شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش شهدای ایران؛ مراسم گرامیداشت آزادسازی سوسنگرد، صبح امروز با حضور حجت‌الاسلام آل‌هاشم رئیس عقیدتی سیاسی ارتش، سردار اسماعیل احمدی‌مقدم فرمانده نیروی انتظامی، مهدی چمران عضو شورای شهر تهران، سردار کارگر رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، پرسنل دانشگاه علوم انتظامی، نیروهای نظامی و خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران در سالن غدیر دانشگاه علوم انتظامی امین برگزار شد.

محمد دستفروش، یکی از رزمندگان حاضر در سوسنگرد در بیان خاطره‌ای اظهار داشت: شهر سوسنگرد مرکز شهرستان دشت‌آزادگان دروازه استان خوزستان از غرب است. ارتش بعثی عراق در تهاجم خود در اولین قدم، هدفش اشغال سوسنگرد بود، لذا اولین تهاجم بعثی‌ها از ساوله و فکه متوجه سوسنگرد بود.

وی یادآور شد: آنها ابتدا ارتفاعات الله‌اکبر را اشغال کردند و با سه تیپ به سوسنگرد تاختند. در پنجم مهرماه 59 نیروهای عراقی با زدن پلی به روی هوفر، نیروهایی را به سمت سوسنگرد عبور دادند. عراقی‌ها دو نوبت سوسنگرد را اشغال کردند که یکی پنجم مهرماه و دیگری بیست آبان 59 بود. در یورش اولیه، نیروهای سپاه، کمیته، ژاندارمری و مردم آنجا به مقابله برخاستند و ظرف 28 ساعت نبرد، عراقی‌ها را به عقب راندند.

دستفروش بیان داشت: برای اشغال مجدد سوسنگرد، عراقی‌ها اشغال بستان را درنظر گرفتند. صدام به نیروهایش گفته بود از مردم نترسید، آنها با گل و شیرینی به دیدار و استقبال‌تان می‌آیند. علی‌رغم اینکه 25 روز نیروها مقاومت کردند بالاخره عراقی‌ها موفق شدند در 23 آبان‌ماه از شمال، جنوب و غرب سوسنگرد را اشغال کنند و دیگر شهر تخلیه شده بود، اما خوشبختانه به فرمان امام(ره) نیروهای ارتش، سپاه مأمور به شکستن حصر سوسنگرد به رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شدند و در تهاجمی همه‌جانبه نزدیک به 50 تانک و نفربر توسط عراقی‌ها برجای گذاشته شد و آنها شهر را با خفت ترک کردند.

در ادامه ابوالفضل حسن‌بیگی جانباز 50 درصد در بیان خاطره‌ای اظهار داشت: ما جمع کثیری از استان سمنان در آغاز جنگ مأمور به جبهه‌های جنوب شدیم. 5 مهرماه عازم این منطقه شدیم و مهندس غرضی در اولین برخورد گفت جنگ‌های سه نیرو دارد ولی جنگ ما چهار نیرو دارد. لذا نیروهای استان سمنان به تپه‌های الله‌اکبر و حمدیه اعزام شدند. پادگان منهدم شده بود در مجموع منطقه فاقد مهندسی رزمی بود. نکته دوم، جهاد مأمور شده بود مردم را از صحنه درگیری خارج کند و نکته سوم، تدارک آنها را مهیا کند.

وی یادآور شد: روز 18 آبان امر شد که در سوسنگرد از روستای مجریه مردم را تخلیه کنیم، وقتی رفتیم متوجه شدیم ارتش عراق در حال پیشروی است و فهمیدیم ستون پنجم در بین مردم است. روز 22 آبان از روستای جلالیه که عبور کردیم، با بچه‌های سپاه هماهنگ شدیم. روزهای 22 تا 25 آبان بچه‌های سپاه با نیروهای عراقی درگیر بودند تا اینکه یک حلقه هلالی دور سوسنگرد را گرفت، هر کس هر اسلحه‌ای داشت به سمت شمال حرکت می‌کرد و عراقی‌ها هم عقب‌نشینی می‌کردند. تا اینکه روز 25 آبان از جبهه شمالی روی بیمارستان رفتیم تا غذایی به دست بیاوریم و بخوریم. رئیس بیمارستان گفت هیچ غذایی نیست، ما غذاهای مانده را خوردیم که در همین زمان یکی از فرماندهان آذری‌زبان آمد و گفت کی می‌تواند خانم‌های پرستار را از شهر خارج کند؟ من گفتم این کار را می‌کنم. بالاخره با مقاومت پرستاران مبنی بر نرفتن از شهر روبه‌رو شدیم اما آنها را از شهر خارج کردیم و از پل عبور دادیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: باید بگویم ما یک فرمانده کاغذی داشتیم و دیگری فرمانده‌ای که بر قلب‌ها حکومت می‌کرد. هر وقت نماینده امام در شورای عالی دفاع می‌آمد، قوت قلبی برای ما بود. ایشان همه نیروها را یکسان می‌دید و همه را سربازان امام زمان(عج) قلمداد می‌کرد.
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
مرتضی خاکپور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۱
0
0
...

و جنگ تمام شده بود و پس از پذیرش قطعنامه 598 و صلح بین

ایران و عراق و منحل شدن یگان های جبهه و جنگ :

ما رزمندگان را بدون دادن حقوق پایانی دادند و به حال خود رها کردند .

شانس آوردیم که پس از پایان جنگ و برقراری امنیت وجمع شدن بساط

جبهه و جنگ ؛ همه ما رزمندگان را در دریا نریختند .

یاید تشکر کنیم که ما رزمندگان را در دریا نریختید .

باز هم تشکر می کنیم .

هر نفسي كه فرو ميرود ممد حيات است و چون برون مي آيد

مفرح ذات ، که در دریا ریخته نشدیم ؛ تشکر می کنیم .


به شما هم وصیت می کنم که تشکر می کنیم . ؟!

و چون نظاره می کنند باز هم تشکر می کنیم .

بصحرا بنگرم صحرا تو بینم ... به دریا بنگرم دریا تو بینم

به هر جا بنگرم در روز و در شب ... نشان از فقر روی رزمنده تو بینم

http://mkhakpour9.persianblog.ir
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار