سئوال اساسی اینجاست که وزن «اسحاق جهانگیری» در فضای سیاسی کشور چگونه است؟ دولت های یازدهم و دوازدهم که جهانگیری به عنوان معاون اول در آن فعالیت کرد به عنوان دوران محک این مهره اصلاح طلب به حساب می آید.
به گزارش شهدای ایران، «اسحاق جهانگیری» معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم از جمله اصلاح طلبان شاخصی است که در کابینه روحانی فعالیت داشته است. تقریبا هیچ از اعضای بلندپایه دولت روحانی خالی از حاشیه نبوده اند. از وزیر بهداشت سابق با عبارت «خودت بمال» که دیگر این روزها به یک ضرب المثل سیاسی بدل شده تا ماجرای پاسخ وزیر جهاد کشاورزی سابق که وقتی از علت و چرایی گرانی گوشت از وی سئوال شد، در پاسخی قابل تامل گفت که « خدا رو شکر کنید که هست!»؛ این حاشیه ها گسترده است.
اسحاق جهانگیری نیز در این راستا اظهارنظرهای حاشیه ساز زیادی داشته است. ماجرای دلار 4200 تومانی که به دلار جهانگیری معروف شد و رسانه های کارگزاران، حزب متبوع جهانگیری وی را در قامت سوپرمن یا نجات دهنده اقتصاد ایران به تصویر کشیدند، هنوز هم بر سر زبانهاست.
جهانگیری یکبار هم با همه مشکلاتی که در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و ... کشور را فرا گرفته است خطاب به منتقدان گفت که جواب آنها را می توان در پنج دقیقه داد!
اظهارات معاون اول روحانی درباره دهه شصتی ها که آنان را معضل نامید و عنوان کرد هر جا که وارد می شوند بحران سازی می کنند، بسیار پرحاشیه بود و وی مجبور به تصحیح سخنان خود شد. درحالی وی این دهه را به علت ازیاد جمعیت بحران ساز نامید که بسیاری از کشورهای ابرقدرت در حوزه اقتصادی خصوصا کشور چین با مدیریت منابع انسانی و اهمیت دادن و بکارگیری نیروهای انسانی توانسته اند به توسعه و پیشرفت دست یابند. پس از انعکاس گسترده این سخنان، اسحاق جهانگیری در توییتی تاکید کرد: «همه دهه شصتی ها را مثل فرزندانم که دهه شصتی هستند دوست دارم. جمله‌ای که از من منتشر شد تقطیع شده بود. عرضم این بود: این که دهه شصتی‌ها با ورود به هر مرحله از زندگی شان با مشکلات زیادی مواجه شدند، ناشی از آینده نگر نبودن مسئولان است.»
اظهارات آقای معاون اول درباره اینکه «حتی نمی تواند منشی خود را عوض کند» نیز بازتاب بسیاری میان افکار عمومی داشت. اصلاح طلبان سعی کردند از این فرصت برای جدایی خود از دولت روحانی استفاده کنند و حتی عنوان کردند وی قصد جدایی از دولت را دارد اما چنین موضوعی اتفاق نیفتاد و به نظر می رسد دولت روحانی دوم روحانی با معاون اولی جهانگیری به پایان می رسد و وی هشت سال در این سمت خواهد بود. هر چند که جهانگیری در انتخابات 96 نقش کاندیدای پوششی روحانی را ایفا کرد و تماما در خدمت ستاد انتخاباتی و تصمیمات کلی اصلاحات و اعتدالیون بود.
این روزها بازهم آقای جهانگیری حاشیه ساز شده است. وقتی خبرنگاری از وی پرسید که برای برون رفت مردم از مشکلات چه برنامه ای دارید؟ با پاسخ عجیبی از معاون اول قوه اجرای کشور روبرو شد. «دعا کنید»؛ پاسخ جهانگیری به نماینده افکارعمومی بود. شیوه پاسخگویی دولتمردان در این دو دوره بسیار عجیب بوده است اما اینکه یکی از سران آن به عنوان قوه مجریه که کار اجرایی کشور در دستان آنهاست دربرابر سئوال برنامه دولت تنها بگوید دعا کنید بسیار قابل تامل و حاکی از عدم برنامه دولت در این حوزه است!
