7 سال از دولت تدبیر و امید گذشت و مدعیان اصلاحات که با شعار «به عقب برنمیگردیم» اداره کشور را در دست داشتند بهجای پاسخگویی نسبت به 7 سال عقبگرد، بهدنبال فرار از مسئولیت هستند.
شهدای ایران: هفت سال پیش بود که دولت تدبیر و امید با حمایت تمامقد اصلاحطلبان و با
شعار «به عقب برنمیگردیم» سکان اداره کشور را به دست گرفت. حالا که نتیجه
دولت تدبیر و امید که در ۲۴ خرداد 92 با شعار «به عقب برنمیگردیم» روی کار
آمد، 7 سال عقبگرد بوده و تنها 1 سال به پایان کار آن باقی مانده است،
مدعیان اصلاحات در پی فرار از مسئولیت هستند!
مروری بر کارنامه دولت
هفتمین سالگرد دولت روحانی؛ فرصت مغتنمی است تا سؤال مهمی فراروی مسئولان کشور، کارشناسان و افکار عمومی قرار گرفته و بدان پاسخ داده شود که نتیجه عملکرد دولت روحانی و حمایت تمامقد اصلاحطلبان و برنامهریزیها و اقدامات آنان طی 7 سال گذشته چه بوده است؟ بسیار روشن است هفت سال از عمر دولتی که از آغاز، «دولت وعدهها» نام گرفته، گذشته و اکنونکه یک سال تا پایان کار آن مانده است، ماحصل آن چیزی جز مشکلات اقتصادی و تورمهای کمرشکن و افزایش نارضایتیها و، بروز و ظهور مشکلات و گرههای کوری مانند «حقوقهای نجومی»، «ارز 4200 تومانی»، «اختلاس صندوق ذخیره ارزی فرهنگیان و بانک سرمایه»، «برخورد گازانبری با منتقدان»، «فساد در خودروسازی»، «عدم شفافیت»، «کاهش ارزش پول ملی»، «افزایش شاخص فلاکت»، «بدهیهای هنگفت دولتی»، «افزایش چندصددرصدی حجم نقدینگی»، «واردات بیرویه و رکود در صادرات» و «تعطیلی کارخانجات و کارگاههای تولیدی» و... نبوده است.
چند روز پیش، مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی تهیه کرده بود که در بخشی از آن آمده بود: «درآمد سرانه کشور از سال 1390 تا 1398 کاهشی 34 درصدی داشته است. درواقع بهرغم افزایش درآمد اسمیخانوارها قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال 1390 حدود یکسوم کاهش یافته است. در صورت رشد اقتصادی هشتدرصدی از سال 1399 به بعد، حداقل به 6 سال زمان نیاز خواهد بود تا به سطح درآمد سرانه سال 1390 بازگردیم.»
7 سال عقبگرد
روحانی نهتنها از روز اول و در سخنرانیهای انتخاباتی خود در 92، بلکه بارها در سخنرانیهای عمومی و رسمی بهویژه در میتینگهای انتخاباتی خود در سال 96 شعار «به عقب بازنمیگردیم» را مطرح کرده است. بهطور مثال او طی یک سخنرانی انتخاباتی در 25 اردیبهشت 96 در سالن شهید پورشریفی تبریز گفت: «راهی را که آمدهایم به عقب برنمیگردیم». 8 شهریور 96 هم در گفتوگوی تلویزیونی با مردم بیان کرد «مردم گفتند به عقب بازنمیگردیم». روحانی در 11 بهمن 96 هم در مراسم تجدید میثاق با آرمانهای امام تأکید کرد «بازگشت به عقب از محالات است» وی در 30 اردیبهشت 97 در دیدار رمضانی با جمعی از زنان، جوانان و دانشجویان گفت: «مهمترین پیام انتخابات ۹۶ این بود که به عقب برنمیگردیم» 15 اسفند 97 هم در جمع مردم لاهیجان و... هم همین حرف را تکرار کرد.
اما رهاورد دولت روحانی در این 7 سال گذشته چه بوده است؟ بررسی برخی اقدامات دولت تدبیر و امید نشان میدهد که نه تنها رونق اقتصادی ایجاد نشد بلکه در برخی موارد مانند کوپنی شدن کالاهای اساسی، مسکن مهر، سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت و... به عقب برگشتیم.
