رئیس جمهور ضمن تبریک انتخاب "مصطفی الکاظمی" به عنوان نخست وزیر جدید جمهوری عراق ابراز امیدواری کرد همکاری ها میان دو کشور در تمامی زمینه ها توسعه و تعمیق یابد.
شهدای ایران: متن پیام حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مصطفی الکاظمی
نخست وزیر جمهوری عراق
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتخاب جنابعالی به عنوان نخست وزیر جدید جمهوری عراق را صمیمانه تبریک میگویم.
امیدوارم با توکل به خداوند متعال و استعانت از رهنمودهای دین مبین اسلام و با عنایت به روابط دیرینه و تاریخی دو کشور همسایه و مسلمان، با حمایت جنابعالی و تلاش دولت منتخب، بیش از پیش شاهد توسعه و تعمیق همکاریها میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق در تمامی زمینهها و در راستای منافع متقابل دو ملت و برقراری صلح و ثبات در منطقه باشیم.
از خداوند سبحان، سلامتی و موفقیت آن جناب و عزت و سربلندی مردم جمهوری عراق را مسألت دارم.
حسن روحانی
رئیس جمهوری اسلامی ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مصطفی الکاظمی
نخست وزیر جمهوری عراق
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتخاب جنابعالی به عنوان نخست وزیر جدید جمهوری عراق را صمیمانه تبریک میگویم.
امیدوارم با توکل به خداوند متعال و استعانت از رهنمودهای دین مبین اسلام و با عنایت به روابط دیرینه و تاریخی دو کشور همسایه و مسلمان، با حمایت جنابعالی و تلاش دولت منتخب، بیش از پیش شاهد توسعه و تعمیق همکاریها میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق در تمامی زمینهها و در راستای منافع متقابل دو ملت و برقراری صلح و ثبات در منطقه باشیم.
از خداوند سبحان، سلامتی و موفقیت آن جناب و عزت و سربلندی مردم جمهوری عراق را مسألت دارم.
حسن روحانی
رئیس جمهوری اسلامی ایران
تنها مردم سوریه در باره آینده و نوع حکومت خود تصمیم خواهند گرفت، نه تروریست ها و حامیانشان
آینده حکومت سوریه تنها بدست مردم سوریه است، نه مدعیان دروغین حقوق بشر
مقامات وزارت دفاع هند اعلام کردند در جریان درگیری شدید بین مرزداران هند و چین در امتداد مرز منطقه «سِکیم» هیمالیا، ۷ سرباز چینی و ۴ سرباز هندی زخمی شدند.
به گفته یک مقام ارشد دفاعی هند که نامش منتشر نشده، درگیری شدیدی بین دو طرف هندی و چینی در نزدیکی منطقه «ناکولا» واقع در ارتفاع ۵ هزار متری بخش سِکیمِ هند رخ داده که البته در نهایت، در سطح محلی نیز حل شده است.
این مقام هندی گفته بیش از ۱۵۰ سرباز از هند و چین در این درگیری حضور داشتند که از این تعداد ۷ سرباز چینی و ۴ سرباز هندی زخمی شدند. این درگیری تلفات جانی به دنبال نداشت.
گفتنی است، هند و چین سالهاست که بر سر نقاط مرزی اختلافات شدیدی دارند که آخرین مورد عمدهاش درگیری مرزی سال ۲۰۱۷ در منطقه «دوکلام» بود که بین سه کشور چین، هند و بوتان واقع شد. بوتان، هم پیمان هند است.
به بهانه پایان جنگ جهانی دوم
سر برآوردنِ هیتلر و فاشیسم (نگاه)
این روزها در اخبار زیاد شنیدهاید که رهبران جهان پایان جنگ جهانی دوم را تبریک میگویند و جشن میگیرند، فرقی هم ندارد، از روسیه تا آمریکا، از آلمان تا انگلستان، همه در این تبریکگوییها شریکاند و آنچه در واقع تبریک میگویند سرنگونی «آدولف هیتلر» و فاشیسم است.