اخیرا بعد از اینکه انتخابات آمریکا به پایان رسید و نتیجه نشان داد «جو بایدن» منتخب مردم این کشور است، صفحه توئیتر جهانگیری فیلم طنزی منتشر کرد که حاکی از ذوق زدگی خاص دولتمردان برای مذاکره مجدد با دموکرات های آمریکایی بود. این فیلم با حواشی و انتقادات بسیاری روبرو شد تا اینکه اعلام شد ادمین و مدیر صفحه توئیتر جهانگیری به اشتباه چنین فیلمی را منتشر کرده است.
سئوال اساسی اینجاست که وزن «اسحاق جهانگیری» در فضای سیاسی کشور چگونه است؟ جهانگیری به عنوان شخصیت سیاسی که سابقه حضور در وزارت صنعت را داشته است و عضو حزب کارگزاران سازندگی است تا پیش از دولت روحانی برای خود توانسته بود وجهه سیاسی نسبتا خوبی دست و پا کند. اما زمان محک اصلی جهانگیری در دولت های روحانی بود.
هر چه گذشت جهانگیری این وجهه خود را بیشتر از دست داد. حضور به عنوان کاندیدای پوششی و فدایی روحانی در این حوزه نشان از افول وجهه وی داشت. هر چند که در انتخابات 96 برخی از رسانه ها سعی کردند وی را به عنوان کاندیدای اول با دور زدن روحانی در جریان اصلاحات قلمداد کنند و جهانگیری خود را کاندیدای اصلاح طلبان در مناظرات تلویزیونی نامید اما وی تنها نقش محوری که بازی کرد پوشش کاندیدای اصلی اصلاحات یعنی روحانی بود.
سخنان جهانگیری در فضای انتخاباتی سال 96 که مردم را به یادآوری درباره عملکرد دولت قبل ترغیب می کرد این روزها با توجه به مشکلات بسیار مضاعف دولت روحانی بیشتر به یاد مردم می آید. وی در این انتخابات با صحبت درباره «دختر مظلوم وزیر» بیشتر خود را خرج مدیران دولتی کرد و بیشتر در قالب نقش کاندیدای پوششی فرو رفت.
وجهه وی تا جایی در این حوزه پایین آمد که حتی اصلاح طلبان نیز نسبت به کاندیداتوری جدی وی در انتخابات مخالف هستند. در همین راستا، «حجت‌الاسلام قوامی»، کاندیداتوری اسحاق جهانگیری را اشتباهی بزرگ خواند و گفت: «آقای جهانگیری در این هشت سال چه کرده که حالا دوباره کاندیدا شود؟! دلار شده ۳۱ هزار تومان. واقعا خنده دار است که بخواهد کاندیدا شود و فکر کند که مردم نمی‌گویند شما در این مدت چه کردی که به خاطر آن به شما رای بدهیم؟»
رسانه های اصلاح طلب سعی کردند این افول را با ماجرای دلار 4200 تومانی که توسط جهانگیری اعلام شد، جبران کنند و وی را ناجی اقتصاد ایران معرفی نمایند اما تصویرسازی های وی در لباس سوپرمن بیشتر باعث ایجاد فضای طنزسیاسی شد و بیشتر باعث افول آقای معاون اول شد.
