قطعاً جمهوری اسلامی ایران همانند گذشته بهعنوان یک بازیگر منطقه با دیگر اطراف تأثیرگذار در تحولات منطقه بهصورت دوجانبه بر سر راهحلهای مفید در خصوص بحرانهای منطقه مذاکره خواهد کرد.
شهدای ایران: «محمدجواد اخوان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان خود فرمودند: «اینکه دشمن میگوید بیایید مذاکره کنیم، یعنی این: بیایید پشت میز مذاکره بنشینید، ما به شما بگوییم باید شما موشک نسازید، شما هم باید قبول کنید؛ اگر قبول کردید که خب پدرتان درآمده، خودتان را بیدفاع کردهاید؛ اگر قبول نکردید، همین آش است و همین کاسه؛ باز هم دعوا، باز هم تحریم و باز هم تهدید. اینکه بنده مخالفت میکنم با مذاکره، معنایش این است.»
در طول تاریخ جوامع مستضعف، برخی نخبگان غربگرا و غربباور کعبه آمال خود را پیروی از غرب و تبدیلشدن به یکی از اقمار نظام سلطه تصویر کردهاند. متأسفانه باید گفت برخی غربگرایان چنان مسخشدهاند و دلهایشان مرده است که توفیق حسن ظن به وعدههای الهی را ازدستدادهاند و در مسیر حرکت خود تنها به ابزار ماده اکتفا میکنند. طبیعی است انسانی که تنها به ابزاری مادی متکی شود، در مقابل نیرویی توانمندتر، خود را میبازد و مسیر تسلیم را دنبال میکند. هزار نکته باریکترازمو اتفاقاً اینجاست که دقیقاً کسانی که به ولایت شیطان گردن مینهند و عزت خود را به مستکبران ارزانی میدارند، بهمثابه مهرههایی در دست نظام سلطه تلقی شده و گاه چنین شده که آنگاه تاریخمصرفشان از سوی اربابان غربی به پایان میرسد، به صورتی کاملاً غیرمنتظره کنار گذاشته و به فراموشی سپرده میشوند. شیاطین هیچگاه تکیهگاه امن و مطمئنی برای پیروان خود نبوده و نیستند. در مقابل کسانی که مسیر استقامت عزتمندانه را با حسن ظن به وعدههای الهی و نیروی تدبیر و خرد در پیشگرفتهاند، مشمول برکات الهی میگردند. تنها در این چارچوب است که میتوان رمز موفقیتهای ملت ایران و نظام اسلامی را در برابر انبوه مشکلات و فشارهای دشمن در طول سالهای متمادی دریافت.
واقعیت آن است که منازعه امروز نظام اسلامی و سلطهگران وارد مرحله جدیدی شده و آن تلاش غرب برای تضعیف نقاط قوت و برچیدن مؤلفههای اقتدار ملی ایران اسلامی است. در یکسو دولت ایالاتمتحده امریکا قرار دارد که برجام را پاره و عدم بازگشت تحریمها را منوط به اقتدار زدایی تمامعیار از کشورمان میکند و در ضلع دیگر اروپاییها نیز حفظ برجام معیوب و ناقص فعلی را به محدودسازی ایران در موضوع نفوذ و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران، توانمندی موشکی و بازدارندگی دفاعی ایران و ... مشروط میکنند. البته منطقی نیست که منتظر مابهازای اقتصادی در برابر این قربانیان آتی برجام باشیم، چراکه برجام در بهارش ثمری نداشت، چه رسد به موسم خزانش. حتی اگر بر فرض محال تسلیم شدن قرار بود «آبنبات»ی به همراه داشته باشد، باید حواسمان باشد که داریم چه مرواریدهایی را با آن معاوضه میکنیم. عدول از نقاط قوت راهبردی و قربانی کردن امنیت ملی کشور و مردم پیش وعدههای توخالی غرب بههیچروی منطقی نیست. مذاکره کردن بر سر مؤلفههای بازدارندگی دفاعی، همچون توانمندی موشکی و سلاحهای راهبردی بدان معناست که به دست خود وارد فرایند خلع سلاحی شویم که نهتنها هیچ مبنای متعارف بینالمللی ندارد، بلکه خلاف منطق عقلی نیز هست. حتی اگر مذاکره بر سر موشکها به نتیجه هم نرسد، ورود به آن بههیچعنوان به صلاح نیست.
ورود به این نوع مذاکرات حداقل ضرر بزرگی که دارد، باز شدن مشت بسته دفاعی در مقابل طرف مقابل است، امری که سالهای سال غربیان برای آن تلاش کرده و ناموفق بودهاند. توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران از نوع متعارف بوده که خلاف هیچ معاهده بینالمللی نیست و نباید زیر بار بدعت گفتگو درباره آن رفت. حوزه دیگر چالش غرب با اقتدار ملی ایران، در حوزه قدرت منطقهای و نفوذ ایران در عرصه غرب آسیا است. غربیها امروز نمیتوانند ایران را بهعنوان بازیگر مهم و تعیینکننده منطقهای نادیده بگیرند و ما نیز نباید بر سر اصل بازیگری و نیز راهبردها و تاکتیکهای خود در محیط منطقه با کسی مذاکره کنیم.
قطعاً جمهوری اسلامی ایران همانند گذشته بهعنوان یک بازیگر منطقه با دیگر اطراف تأثیرگذار در تحولات منطقه بهصورت دوجانبه بر سر راهحلهای مفید در خصوص بحرانهای منطقه مذاکره خواهد کرد، اما بههیچعنوان زیر بار مذاکره بر سر اقتدار منطقهای خود و تصمیمات راهبردی خود در این منطقه نخواهد رفت. به همین ترتیب مذاکره به بهانه حقوق بشر، در حکم دخالت طرف غربی در شئون داخلی کشور و نفی استقلال و حاکمیت ملی ایران تلقی شده و قابلقبول نیست. علیایحال باید گفت: راهبرد امریکایی فشار حداکثری-مذاکره و الگوی غربگرایان داخلی برای مذاکره-گشایش اقتصادی مدتهاست که شکستخورده است.