اینستکس «بازیچه» بود، زیرا محصولی تاکتیکی برای «حفظ تعهدات برجامی ایران» محسوب میشد و حتی ایجاد و تولد آن معلول همافزایی استراتژیک – تاکتیکی آمریکا و اتحادیه اروپایی بود.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
چرا اینستکس، بازیچهای چرند است؟ روزنامه وطن با اشاره به بیانات اخیر رهبر انقلاب در این زمینه نوشت: رهبر انقلاب در بخشی از بیانات اخیرشان ژانویه ۲۰۱۹، پس از اعلام رسمی «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان مبنی بر «ایجاد سازوکار مالی ویژه اروپا» برای تجارت با ایران، آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور اروپایی در سخنانی تأکید کرد اتحادیه اروپایی قصد ندارد بر سر برجام و تأمین منافع ایران، با واشنگتن وارد منازعه شود!
دیگر سیاستمداران اروپایی از جمله امانوئل مکرون، ترزا می و بوریس جانسون نیز معتقد بودند هر گونه تصمیم و اقدامی در قبال ایران و توافق هستهای، باید در ذیل پازل استراتژیک مشترک ضدایرانی «ایالات متحده/ اتحادیه اروپایی» تعریف شود. بر همین اساس، مقامات اروپا پس از توافق با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی این کشور، تصمیم به پیشبرد تاکتیک «خرید زمان از ایران» با استناد به یک «ساختار انتزاعی» گرفتند.
بنابراین اینستکس به لحاظ ماهوی، نماد «استقلال اروپا از آمریکا» برای «تأمین نیازهای ایران» نبود، بلکه نماد «همپیمانی مشترک آمریکا- اروپا» در «حفظ یکجانبه تعهدات ایران» بود. از سوی دیگر، «اینستکس» اساسا یک «ساختار انتزاعی» بود و در عمل، ویژگیها و زیرساختهای اولیه برای تبدیل به یک «شبکه عملیاتی» را نداشت. اهداف اعلامی فریبکارانه تروئیکای اروپایی از جمله «خرید نفت از ایران» و «راهاندازی تجارت غیردلاری با کشورمان»، سریعا جای خود را به «تأمین اقلام بشردوستانه» آن هم به صورت محدود و قطرهچکانی داد! از سوی دیگر، اروپاییان به طور همزمان به «بانیان ایجاد ساختار موهوم اینستکس» و «ناظران و ارزیابیکنندگان» آن تبدیل شدند. اینستکس از ابعاد ماهوی، حقوقی و عملیاتی دارای مشکلات عدیده بود و همین موارد سبب شد اتحادیه اروپایی بدون هیچ هزینهای، از ادعاهای فریبنده و نمایشی خود درباره تأمین منافع ایران در برجام عقبنشینی کند!
اینستکس «بازیچه» بود، زیرا محصولی تاکتیکی برای «حفظ تعهدات برجامی ایران» محسوب میشد و حتی ایجاد و تولد آن معلول همافزایی استراتژیک – تاکتیکی آمریکا و اتحادیه اروپایی بود.
اینستکس به اندازهای «چرند» بود که حتی در ادبیات ظاهری مقامات اروپایی، از یک «رود خروشان» تبدیل به یک «تشت بدون آب» شد! مقامات اروپایی ناگهان یادشان افتاد حداقل ۸۰ درصد اقتصاد اتحادیه اروپایی در دست بخش خصوصی است و حتی ظرفیت ۲۰ درصدی اقتصاد دولتی نیز نمیتواند در خدمت تأمین منافع ایران در برجام قرار گیرد! همچنین اروپاییان در یک لحظه متوجه شدند نمیتوانند شرکتهای بزرگ، متوسط و حتی کوچک خود را وادار به تجارت با ایران کنند، زیرا آنها از تحریمهای ثانویه و یکجانبه آمریکا هراسانند! همه اینها در عرض «یک لحظه» و البته پس از ماهها مانور اروپاییان بر سر «اینستکس» به ذهن آنها رسید(!)