به مناسبت ایام فاطمیه؛
به جرأت می توان گفت که اگر حضور به موقع حضرت زهرا سلاماللهعلیها نبود، غاصبان خلافت، امیرمومنان علیهالسلام را از میان میبردند و ولایت را در همان موقعیت نابود میکردند و اسلام در مسیر نابودی قطعی قرار میگرفت.
به گزارش شهدای ایران، خداوند تعالی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را برای جهانیان به عنوان الگو و اسوه معرفی کرده است اما آنچه نیاز به دقت دارد این است که لازمه الگو قرار دادن آن حضرات، مطالعه و علم به سیره زندگانی آن انوار مقدس و اطلاع یافتن از راهنمایی ها و ارشادات آن بزرگواران است. یوم الله ها و ایام شهادت معصومان (ع) فرصت خوبی است تا بیشتر، مشی و سیره زندگی آن بزرگواران و کلام نورانی شان را مطالعه کرده و از آن بهره ببریم. در همین راستا مبحثی مفید از استاد تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، جناب دکتر محمد حسین رجبی دوانی که چند سال قبل نگارش کردهاند در اختیار مخاطبین قرار میگیرد:
بررسی وفات یا شهادت حضرت زهرا (س)
اولین بحث در ارتباط با شهادت آن حضرت یا مرگ طبیعی ایشان است...
منابع اهل تسنن عنوان می کنند که حضرت زهرا سلام الله علیها به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، حال آنکه جای سوال است که چگونه یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که در زمان حیات پدر در اوج نشاط و شادابی و جوانی بوده است، به یکباره دچار ضعف و بیماری گردد و در عنفوان جوانی از دنیا برود.
در نقلهایی از ائمه اطهار علیهمالسلام و در زیارت وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام به شهادت آن وجود مقدس اذعان شده است و به صراحت شهادت آن حضرت ذکر شده است. آن وجود مقدس در دفاع از ولایت با ایستادگی و مقاومتی که از خود نشان داد به عنوان بزرگترین الگوی دفاع از ولایت و ولایت مداری برای تمام مردان و زنان شناخته شد و راهنمای همگان در مسیر هدایت دنیا و آخرت گردید.
گذشته از روایاتی که در ارتباط با شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها داریم، اهتمام بزرگان دینی ما به این امر هم خود جای توجه دارد. برخی از مخالفان و متعصبان عامه اینگونه مطرح میکنند که شیعه تا چندی پیش سخن از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام به زبان نمی آورده است و در چند سال اخیر است که این مطلب را عنوان میکنند. حال آنکه از گذشته و پیش از انقلاب اسلامی به عنوان شهادت حضرت زهرا علیها السلام مراسم برگزار میشد و این روز گرامی داشته میشد.
اما بعد از انقلاب اسلامی هر دو نقلی که برای شهادت آن حضرت ذکر شده است، یعنی ۷۵ روز و ۹۵ روز بعد از ارتحال نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم گرامی داشته میشود و در لسان حضرت امام خمینی رضوان الله علیه در همان سال های اول انقلاب واژه شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها به خوبی و به صراحت بیان شده است و همچنین رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی با همه تاکیدی که بر مساله وحدت در جامعه اسلامی و فرق اسلامی دارند به صراحت به شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاکید فرمودند و مراسم فاطمیه و شهادت آن بزرگترین بانوی دو عالم را هرساله در حسینیه امام خمینی برگزار می کنند.
بنابراین در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام چه به صورت نقلی و چه به صورت عقلی شک و شبهه ای وجود ندارد.
بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی
۱. علت هجوم
در مورد شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلاماللهعلیها دو نقل وجود دارد، یکی آنکه آن بانوی عظیم الشأن ۷۵ روز پس از ارتحال پدر بزرگوار به شهادت رسیده است که این نقل مطابقت میکند با ۱۳ جمادی الاولی در سال ۱۱ هجرت. اما در اینکه چگونه آن وجود مقدس به شهادت رسید باید بگوییم که پس از غصب خلافت در پی ارتحال رسولاکرم صلیالله علیهوآله وسلم، طبق نقلهای معتبر تاریخی که گذشته از منابع شیعه در کتاب مهم و بسیار با قدمت الامامة و السیاسة تألیف ابن قتیبه دینوری که پیش از طبری در قرن سوم میزیسته است هم به آن اشاره شده است.
در این کتاب آمده است که پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و در پی عدم بیعت امیرالمومنین علیه السلام با خلیفه غاصب، عمر بن خطاب به ابوبکر عنوان کرد که تا علی بیعت نکند ما از او نمیتوانیم آسوده باشیم و به سبب جایگاهی که دارد برای خلافت خطرناک خواهد بود. لذا به خلیفه میگوید که علی باید احضار شود و از او بیعت گرفته شود.
