پیدا کرده باشم. بعضی دیگران هم که اشاره داشتید، بعید میدانم که مشورت کرده باشند.
** وزرای دولت نهم همه منشأ کارآمدی بودند
اما اینکه چهرههای به نامی از دولت نهم و دهم وارد این عرصه شدند، هریک ممکن است وظیفه سیاسی را احساس کرده باشند و تکلیفی داشته باشند یا اینکه در دولت نهم و دهم، بهویژه دولت نهم که چیزی جز خدمت کردن مطرح نبود و طعم شیرین خدمت کردن را چشیده باشند با این طعم وارد عرصه شدند.
دولت نهم که من در کابینه حضور داشتم و در دولت دهم در لایه دوم مدیریتی ارشد کشور بودم، چهرههایی که حضور پیدا کرده بودند، یکی بهتر از دیگری بودند و همهشان منشأ کارآمدی بودند و شب را از روز برای خدمت کردن نمیشناختند و خستگی برایشان بیمعنا بود و آنقدر غرق در تلاش و از خود گذشتگی بودند که خستگی بی معنا بود و در دولت نهم اگر مراجعهای به آمار موجود در عرصههای مختلف بشود، شاهد این بودیم که پروژههای نیمه تمام در کشور یکی بعد از دیگری کامل شد و در عرصههای خدماتی به مردم، حتی به آحاد جامعه بسیار فراگیر انجام شد.
** خدمات دولت نهم مشارکت 80 درصدی سال 88 را رقم زد
مردم یک رضایت نسبی و بعضاً در برخی طیفهای اجتماعی بخصوص محرومین جامعه یک رضایت مطلقی ایجاد شد چون رسیدگی خوبی صورت گرفته بود و همین تلاشها و خدمات بود که مشارکت مردم در عرصه سیاسی برای انتخابات 88 یک مشارکت بالایی بود. مشارکت سال 88 بالای 80 درصد بود که در دورههای قبل سابقه نداشت.
** دولت دهم از ابتدا دچار حاشیههایی شد که به دولت لطمه زد
متاسفانه در دولت دهم از همان ابتدا دچار حاشیههایی شدیم که خیلی به دولت لطمه زد که با گفتمان انقلاب، امام و رهبری سرکار آمده بود و اعضای دولت هم این گفتمان را بهشدت دنبال میکردند. این حواشی به انتهای دولت دهم هم لطمه زد و بعد از دولت دهم، همچنان این حواشی دنبالهاش وجود داشت و باعث عارضههای مختلف سیاسی در پیرامون این موضوع شد.
دوستان ما در دولت نهم و دهم با حاشیهها مرزبندی ایجاد کردند و در یک مقطعی هم به بیانیه مسئولان این دولت علیه رئیسجمهور سابق منتهی شد.
اخیراً هم آقای احمدینژاد صحبتهای بعضاً عجیب و غریبی میکنند که بوی حاشیه آفرینی و حتی تهدید را دارد. چه عاملی موجب شد که آقای احمدی نژاد در روند فعالیتشان به اینجا برسند و آیا هدف ایشان مثل سال 84 همچنان رئیس جمهور شدن و خدمت است و یا این صحبتها در پوشش انتخابات، هدف دیگری دنبال میکند.
ناظمی اردکانی: شاید این موضوع همواره مطرح بوده که چرا روسای جمهور کشورمان، با نظام و ارزشهای انقلاب و گفتمان و آرمانهای امام و رهبری زاویه پیدا میکنند.
من بنظرم میرسد که عمدتاً ناشی از این است که بعد از کنار رفتن بهدنبال این هستند که باز به قدرت برسند و نمیخواهند قدرتی که در مقطعی از تاریخ نظام و انقلاب عهدهدار شدند را کنار بگذارند. همین موجب میشود متعرض وضع موجود شوند و فردی که دوباره میخواهد مطرح شود و سکاندار کشور شود.
بایستی وضع موجود را نقد کند. مطالبات جامعه را مطرح کند؛ چه بسا مطالبات جامعه هم بالا برده شود. قدرتی که رأس کار هم هست یعنی دولت مستقر هم نمیتواند این وضعیت را تحمل کند. او هم برای اینکه فرد را به اصطلاح در گوشه رینگ قرار دهد همه تلاشش را میکند.
خاطرم نمیرود دولت یازدهم که آمد، ماهها نقد وضع گذشته را میکرد و یک تعابیری بهکار میبردند که این تعابیر اساساً درست و صحیح نبود اما برای اینکه دولتهای قبل را منکوب کنند به این رویکرد روی آوردند که هوسی و فکری اصلا در مخیلهی افرادی که در دولت نهم و دهم بودند نیاید که بخواهند باز به قدرت برگردند.
این موضوع در دولتهای سازندگی و اصلاحات هم وجود داشته و فرصت نیست که بیشتر توضیح دهم. این یک موضوع کلی است، اما قانون اساسی به کسانی که در موقعیت ریاستجمهوری بودند، اجازه میدهد مجدد کاندیدا بشوند. البته در برخی از کشورها یک مقررات نانوشته وجود دارد که این اجازه را نمیدهد؛ یعنی کسانی که در مقام ریاستجمهوری یا مقامهای ارشد بودند، قرار نیست دوباره به قدرت بازگردند و با یک شیب ملایم کنار میروند. در رسانهها حضور پیدا نمیکنند یا اینکه اجازه حضور به آنها داده نمیشود.
آنها در موقعیتهای مشورتی قرار میگیرند و در مجامعی مانند مجلس سنا مشغول به کار میشوند. ما نیز مجمع تشخیص مصلحت نظام را داریم. در آنجا فرد میتواند ایدهها، تجربیات، افکار و حتی انتقاداتش را نسبت به وضع موجود بیان کند. یا اینکه در برخی کشورها این افراد در جایگاههای سیاستگذاری کلان قرار میگیرند. نقطهنظرات، ایدهها، طرحها و تجربیات خودشان را در آنجا مطرح میکنند. در کشور ما این مقررات نانوشته وجود ندارد؛ یعنی زمینه برای حضور مجدد این افراد در جایگاه ریاستجمهوری وجود دارد.
** احمدینژاد وارد جاده خاکی شده!
به نظرم رئیس دولتهای نهم و دهم با یک شیب ملایم حضور در انتخابات را شروع و اکنون آن شیب را تند کردهاند. خیلی جاها وضع موجود را هم که نقد میکند، به جاده خاکی کشیده میشود. برداشت جامعه نیز این میشود که ایشان از گفتمان انقلاب، امام و رهبری فاصله گرفتند و زاویه پیدا کردهاند. در نتیجه از آنچه که در قانون اساسی آمده و آنچه که وضعیت متعارف سیاسی ایجاب میکند، عدول صورت میگیرد.
مردم همچنان با انقلاب و امام و رهبری پیوند ناگسستنی دارند. مردم اگر احساس بکنند که آن رویکرد دیگر وجود ندارد، نظرشان تغییر پیدا میکند. مردم بر نظر مثبتی که در گذشته نسبت به ایشان داشتند، باقی نخواهند ماند. که البته این یک عارضه سنگین برای نظام هم خواهد بود.