جهانگیری با جمله «اجازه برکناری منشی خود راهم ندارم» نیز به حرکت منفی در بازتاب وزن سیاسی خود شتاب داد. افزون بر آن ماندن وی بعد از این سخنان در دولت روحانی این مسئله را تشدید کرد. اگر جهانگیری در دولت روحانی اختیاری ندارد چرا میز معاون اولی را رها نمی کند و اگر دارد چرا عملکرد خاصی از وی دیده نمی شود. پاسخ اخیر وی در برابر سئوال خبرنگار برای برنامه برون رفت از مشکلات دو کلمه بود « دعا کنید» اما بار معنایی زیادی را به جامعه منتقل کرد که دست های قوه مجریه که وظیفه آن در حوزه اجرایی تعریف می شود در این حوزه بسیار خالی است. دستهای خالی که مردم ایران با وجود اینکه بار هشت ساله آنرا به دوش کشیدند به نظر نمی رسد که بازهم بخواهند آنرا تکرار کنند.
اسحاق جهانگیری نیز در این راستا اظهارنظرهای حاشیه ساز زیادی داشته است. ماجرای دلار 4200 تومانی که به دلار جهانگیری معروف شد و رسانه های کارگزاران، حزب متبوع جهانگیری وی را در قامت سوپرمن یا نجات دهنده اقتصاد ایران به تصویر کشیدند، هنوز هم بر سر زبانهاست.
جهانگیری یکبار هم با همه مشکلاتی که در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و ... کشور را فرا گرفته است خطاب به منتقدان گفت که جواب آنها را می توان در پنج دقیقه داد!
اظهارات معاون اول روحانی درباره دهه شصتی ها که آنان را معضل نامید و عنوان کرد هر جا که وارد می شوند بحران سازی می کنند، بسیار پرحاشیه بود و وی مجبور به تصحیح سخنان خود شد. درحالی وی این دهه را به علت ازیاد جمعیت بحران ساز نامید که بسیاری از کشورهای ابرقدرت در حوزه اقتصادی خصوصا کشور چین با مدیریت منابع انسانی و اهمیت دادن و بکارگیری نیروهای انسانی توانسته اند به توسعه و پیشرفت دست یابند. پس از انعکاس گسترده این سخنان، اسحاق جهانگیری در توییتی تاکید کرد: «همه دهه شصتی ها را مثل فرزندانم که دهه شصتی هستند دوست دارم. جمله‌ای که از من منتشر شد تقطیع شده بود. عرضم این بود: این که دهه شصتی‌ها با ورود به هر مرحله از زندگی شان با مشکلات زیادی مواجه شدند، ناشی از آینده نگر نبودن مسئولان است.»
اظهارات آقای معاون اول درباره اینکه «حتی نمی تواند منشی خود را عوض کند» نیز بازتاب بسیاری میان افکار عمومی داشت. اصلاح طلبان سعی کردند از این فرصت برای جدایی خود از دولت روحانی استفاده کنند و حتی عنوان کردند وی قصد جدایی از دولت را دارد اما چنین موضوعی اتفاق نیفتاد و به نظر می رسد دولت روحانی دوم روحانی با معاون اولی جهانگیری به پایان می رسد و وی هشت سال در این سمت خواهد بود. هر چند که جهانگیری در انتخابات 96 نقش کاندیدای پوششی روحانی را ایفا کرد و تماما در خدمت ستاد انتخاباتی و تصمیمات کلی اصلاحات و اعتدالیون بود.
این روزها بازهم آقای جهانگیری حاشیه ساز شده است. وقتی خبرنگاری از وی پرسید که برای برون رفت مردم از مشکلات چه برنامه ای دارید؟ با پاسخ عجیبی از معاون اول قوه اجرای کشور روبرو شد. «دعا کنید»؛ پاسخ جهانگیری به نماینده افکارعمومی بود. شیوه پاسخگویی دولتمردان در این دو دوره بسیار عجیب بوده است اما اینکه یکی از سران آن به عنوان قوه مجریه که کار اجرایی کشور در دستان آنهاست دربرابر سئوال برنامه دولت تنها بگوید دعا کنید بسیار قابل تامل و حاکی از عدم برنامه دولت در این حوزه است!