در راستای چنین پیشنهادی، خلیفه، قنفذ غلام آزاد شده عمربنخطاب را به در خانه علی علیهالسلام میفرستد. قنفذ به خانه حضرت میرود و میگوید خلیفه رسول الله شما را میطلبد، امیرالمومنین فرمود چه زود به رسول خدا دروغ بستهاید! منظور حضرت این است که او هرگز خلیفه رسول الله نیست.
پاسخ حضرت به ابوبکر می رسد و او مدتی می گرید و سپس دوباره قنفذ را به سمت حضرت میفرستد و پیام میدهد که جانشین رسول خدا از تو میخواهد که بروی و با او بیعت کنی. حضرت وقتی این پیام را شنید فرمود: سبحان الله! چیزی ادعا کرده است که شایسته آن نیست. یعنی اینکه هم خلیفه رسول خدا خود را بداند و هم اینکه از وصی رسول اکرم و نزدیک ترین فرد به آن وجود مقدس و تنها فرد شایسته جانشینی پیامبر میخواهد که بیعت کند.
وقتی ابوبکر این پیام را شنید مجدداً گریست. در این جا عمربنخطاب عنوان می کند که علی (سلاماللهعلیه) به طور مسالمت آمیز تسلیم نمیشود و بیعت نمیکند لذا مجوز برخورد تند و سخت را از خلیفه می گیرد. در اجرای چنین دستوری عمربنخطاب در حالی که شعلهای در دست داشت به سوی خانه علی علیهالسلام حرکت میکند.
در خانه آن حضرت ۱۲ نفر از اصحاب رسول اکرم صلیالله علیه و آله وسلم به عنوان معتقدان و وفاداران به ولایت در دفاع از امیرالمومنین علیهالسلام تحصن کرده بودند. در این هنگام عمربنخطاب با آتش به سوی خانه روانه می شود.
طبق نقل ابن قتیبه عمربنخطاب با گروهی از افراد که طبق نقل ها رجاله بودند، (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سر و پا و اوباش میباشند) به سوی خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها حرکت کردند در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود.
۲. سبقت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها برای دفاع از امیرالمومنین علیهالسلام
طبق نقل ابن قتیبه عمربن خطاب با گروهی از افراد که طبق نقلها رجاله بودند (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سرپا و اوباش) به سوی خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها حرکت کردند، در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود.
به او گفتند چه کار میخواهی انجام دهی. گفت میخواهم این خانه را با کسانی که در آن حضور دارند به آتش بکشم. به او گفته شد که در این خانه فاطمه و یادگار رسول خدا حضور دارند. عمر جواب داد اگرچه او باشد (به تعبیر عربی گفت "وَ إن" یعنی اگر چه چنین باشد).
طبق نقل، عمر خانه را محاصره کرد و با صدای بلند فریاد زد ای کسانی که در این خانه پناه گرفتهاید باید بیرون بیایید، در غیر این صورت خانه را به آتش میکشم.
در خانه همانگونه که ذکر شد علاوه بر امیرمومنان و حضرت زهرا سلاماللهعلیهما، ۱۲ نفر از اصحاب برگزیده پیامبر اکرم نیز حضور داشتند. در اینجا وظیفه همه افراد حاضر، دفاع از صاحب ولایت است که در خطر قرار دارد.
لذا اینکه سوال میشود چرا با وجود امیرالمومنین علیهالسلام در خانه، حضرت زهرا سلاماللهعلیها به مقابله با مهاجمان می شتابد، باید پاسخ داد امیرالمومنین هدف و منظور غاصبان است و در خطر ۱۰۰ درصد قرار دارد، هرکس که به ولایت باور و اعتقاد دارد باید در دفاع از ولایت در قبال مهاجمان و معترضان به ولایت بایستد. قطعاً همه آن ۱۲ تن چنین قصدی داشته اند. اما فضل تقدم در این ارتباط به حضرت زهرا سلاماللهعلیها اختصاص می یابد. یعنی آن وجود مقدس، از همگان در دفاع از ولایت سبقت میجوید، در حالی که آن مردان حاضر نیز قصد دفاع از حضرت را داشتند، حضرت زهرا سلاماللهعلیها به مقابله با غاصبان مهاجم میشتابد و چون یادگار عزیز و ارجمند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود تصور نمیرفت که مهاجمان غاصب حرمت یادگار رسول خدا را نگه ندارند.