در این یادداشت کوتاه - به بهانه روزهای پایان جنگ جهانی دوم- تنها مجال آن است که بهصورتی بسیار گذرا نگاهی به تاریخِ آغاز و انجامِ جنگ جهانی بیندازیم و تنها یکی از علل سر برآوردن هیتلر را، که ساقط شدنش را جهان اینگونه شادباش میگوید، برشماریم؛ علتی که بررسیاش ما را به یاد امروز کرونایی جهان نیز میاندازد.
ارتش آلمان به دستور آدولف هیتلر، رئیسجمهور وقت آلمان مشهور به رایش سوم، در نخستین روز ماه سپتامبر سال ۱۹۳۹ (۹ شهریور ۱۳۱۸) به لهستان حمله کرد. به اینترتیب جنگ جهانی دوم آغاز شد که در اروپا تا روز هشتم ماه مِی سال ۱۹۴۵ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۴) و در ژاپن تا ۱۵ اوت (۲۴ مرداد) همان سال ادامه یافت.
در شب هشتم ماه مِی ۱۹۴۵ (18 اردیبهشت 1324) و 8 روز پس از خودکشی هیتلر، «ویلهلم کایتل»، فرمانده ارشد آلمان نازی و سایر سران ارتش وقت آلمان در منطقه «کارلس هورست» در برلین، پایتخت آلمان، قرارداد تسلیم ارتش ناسیونال سوسیالیست را به امضا رساندند و این روز بهعنوان روز پایان جنگ جهانی دوم و رهایی از حزب نازی نام گرفت.
این جنگ بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف به نامهای متحدین (آلمان نازی، ایتالیا، ژاپن و...) و متفقین (انگلستان، شوروی، آمریکا و...) بهوجود آمد. نتیجه نهایی جنگ جهانی دوم پیروزی متفقین بود. البته پس از آنکه میلیونها نفر جان خود را از دست دادند.
اینکه چرا هیتلر به قدرت رسید؟ و چه کرد؟ موضوع چندین جلد کتاب است. همه ما از آنچه هیتلر کرده است، کم و بیش چیزهایی شنیدهایم و نمیخواهیم به آن بپردازیم، اما در پاسخ به چرایی قدرت گرفتن او، در بین علل مختلفی که شناسایی شده، یکی از علتها را آن هم بهصورتی بسیار موجز یادآور میشویم که از قضا شباهتی هم به روزگار ما دارد، روزگارِ عُسرتِ کرونا.
طبق پژوهشها، آنفلوآنزای اسپانیایی طی سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ تأثیر قابل توجهی بر عدم توسعه، کاهش خدمات شهری و همچنین اعمال سیاستهای ریاضتی در اروپا بهویژه آلمان داشت و پس از آن هم تغییرات جمعیتی و میزان مرگ و میرها بهویژه در شهرهایی که قربانیان بیشتری در بر گرفته بودند، باعث تغییر رفتار رأیدهندگان و رشد احزاب دست راستی افراطی در اروپا شد و سر برآوردن هیتلر و همپیمانانِ اروپاییاش نیز در پی آن بود.
در آن جوامع، جوانترها بیشتر تحت تأثیر این شرایط قرار گرفتند و با کنشهایِ هیجانی خود اولویتهای جامعه را به نفع حزبهای فاشیست تغییر دادند. همچنین میزان نارضایتی یا حتی نفرت از خارجیها افزایش یافت، که بیدلیل مقصر مشکلات خوانده میشدند و این مسئله رأیدهندگان را به سمت احزاب افراطی چون حزب نازی کشاند که در غریبستیزی سرآمد بودند.
