غایت «انتقام سخت» تنبیه تاریخی آمریکا ها یعنی اخراج آنها از منطقه است ولی انتقام سخت برای خون شهید فخری زاده، تنبیه فوری ولی تاریخی صهیونیستها برای عقب راندن خواهد بود. ایران چارهای جز تغییر محاسبات شکل گرفته صهیونیستی ندارد
به گزارش شهدای ایران، عاملان ترور شهید محسن فخری زاده دانشمند برجسته حوزه دفاع کشور به زودی
شناسایی خواهند شد ولی آمران این جنایت برای مردم ایران مشخص است و نیازی
به تحلیلهای پیچیده امنیتی نیست. به همین دلیل است که مطالبه انتقام خون
دانشمند شهید هسته ای کشورمان از صهیونیستها که بر خلاف شهید سلیمانی،
چهرهای ناشناخته محسوب میشد، خیلی زود در افکار عمومی ایران شکل گرفته
است.
اما درباره مطالبه این انتقام و شرایطی که در آن هستیم، چند نکته ذیل لازم به یادآوری است:
الف: در دقایقی بعد از ترور شهید فخری زاده، تخریب دستگاهها امنیتی و برخی مقامات نظامی به صورت مشخص و به تبع آن بی اعتبارسازی گزینه «انتقام سخت» در داخل و خارج از ایران آغاز شد. این در حالی است که مقامات نظامی آمریکا در گزارشهای متعددی در ماههای آخیر از دستور کار خارج نشدن «انتقام سخت» از طرف ایران هشدار داده و اساسا بسیاری از عملیات روانیهای هفتههای اخیر برای کند کردن این گزینه روی میز بوده است. آمریکاییها با محوریت رسانههای اصلی خود منجمله نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی انان و آسوشیتدپرس در هفتههای اخیر با برجستهسازی اخبار هدفمند تلاش کردند که ترامپ روزهای آخر حضور در کاخ سفید، رئیس جمهور متمایل به آغاز جنگ با ایران نشان بدهند و این در حالیست که به خوبی میتوان شواهدی را مشاهده کرد که در پس این ظاهر جنگی، باطنی ترسو خوابیده و همه تلاش آن است که ایران در آستانه اولین سالگرد شهید سلیمانی را از عملیاتی کردن مراحل جدید انتقام سخت دور کنند.
ب: روی دیگر سکه پروژه پیچیده رسانهای روزهای اخیر علیه ایران نیز قابل توجه است. بر اساس این پروژه که سردمدار اصلی آن نیویورک تایمز(رسانه اصلی دموکرات ها) تاکنون بوده، در فضای افکار عمومی باید این محاسبه مقدماتی ولی مهم شکل بگیرد که ایران وارد دالانی شده که اولش میتواند تجربه جنگ با ترامپ در روزهای پایانی ریاست جمهوریش باشد و انتهای آن میتواند به آغاز ریاست جمهوری دموکرات های متمایل به کنار گذاشتن جنگ و روی آوردن مجدد به مذاکرات منتهی شود. با تسلط یافتن این گزاره ذهنی در میان مردم ایران، طبیعی است که انتظار دارند افکار عمومی در ایران نسبت به اقدامات راهبردی درباره انتقام از عوامل شهید سلیمانی و یا در واکنش سخت به حوادث طراحی شده امنیتی(مثل ترور شهید فخری زاده) بیتمایل گشته و یا حتی در مقابل آن قرار بدهند.
ج: صهیونیستها با درک این عملیات روانی اخیر آمریکایها تلاش کردند که آخرین آرزوهای امنیتی و اطلاعاتی خود در ایران را به اجرا بگذارند. البته علایم جدی وجود دارد که صهیونیستها معتقد هستند که علاوه بر اتکا به پروژههای رسانه ای و عملیات روانی طراحی شده هفته های آخر ریاست جمهوری ترامپ، یک ضلع داخلی غرب زده نیز در داخل ایران به آنها برای جلوگیری از عملیاتی شدن انتقام های سخت در داخل ایران با نفوذی که در بخشی از بدنه حاکمیت و همچنین تاثیرگذاری که در افکار عمومی دارد، کمکهای ویژه خواهد کرد.
د: صهیونیستها البته در اقدامی راهبردیتر تلاش میکنند که پروسه معتبر سازی انتقام سخت را دچار خدشه و روند محاسبات راهبردی آن را دچار خلل کنند. اما در داخل ایران برخلاف انتظار صهیونیستها، از واکنش مقامات نظامی و امنیتی ایران اینطور به نظر میرسد که پروژه انتقام شهید فخری زاده دست گرمی شده برای عملیاتی تر کردن مراحل انتقام سخت در ازای خون شهید سلیمانی از آمریکایی ها. فقط این نکته را باید توجه کرد که غایت «انتقام سخت» تنبیه تاریخی آمریکا ها یعنی اخراج آنها از منطقه است ولی انتقام سخت برای خون شهید فخری زاده، تنبیه فوری ولی تاریخی صهیونیستها برای عقب راندن خواهد بود. ایران چارهای جز تغییر محاسبات شکل گرفته صهیونیستی ندارد وگرنه نه تنها سگ هار منطقه، هارتر خواهد شد بلکه همراه خود سگ های ولگرد منطقه را نیز جسور خواهد کرد.