طبق نقل ابن قتیبه، حضرت زهرا سلاماللهعلیها که از صدای عمربنخطاب او را شناخته بود، پشت در آمد و در پاسخ او فرمود ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارشهای پدرم رسول اکرم درباره ی اهل بیت او؟! در حالیکه هنوز کفن پدرم خشک نشده است با خاندان او چنین رفتار می کنید؟!
عمر هم که متوجه صدای حضرت زهرا سلاماللهعلیها شد در پاسخ گفت ای دختر پیغمبر، میدانم نزد پدرت چقدر محبوب بودی اما اگر در را نگشایی و اینها و علی بیرون نیایند و بیعت نکنند خانه را به آتش میکشم، چون این کار دین پدرت را محکم تر می کند.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها وقتی چنین گستاخی را شنید با صدای بلند خطاب به رسول اکرم شروع به استغاثه و آه و ناله فرمود که ای پدر! بعد از رحلت تو ما از پسر ابی قحافه (یعنی ابوبکر) و پسر خطاب (یعنی عمر) چه ها که ندیدیم!
این بیان به قدری سوزناک بود که به نقل ابن قتیبه بسیاری از همان افراد و رجاله هایی که با عمر بن خطاب بودند منقلب شدند، به گونهای که دلهای آنها شکافته و جگرهای آنها پاره پاره گردید و در حالی که منقلب شده بودند گفتند که ما را با فاطمه و خانه فاطمه کاری نیست و صحنه را ترک کردند. اما گروهی از این رجاله ها و اوباش با عمر بن خطاب باقی ماندند.در اینجا ابنقتیبه عنوان میکند که درب باز شد...
۳. چگونگی هجوم
ابن قتیبه عنوان میکند که درب باز شد و عمربن خطاب و افراد او درون خانه امیرمومنان و حضرت زهرا علیها السلام هجوم آوردند، اما نمیگوید چگونه.
در منابع شیعه چنین آمده است که عمربنخطاب تهدید خود را عملی کرد و در را به آتش کشید و همین که از بیرون، در سوختگی پیدا کرد و نیم سوز شد با لگدی محکم آن را گشود، درحالی حضرت زهرا سلاماللهعلیها پشت درب بود و ضربت در به پهلوی مبارک آن حضرت وارد شد و آن حضرت بین در و دیوار مورد آسیب جدی قرار گرفت و چون باردار بود، پهلوی مبارکش شکست و جنینی که در شکم داشت از بین رفت و بیهوش بر زمین افتاد.
مهاجمان داخل خانه ریختند و #زبیر_بن_عوام که درون خانه بود وقتی چنین صحنهای را مشاهده کرد سلاح خود را کشید و به سوی مهاجمان حمله ور شد. اما بر زمین افتاد و بر سر او ریختند و او را خلع سلاح کردند و به سراغ امیرمومنان علیه السلام رفتند و بازوان حضرت را بستند و آن حضرت را از خانه کشان کشان به سوی مسجد بیرون بردند.
بنابراین طبق نقلی که تقدیم حضور مخاطبان عزیز شد، حضرت زهرا سلاماللهعلیها توسط عمربنخطاب مورد ضربت قرار میگیرد که با گشودن در و حمله ای که صورت گرفت پهلوی مبارکش می شکند و جنین خود را از دست می دهد.
عواملی که موجب شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها شد را اینگونه میتوانیم بر شماریم:
۱. مصیبت بزرگ رحلت جانسوز نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که تحمل آن برای کسانی که به ساحت مقدس پیغمبر اکرم معرفت داشتهاند بسیار سنگین و طاقتفرسا بود. مصیبت عظمای ارتحال پیغمبر چنان است که ما در زیارتهای آن حضرت به این مهم اشاره میکنیم. از آن جمله در زیارت روز شنبه که تعلق به ساحت مقدس پیامبر اکرم دارد ما سه بار استرجاع میکنیم و میگوییم: انا لله و انا الیه راجعون و سپس عرضه میداریم: اصبنا بک یا حبیب قلوبنا فما اعظم المصیبة بک حتی انقطع عنا الوحی و حیث فقدناک فانا لله و انا الیه راجعون. به این معنا که ای محبوب قلبهای مومنان در اثر مصیبت رحلت شما، ما به بزرگترین مصیبت گرفتار شدیم. چرا که با رحلت وجود مقدس آن حضرت نعمت وحی بر ما قطع می شود و به این گونه ما دچار فقدان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می شویم.
یا در دعای افتتاح در ماه مبارک رمضان به خدا شکوه می کنیم از نبود پیغمبر و ارتحال آن حضرت "اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا" خدایا ما به تو شکایت میکنیم از این که پیامبرمان از دست رفته است.
