سال گذشته، سال عجیبی در سینمای ایران بود. بعد از مدتها در سینما، چند فیلم دفاع مقدس ساخته شد كه در نمایش سیامین جشنواره فیلم فجر نیز موفق بودند. فیلمهایی كه هم به لحاظ ساختار و هم به لحاظ مضمون توانستند نظر منتقدان را به خود جلب كنند. روزهای زندگی، ضد گلوله و شورشیرین كه با محوریت دفاع مقدس ساخته شدند، از این امر مستثنی نبودند. با این حال تاكنون دو فیلم روزهای زندگی به كارگردانی پرویز شیخطادی و شورشیرین به كارگردانی جواد اردكانی روی پرده سینماها رفتند اما هركدام از این دو فیلم در زمان اكران با مشكل مواجه شدند.
موضوع اینجاست كه سینمای ایران همچنان در بحث اكران فیلمها معلق است. اولا هیچ زمان مشخصی برای اكران فیلمهایی با مضمون هماهنگ با روزها و مناسبتها، اهمیتی برای شورای صنفی نمایش ندارد. از این موضوع كه بگذریم همیشه بحث مشكلات اكران برای فیلمهایی بوده كه تا حدودی دچار خط قرمزها بودند اما چرا مشكلات اكران برای شور شیرین و از این قبیل فیلمها پیش آمده است كه خود موضوعی قابل بررسی خواهد بود.
ابراهیم اصغری تهیهكننده فیلم شورشیرین معتقد است كه این فیلم قربانی اختلافات شورای صنفی نمایش و حوزه هنری شد. حوزه هنری و شورای صنفی نمایش هركدام برسر اختلافات اكران ایستادگی كردند تا اینكه تصمیم بر این گرفته شد تا جلسهای میان وزارت ارشاد، شهرداری و شورای صنفی نمایش و سینما آزادی برگزار شود. اما این جلسه با عدم حضور حوزه هنری بیسرانجام ماند. در این میان بار دیگر تهیهكننده شور شیرین از دو طرفین این ماجرا درخواست كرد تا به احترام «شهید كاوه» مشكلات فیمابین را حل كنند تا حداقل یك فیلم درباره این سردار بزرگ جنگ تحمیلی ضربه نبیند. اما باز هم تلاش تهیهكننده این فیلم بینتیجه ماند!
پیش از اینها اصغری كه دید این مشكلات برای اكران فیلمش مناسب نیست، پیشنهاد داد تا فیلم در زمان دیگری با سرگروهی آزادی اكران شود. اما شورای صنفی نمایش تهیهكننده این فیلم را تهدید به عدم اكران كرد. به تهیهكننده اخطار شده بود كه اگر فیلم خود را در این زمان اكران نكند ممكن است نمایش شور شیرین مانند فیلم شب واقعه به تاخیر یكساله دچار شود یا هرگز اكران نشود.
این كش و قوسها درباره اكران فیلم «شورشیرین» ادامه داشت تا اینكه حبیب كاوش سخنگوی شورای صنفی نمایش اعلام كرد كه این فیلم از تاریخ 7 تیرماه روی پرده سینماها میرود. نهایتا فیلم در چهارده سینمای تهران بر پرده رفت، كه فروش روزانه آن بهطور متوسط 5/1 میلیون تومان است یعنی روزانه كمتر از پانصد نفر به تماشای این فیلم میروند با این حال سر گروه اكران فیلم همچنان نامشخص باقی ماند تا اینكه سینما آزادی چند سئانس خود را به اكران فیلم اختصاص داد و در سرگروهی اكران فیلم ماند.
به هر حال همین اختلافات نیز روی فیلم تاثیراتی گذاشت كه تهیهكننده و جواد اردكانی كارگردان از زمان اكران فیلم راضی به نظر نرسیدند.تهیهكننده فیلم بارها در نشستهای مختلف عنوان كرده كه مظلومیت این ژانر باعث شده به هر شكلی كه میخواهند با فیلمهایی از این دست برخورد كنند و هیچ كس هم نمیتواند جلوی این اختلافات را بگیرد. اصغری در نشستی عنوان كرده بود، در واقع در این جریان به وجود آمده عدهای دنبال منافع مالی خود هستند از همین رو معتقدم كه این فیلم قربانی منافع شخصی عدهای منفعت طلب شده است.
من به عنوان تهیهكننده پشت این فیلم استوار ایستادهام و از شور شیرین دفاع میكنم. به جرات معتقدم كه اقتدار شهید كاوه باعث شد كه فیلم شور شیرین از اكران پایین نیاید چراكه متاسفانه در این مدت شاهد سنگ اندازیهای بسیاری بودهام.شور شیرین در سیامین جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بهترین فیلم به لحاظ ملی شد و این جایزه به ابراهیم اصغری تهیهكننده این فیلم رسید.