اما درباره مطالبه این انتقام و شرایطی که در آن هستیم، چند نکته ذیل لازم به یادآوری است:
الف: در دقایقی بعد از ترور شهید فخری زاده، تخریب دستگاهها امنیتی و برخی مقامات نظامی به صورت مشخص و به تبع آن بی اعتبارسازی گزینه «انتقام سخت» در داخل و خارج از ایران آغاز شد. این در حالی است که مقامات نظامی آمریکا در گزارشهای متعددی در ماههای آخیر از دستور کار خارج نشدن «انتقام سخت» از طرف ایران هشدار داده و اساسا بسیاری از عملیات روانیهای هفتههای اخیر برای کند کردن این گزینه روی میز بوده است. آمریکاییها با محوریت رسانههای اصلی خود منجمله نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی انان و آسوشیتدپرس در هفتههای اخیر با برجستهسازی اخبار هدفمند تلاش کردند که ترامپ روزهای آخر حضور در کاخ سفید، رئیس جمهور متمایل به آغاز جنگ با ایران نشان بدهند و این در حالیست که به خوبی میتوان شواهدی را مشاهده کرد که در پس این ظاهر جنگی، باطنی ترسو خوابیده و همه تلاش آن است که ایران در آستانه اولین سالگرد شهید سلیمانی را از عملیاتی کردن مراحل جدید انتقام سخت دور کنند.
ب: روی دیگر سکه پروژه پیچیده رسانهای روزهای اخیر علیه ایران نیز قابل توجه است. بر اساس این پروژه که سردمدار اصلی آن نیویورک تایمز(رسانه اصلی دموکرات ها) تاکنون بوده، در فضای افکار عمومی باید این محاسبه مقدماتی ولی مهم شکل بگیرد که ایران وارد دالانی شده که اولش میتواند تجربه جنگ با ترامپ در روزهای پایانی ریاست جمهوریش باشد و انتهای آن میتواند به آغاز ریاست جمهوری دموکرات های متمایل به کنار گذاشتن جنگ و روی آوردن مجدد به مذاکرات منتهی شود. با تسلط یافتن این گزاره ذهنی در میان مردم ایران، طبیعی است که انتظار دارند افکار عمومی در ایران نسبت به اقدامات راهبردی درباره انتقام از عوامل شهید سلیمانی و یا در واکنش سخت به حوادث طراحی شده امنیتی(مثل ترور شهید فخری زاده) بیتمایل گشته و یا حتی در مقابل آن قرار بدهند.
ج: صهیونیستها با درک این عملیات روانی اخیر آمریکایها تلاش کردند که آخرین آرزوهای امنیتی و اطلاعاتی خود در ایران را به اجرا بگذارند. البته علایم جدی وجود دارد که صهیونیستها معتقد هستند که علاوه بر اتکا به پروژههای رسانه ای و عملیات روانی طراحی شده هفته های آخر ریاست جمهوری ترامپ، یک ضلع داخلی غرب زده نیز در داخل ایران به آنها برای جلوگیری از عملیاتی شدن انتقام های سخت در داخل ایران با نفوذی که در بخشی از بدنه حاکمیت و همچنین تاثیرگذاری که در افکار عمومی دارد، کمکهای ویژه خواهد کرد.
د: صهیونیستها البته در اقدامی راهبردیتر تلاش میکنند که پروسه معتبر سازی انتقام سخت را دچار خدشه و روند محاسبات راهبردی آن را دچار خلل کنند. اما در داخل ایران برخلاف انتظار صهیونیستها، از واکنش مقامات نظامی و امنیتی ایران اینطور به نظر میرسد که پروژه انتقام شهید فخری زاده دست گرمی شده برای عملیاتی تر کردن مراحل انتقام سخت در ازای خون شهید سلیمانی از آمریکایی ها. فقط این نکته را باید توجه کرد که غایت «انتقام سخت» تنبیه تاریخی آمریکا ها یعنی اخراج آنها از منطقه است ولی انتقام سخت برای خون شهید فخری زاده، تنبیه فوری ولی تاریخی صهیونیستها برای عقب راندن خواهد بود. ایران چارهای جز تغییر محاسبات شکل گرفته صهیونیستی ندارد وگرنه نه تنها سگ هار منطقه، هارتر خواهد شد بلکه همراه خود سگ های ولگرد منطقه را نیز جسور خواهد کرد.