حالا مسلم است وقتی بعد از ۱۴۰۰ سال برای ما این فاجعه و مصیبت تازگی دارد. برای حضرت زهرا و امیرمومنان علیهالسلام در آن روزهای اول، مصیبتی بس بزرگ و طاقت فرساست.
۲. عامل دیگری که برای حضرت زهرا علیهاالسلام مصیبت بار بود و باعث ناراحتی و غم و اندوه آن حضرت و در نهایت شهادت وجود مقدسش گردید، خیانتی است که امت بعد از رحلت پیغمبر به راه پیغمبر و اسلام مرتکب میشوند. حضرت زهرا به چشم میدید چگونه دستاوردهای عظیم پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم با غصب خلافت و ضربه زدن به ولایت در آستانه و نابودی و انحطاط قرار گرفته است و این امر به شدت آن حضرت را رنج می داد.
۳. عامل سوم هم همین بحثی بود که تقدیم حضورتان شد، یعنی هجوم به خانه آن حضرت و مضروب کردن وجود مقدسش، شکستن پهلوی مبارکش و سقط جنینی که داشت. تبعات ناشی از یک چنین هجمهای این بود که آن وجود مقدس را در بستر شهادت قرار داد. حضرت چندین روز بستری بودند تا شهید شدند و روحشان به سوی خداوند با دلی پردرد پرواز کرد.
بررسی وفات یا شهادت حضرت زهرا (س)
اولین بحث در ارتباط با شهادت آن حضرت یا مرگ طبیعی ایشان است...
منابع اهل تسنن عنوان می کنند که حضرت زهرا سلام الله علیها به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، حال آنکه جای سوال است که چگونه یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که در زمان حیات پدر در اوج نشاط و شادابی و جوانی بوده است، به یکباره دچار ضعف و بیماری گردد و در عنفوان جوانی از دنیا برود.
در نقلهایی از ائمه اطهار علیهمالسلام و در زیارت وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام به شهادت آن وجود مقدس اذعان شده است و به صراحت شهادت آن حضرت ذکر شده است. آن وجود مقدس در دفاع از ولایت با ایستادگی و مقاومتی که از خود نشان داد به عنوان بزرگترین الگوی دفاع از ولایت و ولایت مداری برای تمام مردان و زنان شناخته شد و راهنمای همگان در مسیر هدایت دنیا و آخرت گردید.
گذشته از روایاتی که در ارتباط با شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها داریم، اهتمام بزرگان دینی ما به این امر هم خود جای توجه دارد. برخی از مخالفان و متعصبان عامه اینگونه مطرح میکنند که شیعه تا چندی پیش سخن از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام به زبان نمی آورده است و در چند سال اخیر است که این مطلب را عنوان میکنند. حال آنکه از گذشته و پیش از انقلاب اسلامی به عنوان شهادت حضرت زهرا علیها السلام مراسم برگزار میشد و این روز گرامی داشته میشد.
اما بعد از انقلاب اسلامی هر دو نقلی که برای شهادت آن حضرت ذکر شده است، یعنی ۷۵ روز و ۹۵ روز بعد از ارتحال نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم گرامی داشته میشود و در لسان حضرت امام خمینی رضوان الله علیه در همان سال های اول انقلاب واژه شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها به خوبی و به صراحت بیان شده است و همچنین رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی با همه تاکیدی که بر مساله وحدت در جامعه اسلامی و فرق اسلامی دارند به صراحت به شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاکید فرمودند و مراسم فاطمیه و شهادت آن بزرگترین بانوی دو عالم را هرساله در حسینیه امام خمینی برگزار می کنند.
بنابراین در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام چه به صورت نقلی و چه به صورت عقلی شک و شبهه ای وجود ندارد.
بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی
۱. علت هجوم
در مورد شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلاماللهعلیها دو نقل وجود دارد، یکی آنکه آن بانوی عظیم الشأن ۷۵ روز پس از ارتحال پدر بزرگوار به شهادت رسیده است که این نقل مطابقت میکند با ۱۳ جمادی الاولی در سال ۱۱ هجرت. اما در اینکه چگونه آن وجود مقدس به شهادت رسید باید بگوییم که پس از غصب خلافت در پی ارتحال رسولاکرم صلیالله علیهوآله وسلم، طبق نقلهای معتبر تاریخی که گذشته از منابع شیعه در کتاب مهم و بسیار با قدمت الامامة و السیاسة تألیف ابن قتیبه دینوری که پیش از طبری در قرن سوم میزیسته است هم به آن اشاره شده است.