اخیرا بعد از اینکه انتخابات آمریکا به پایان رسید و نتیجه نشان داد «جو بایدن» منتخب مردم این کشور است، صفحه توئیتر جهانگیری فیلم طنزی منتشر کرد که حاکی از ذوق زدگی خاص دولتمردان برای مذاکره مجدد با دموکرات های آمریکایی بود. این فیلم با حواشی و انتقادات بسیاری روبرو شد تا اینکه اعلام شد ادمین و مدیر صفحه توئیتر جهانگیری به اشتباه چنین فیلمی را منتشر کرده است.
سئوال اساسی اینجاست که وزن «اسحاق جهانگیری» در فضای سیاسی کشور چگونه است؟ جهانگیری به عنوان شخصیت سیاسی که سابقه حضور در وزارت صنعت را داشته است و عضو حزب کارگزاران سازندگی است تا پیش از دولت روحانی برای خود توانسته بود وجهه سیاسی نسبتا خوبی دست و پا کند. اما زمان محک اصلی جهانگیری در دولت های روحانی بود.
هر چه گذشت جهانگیری این وجهه خود را بیشتر از دست داد. حضور به عنوان کاندیدای پوششی و فدایی روحانی در این حوزه نشان از افول وجهه وی داشت. هر چند که در انتخابات 96 برخی از رسانه ها سعی کردند وی را به عنوان کاندیدای اول با دور زدن روحانی در جریان اصلاحات قلمداد کنند و جهانگیری خود را کاندیدای اصلاح طلبان در مناظرات تلویزیونی نامید اما وی تنها نقش محوری که بازی کرد پوشش کاندیدای اصلی اصلاحات یعنی روحانی بود.
سخنان جهانگیری در فضای انتخاباتی سال 96 که مردم را به یادآوری درباره عملکرد دولت قبل ترغیب می کرد این روزها با توجه به مشکلات بسیار مضاعف دولت روحانی بیشتر به یاد مردم می آید. وی در این انتخابات با صحبت درباره «دختر مظلوم وزیر» بیشتر خود را خرج مدیران دولتی کرد و بیشتر در قالب نقش کاندیدای پوششی فرو رفت.
وجهه وی تا جایی در این حوزه پایین آمد که حتی اصلاح طلبان نیز نسبت به کاندیداتوری جدی وی در انتخابات مخالف هستند. در همین راستا، «حجت‌الاسلام قوامی»، کاندیداتوری اسحاق جهانگیری را اشتباهی بزرگ خواند و گفت: «آقای جهانگیری در این هشت سال چه کرده که حالا دوباره کاندیدا شود؟! دلار شده ۳۱ هزار تومان. واقعا خنده دار است که بخواهد کاندیدا شود و فکر کند که مردم نمی‌گویند شما در این مدت چه کردی که به خاطر آن به شما رای بدهیم؟»
رسانه های اصلاح طلب سعی کردند این افول را با ماجرای دلار 4200 تومانی که توسط جهانگیری اعلام شد، جبران کنند و وی را ناجی اقتصاد ایران معرفی نمایند اما تصویرسازی های وی در لباس سوپرمن بیشتر باعث ایجاد فضای طنزسیاسی شد و بیشتر باعث افول آقای معاون اول شد.
جهانگیری با جمله «اجازه برکناری منشی خود راهم ندارم» نیز به حرکت منفی در بازتاب وزن سیاسی خود شتاب داد. افزون بر آن ماندن وی بعد از این سخنان در دولت روحانی این مسئله را تشدید کرد. اگر جهانگیری در دولت روحانی اختیاری ندارد چرا میز معاون اولی را رها نمی کند و اگر دارد چرا عملکرد خاصی از وی دیده نمی شود. پاسخ اخیر وی در برابر سئوال خبرنگار برای برنامه برون رفت از مشکلات دو کلمه بود « دعا کنید» اما بار معنایی زیادی را به جامعه منتقل کرد که دست های قوه مجریه که وظیفه آن در حوزه اجرایی تعریف می شود در این حوزه بسیار خالی است. دستهای خالی که مردم ایران با وجود اینکه بار هشت ساله آنرا به دوش کشیدند به نظر نمی رسد که بازهم بخواهند آنرا تکرار کنند.