البته با صرف شباهت آن دورانِ آنفلوآنزای اسپانیایی با این دورانِ کرونایی نباید دستپاچه شویم و شرایط کنونی را یکسره با آن روزگار قیاس بگیریم، چرا که امروز شرایط بسیار متفاوت با آن روزگار است. از تفاوتهای این روزگار با آن روزگار در این است که امروزه در بسیاری از کشورهای غربی، از جمله آمریکا، گروههای دست راستی و غریبستیز سر کار هستند و از قضا این کرونا میتواند ناکارآمدیِ پوپولیسم آنها را بیشتر هویدا و پایگاهشان را تضعیف کند.
همچنین باید در نظر داشت، امروز خورشیدِ بختِ اروپامحوری و حتی آمریکامحوری فروغِ سابق را ندارد و قدرتهایی در دیگر نقاط جهان شکل گرفتهاند و دیگر مثل سابق نبض جهان با نبض اروپا و آمریکا تنظیم نمیشود تا برآمدن دیوانهای در اروپا یا آمریکا معادلات جهان را به کلی عوض کند.
آنچه این قلم را به تکاپو و نگاشتن این متن واداشت این بود که به بهانۀ این روزها که سالگرد سقوط هیتلر است، مروری بسیار اجمالی - چه بسا مُـجمَل- بر «یکی» از علل سر برآمدن او کنیم و این نکته را یادآور شویم که با تمرکز بر یکسری از شباهتهای تاریخی (گرچه این شباهتها تأملبرانگیز است)، نباید تفاوتها را نادیده گرفت و در تحلیل شتابزده بود.
امینالاسلام تهرانی
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.
رزمایش جبهه مردمی فلسطین با حمل تصاویر سردار سلیمانی و سید حسن نصرالله
شاخه نظامی «جبهه مردمی» فلسطین با حمل تصاویر دبیرکل حزبالله و فرمانده شهیدِ نیروی قدس سپاه ایران در مانوری به مناسبت روز قدس، بر «وحدت محور مقاومت از فلسطین تا لبنان و ایران» تأکید کرد.
دهها نفر از گردانهای «ابوعلی مصطفی» شاخه نظامی حزب «جبهه مردمی برای آزادی فلسطین» (الجبهة الشعبیة لتحریر فلسطین) با نزدیک شدن به روز جهانی قدس رزمایشی در غزه برگزار کردند. جبهه مردمی برای آزادی فلسطین سازمان چپگرای سیاسی و نظامی فلسطینی است که در سال ۱۹۶۷ به رهبری «جورج حبش» و با هدف آزادی فلسطین از سیطره رژیم صهیونیستی از طریق مبارزات چریکی بنیانگذاری شد. مقر این حزب در شهر رامالله در کرانه باختری رود اردن است و شاخه نظامی آن پس از ترور ابوعلی مصطفی به یاد او گردانهای ابوعلی مصطفی نام گرفتهاست.
بر اساس گزارش پایگاه «العهد» لبنان، رزمندگان این حزب، تصاویری از «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله و سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه ایران به علاوه تصاویر فرماندهان جبهه مردمی در این مانور استفاده کردند تا بر «وحدت محور مقاومت از فلسطین تا لبنان و ایران» تأکید کنند.
گردانهای ابوعلی المصطفی تأکید کردند، روز قدس مناسبتی برای تشویق امت اسلام به پایبندی به مسجدالاقصی و مسئله فلسطین است. ابوجمال سخنگوی گردانهای ابوعلی مصطفی گفت: «این مانور به افتخار روز جهانی قدس، محل تلاقی انقلابیون و آزادگان در جهان و محور همسنگری آنها در مقابله با قوایاشغالگر، شر جهانی و دنبالههای آن از مرتجعان، عادیکنندگان روابط و کسانی که در باتلاق شکست و خواری فرو رفتهاند، برگزار شد.» ابوجمال تأکید کرد:« محور پر افتخار ما و میلیونها انقلابی پشت سر آن یکصدا در پشت سر رهبر انقلاب ایران، شعار جاودانه روز قدس را سر میدهند که باید با هم دست صهیونیست غاصب و حامیان آن را قطع کنیم؛ این حتما مسیر قدس است، مسیری طولانی که با خون هموار شده است.» وی ادامه داد:« با هم به پیش به سوی هر سنگر و میدانی که خون ژنرالِ شهید قاسم سلیمانی و قبل از وی عماد مغنیه، ودیع حداد و غسان کفانی آن را معطر کرده است.» ابوجمال خواستار سر دادن شعار آزادی و جنگ در روز جهانی قدس شد و تأکید کرد که رژیم صهیونیستی رو به زوال است. وی در پایان به تمام توده انقلابی در محور مقاومت و قدس و مقاومت لبنان و شخص سید حسن نصرالله درود فرستاد.
