چندسال قبل اسناد ارتباط برخی مقامات رژیم پهلوی با صدام فاش شد و نشان داد که آنها، پس از فرار از ایران، سر از بغداد درآوردهاند و برای بهدست آوردن دوباره قدرت، دست به دامن رژیم بعث شدهاند.
شهدای ایران؛ اسناد تأیید میکنند یکی از اسناد بسیار مهمی که توسط مجید تفرشی، سندپژوه و کارشناس تاریخ معاصر ایرانِ مقیم لندن، در این زمینه منتشر شد، گزارشی است که در ۱۶ آبان سال ۱۳۵۹، توسط «کریس رندل» یکی از مسئولان بخش خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا به رشته تحریر درآمد.
رندل مینویسد: «یکی از دلایل یورش بیمحابای حکومت عراق به خاک ایران، اطلاعات گمراهکننده ایرانیان تبعیدی از جمله شاپور بختیار، مبنی بر این بود که احتمالا به دلیل وجود اغتشاش در ارتش و بیثباتی رژیم، بهدلیل مخالفت مردم، بهویژه در خوزستان، ایران قادر به جنگ نخواهد بود و مخالفت مردم موجب برافراشتهشدن پرچم نیروهای آزادیبخش خواهد شد.»
افزون براین، تفرشی از گزارش دیوید میرز، رئیس بخش خاورمیانه وزارت خارجه انگلیس در روز سوم مهرماه سال ۱۳۵۹ نیز، پرده برمیدارد که براساس آن، بختیار در روز ۳۱ شهریورماه، روز آغاز تجاوز ارتش بعث به ایران، در بغداد حضور داشته است.
بااینحال، این گزارشها تنها درمورد بختیار و فعالیتهای اوست. اگر بخواهیم موضوع خبر تازهانتشاریافته را بررسی کنیم و بگوییم که ارتباط میان خاندان پهلوی و صدام وجود داشتهاست، چه؟ به سراغ مجید تفرشی میروم تا از او در اینباره بپرسم.
تفرشی میگوید: «من درباره سند منتشرشده اخیر، امکان راستیآزمایی ندارم؛ چون منشأ عراقی دارد. درباره ارتباط مستقیم خانواده پهلوی با صدام [هم]اسنادی ندیدهام. ولی این ارتباط و تعامل، دستکم به طور غیرمستقیم، از طریق ارتباط ارتشبد غلامعلی اویسی و تلاشهای دیگر نظامیان سلطنتطلب وجود داشته است.»
از او درباره نام این نظامیان سوال میکنم و تفرشی چند اسم در اختیارم میگذارد: «ارتشبد بهرام آریانا، سپهبد عزیز پالیزبان و سرتیپ جواد معینزاده». به این ترتیب، مجید تفرشی به عنوان یک سندپژوه، به ارتباط غیرمستقیم صدام و خانواده پهلوی باور دارد.
او در گفتوگوی دیگری تصریح میکند: «من معتقدم که توصیههای دکتر بختیار و ارتشبد اویسی به صدام، حتما موثر بوده است، در کنار توصیههای کشورهای عربی و چراغسبزهای آشکار و پنهان کشورهای غربی. اما اینکه تا چه حد تاثیر داشت، نمیتوانم ارزیابی کنم. اما به نظر میرسد که توصیههایی از نوع توصیههای دکتر بختیار، صدام را در زمانبندی حمله متقاعد کرد و اینکه انجامش امکانپذیر است. به همین دلیل در اینکه چه زمانی به ایران حمله کند و چقدر احتمال پیروزی هست، نقش دکتر بختیار غیرقابل انکار است.»
منبع: روزنامه خراسان
رندل مینویسد: «یکی از دلایل یورش بیمحابای حکومت عراق به خاک ایران، اطلاعات گمراهکننده ایرانیان تبعیدی از جمله شاپور بختیار، مبنی بر این بود که احتمالا به دلیل وجود اغتشاش در ارتش و بیثباتی رژیم، بهدلیل مخالفت مردم، بهویژه در خوزستان، ایران قادر به جنگ نخواهد بود و مخالفت مردم موجب برافراشتهشدن پرچم نیروهای آزادیبخش خواهد شد.»
افزون براین، تفرشی از گزارش دیوید میرز، رئیس بخش خاورمیانه وزارت خارجه انگلیس در روز سوم مهرماه سال ۱۳۵۹ نیز، پرده برمیدارد که براساس آن، بختیار در روز ۳۱ شهریورماه، روز آغاز تجاوز ارتش بعث به ایران، در بغداد حضور داشته است.
بااینحال، این گزارشها تنها درمورد بختیار و فعالیتهای اوست. اگر بخواهیم موضوع خبر تازهانتشاریافته را بررسی کنیم و بگوییم که ارتباط میان خاندان پهلوی و صدام وجود داشتهاست، چه؟ به سراغ مجید تفرشی میروم تا از او در اینباره بپرسم.
تفرشی میگوید: «من درباره سند منتشرشده اخیر، امکان راستیآزمایی ندارم؛ چون منشأ عراقی دارد. درباره ارتباط مستقیم خانواده پهلوی با صدام [هم]اسنادی ندیدهام. ولی این ارتباط و تعامل، دستکم به طور غیرمستقیم، از طریق ارتباط ارتشبد غلامعلی اویسی و تلاشهای دیگر نظامیان سلطنتطلب وجود داشته است.»
از او درباره نام این نظامیان سوال میکنم و تفرشی چند اسم در اختیارم میگذارد: «ارتشبد بهرام آریانا، سپهبد عزیز پالیزبان و سرتیپ جواد معینزاده». به این ترتیب، مجید تفرشی به عنوان یک سندپژوه، به ارتباط غیرمستقیم صدام و خانواده پهلوی باور دارد.
او در گفتوگوی دیگری تصریح میکند: «من معتقدم که توصیههای دکتر بختیار و ارتشبد اویسی به صدام، حتما موثر بوده است، در کنار توصیههای کشورهای عربی و چراغسبزهای آشکار و پنهان کشورهای غربی. اما اینکه تا چه حد تاثیر داشت، نمیتوانم ارزیابی کنم. اما به نظر میرسد که توصیههایی از نوع توصیههای دکتر بختیار، صدام را در زمانبندی حمله متقاعد کرد و اینکه انجامش امکانپذیر است. به همین دلیل در اینکه چه زمانی به ایران حمله کند و چقدر احتمال پیروزی هست، نقش دکتر بختیار غیرقابل انکار است.»
منبع: روزنامه خراسان