امام براساس آموزههای د ینی و قرآنی که مملو از د وگانههای خیر و شر، کافر و مسلمان، یمین و یسار، شرک و ایمان و ... است به شدت به مرزبندی سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و سبک زندگی قائل بودند.
شهدای ایران: «عبدالله گنجی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
از جمله مواردی که د ر تحریف امام مرتب استفاده میشود اینکه امام همه را به یک چشم میدید، امام اهل خطکشی نبود و... و حتی نوع مواجهه امام با غرب را نیز توجیه میکنند. سالگرد ارتحال آن یگانه دوران فرصت مغتنمی است تا بعدی از ابعاد سیره و اندیشه آن سفر کرده بازگویی شود. امام براساس آموزههای د ینی و قرآنی که مملو از دوگانههای خیر و شر، کافر و مسلمان، یمین و یسار، شرک و ایمان، فقر و غنا، نور و ظلمت، حق و باطل، بهشت و دوزخ، مؤمن و ملحد و... است به شدت به مرزبندی سیاسی، اعتقاد ی، اقتصادی و سبک زندگی قائل بودند. این مرزبندی به آن معنا نبود که هر کس غیریت امام است حق آزادی، حیات و زندگی در کشور را ندارد، اما با صراحت انقلابی از به هم نریختن خطوط و مرزها در درون حاکمیت پاسداری میکرد و از قضا همه را با یک چشم نمیدید. عدالت مدنظر امام از صلاحیتها میگذشت و تقدم ملاکها بر اساس شاخصهای درون دینی را هرگز فراموش نمیکرد. دستههای مختلفی از نظر امام غیریت محسوب میشدند که هرگز نگاه امام به آنان مثبت نشد که عمدهترین آنان به شرح ذیل است.
۱- غرب فرهنگی – سیاسی غیریت امام بود. امام عمد ه جهان غرب را کفر و بربریت توصیف میکرد و فلسفه حیات آنان را ماد یگری، پوچگرایی و لذتگرایی و منقطع از عالم وحی و معنویت و انسانیت مید انست. هیچ موقع نقطه مثبتی – به جز علم- از غرب نگفت و بر استقلال سیاسی- فرهنگی ایران مقابل غرب اصرار د اشت. د ر طول همه حیات امام یک جمله مثبت از ایشان د رباره امریکا نمیتوان یافت.
۲- صهیونیسم غیریت امام بود. صهیونیستها هم از جهت اند یشه و هم از جهت عملکرد د ر سرزمینهای اشغالی فلسطین غیریت امام محسوب میشد ند. امام تا زند ه بود از جنبشهای اسلامی حمایت میکرد و سازشکاران د ر مسئله فلسطین را همانند صهیونیستها غیریت مید انست. نابودی صهیونیست به هر روش ممکن آرمان امام بود و از ابراز آن و پرد اخت هزینه ابایی نداشت.
۳- ملیگراها غیریت امام بود ند. حضرت امام آنان را با تعابیری همچون «مد عای د روغین ملیگرایی» یا مد عیانی که «جز حرف و اد عا هنری ند ارند» یاد میکرد و «خیالات باطل» را به آنان نسبت مید اد و معتقد بود ملیگرایی با پایه معرفتی انسانگرایی همان غربگرایی است.
د ر عین حال امام «د فاع از ملت را واجب مید انست». اما ملیگراهای ایرانی را وابسته و شل د ین مید انست که اهل هزینه برای ایران نیستند و ردی از آنان د ر جنگ هشت ساله نیز مشاهد ه نشد.
۴- واپسگراهای مذهبی یا به تعبیر امام «واپسگراها» یا «مقد سنمای متحجر و بیشعور» غیریت امام بود ند، همانها که د ر حوزه علمیه بود ند، اما شاه را سایه خد ا مید انستند و مبارزه گوشت و پوست با تانک و توپ را بیفاید ه ارزیابی میکرد ند، حکومت قبل از ظهور امام زمان (عج) را باطل مید انستند. خون د لی که امام از این د سته خورد از هیچ قشر د یگری نخورد و تا لحظه رحلت آنان را رها نکرد.
۵- سکولارها غیریت امام بود ند. از نگاه امام د و نوع حکومت بیشتر وجود ند ارد.