حسن روحانی در خرداد 92 گفته بود: «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه ۴۵ هزارتومانی نیازی نداشته باشند.» اما سرانجام، نهتنها رفاه و آسایش رو به جلویی به ارمغان نیامد بلکه اسفندماه 97، در مجلس دهم و با حمایت دولت روحانی کوپنی شدن کالاهای اساسی هم به تصویب رسید! تا «دولت وعدهها»، حدود سه دهه به عقب برگشته و دلیل دیگری بر عدم تحقق شعارهایش بر همگان روشن شود.
«مسکن مهر» یکی از طرحهایی بود که گرچه عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی، آن را مزخرف نامیده بود اما محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازیِ بعد از او که بارها افتتاح واحدهای مسکن مهر را در بوق و کرنا کرده، عنوان کرد که مسکن مهر بایستی تکمیل شود!. جالب آنکه «مازیار حسینی»، معاون وزیر راه و شهرسازی اذعان کرده بود که «دفتر اسکان بشر در سازمان ملل، ساخت مسکن مهر را جزو تجربههای منحصربهفرد و قابل انتقال به مجامع بینالمللی اعلام کرده است.»
«سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت» که آنهم از جمله طرحهایی بود که توسط وزیر نفت دولت تدبیر و امید، طرح بیهودهای نامیده شد اما بعد از طی شدن فراز و فرودهایی دوباره احیا و برقرار شد. درخصوص برخی طرحهای دیگر مانند طرح شبنم، شاهد همین وضعیت هستیم.
مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب و محکوم فتنه 88 که همواره خود را - حتی با وارونهنمایی و خلافواقعگویی، سینهچاک روحانی و اصلاحات نشان داده، نتوانست اینبار روشنایی روز را انکار کند ماه گذشته در یادداشتی با عنوان «چرا پراید ۹۰ میلیونی شد؟» نوشت: «شعار ما این بود: «به عقب بازنمیگردیم» ولی بازگشتیم... باید اعتراف کرد اوضاع اقتصادی کشور اسفناک است و مردم و بهویژه محرومان و اقشار فرودست روزگار دشواری را میگذرانند.»
پررویی اصلاحطلبان و فرار از پاسخگویی
اصلاحطلبان که از چندی پیش سعی میکردند ساز جدایی از دولت را کوک و از روحانی اعلام برائت کنند، وقتی دیدند که جامعه دست رد به آنها میزدند - چنانکه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، 3 لیست اصلی و لیستهای فرعی اصلاحطلبان در تهران و شهرستانها از حضور در خانه ملت ناکام ماندند - دست به طرح ادعاهای جدیدی زدند. آنها این روزها عنوان میکنند که روحانی در انتخابات 92، گزینه اصلی آنها نبوده و اصلاحطلبان نامزد دیگری نداشتند! و در انتخابات 92 و 96 مجبور بودند به روحانی که کاندیدای قرضی آنها بوده است، رأی دهند! از اینرو آنها مدعیاند که دولت تدبیر و امید، دولت اصلاحطلبان و روحانی هم رئیسجمهور آنها نبوده است! این ادعا در حالی است که اولاً) در انتخابات 92، عارف گزینه اصلی اصلاحطلبان بود. اصلاحطلبان وقتی دیدند که مردم به آنها رأی نمیدهند از روحانی حمایت کردند و دولت او را در برنامهریزیها، انتخاب شعار و وعدهها در پیکره اصلاحات و اصلاحطلبی تعریف کردند. آنها که میدانستند افکار عمومی به اصلاحات روی خوشی نشان نمیدهد، عارف را به بدترین شکل خود، کنار گذاشتند تا جاییکه بعدها از او عذرخواهی کردند. بنابراین با وجود عارف، ادعای اصلاحطلبان مبنی بر کاندیدای قرضی! محکوم به رد است.
ثانیاً) فعالان اصلاحطلب و چهرههایی چون خاتمی، رئیسدولت اصلاحات هم به میدان آمدند و با شوق و ذوق تمام در انتخابات 92 مردم را به رأی دادن به روحانی دعوت و در انتخابات 96 هم، آن را «تَکرار» کردند!
ثالثاً) اصلاحطلبان که در تمامی ستادهای انتخاباتی روحانی و اساساًً در برنامههای تبلیغاتی و میتینگهای سیاسی او تمامقد حاضر شده بودند، بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در سال 92 تاکنون، در تمامی بخشهای مدیریتی و سازمانی دولت مورد حمایتشان، جا خوش کردهاند.