در این کتاب آمده است که پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و در پی عدم بیعت امیرالمومنین علیه السلام با خلیفه غاصب، عمر بن خطاب به ابوبکر عنوان کرد که تا علی بیعت نکند ما از او نمیتوانیم آسوده باشیم و به سبب جایگاهی که دارد برای خلافت خطرناک خواهد بود. لذا به خلیفه میگوید که علی باید احضار شود و از او بیعت گرفته شود.
در راستای چنین پیشنهادی، خلیفه، قنفذ غلام آزاد شده عمربنخطاب را به در خانه علی علیهالسلام میفرستد. قنفذ به خانه حضرت میرود و میگوید خلیفه رسول الله شما را میطلبد، امیرالمومنین فرمود چه زود به رسول خدا دروغ بستهاید! منظور حضرت این است که او هرگز خلیفه رسول الله نیست.
پاسخ حضرت به ابوبکر می رسد و او مدتی می گرید و سپس دوباره قنفذ را به سمت حضرت میفرستد و پیام میدهد که جانشین رسول خدا از تو میخواهد که بروی و با او بیعت کنی. حضرت وقتی این پیام را شنید فرمود: سبحان الله! چیزی ادعا کرده است که شایسته آن نیست. یعنی اینکه هم خلیفه رسول خدا خود را بداند و هم اینکه از وصی رسول اکرم و نزدیک ترین فرد به آن وجود مقدس و تنها فرد شایسته جانشینی پیامبر میخواهد که بیعت کند.
وقتی ابوبکر این پیام را شنید مجدداً گریست. در این جا عمربنخطاب عنوان می کند که علی (سلاماللهعلیه) به طور مسالمت آمیز تسلیم نمیشود و بیعت نمیکند لذا مجوز برخورد تند و سخت را از خلیفه می گیرد. در اجرای چنین دستوری عمربنخطاب در حالی که شعلهای در دست داشت به سوی خانه علی علیهالسلام حرکت میکند.
در خانه آن حضرت ۱۲ نفر از اصحاب رسول اکرم صلیالله علیه و آله وسلم به عنوان معتقدان و وفاداران به ولایت در دفاع از امیرالمومنین علیهالسلام تحصن کرده بودند. در این هنگام عمربنخطاب با آتش به سوی خانه روانه می شود.
طبق نقل ابن قتیبه عمربنخطاب با گروهی از افراد که طبق نقل ها رجاله بودند، (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سر و پا و اوباش میباشند) به سوی خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها حرکت کردند در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود.
۲. سبقت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها برای دفاع از امیرالمومنین علیهالسلام
طبق نقل ابن قتیبه عمربن خطاب با گروهی از افراد که طبق نقلها رجاله بودند (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سرپا و اوباش) به سوی خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها حرکت کردند، در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود.
به او گفتند چه کار میخواهی انجام دهی. گفت میخواهم این خانه را با کسانی که در آن حضور دارند به آتش بکشم. به او گفته شد که در این خانه فاطمه و یادگار رسول خدا حضور دارند. عمر جواب داد اگرچه او باشد (به تعبیر عربی گفت "وَ إن" یعنی اگر چه چنین باشد).
طبق نقل، عمر خانه را محاصره کرد و با صدای بلند فریاد زد ای کسانی که در این خانه پناه گرفتهاید باید بیرون بیایید، در غیر این صورت خانه را به آتش میکشم.
در خانه همانگونه که ذکر شد علاوه بر امیرمومنان و حضرت زهرا سلاماللهعلیهما، ۱۲ نفر از اصحاب برگزیده پیامبر اکرم نیز حضور داشتند. در اینجا وظیفه همه افراد حاضر، دفاع از صاحب ولایت است که در خطر قرار دارد.
لذا اینکه سوال میشود چرا با وجود امیرالمومنین علیهالسلام در خانه، حضرت زهرا سلاماللهعلیها به مقابله با مهاجمان می شتابد، باید پاسخ داد امیرالمومنین هدف و منظور غاصبان است و در خطر ۱۰۰ درصد قرار دارد، هرکس که به ولایت باور و اعتقاد دارد باید در دفاع از ولایت در قبال مهاجمان و معترضان به ولایت بایستد. قطعاً همه آن ۱۲ تن چنین قصدی داشته اند. اما فضل تقدم در این ارتباط به حضرت زهرا سلاماللهعلیها اختصاص می یابد. یعنی آن وجود مقدس، از همگان در دفاع از ولایت سبقت میجوید، در حالی که آن مردان حاضر نیز قصد دفاع از حضرت را داشتند، حضرت زهرا سلاماللهعلیها به مقابله با غاصبان مهاجم میشتابد و چون یادگار عزیز و ارجمند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود تصور نمیرفت که مهاجمان غاصب حرمت یادگار رسول خدا را نگه ندارند.