کرانه باختری محل نبرد اصلی
از سوی دیگر و در ادامه واکنشها نسبت به طرح دولت نتانیاهو برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری به سرزمینهایاشغالی، موسی ابومرزوق عضو دفتر سیاسی حماس اعلام کرد، مقابله با پروژه الحاق کرانه باختری از طریق برنامهای ملی است که اساس آن مقاومت و خروج از مذاکره است. بر اساس گزارش شبکه «المیادین»، ابومرزوق تاکید کرد، طرح اسرائیل بااشغال کرانه باختری در سال ۱۹۶۷ و آغاز ساخت شهرکها در غرب و شرق کرانه باختری به شکل انبردستی که به این منطقه فشار وارد میکرد، آغاز شد و این منطقه «اغوار» (دره اردن) نامیده میشود و ۳۰ درصد کرانه باختری را تشکیل میدهد. وی تصریح کرد:« کرانه باختری اصلِ نبرد در مرحله کنونی ماست و سه میلیون فلسطینی در آن زندگی میکنند و ۷۵۰ هزار شهرکنشین در شهرکها هستند.» ابومرزوق در ادامه گفت، با اجرای برنامههای الحاق اراضی، دیگر توافقنامهها معنایی ندارند زیرا دشمن صهیونیستی آنها را زیر پا گذاشته؛ توافقنامههایی که هیچ وقت به نفع فلسطینیها نبوده است.
وی از اجماعی فلسطینی برای رد طرح آمریکایی-اسرائیلی درباره کرانه باختری و شبه اجماعی بینالمللی در رد این طرح خبر داد و درباره خطرات طرح مذکور گفت، این طرح، مسیرهای ارتباطی میان کرانه باختری و شهرها و روستاها و استانهای آن را قطع میکند به نحوی که کرانه باختری به ۲۸ قسمت جغرافیایی تقسیم میشود.
گزارش واشنگتنپست از توهینآمیزترین دروغ ترامپ
در حالی که شمار فوتیهای کرونا در آمریکا از 80 هزار نفر گذشته است، رسانههای این کشور «دونالد ترامپ» را عامل این فاجعه دانسته و او را به شدت هدف حملات خود قراردادهاند؛ واشنگتن پست وی را دروغگو خطاب کرده و نیویورک تایمز نیز نوشته، آمریکا به دلیل نادانی مرگبار ترامپ، به زانو درآمده است.