این فیلم همچنین كاندیدای سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس(شهرام قدیری) و بهترین جلوههای ویژه میدانی(جواد شریفیراد) نیز بوده است. این دو جایزه به ترتیب نصیب فیلمهای ملكه و روزهای زندگی شد. پس این موضوع نشان میدهد فیلمهای باارزشی در سینما ساخته میشود كه مورد تحسین و تشویق قرار میگیرد.
اما از بحث اكران فیلم كه بگذریم، موضوع ساختار و مضمون فیلم «شور شیرین» قابل اهمیت خواهد بود. «شور شیرین» به زندگی واقعی شهید كاوه برمیگردد. حتی شنیده میشود كه این فیلم در مكان واقعی وقوع داستان فیلمبرداری شد. قصه در آذر 1359 رخ میدهد و سازندگان فیلم درست سی سال بعد در حال ساخت این فیلم در همان مكان بودند.
فیلمبرداری از اواخر مهر 1389 آغاز و در 22 بهمن به پایان رسید. مراحل فنی با خاطر آسوده طی شد و فیلم در جشنواره سیام فیلم فجر اكران گشت. تماشاگران سالن مطبوعات (برج میلاد) كه به منتقدان سینمایی و خبرنگاران اختصاص داشت در برخی مواقع فیلم، از شجاعت و درایت محمود كاوه به وجد میآمدند و برای او كف میزدند كه احساس شور شیرینی به انسان دست میداد.
اردكانی كارگردان فیلم سینمایی«شور شیرین» معتقد است، حضور شخصیتهای مثبت و منفی در كنار شخصیت شهید كاوه یكی از نكات خوب داستانپردازی بود به این معنا كه حضور شخصیتهای منفی و مثبت در كنار این شهید و مجموع اتفاقهایی كه رخ میدهد در نهایت جریان روایت را تحتالامر كاوه قرار میدهد.
وی در ادامه افزود: آنچه كاوه میخواهد در این عملیات اجرا كند و جریانهایی كه از سوی كاراكترهای منفی و معاند شكل میگیرد خواهناخواه بیننده را به سوی شهید كاوه سوق میدهد و اگر غیر از این بود شخصیت شهید كاوه به سوی اكشن و قهرمان پروری سوق پیدا میكرد و این قهرمانپروری به هیچ عنوان مطلوب نظر من نیست.
رضا رویگری بازیگر فیلم «شور شیرین» در نشست نقد و بررسی این فیلم عنوان كرده بود، در تولید این فیلم خیلی سختی كشیدیم بهطوری كه روزانه 50 الی 60 كیلومتر با خودروهای جیپ در جادهها بودیم. رویگری به بحث بخش خصوصی در عرصه تولید فیلمهای دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: بخش خصوصی بیشتر به فكر درآمد و بازار فروش است اما وقتی میتوان فیلمهای اینچنینی در حوزه دفاع مقدس ساخت، حیف است كه از ظرفیتهای موجود در این حوزه چشمپوشی شود.
منتقدان از شورشیرین میگویند
محمدتقی فهیم با اشاره به اكران این فیلم در سینماها عنوان كرد: به اعتقاد من گونه سینمایی دفاع مقدس یكی از ملیترین انواع ژانرهای سینمای ایران است. این ژانر سینمایی از جهت موضوع و ساختار در سینمای ایران یك اتفاق است و از جهت جذب مخاطب هم توانسته مخاطب خاص خودش را داشته باشد ولی متاسفانه این مقوله همواره دستخوش سیاسیبازیهای مدیران سینمایی قرار گرفته است درواقع اینگونه سینمایی قربانی كشمكشهای مدیریتی قرار گرفته است.
این منتقد در ادامه با اشاره به مخاطب امروز سینمای دفاع مقدس گفت: امروزه با یك اتفاق در حوزه ژانر دفاع مقدس روبهرو هستیم و این اتفاق به این موضوع میپردازد كه گمان میرود كه این نوع ژانر سینمایی مخاطب دارد و با قاطعیت این نظریه را رد میكنم و معتقدم اگر شرایط اكران مناسب برای ایندست از فیلمها فراهم میشد قطعا به نتایج مطلوبتری در جذب مخاطب دست مییافتیم و در همین راستا ذائقهسازی مخاطب هم به شكل درست اعمال میشد.
اما عدم همكاری مدیران سینمایی و سیاسیبازیهای آنها در بحث ذائقهسازی باعث شده كه مسیر جذب مخاطب برای فیلمهایی از ایندست تغییر كند. فهیم معتقد است، «شور شیرین» روایت زندگی است كه در ابتدای جنگ اتفاق افتاده است واقعهای كه به جداسازی و تجزیه كردستان میپردازد و شهید كاوه در آن دوران با رشادتهایی كه از خود نشان میدهد كردستان را نجات میدهد و به نوعی منافق را كور میكند و نكته قابل توجه در داستانپردازی این فیلم توجه به این مطلب است كه هرآنچه كه روایت میشود براساس اسناد و مستندی است كه از آن دوران باقی مانده است.