طبق نقل ابن قتیبه، حضرت زهرا سلاماللهعلیها که از صدای عمربنخطاب او را شناخته بود، پشت در آمد و در پاسخ او فرمود ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارشهای پدرم رسول اکرم درباره ی اهل بیت او؟! در حالیکه هنوز کفن پدرم خشک نشده است با خاندان او چنین رفتار می کنید؟!
عمر هم که متوجه صدای حضرت زهرا سلاماللهعلیها شد در پاسخ گفت ای دختر پیغمبر، میدانم نزد پدرت چقدر محبوب بودی اما اگر در را نگشایی و اینها و علی بیرون نیایند و بیعت نکنند خانه را به آتش میکشم، چون این کار دین پدرت را محکم تر می کند.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها وقتی چنین گستاخی را شنید با صدای بلند خطاب به رسول اکرم شروع به استغاثه و آه و ناله فرمود که ای پدر! بعد از رحلت تو ما از پسر ابی قحافه (یعنی ابوبکر) و پسر خطاب (یعنی عمر) چه ها که ندیدیم!
این بیان به قدری سوزناک بود که به نقل ابن قتیبه بسیاری از همان افراد و رجاله هایی که با عمر بن خطاب بودند منقلب شدند، به گونهای که دلهای آنها شکافته و جگرهای آنها پاره پاره گردید و در حالی که منقلب شده بودند گفتند که ما را با فاطمه و خانه فاطمه کاری نیست و صحنه را ترک کردند. اما گروهی از این رجاله ها و اوباش با عمر بن خطاب باقی ماندند.در اینجا ابنقتیبه عنوان میکند که درب باز شد...
۳. چگونگی هجوم
ابن قتیبه عنوان میکند که درب باز شد و عمربن خطاب و افراد او درون خانه امیرمومنان و حضرت زهرا علیها السلام هجوم آوردند، اما نمیگوید چگونه.
در منابع شیعه چنین آمده است که عمربنخطاب تهدید خود را عملی کرد و در را به آتش کشید و همین که از بیرون، در سوختگی پیدا کرد و نیم سوز شد با لگدی محکم آن را گشود، درحالی حضرت زهرا سلاماللهعلیها پشت درب بود و ضربت در به پهلوی مبارک آن حضرت وارد شد و آن حضرت بین در و دیوار مورد آسیب جدی قرار گرفت و چون باردار بود، پهلوی مبارکش شکست و جنینی که در شکم داشت از بین رفت و بیهوش بر زمین افتاد.
مهاجمان داخل خانه ریختند و #زبیر_بن_عوام که درون خانه بود وقتی چنین صحنهای را مشاهده کرد سلاح خود را کشید و به سوی مهاجمان حمله ور شد. اما بر زمین افتاد و بر سر او ریختند و او را خلع سلاح کردند و به سراغ امیرمومنان علیه السلام رفتند و بازوان حضرت را بستند و آن حضرت را از خانه کشان کشان به سوی مسجد بیرون بردند.
بنابراین طبق نقلی که تقدیم حضور مخاطبان عزیز شد، حضرت زهرا سلاماللهعلیها توسط عمربنخطاب مورد ضربت قرار میگیرد که با گشودن در و حمله ای که صورت گرفت پهلوی مبارکش می شکند و جنین خود را از دست می دهد.
عواملی که موجب شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها شد را اینگونه میتوانیم بر شماریم:
۱. مصیبت بزرگ رحلت جانسوز نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که تحمل آن برای کسانی که به ساحت مقدس پیغمبر اکرم معرفت داشتهاند بسیار سنگین و طاقتفرسا بود. مصیبت عظمای ارتحال پیغمبر چنان است که ما در زیارتهای آن حضرت به این مهم اشاره میکنیم. از آن جمله در زیارت روز شنبه که تعلق به ساحت مقدس پیامبر اکرم دارد ما سه بار استرجاع میکنیم و میگوییم: انا لله و انا الیه راجعون و سپس عرضه میداریم: اصبنا بک یا حبیب قلوبنا فما اعظم المصیبة بک حتی انقطع عنا الوحی و حیث فقدناک فانا لله و انا الیه راجعون. به این معنا که ای محبوب قلبهای مومنان در اثر مصیبت رحلت شما، ما به بزرگترین مصیبت گرفتار شدیم. چرا که با رحلت وجود مقدس آن حضرت نعمت وحی بر ما قطع می شود و به این گونه ما دچار فقدان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می شویم.
یا در دعای افتتاح در ماه مبارک رمضان به خدا شکوه می کنیم از نبود پیغمبر و ارتحال آن حضرت "اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا" خدایا ما به تو شکایت میکنیم از این که پیامبرمان از دست رفته است.
حالا مسلم است وقتی بعد از ۱۴۰۰ سال برای ما این فاجعه و مصیبت تازگی دارد. برای حضرت زهرا و امیرمومنان علیهالسلام در آن روزهای اول، مصیبتی بس بزرگ و طاقت فرساست.
۲. عامل دیگری که برای حضرت زهرا علیهاالسلام مصیبت بار بود و باعث ناراحتی و غم و اندوه آن حضرت و در نهایت شهادت وجود مقدسش گردید، خیانتی است که امت بعد از رحلت پیغمبر به راه پیغمبر و اسلام مرتکب میشوند. حضرت زهرا به چشم میدید چگونه دستاوردهای عظیم پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم با غصب خلافت و ضربه زدن به ولایت در آستانه و نابودی و انحطاط قرار گرفته است و این امر به شدت آن حضرت را رنج می داد.
۳. عامل سوم هم همین بحثی بود که تقدیم حضورتان شد، یعنی هجوم به خانه آن حضرت و مضروب کردن وجود مقدسش، شکستن پهلوی مبارکش و سقط جنینی که داشت. تبعات ناشی از یک چنین هجمهای این بود که آن وجود مقدس را در بستر شهادت قرار داد. حضرت چندین روز بستری بودند تا شهید شدند و روحشان به سوی خداوند با دلی پردرد پرواز کرد.
۴. ماجرای مسجد و تهدید امیرالمومنین علیهالسلام به قتل
در مباحث پیشین اشاره شد که وقتی امیرمومنان حاضر به بیعت با خلیفه غاصب نشد و شماری از اصحاب برگزیده پیغمبر در دفاع از ولایت در خانه آن حضرت اجتماع و تحصن کرده بودند، عمربنخطاب با فرمان خلیفه و افرادی که در اختیار داشت به خانه آن ذوات مقدس حمله ور شد و خانه را محاصره کردند. مهاجمان با به آتش کشیدن درب خانه، به درون خانه هجوم آوردند و امیرمومنان علیهالسلام را دستگیر نموده و به سوی خلیفه در مسجد حرکت دادند.
طبق نقلهایی که داریم، هنگامی که میخواستند حضرت امیر علیهالسلام را از خانه خارج کنند، حضرت زهرا سلاماللهعلیها که به هوش آمده بود پیش آمد و جامه امیرالمومنین را محکم گرفت و مانع شد.
وقتی دیدند که آن وجود مقدس دست از حضرت امیر برنمیدارد به دستور عمربنخطاب به قدری با تازیانه به دستان آن حضرت زدند تا بازویشان کبود شد و دوباره از هوش رفتند و توانستند امیرمومنان علیهالسلام را نزد خلیفه در مسجد ببرند.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها وقتی به هوش آمد و متوجه شد که امیرالمومنین علیهالسلام را بردهاند و جان آن حضرت در معرض خطر است، با تن خسته و پهلوی شکسته خود را به مسجد رساندند و هنگامی که مشاهده کرد امیرالمومنین علیهالسلام را با دستان بسته تهدید به مرگ میکنند و شمشیری بر سر امیرالمومنین قرار دادهاند و عنوان میکنند که اگر بیعت نکند سر از تن او جدا خواهند کرد، فریاد برآورد دست از پسر عمویم بردارید وگرنه به خدا سوگند به سوی قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم می روم و به درگاه خدا بر شما نفرین می کنم. سپس درحالی که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام همراه آن حضرت بودند به سوی قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم حرکت نمود، امیرالمومنین علیهالسلام به سلمان فرمود دختر رسول خدا را دریاب و از نفرین کردن منصرف کن، سلمان خدمت حضرت زهرا سلاماللهعلیها آمد و عرضه داشت که ای دختر رسول خدا پدرت رحمة للعالمین بود، از نفرین کردن منصرف شوید، حضرت فرمود ای سلمان بگذار تا داد خود را از این ستمگران بگیرم، سلمان عرض کرد ای دختر رسول خدا، امیرالمومنین من را به سوی شما فرستاده و خواسته است به منزل بازگردید.
وجود مقدس حضرت زهرا سلاماللهعلیها وقتی امر امیرالمومنین علیهالسلام را شنید، فرمود چون او دستور داده است اطاعت می کنم و شکیبایی پیشه میکنم. ابوبکر وقتی چنین صحنهای را دید دست از امیرالمومنین علیهالسلام برداشت و عنوان کرد که تا فاطمه با او است، ما او را مجبور به بیعت نمیکنیم و او را به انجام کاری وادار نخواهیم کرد.