شمار مبتلایان به کرونا در سراسر جهان بر اساس دادههای وبگاه «ورلد امتر»، عصر دیروز از چهار میلیون و 121 هزار نفر فراتر رفته و شمار فوتیها نیز متاسفانه به 281 هزار نفر رسیده است. در آمریکا شمار فوتیهای کرونا دیروز به 80 هزار نفر رسید. بر اساس گزارش نیویورک تایمز، در حالیکه تنها ۱۰ درصد از کل موارد ابتلا به کرونا متعلق به مراکز نگهداری سالمندان در آمریکاست، اما یکسوم از مجموع مرگ و میر ناشی از این بیماری، به این مراکز مربوط میشود. نیویورک تایمز همچنین، از بیماری مرموز دیگری با علائمی عفونی شبیه به «کووید-19 »،که جان سه کودک را در نیویورک گرفته و دهها کودک دیگر را نیز مبتلا کرده است، خبر داد. این بیماری مرموز علاوهبر گرفتن جان سه کودک، ۷۳ نفر دیگر را با علائمی مشابه با ویروس کرونا، آلوده کرده است. علائم این بیماری شامل نوعی از عفونت است که پوست، چشمان، رگهای خونی و قلب را تحت تأثیر قرار میدهد. در آمریکا همچنان رسانهها دولت ترامپ را مسبب افزایش شمار فوتیها و مبتلایان کرونا میدانند. روز شنبه روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با حمله به ترامپ نوشت: یک گزارش اقتصادی جدید تصویری واقعی از مشکلات شدید اقتصادی در آمریکا را نشان داد. بر اساس گزارش اداره آمار کار آمریکا، در ماه آوریل(فروردین)، ۲۰ میلیون شغل به علت شیوع ویروس کرونا از بین رفت و میزان بیکاری به 14/7 درصد افزایش یافت.این بالاترین رقم از زمان رکود بزرگ است. این گزارش میافزاید: ترامپ در حال حاضر در مبارزات انتخاباتی خود از این موضوعات استفاده کرده است و هسته اصلی آن یکی از بزرگترین و توهینآمیزترین دروغهای ترامپ است. او ادعا میکند که یک بار چشمگیرترین اقتصاد را در جهان ایجاد کرده است و اکنون نیز برای دومین بار این کار را انجام خواهد داد.واشنگتن پست در پایان گزارش خود آورده است: اما ترامپ نمیتواند درباره این حقیقت که خودش موجب بدتر شدن بحران کرونا شده است دروغ بگوید. وی چندین هفته را که میشد جلوی شیوع ویروس کرونا را گرفت، تلف کرد که در نتیجه منجر به تعطیلی اقتصادی شده است. این مجموعهای از دروغهای به شدت توهینآمیز ترامپ است که هیچ کسی نمیتواند آن را طور دیگری قلمداد
کند.
نیویورک تایمز نیز با انتقاد شدید از مدیریت کرونایی ترامپ نوشت: هر ۴۹ ثانیه یک آمریکایی در اثر ابتلا به کرونا میمیرد. آمریکا پنج درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاما ۳۳ درصد مبتلایان در آمریکا هستند. هیچ کشوری در این موارد حتی به آمریکا نزدیک هم نیست.جهان برای مردم آمریکا که بهخاطر نادانی مرگبار ترامپ به زانو درآمدهاند، احساس تأسف میکند. نیویورک تایمز میافزاید:کشوری که در اوج جنگ جهانی دوم در هر ساعت هشت هواپیمای جنگی تولید میکرد، به جایی رسیده که از تولید ماسک یا ابزار تست کرونا عاجز است. آیا آمریکا هرگز وجهه خود را بازیابی خواهد کرد؟ تا مدتی خیر. بخش عمدهای از جهان اعتمادی به رهبری این رئیسجمهور ندارند. مردم آمریکا نیز همین احساس را دارند.
وحشت نماینده ویژه سازمان ملل از میزان دروغگویی غرب درباره رعایت حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل میگوید، کار روی پرونده آسانژ او را از بیشتر دانستن درباره دموکراسیهای بالغِ غربی ترسانده است و «رفتار غیر انسانی این دموکراسیها با بنیانگذار ویکیلیکس تصادفی نیست».
«نیلز ملرز»، گزارشگر ویژه سازمان ملل میگوید کار بر روی پرونده «جولیان آسانژ»، بنیانگذار سایت افشاگر «ویکیلیکس» که اکنون در یکی از ترسناکترین زندانهای دولت انگلیس است، باعث شده او از بیشتر دانستن درباره «دموکراسی ما» [در غرب] دچار ترس شود. او در پستی توئیتری به مناسبت سالگرد ملاقاتش با بنیانگذار این سایت نوشته: «اینکه با این افشاگر رفتار غیرانسانی شده، تصادفی نیست.»