مدعیان اصلاحات، وقتی دیدند نتیجه دولت آنها، چیزی جر قفل شدن اقتصاد کشور و تورمهای روزافزون و چندصد درصدی در مسکن و خودرو و بالطبع بروز و ظهور اعتراضات اجتماعی چیز دیگری نبوده است، دست به شیطنتهای سیاسی و روانی زده و بازی جدیدی را آغاز کردهاند! ادعای اینکه «مجبور بودیم» و «جز روحانی گزینه دیگری نبود»، «روحانی کاندیدای قرضی اصلاحطلبان بوده است»، «در 1400 با نامزد خودمان میآییم» و... را باید در این بستر جستوجو کرد.
پاسخ به یک مغلطه مدعیان اصلاحات
از سوی دیگر دست به مغلطه زده و سعی میکنند بخشی از مشکلات کشور را توجیه کنند. آنها میگویند تا قبل از خروج ترامپ از برجام، همهچیز گل و بلبل بود و بعد از خروج ترامپ از برجام که آن را یکی از بدشانسیهای دولت روحانی تحلیل میکنند! مشکلات اقتصادی آغاز شد.
این در حالی است که خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ۹۷ اتفاق افتاد و موج گرانیها از یکی دو سال بعد از دولت روحانی بهویژه در دیماه ۹۶ رخ داد.
روحانی اوایل بهمن 96 در گفتوگوی تلویزیونی خود در مصاحبه با رشیدپور در پاسخ به اینکه چرا دلار ۴ هزار و ۷۵۰ تومان است، تصریح کرد: «دلار ۴ هزار و ۷۵۰ تومان نیست» و «وسط این دعوا شما نرخ تعیین نکنید. خیلی پایینتر از اینها است!»
رئیسجمهور در پاسخ به اینکه در انتخابات قول دادید که مردم نگران قیمت ارز نباشند و الان میدانید که دلار قیمتش چند است و این بالا رفتن قیمت نرخ ارز چه اضطرابی بین مردم بهوجود میآورد، تصریح کرد: «خیال مردم از بابت دلار راحت باشد.»
نکته قابل تأمل آن است که بهدلیل سیاستهای اقتصادی غلط دولت روحانی، شروع مشکلات کشور از همان ابتدا آغاز شده بود و به اذعان کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی کشور، رکود و سکون اقتصادی در سالهای اولیه دولت، آتش زیر خاکستری بود که بعداً شعلههایش زبانه کشید.
مروری بر کارنامه دولت
هفتمین سالگرد دولت روحانی؛ فرصت مغتنمی است تا سؤال مهمی فراروی مسئولان کشور، کارشناسان و افکار عمومی قرار گرفته و بدان پاسخ داده شود که نتیجه عملکرد دولت روحانی و حمایت تمامقد اصلاحطلبان و برنامهریزیها و اقدامات آنان طی 7 سال گذشته چه بوده است؟ بسیار روشن است هفت سال از عمر دولتی که از آغاز، «دولت وعدهها» نام گرفته، گذشته و اکنونکه یک سال تا پایان کار آن مانده است، ماحصل آن چیزی جز مشکلات اقتصادی و تورمهای کمرشکن و افزایش نارضایتیها و، بروز و ظهور مشکلات و گرههای کوری مانند «حقوقهای نجومی»، «ارز 4200 تومانی»، «اختلاس صندوق ذخیره ارزی فرهنگیان و بانک سرمایه»، «برخورد گازانبری با منتقدان»، «فساد در خودروسازی»، «عدم شفافیت»، «کاهش ارزش پول ملی»، «افزایش شاخص فلاکت»، «بدهیهای هنگفت دولتی»، «افزایش چندصددرصدی حجم نقدینگی»، «واردات بیرویه و رکود در صادرات» و «تعطیلی کارخانجات و کارگاههای تولیدی» و... نبوده است.
چند روز پیش، مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی تهیه کرده بود که در بخشی از آن آمده بود: «درآمد سرانه کشور از سال 1390 تا 1398 کاهشی 34 درصدی داشته است. درواقع بهرغم افزایش درآمد اسمیخانوارها قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال 1390 حدود یکسوم کاهش یافته است. در صورت رشد اقتصادی هشتدرصدی از سال 1399 به بعد، حداقل به 6 سال زمان نیاز خواهد بود تا به سطح درآمد سرانه سال 1390 بازگردیم.»