این بود که امیرالمومنین علیهالسلام همراه با حضرت زهرا سلاماللهعلیها در حالی که بیعت نکردند به خانه بازگشتند. به جرأت می توان گفت که اگر حضور به موقع حضرت زهرا سلاماللهعلیها نبود، غاصبان خلافت، امیرمومنان علیهالسلام را از میان میبردند و ولایت را در همان موقعیت نابود میکردند و اسلام در مسیر نابودی قطعی قرار میگرفت.
دعوت شبانه از اصحاب رسول خدا برای قیام
درباره بخشی دیگر از نقش بی بدیل حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در دفاع از ولایت باید به این موضوع اشاره کنیم که هم در منابع شیعه آمده است و هم منابع سنی به آن اشاره کردهاند.
پس از توطئه غصب خلافت، امیرالمومنین علیهالسلام، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را چند شب بر مرکبی سوار می کرد و دست امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را میگرفت و به در خانه مسلمانان به ویژه انصار میرفت و از آنها برای مقابله با غاصبان و احقاق حق، استمداد میکرد. حضرت زهرا سلاماللهعلیها در این امر مردم را به یاری امیرالمومنین علیهالسلام فرا میخواند اما آنها در جواب میگفتند ای دختر رسول خدا کار بیعت با ابوبکر تمام شده و اگر پسر عمویت پیش از ابوبکر از ما بیعت میخواست جز او کسی را نمیپذیرفتیم.
امیرالمومنین علیه السلام هم در پاسخ میفرمود: آیا شما انتظار داشتید پیکر پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم را من (که وصی او بودم) بدون غسل و کفن و دفن رها کنم و برای حکومتی که از او باقی مانده نزاع میکردم.
طبق نقل منابع شیعه در این چند نوبتی که سخنان امیرالمومنین و حضرت زهرا سلاماللهعلیها را مردم می شنیدند و سفارشهای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مراسم غدیر خم را که یاد آوری میشد، به یاد میآوردند و منقلب شده و گریه میکردند و قول حمایت و همکاری با حضرت علی علیهالسلام را میدادند. آن حضرت هم با آنها برای قیام قراری میگذاشت و میفرمود که همه برای قیام بر ضد غاصبان در موقعیتی مشخص و ساعتی معلوم با سرهای تراشیده حاضر شوند.
اما هنگام قرار بجز همان کسانی که در خانه امیرالمومنین علیهالسلام تحصن کرده بودند و بنا به نقلی فقط ۴ نفر یعنی سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، کسی حاضر نمیشد. در منابع سنی آمده است که امیرالمومنین علیهالسلام با حضرت فاطمه سلاماللهعلیها و حسنین علیهماالسلام فقط یک شب به در منزل اصحاب پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم رفتند و آنها را به یاری خود فراخواندند. آنها هم قول دادند که با سرهای تراشیده آن حضرت را یاری کنند، اما هنگام عمل به وعده فقط سلمان، ابوذر و مقداد حاضر شدند و عمار هم با تاخیر خود را رساند.
امیرالمومنین علیهالسلام که چنین دید فرمود مردمی که برای اجرای فرمان من حاضر به تراشیدن سر خود نیستند، چگونه برای باز پس گیری خلافت به میدان خواهند آمد. لذا دست از مقابله با غاصبان برداشت. این امر یعنی اقدام امیرالمومنین سلاماللهعلیه با همراهی همه جانبه حضرت زهرا سلاماللهعلیها جهت دعوت مردم به قیام بر ضد غاصبان قطعی است و مسلم و مسجل است بطوریکه حتی معاویه لعنهالله هنگام سرکشی در خلافت امیرمومنان علیهالسلام در نامهای به آن حضرت اشاره کرده و مینویسد: گویی همین دیروز بود که پرده نشین خانه خود (یعنی حضرت زهرا سلاماللهعلیها) را سوار کرده بودی در حالی که دو دستت میان دستهای فرزندانت حسن و حسین بود و روز بیعت با ابوبکر به در خانه یکایک اهل بدر و سابقین در اسلام رفتی و آنها را به بیعت با خود فراخواندی و با همسر و دو فرزندت به آنها التماس کردی و درخواست نمودی تا از یار رسول خدا یعنی ابوبکر دست بردارند. ولی به غیر از ۴، ۵ نفر کسی خواسته تو را اجابت نکرد.
حضرت امام باقر علیهالسلام میفرمایند: موقعی که مردم با ابوبکر بیعت کردند و حاضر نشدند امیرالمومنین علیهالسلام را یاری کنند و حضرت بدون یاور ماند، آن وجود مقدس از ادعای خلافت دست برداشت. چرا که بیم آن داشت که مسلمانان یکباره به سوی بت پرستی بازگردند و ندای حق لاالهالاالله و محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فراموش گردد.