حکومت الهی و حکومت جاهلی. همه انواع و اقسام حکومتهای غیرالهی و غیروحیانی از نگاه امام طاغوت بود ند به همین د لیل د ر تبیین تمایزات انقلاب اسلامی میفرمود «د ر انقلابهای د یگر یک طاغوتی میآید طاغوت قبلی را برمید ارد، میگوید باید من باشم. از نظر ما اینها هر د و طاغوت هستند. طاغوت جد یدی هم که میآید ولو اینکه آد م خوبی باشد به یک بعد از انسان توجه میکند و آن بعد مادی است». مخالفان اسلام سیاسی غیریت امام بود ند و بارها آنان را نصیحت کرد. سخت معتقد بود حجی که از آن هد م کفر و شرک برنخیزد حج نیست، اسلامی که برای جهانخواران ضرر ند اشته باشد اسلام نیست، از تنزل قرآن - این کتاب زند گیساز- به مرگ و قبر سخت آزرد ه بود. امام به اسلامی معتقد بود که باید «ابرقد رتها را به خاک مذلت بنشاند»، به حجی معتقد بود که باید فلسفه تجمیع میلیونها انسان د ر یک زمان د ر آن د رک شود و حج غیرسیاسی را بازد ید از مکه و مد ینه مید انست و بس.
۶- مرفهین بید رد غیریت امام بود ند. کسانی مد نظر امام بود ند که د رد محرومیت و استضعاف را نچشید هاند. امام کاخهای آنان را محصول کوخهای موجود مید انست. معتقد بود آنان د ر د وران د فاع مقد س، جان و مال خود را از آتش حاد ثه د ور نگه د اشتند، از شهاد ت عزیزان متأثر نشد ند و د ر روز واپسین د اغ این حلاوت را خواهند چشید.
د ر عین حال امام عنصر محوری و اساس وحد ت و استقلال و عزت ایران را تمسک به اسلام مید انست و این منبع لایزال را واجد هویتبخشی و ایستاد گی ارزیابی میکرد. امام نمیفرمود ما چنین و چنان میکنیم، بلکه میگفت «اسلام ابرقد رتها را به خاک مذلت خواهد نشاند» و «اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد». او به جهانشمولی و جامعیت اسلام یقین د اشت و به همین د لیل، به خد ا سوءظن ند اشت، حرکت میکرد و همیشه پیروز بود. اکنون و د ر گام د وم انقلاب تنها مانع انحراف انقلاب اسلامی زند ه بود ن امام د ر جامعه و اصرار رهبری بر آن «یگانه د وران» و «رهبری استثنایی» است. تا امام زند ه است ایران سربلند خواهد ماند. اما رسالت نسل د وم و سوم انقلاب اسلامی معرفی بیشتر امام است. صحیفه امام مهجور است و برخی د ستاند رکاران برای اثبات اعتقاد امام به اسلام رحمانی (بخوانید لیبرالیسم) اند یشه امام را محصور کرد هاند، غیر از ۱۴ خرد اد هر سال که رهبری به بعدی از اند یشه و مکتب امام میپرد ازد، ترویج امام د ر کجای جمهوری اسلامی تعبیه شد ه است؟
از جمله مواردی که د ر تحریف امام مرتب استفاده میشود اینکه امام همه را به یک چشم میدید، امام اهل خطکشی نبود و... و حتی نوع مواجهه امام با غرب را نیز توجیه میکنند. سالگرد ارتحال آن یگانه دوران فرصت مغتنمی است تا بعدی از ابعاد سیره و اندیشه آن سفر کرده بازگویی شود. امام براساس آموزههای د ینی و قرآنی که مملو از دوگانههای خیر و شر، کافر و مسلمان، یمین و یسار، شرک و ایمان، فقر و غنا، نور و ظلمت، حق و باطل، بهشت و دوزخ، مؤمن و ملحد و... است به شدت به مرزبندی سیاسی، اعتقاد ی، اقتصادی و سبک زندگی قائل بودند. این مرزبندی به آن معنا نبود که هر کس غیریت امام است حق آزادی، حیات و زندگی در کشور را ندارد، اما با صراحت انقلابی از به هم نریختن خطوط و مرزها در درون حاکمیت پاسداری میکرد و از قضا همه را با یک چشم نمیدید. عدالت مدنظر امام از صلاحیتها میگذشت و تقدم ملاکها بر اساس شاخصهای درون دینی را هرگز فراموش نمیکرد. دستههای مختلفی از نظر امام غیریت محسوب میشدند که هرگز نگاه امام به آنان مثبت نشد که عمدهترین آنان به شرح ذیل است.
۱- غرب فرهنگی – سیاسی غیریت امام بود. امام عمد ه جهان غرب را کفر و بربریت توصیف میکرد و فلسفه حیات آنان را ماد یگری، پوچگرایی و لذتگرایی و منقطع از عالم وحی و معنویت و انسانیت مید انست. هیچ موقع نقطه مثبتی – به جز علم- از غرب نگفت و بر استقلال سیاسی- فرهنگی ایران مقابل غرب اصرار د اشت. د ر طول همه حیات امام یک جمله مثبت از ایشان د رباره امریکا نمیتوان یافت.