7 سال عقبگرد
روحانی نهتنها از روز اول و در سخنرانیهای انتخاباتی خود در 92، بلکه بارها در سخنرانیهای عمومی و رسمی بهویژه در میتینگهای انتخاباتی خود در سال 96 شعار «به عقب بازنمیگردیم» را مطرح کرده است. بهطور مثال او طی یک سخنرانی انتخاباتی در 25 اردیبهشت 96 در سالن شهید پورشریفی تبریز گفت: «راهی را که آمدهایم به عقب برنمیگردیم». 8 شهریور 96 هم در گفتوگوی تلویزیونی با مردم بیان کرد «مردم گفتند به عقب بازنمیگردیم». روحانی در 11 بهمن 96 هم در مراسم تجدید میثاق با آرمانهای امام تأکید کرد «بازگشت به عقب از محالات است» وی در 30 اردیبهشت 97 در دیدار رمضانی با جمعی از زنان، جوانان و دانشجویان گفت: «مهمترین پیام انتخابات ۹۶ این بود که به عقب برنمیگردیم» 15 اسفند 97 هم در جمع مردم لاهیجان و... هم همین حرف را تکرار کرد.
اما رهاورد دولت روحانی در این 7 سال گذشته چه بوده است؟ بررسی برخی اقدامات دولت تدبیر و امید نشان میدهد که نه تنها رونق اقتصادی ایجاد نشد بلکه در برخی موارد مانند کوپنی شدن کالاهای اساسی، مسکن مهر، سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت و... به عقب برگشتیم.
حسن روحانی در خرداد 92 گفته بود: «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه ۴۵ هزارتومانی نیازی نداشته باشند.» اما سرانجام، نهتنها رفاه و آسایش رو به جلویی به ارمغان نیامد بلکه اسفندماه 97، در مجلس دهم و با حمایت دولت روحانی کوپنی شدن کالاهای اساسی هم به تصویب رسید! تا «دولت وعدهها»، حدود سه دهه به عقب برگشته و دلیل دیگری بر عدم تحقق شعارهایش بر همگان روشن شود.
«مسکن مهر» یکی از طرحهایی بود که گرچه عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی، آن را مزخرف نامیده بود اما محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازیِ بعد از او که بارها افتتاح واحدهای مسکن مهر را در بوق و کرنا کرده، عنوان کرد که مسکن مهر بایستی تکمیل شود!. جالب آنکه «مازیار حسینی»، معاون وزیر راه و شهرسازی اذعان کرده بود که «دفتر اسکان بشر در سازمان ملل، ساخت مسکن مهر را جزو تجربههای منحصربهفرد و قابل انتقال به مجامع بینالمللی اعلام کرده است.»
«سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت» که آنهم از جمله طرحهایی بود که توسط وزیر نفت دولت تدبیر و امید، طرح بیهودهای نامیده شد اما بعد از طی شدن فراز و فرودهایی دوباره احیا و برقرار شد. درخصوص برخی طرحهای دیگر مانند طرح شبنم، شاهد همین وضعیت هستیم.
مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب و محکوم فتنه 88 که همواره خود را - حتی با وارونهنمایی و خلافواقعگویی، سینهچاک روحانی و اصلاحات نشان داده، نتوانست اینبار روشنایی روز را انکار کند ماه گذشته در یادداشتی با عنوان «چرا پراید ۹۰ میلیونی شد؟» نوشت: «شعار ما این بود: «به عقب بازنمیگردیم» ولی بازگشتیم... باید اعتراف کرد اوضاع اقتصادی کشور اسفناک است و مردم و بهویژه محرومان و اقشار فرودست روزگار دشواری را میگذرانند.»
