به گزارششهدای ایران قدرت یکی ازمهم ترین، کلیدیترین و استراتژیک ترین مؤلفه تعیین کننده مناسبات و جایگاه کشورها در عرصه پرطمطراق روابط بینالمللی میباشد. البته منظور از قدرت، صرف قدرت سخت نمی باشد؛ بلکه قدرت همهجانبه منظور است که شامل ابعاد سخت و نرم قدرت میباشد.
اما واقعیتهای جهان معاصر مبیّن آن است که اغلب کشورهای قدرتمند جهان و یا کشورهای دوستدار قدرت، سعی بلیغشان این است تا با ژست حقوقی و قانون مداری، قدرت سخت را به قدرت نرم، زور را به قانون و قدرت را به اقتدار مشروع تبدیل نمایند.
ایده قدرت نرم شامل مجموعهای از نفوذها در امور جهانی است که به فرهنگ، علم و فناوری و سایر نیروهای نامحسوس مربوط است. در قدرت نرم آنچه مطرح است تعامل آن با قدرت سخت در پیمانهای تجاری از قبیل، ایجاد سازمان تجارت جهانی، اتحادیههای نظامی و مداخله مستقیم در امور کشور است.
فرهنگ هر کشور به همان میزان که دافعه دارد میتواند جاذبه هم داشته باشد، در اینجا شاید تنها قدرت نرم بتواند فرهنگ و سیاست کشور را در اذهان جهانیان نیک جلوه دهد؛ چرا که قدرت نرم هدفش تأثیر بر باورهاست و برای این کار باید روحیه جنگیدن را در ذهن دشمن از بین برد. در واقع قدرت نرم بهتر میتواند به ایفای نقش در راستای تامین منافع بپردازد.
قدرت نرم، قدرت هوش، هدایت هدفمند، جذب حداکثری و نهایتا استحاله نمودن فرهنگ رقیب و القای فرهنگ خودی است که با ابزار اندیشه مرتبط است. لذا در گذشته، کشورهای توسعه طلب با قدرت سخت چنین هدفی را دنبال می نمودند که هزینه بر و بی نتیجه بوده است.
قدرت نرم یعنی توانایی یک کشور برای جذب سایر کشورها به ایدهها، ارزشها و ایدئولوژی خود، و به عبارت دیگر، قدرت نرم سعی در القای اندیشه های مورد نظر خود به سایر کشورها آن هم با ابزاری مانند فرهنگ، علم، و فناوری دارد.
در واقع قدرت نرم، ظاهری آرام و باطنی استوار و آهنین دارد و به همین دلیل هم دارای تأثیرگذاری بسیار عمیقتر از قدرت سخت است.
شکل نرم قدرت ارتباط تنگاتنگی با "قدرتهای بیشکل" دارد. این عرصه شامل فرهنگ، ایدئولوژی، اعتبار ملی، خصوصیات ملی، هویت ملی، ساختار حکومت، موقعیت جغرافیایی، مشروعیت نظام سیاسی و... میباشد.
در عرصه بینالمللی نیز با تولید قدرت نرم منجر به اعتمادزایی، اطمینانبخشی، تنشزدایی و کاهش تهدید و ارتقاء بازدارندگی میگردد. این اقدام از طریق فعالسازی دیپلماسی دفاعی امکانپذیر میشود.
دیپلماسی دفاعی در واقع کاربرد سیاست دفاعی در عرصه دیپلماسی است. بخش دفاع با استفاده از این ابزار، منافع و اهداف نظام سیاسی را به کمک حوزه دفاع و بدون کاربرد قدرت سخت تأمین میکند.
مهمترین ویژگی این ابزار جایگزین کردن ثبات به جای تنش است. این تئوری ثبات محور از طریق بالا بردن سطح تعاملات همکاری جویانه کشورها، ارتقاء حجم و میزان همکاریهای دفاعی، اقناعسازی کشورهای دوست، همسایه و مسلمان نسبت به اهداف و نیات، تعامل با سازمانهای بینالمللی در عرصه دفاع، مناسبات و مبادلات امدادی، طراحی و اتخاذ سیاستهای راهبردی مقبول و برگزاری و مشارکت در همایشها و نمایشگاههای بینالمللی محقق میگردد.
