نشریه تخصصی سیاست خارجی در ایالات متحده معتقد است قرنی را که آمریکاییها قرن جدید آمریکایی نامگذاری کرده بودند در واقع آغاز قرن ضدآمریکایی بوده است.
شهدای ایران؛ به گزارش جهان نيوز، استفانی والت در فارینپالیسی نوشت: نظم جهانی کهن که با رهبری آمریکا شکل گرفته بود اکنون فروپاشیده و آنچه جایش را خواهد گرفت همان چیزی است که جهان- و ایالات متحده- به آن نیاز دارد.
امروز با پیدایش ویروس کرونا و احساسات ضدآمریکایی میتوانیم قرن بیستویکم را قرن ضدآمریکایی بنامیم. پایان قرن آمریکایی شاید دقیقاً همان چیزی باشد که جهان و خود ایالات متحده به آن نیاز دارد. در قرن گذشته ایالات متحده توانست به خودش و دنیا بگوید که فرمول منحصر به فردی از قدرت برای مدیریت جهان در اختیار دارد. نقاط قوت آمریکا در آن زمان نسبت به بسیاری از کشورهای جهان غیرقابل انکار بود. همهگیری کرونا شکافهای ساختاری در ایالات متحده را به نمایش گذاشت. کشوری که دولت مرکزیاش نه تنها توسط ساختار سه شاخهای از دولت فدرال بلکه همچنین خودمختاری قابل ملاحظه دولتهای ایالتی و محلی محدود شده، نمیتواند اعتراضات گسترده داخلی را مدیریت کند.
اولین ستونی از قرن آمریکایی که فرو ریخته شد، ستون نظامی بود. حمله به عراق با حداقل حمایت بینالمللی، تحریم، شکنجه در بازداشتگاه گوآنتانامو و دیگر اقداماتی که همگی بر خلاف کنوانسیونهای ژنو بود. به اینها جاسوسی از شهروندان داخلی به نام امنیت ملی را هم اضافه کنید که قدرت آمریکایی را سست کرد.
ستون دوم فروپاشی، اقتصادی بود. اجماع واشنگتن در دهه ۱۹۸۰ و تشویق به بازارهای آزاد، رها کردن موانع تجاری و باز کردن حسابهای سرمایه به روی جریانهای جهانی. چین یک استثنا بود که توانست مسیر موفقیت خود را پیش ببرد و از نفوذ اقتصادی ایالات متحده کم کند. سرانجام بحران مالی سال ۲۰۰۸ موجب فروپاشی این ستون اقتصادی شد.
ستون آخر، دموکراسی بود. پیش فرض این بود که دموکراسی بهترین سنگر علیه استبداد است. اما با انتخاب دونالد ترامپ، باور عمومی و مشارکت در دولت از سال ۲۰۱۶ به بعد کاهش یافته است. ترامپ به طرز چشمگیری جایگاه ایالات متحده در جذب و پرورش مهاجران و استعدادها را از بین برد.
آنچه ممکن است نقاط قوت آمریکایی در بسیاری از زمینهها باشد در این لحظه یک ضعف است: حاکمیت داخلی غیرمتمرکز، سیاست بسیار بحثبرانگیز و تنوع گسترده در ایالتها و مناطق. پاسخ آمریکایی به همهگیری کرونا به شدت چهره ایالات متحده را بهعنوان نماد حکومت خوب تضعیف کرده است.عقبنشینی ایالات متحده، موقعیت چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور را برجسته میکند.
بهرغم دهها سال تسلط جهانی، آمریکا در خانه موفق نبوده است. استانداردهای زندگی به مانند بسیاری از کشورها رشد نکرده و نژادپرستی همچنان به قوت خود باقی است. امروز نه لحظه استثناگرایی آمریکایی بلکه لحظه فروتنی آمریکایی است.
لحظهای که آمریکا میپذیرد مانند هر کشور دیگری یک کشور عادی است. پایان قرن آمریکایی فرصتی برای احیای آن چیزهایی است که از دست رفتهاند. این یک تراژدی نیست بلکه آغاز یک فصل جدید است.
امروز با پیدایش ویروس کرونا و احساسات ضدآمریکایی میتوانیم قرن بیستویکم را قرن ضدآمریکایی بنامیم. پایان قرن آمریکایی شاید دقیقاً همان چیزی باشد که جهان و خود ایالات متحده به آن نیاز دارد. در قرن گذشته ایالات متحده توانست به خودش و دنیا بگوید که فرمول منحصر به فردی از قدرت برای مدیریت جهان در اختیار دارد. نقاط قوت آمریکا در آن زمان نسبت به بسیاری از کشورهای جهان غیرقابل انکار بود. همهگیری کرونا شکافهای ساختاری در ایالات متحده را به نمایش گذاشت. کشوری که دولت مرکزیاش نه تنها توسط ساختار سه شاخهای از دولت فدرال بلکه همچنین خودمختاری قابل ملاحظه دولتهای ایالتی و محلی محدود شده، نمیتواند اعتراضات گسترده داخلی را مدیریت کند.
اولین ستونی از قرن آمریکایی که فرو ریخته شد، ستون نظامی بود. حمله به عراق با حداقل حمایت بینالمللی، تحریم، شکنجه در بازداشتگاه گوآنتانامو و دیگر اقداماتی که همگی بر خلاف کنوانسیونهای ژنو بود. به اینها جاسوسی از شهروندان داخلی به نام امنیت ملی را هم اضافه کنید که قدرت آمریکایی را سست کرد.
ستون دوم فروپاشی، اقتصادی بود. اجماع واشنگتن در دهه ۱۹۸۰ و تشویق به بازارهای آزاد، رها کردن موانع تجاری و باز کردن حسابهای سرمایه به روی جریانهای جهانی. چین یک استثنا بود که توانست مسیر موفقیت خود را پیش ببرد و از نفوذ اقتصادی ایالات متحده کم کند. سرانجام بحران مالی سال ۲۰۰۸ موجب فروپاشی این ستون اقتصادی شد.
ستون آخر، دموکراسی بود. پیش فرض این بود که دموکراسی بهترین سنگر علیه استبداد است. اما با انتخاب دونالد ترامپ، باور عمومی و مشارکت در دولت از سال ۲۰۱۶ به بعد کاهش یافته است. ترامپ به طرز چشمگیری جایگاه ایالات متحده در جذب و پرورش مهاجران و استعدادها را از بین برد.
آنچه ممکن است نقاط قوت آمریکایی در بسیاری از زمینهها باشد در این لحظه یک ضعف است: حاکمیت داخلی غیرمتمرکز، سیاست بسیار بحثبرانگیز و تنوع گسترده در ایالتها و مناطق. پاسخ آمریکایی به همهگیری کرونا به شدت چهره ایالات متحده را بهعنوان نماد حکومت خوب تضعیف کرده است.عقبنشینی ایالات متحده، موقعیت چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور را برجسته میکند.
بهرغم دهها سال تسلط جهانی، آمریکا در خانه موفق نبوده است. استانداردهای زندگی به مانند بسیاری از کشورها رشد نکرده و نژادپرستی همچنان به قوت خود باقی است. امروز نه لحظه استثناگرایی آمریکایی بلکه لحظه فروتنی آمریکایی است.
لحظهای که آمریکا میپذیرد مانند هر کشور دیگری یک کشور عادی است. پایان قرن آمریکایی فرصتی برای احیای آن چیزهایی است که از دست رفتهاند. این یک تراژدی نیست بلکه آغاز یک فصل جدید است.