۲- صهیونیسم غیریت امام بود. صهیونیستها هم از جهت اند یشه و هم از جهت عملکرد د ر سرزمینهای اشغالی فلسطین غیریت امام محسوب میشد ند. امام تا زند ه بود از جنبشهای اسلامی حمایت میکرد و سازشکاران د ر مسئله فلسطین را همانند صهیونیستها غیریت مید انست. نابودی صهیونیست به هر روش ممکن آرمان امام بود و از ابراز آن و پرد اخت هزینه ابایی نداشت.
۳- ملیگراها غیریت امام بود ند. حضرت امام آنان را با تعابیری همچون «مد عای د روغین ملیگرایی» یا مد عیانی که «جز حرف و اد عا هنری ند ارند» یاد میکرد و «خیالات باطل» را به آنان نسبت مید اد و معتقد بود ملیگرایی با پایه معرفتی انسانگرایی همان غربگرایی است.
د ر عین حال امام «د فاع از ملت را واجب مید انست». اما ملیگراهای ایرانی را وابسته و شل د ین مید انست که اهل هزینه برای ایران نیستند و ردی از آنان د ر جنگ هشت ساله نیز مشاهد ه نشد.
۴- واپسگراهای مذهبی یا به تعبیر امام «واپسگراها» یا «مقد سنمای متحجر و بیشعور» غیریت امام بود ند، همانها که د ر حوزه علمیه بود ند، اما شاه را سایه خد ا مید انستند و مبارزه گوشت و پوست با تانک و توپ را بیفاید ه ارزیابی میکرد ند، حکومت قبل از ظهور امام زمان (عج) را باطل مید انستند. خون د لی که امام از این د سته خورد از هیچ قشر د یگری نخورد و تا لحظه رحلت آنان را رها نکرد.
۵- سکولارها غیریت امام بود ند. از نگاه امام د و نوع حکومت بیشتر وجود ند ارد.
حکومت الهی و حکومت جاهلی. همه انواع و اقسام حکومتهای غیرالهی و غیروحیانی از نگاه امام طاغوت بود ند به همین د لیل د ر تبیین تمایزات انقلاب اسلامی میفرمود «د ر انقلابهای د یگر یک طاغوتی میآید طاغوت قبلی را برمید ارد، میگوید باید من باشم. از نظر ما اینها هر د و طاغوت هستند. طاغوت جد یدی هم که میآید ولو اینکه آد م خوبی باشد به یک بعد از انسان توجه میکند و آن بعد مادی است». مخالفان اسلام سیاسی غیریت امام بود ند و بارها آنان را نصیحت کرد. سخت معتقد بود حجی که از آن هد م کفر و شرک برنخیزد حج نیست، اسلامی که برای جهانخواران ضرر ند اشته باشد اسلام نیست، از تنزل قرآن - این کتاب زند گیساز- به مرگ و قبر سخت آزرد ه بود. امام به اسلامی معتقد بود که باید «ابرقد رتها را به خاک مذلت بنشاند»، به حجی معتقد بود که باید فلسفه تجمیع میلیونها انسان د ر یک زمان د ر آن د رک شود و حج غیرسیاسی را بازد ید از مکه و مد ینه مید انست و بس.
۶- مرفهین بید رد غیریت امام بود ند. کسانی مد نظر امام بود ند که د رد محرومیت و استضعاف را نچشید هاند. امام کاخهای آنان را محصول کوخهای موجود مید انست. معتقد بود آنان د ر د وران د فاع مقد س، جان و مال خود را از آتش حاد ثه د ور نگه د اشتند، از شهاد ت عزیزان متأثر نشد ند و د ر روز واپسین د اغ این حلاوت را خواهند چشید.
د ر عین حال امام عنصر محوری و اساس وحد ت و استقلال و عزت ایران را تمسک به اسلام مید انست و این منبع لایزال را واجد هویتبخشی و ایستاد گی ارزیابی میکرد. امام نمیفرمود ما چنین و چنان میکنیم، بلکه میگفت «اسلام ابرقد رتها را به خاک مذلت خواهد نشاند» و «اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد». او به جهانشمولی و جامعیت اسلام یقین د اشت و به همین د لیل، به خد ا سوءظن ند اشت، حرکت میکرد و همیشه پیروز بود. اکنون و د ر گام د وم انقلاب تنها مانع انحراف انقلاب اسلامی زند ه بود ن امام د ر جامعه و اصرار رهبری بر آن «یگانه د وران» و «رهبری استثنایی» است. تا امام زند ه است ایران سربلند خواهد ماند. اما رسالت نسل د وم و سوم انقلاب اسلامی معرفی بیشتر امام است. صحیفه امام مهجور است و برخی د ستاند رکاران برای اثبات اعتقاد امام به اسلام رحمانی (بخوانید لیبرالیسم) اند یشه امام را محصور کرد هاند، غیر از ۱۴ خرد اد هر سال که رهبری به بعدی از اند یشه و مکتب امام میپرد ازد، ترویج امام د ر کجای جمهوری اسلامی تعبیه شد ه است؟