در هر حال، داشتن دیپلماسی دفاعی مطلوب و هوشمندانه یقیناً یکی از مهمترین ساز و کارهای ایجاد و گسترش امنیت و به طور خاص تر، امنیت نرم در هر کشوری است که می تواند با داشتن چنین گوهر با ارزشی در راستای اهداف مورد نظر گام برداشته و با ارائه راهکارها و شیوه های مناسب در زمینههای اعتماد سازی متقابل با کشورهای همسایه، منطقه و بین المللی که دارای رویکرد همگن می باشد، گام برداشت.
همچنین دیپلماسی دفاعی می تواند در توسعه امنیت بومی داخلی، ایجاد همگرایی کارآمد در منطقه، به کارگیری راهبرد مشخص و مشترک درخنثی سازی تحرکات دشمن برای تضعیف امنیت در منطقه، ارتقای سطح همکاری های امنیتی – دفاعی در منطقه، و در نهایت چنین همگرایی می تواند برای نهادهای امنیتی و وابستگان نظامی کشور به عنوان تجربیات جدید مفید واقع شود وهمچنین نهادهای ذی ربط بهتر بتوانند درمسیرامنیت زایی درکشورگام اساسی واصولی بردارند.
نیروهای مسلح به عنوان متصدی به کارگیری دیپلماسی دفاعی، تنها دراندیشه جنگ نبوده، بلکه تفکر دفاعی می تواند در خدمت توسعه و پیشرفت در عرصه های ملی، منطقه ای و جهانی باشد. مضافا، دیپلماسی دفاعی می تواند گامی مؤثر و اساسی در تولید و زایش بیش از پیش قدرت ملی باشد؛ چرا که دیپلماسی دفاعی می تواند قدرت مانور کشور را از مرزهای خود به فراتر از مرزها بکشاند و در جهت هرچه بیشتر امنیت زایی در منطقه گام بردارند. به عبارت دیگر، با چیدن استراتژی دفاعی در پرتو رویکرد نرم دیپلماسی دفاعی، می تواند فکرهجوم به کشور را تا حد ممکن به تاخیر اندازد و یا حتی هم غیرممکن سازد.
گسترهی این برنامه یعنی دیپلماسی دفاعی در وزارت دفاع، از کشورهای همسایه تا شرق دور و از جنوب تا شمال آفریقا و آن سوی اقیانوس اطلس یعنی آمریکای لاتین را شامل میشود. البته با اولویتبندی و افزایش حداکثری مناسبات دفاعی با کشورهای همسایه، کشورهای مسلمان و کشورهای مستقل و آزاد دارای فناوری پیشرفته.
دیپلماسی نقش مهمی در فرصتسازی برای روابط خارجی می تواند ایفا کند. پیوند فعالیتهای دفاعی و نظامی با فعالیتهای دیپلماتیک میتواند یک ابزار به هم پیوسته و عظیم قدرت ملی را به نمایش بگذارد. بر همین اساس یکی از محورها و رویکردهای اصلی وزارت دفاع مبتنی بر تقویت و توسعهی شکلی و ماهوی دیپلماسی دفاعی است. لذا اجرای به هنگام این برنامه، گامی مؤثر در تولید و افزایش اقتدار ملی به شمار میرود.
دیپلماسی دفاعی نوعی تعامل قدرت سخت و نرم است که قدرت سخت نظامی را در دفاع از کیان نظام کافی ندانسته، بلکه باید در تعامل با دیگر دولت ها در عرصه نظامی، بازدارنگی موثر، را رقم بزند تا امنیت ملی با قدرت بیشتری از دستبرد دیگران محفوظ بماند.