غرب پرستان:
باید از این جماعت پرسید شما که نه در خود توان اداره کشور را میبینید و نه برنامهای برای آن دارید (به جز اینکه به زیاده خواهیهای نظام سلطه سربسپارید) چرا برای منصب مهمی مانند ریاست جمهوری نامزد میشوید؟
سرویس سیاسی شهدای ایران؛:روزنامه غربگرای شرق، گفتوگویی را با «مصطفیهاشمی طبا» منتشر کرد. در بخشی از این مصاحبههاشمی طبا گفته است: «بدیهی است دولتها با تصمیمات نادرست موجب بروز مشکلات در کشور میشوند؛ مانند آنچه دولت احمدینژاد انجام داد و آنچه دولت روحانی در بحبوحه تحریمها با سادهانگاری و عدم طراحی درست کار برای مقابله با بحران موجب بروز تنشهایی در جامعه شده است.»
چنانکه خواندیدهاشمی طبا که خود یکی از نامزدهای انتخابات بود اما در عین اینکه انصراف نداد به صراحت گفت به روحانی رای میدهد ساده انگاری تحریمها را به چه چیزهایی گره زده است! او این ساده انگاری را در مذاکره به کار نمیگیرد و این همان نقطه قابل تامل است.
او در بخش دیگری از این گفتوگو تاکید کرده است: «ما در منطقه در حال یک چالش بزرگ هستیم و تاکنون هم توفیقات مناسبی کسب کردهایم اما دشمنان ما و آنان که منافعشان به خطر افتاده است علاوهبر عکسالعمل، به ابتکارات زیانبار علیه ما دست میزنند. بیتردید موضع ما حق است و طبعا پایداری بر این موضع حق موجب محرومیتهایی برای ملت میشود (البته که فعلا منافع کلان برای برخی به دلیل سیاستهای غلط داخلی) بنابراین رئیسجمهور اگر معتقد به تداوم این سیاست است باید تبعات آن را برای مردم روشن کند.»
هاشمی طبا افزوده است: «وعده معیشت بهتر در تداوم موضع حق یادشده نوعی نفاق و پوشاندن حقایق از مردم است. نامزد رئیسجمهور باید روشن کند که آیا موافق سیاست کنونی منطقهای و ادامه چالش با آمریکا هست؟ و در این صورت تبعاتش را به مردم بگوید و نیز سیاستهای داخلی برای مقابله با مسائل را مطرح کند یا روشن کند که باید به نوعی تفاهم (البته صریحا بگویم سازش) در منطقه رسید تا گشایش اقتصادی برای کشور و مردم حاصل شود. بعید میدانم احدی از نامزدها بتوانند صریحا این اظهار نظر را بکنند و معمولا یکی بر میخ میزنند و یکی بر تخته و در حالی که از انقلابیگری دفاع میکنند وعده زندگی و معیشت بهتر و عدالت را میدهند که البته انجام آن ممکن و میسور نیست.»
دقیقا آنچه امروز مشکل جامعه ما را باعث شده در راس کار بودن تفکری است کههاشمی طبا آن را به صراحت گفته است. این جماعت در وجود خود نمیبینند و نیز فاقد برنامه برای اداره کشور هستند لذا تنها راه بهبود معیشت مردم را در سرنهادن به خواستههای استعمارگران نوین میدانند بیآنکه به تجربه تاریخی ملتها توجه کنند که آیا آنها که سرنهادند به خواست بیگانگان مسیر رشد و ترقی را پیمودند یا عکس آن.
باید از این جماعت پرسید شما که نه در خود توان اداره کشور را میبینید و نه برنامهای برای آن دارید (به جز اینکه به زیاده خواهیهای نظام سلطه سربسپارید) چرا برای منصب مهمی مانند ریاست جمهوری نامزد میشوید؟
چنانکه خواندیدهاشمی طبا که خود یکی از نامزدهای انتخابات بود اما در عین اینکه انصراف نداد به صراحت گفت به روحانی رای میدهد ساده انگاری تحریمها را به چه چیزهایی گره زده است! او این ساده انگاری را در مذاکره به کار نمیگیرد و این همان نقطه قابل تامل است.
او در بخش دیگری از این گفتوگو تاکید کرده است: «ما در منطقه در حال یک چالش بزرگ هستیم و تاکنون هم توفیقات مناسبی کسب کردهایم اما دشمنان ما و آنان که منافعشان به خطر افتاده است علاوهبر عکسالعمل، به ابتکارات زیانبار علیه ما دست میزنند. بیتردید موضع ما حق است و طبعا پایداری بر این موضع حق موجب محرومیتهایی برای ملت میشود (البته که فعلا منافع کلان برای برخی به دلیل سیاستهای غلط داخلی) بنابراین رئیسجمهور اگر معتقد به تداوم این سیاست است باید تبعات آن را برای مردم روشن کند.»
هاشمی طبا افزوده است: «وعده معیشت بهتر در تداوم موضع حق یادشده نوعی نفاق و پوشاندن حقایق از مردم است. نامزد رئیسجمهور باید روشن کند که آیا موافق سیاست کنونی منطقهای و ادامه چالش با آمریکا هست؟ و در این صورت تبعاتش را به مردم بگوید و نیز سیاستهای داخلی برای مقابله با مسائل را مطرح کند یا روشن کند که باید به نوعی تفاهم (البته صریحا بگویم سازش) در منطقه رسید تا گشایش اقتصادی برای کشور و مردم حاصل شود. بعید میدانم احدی از نامزدها بتوانند صریحا این اظهار نظر را بکنند و معمولا یکی بر میخ میزنند و یکی بر تخته و در حالی که از انقلابیگری دفاع میکنند وعده زندگی و معیشت بهتر و عدالت را میدهند که البته انجام آن ممکن و میسور نیست.»
دقیقا آنچه امروز مشکل جامعه ما را باعث شده در راس کار بودن تفکری است کههاشمی طبا آن را به صراحت گفته است. این جماعت در وجود خود نمیبینند و نیز فاقد برنامه برای اداره کشور هستند لذا تنها راه بهبود معیشت مردم را در سرنهادن به خواستههای استعمارگران نوین میدانند بیآنکه به تجربه تاریخی ملتها توجه کنند که آیا آنها که سرنهادند به خواست بیگانگان مسیر رشد و ترقی را پیمودند یا عکس آن.
باید از این جماعت پرسید شما که نه در خود توان اداره کشور را میبینید و نه برنامهای برای آن دارید (به جز اینکه به زیاده خواهیهای نظام سلطه سربسپارید) چرا برای منصب مهمی مانند ریاست جمهوری نامزد میشوید؟