اما مشكل عمده این فیلم از نگاه من شخصیتپردازی كاراكترهای فیلم است و این ضعف بهویژه در كاراكتر شهید كاوه نمود بسیاری داشت. وی در توضیح كاستی در شخصیتپردازی شهید كاوه گفت: به اعتقادمن پرداخت به كاراكترهای فرعی بسیار زیاد بود و اگر این كاراكترهای فرعی تا اندازهای حذف میشدند بیننده میتوانست به شخصیت حقیقی شهید كاوه نزدیكتر شود. البته نكته قابل تحسین در ساختار این فیلم گرایش به فیلمهایی تشكیلاتی و جاسوسی است كه اگر از این منظر نگریسته شود میتواند از امتیازهای مثبت این فیلم محسوب شود.
مسعود فراستی منتقد سینما نیز معتقد است، مسیری كه از تصمیم برای تولید و ساخت فیلم شور شیرین وجود داشته منطقی نبوده است. وی یادآور شد: نیت و در عین حال نزدیكی به زندگی یك شهید اصل و اساس تولید یك فیلم شخصیت محور است كه این امر كار فیلمساز را دشوار میكند.
این منتقد سینما در ادامه بیان كرده بود، فیلمنامه شور شیرین بسیار ضعیف است و جزئیات ندارد؛ در این فیلم اثری از شخصیتپردازی دیده نمیشود؛ در روایت اثر یادشده عناصر ضد انقلاب، رزمندهها و حتی شهید كاوه دراین فیلم در حد تیپ باقی میمانند و تداعیكننده شخصیت محوری در اثر نیستند.
سوابق كارگردان
جواد اردكانی متولد 1341 در مشهد، فارغالتحصیل حقوق از دانشگاه آزاد است. اردكانی فیلمسازی را با مجموعه تلویزیونی آقای كفایت (1376) در تلویزیون آغاز كرد. شور شیرین پنجمین فیلم سینمایی او است. فیلم قبلی او با نام به كبودی یاس (1387) به زندگی شهید عبدالحسین برونسی (1363-1321) اختصاص داشت.
خلاصه داستان
قصه فیلم روز 13 آذر 1359 آغاز میشود، در یك مینیبوس كه به سمت سقز در حركت است. حمید میلانی (رضا رویگری) برای عروسی پسرش پوریا كه یكی از نزدیكان محمود كاوه (حمیدرضا عمارلو) است به سقز میرود. در راه كوملهها مینیبوس را متوقف كرده آنها را دستگیر میكنند و به روستای میانبو میبرند. در روستا امام جماعت را كشته، مسجد را نیز آتش میزنند.
در بوكان مقر اصلی ضد انقلاب، سرگرد علییار (احمد نجفی) كه خود را مثل میلانی درجهدار ارتش شاهنشاهی میبیند با او اظهار دوستی كرده از وی میخواهد در قبال آزادی زن و دخترش، محمود كاوه را به آنها تحویل دهد. به او سه هفته مهلت داده میشود. میلانی به سمت سقز میرود و پسر خود را دیده و با عروس خود (شبنم قلیخانی) كه یك پرستار است آشنا میشود.
پس از آشنایی با محمود كاوه، مخفیانه گزارشاتی به رابط آنها به نام رباب (پردیس افكاری) میدهد از جمله اینكه پاسداران قرار است به بوكان حمله كنند. كومله برای مقابله با آنها شبانه به پاسگاهی به نام «دكل بنفشه» تهاجم میكنند. ارتشیان در آن پاسگاه مقاومت كرده، مظلومانه شهید میشوند. فردا محمود كاوه به پاسگاه میآید و اجساد بیسر را میبیند.
پوریا اسیر شده است. آنها نیروهای ضدانقلاب را تعقیب میكنند و میلانی در این وقت مهارت تیراندازی خود را برای كاوه به اثبات رسانده و به جمع پاسداران میپیوندد. در روستایی به نام «سرا» اسیران را آزاد میكنند و همانجا یكی از فرماندهان كومله به نام خسرو خان اسیر میشود. او اطلاعی از نیروهایش نمیدهد تا اینكه كاوه ظاهرا یكی از اسرای كرد را میكشد و او از ترس مجبور به اعتراف میشود.
علییار میپذیرد در قبال خسرو خان همه پانزده اسیر را آزاد كند. در روز مبادله اسرا در معدن سنگ، ضد انقلاب خیانت میكند و قصد دستگیری كاوه را دارد. ولی كاوه نیز به مدد میلانی پیشبینیهای لازم را كرده است. در نهایت همه آنها یكبهیك به نزد كاوه آمده اسلحه خود را تحویل داده اسیر میشوند.
صبا شادور