پررویی اصلاحطلبان و فرار از پاسخگویی
اصلاحطلبان که از چندی پیش سعی میکردند ساز جدایی از دولت را کوک و از روحانی اعلام برائت کنند، وقتی دیدند که جامعه دست رد به آنها میزدند - چنانکه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، 3 لیست اصلی و لیستهای فرعی اصلاحطلبان در تهران و شهرستانها از حضور در خانه ملت ناکام ماندند - دست به طرح ادعاهای جدیدی زدند. آنها این روزها عنوان میکنند که روحانی در انتخابات 92، گزینه اصلی آنها نبوده و اصلاحطلبان نامزد دیگری نداشتند! و در انتخابات 92 و 96 مجبور بودند به روحانی که کاندیدای قرضی آنها بوده است، رأی دهند! از اینرو آنها مدعیاند که دولت تدبیر و امید، دولت اصلاحطلبان و روحانی هم رئیسجمهور آنها نبوده است! این ادعا در حالی است که اولاً) در انتخابات 92، عارف گزینه اصلی اصلاحطلبان بود. اصلاحطلبان وقتی دیدند که مردم به آنها رأی نمیدهند از روحانی حمایت کردند و دولت او را در برنامهریزیها، انتخاب شعار و وعدهها در پیکره اصلاحات و اصلاحطلبی تعریف کردند. آنها که میدانستند افکار عمومی به اصلاحات روی خوشی نشان نمیدهد، عارف را به بدترین شکل خود، کنار گذاشتند تا جاییکه بعدها از او عذرخواهی کردند. بنابراین با وجود عارف، ادعای اصلاحطلبان مبنی بر کاندیدای قرضی! محکوم به رد است.
ثانیاً) فعالان اصلاحطلب و چهرههایی چون خاتمی، رئیسدولت اصلاحات هم به میدان آمدند و با شوق و ذوق تمام در انتخابات 92 مردم را به رأی دادن به روحانی دعوت و در انتخابات 96 هم، آن را «تَکرار» کردند!
ثالثاً) اصلاحطلبان که در تمامی ستادهای انتخاباتی روحانی و اساساًً در برنامههای تبلیغاتی و میتینگهای سیاسی او تمامقد حاضر شده بودند، بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در سال 92 تاکنون، در تمامی بخشهای مدیریتی و سازمانی دولت مورد حمایتشان، جا خوش کردهاند.
مدعیان اصلاحات، وقتی دیدند نتیجه دولت آنها، چیزی جر قفل شدن اقتصاد کشور و تورمهای روزافزون و چندصد درصدی در مسکن و خودرو و بالطبع بروز و ظهور اعتراضات اجتماعی چیز دیگری نبوده است، دست به شیطنتهای سیاسی و روانی زده و بازی جدیدی را آغاز کردهاند! ادعای اینکه «مجبور بودیم» و «جز روحانی گزینه دیگری نبود»، «روحانی کاندیدای قرضی اصلاحطلبان بوده است»، «در 1400 با نامزد خودمان میآییم» و... را باید در این بستر جستوجو کرد.
پاسخ به یک مغلطه مدعیان اصلاحات
از سوی دیگر دست به مغلطه زده و سعی میکنند بخشی از مشکلات کشور را توجیه کنند. آنها میگویند تا قبل از خروج ترامپ از برجام، همهچیز گل و بلبل بود و بعد از خروج ترامپ از برجام که آن را یکی از بدشانسیهای دولت روحانی تحلیل میکنند! مشکلات اقتصادی آغاز شد.
این در حالی است که خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ۹۷ اتفاق افتاد و موج گرانیها از یکی دو سال بعد از دولت روحانی بهویژه در دیماه ۹۶ رخ داد.
روحانی اوایل بهمن 96 در گفتوگوی تلویزیونی خود در مصاحبه با رشیدپور در پاسخ به اینکه چرا دلار ۴ هزار و ۷۵۰ تومان است، تصریح کرد: «دلار ۴ هزار و ۷۵۰ تومان نیست» و «وسط این دعوا شما نرخ تعیین نکنید. خیلی پایینتر از اینها است!»
رئیسجمهور در پاسخ به اینکه در انتخابات قول دادید که مردم نگران قیمت ارز نباشند و الان میدانید که دلار قیمتش چند است و این بالا رفتن قیمت نرخ ارز چه اضطرابی بین مردم بهوجود میآورد، تصریح کرد: «خیال مردم از بابت دلار راحت باشد.»
نکته قابل تأمل آن است که بهدلیل سیاستهای اقتصادی غلط دولت روحانی، شروع مشکلات کشور از همان ابتدا آغاز شده بود و به اذعان کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی کشور، رکود و سکون اقتصادی در سالهای اولیه دولت، آتش زیر خاکستری بود که بعداً شعلههایش زبانه کشید.