فارس در این باره به نقل از «اسپوتنیک» نوشته، بعد از اینکه گزارشگر ویژه تحقیقات خود را انجام داد، تحقیقات سوئد علیه آسانژ را سوءاستفاده از فرایند خواند و اتهامات آمریکا را کیفری کردن روزنامهنگاری تحقیقی توصیف کرد. نیلرز ملرز همچنین پس از ملاقات با بنیانگذار ویکیلیکس در زندان، مقامات انگلیسی را به شکنجه آسانژ متهم کرد، اتهامی که آنها رد کردند.
این گزارشگر ویژه میگوید: «هرگز گروهی از کشورهای دموکراتیک را ندیده بودم که باند تشکیل بدهند و یک فرد را عمداً برای مدتی طولانی و بدون کمترین توجه به عزت انسانی و حاکمیت قانون، به انزوا بکشانند، از او دیو بسازند و مورد سوءاستفاده قرار دهند. این آزار جمعی آسانژ باید همینجا و هماکنون پایان
یابد.»
گفتنی است، ۱۲ آوریل سال ۲۰۱۹ (23 فروردین 1398) آسانژ به دست پلیس انگلیس از سفارت اکوادور خارج شد، در حالی که ۷ سال پیش از آن را به عنوان پناهنده در سفارت اکوادور زندگی کرده بود. او سال ۲۰۱۰ درست در زمانی که سایتش اسناد طبقهبندی شده را درباره جزئیات جنایات جنگیِ نیروهای آمریکایی در افغانستان و عراق منتشر کرد، متهم به تجاوز جنسی
شد!
همچنین، دولت آمریکا خواستار استرداد این افشاگر استرالیایی الاصل است و امکان دارد او در خاک آمریکا به اتهام نقض قوانین جاسوسی این کشور به ۱۷۰ سال حبس محکوم شود! برخی حتی معتقدند، آمریکا شاید آسانژ را اعدام کند.
در ادامه رفتارهای جنایتکارانه ائتلاف سعودی در یمن، این بار نیروهای مورد حمایت امارات تظاهرات در شهر عدن را با گلوله جنگی سرکوب و تظاهرکنندگان را به خاک و خون کشید.
امارات و آلسعود بااشغال جنوب یمن این منطقه را به شدت نا امن کردهاند. شورای انتقالی جنوب (مورد حمایت امارات) و دولت مستعفی منصورهادی (مورد حمایت عربستان) در این منطقه نه تنها برای مردم رفاه وعده داده شده را نیاوردهاند بلکه، استانهای جنوبی به ویژه عدن را به صحنه درگیریهای خونین تبدیل
کردهاند.
مردم این استانها همواره نسبت به وضعیت بد زندگی خود اعتراض کرده و هر بار نیز از سویاشغالگران سرکوب
میشوند.
این بار خبر رسیده که، شبه نظامیان وابسته به امارات موسوم به شورای انتقالی جنوب یمن که سودای خودمختاری و جدایی در سر دارند، با مردم معترض در شهر عدن (جنوب غرب) به شدت درگیر شده و آنها را به گلوله بستهاند.
شبکه الجزیره قطر به نقل از منابع یمنی در جنوب یمن گزارش داده نیروهای شورای انتقالی به سمت شرکت کنندگان در تظاهرات شلیک
کردهاند.
معترضان از اوضاع بد خدمات رسانی در این شهر انتقاد دارند. نیروهای وابسته به امارات، همزمان دست به بازداشت فعالانی در این شهر زدهاند. گفته میشود مردم جرقه این تظاهرات را زده و برای آن فراخوان داده
بودند.
شهر ساحلی «عدن»، مرکز استانی به همین نام از سال ۲۰۱۵ که دولت مستعفی از صنعاگریخت، به پایتخت موقت تبدیل شد.
نیروهای شورای انتقالی از تابستان سال گذشته، دولت مستعفی را از این شهر فراری دادند. این اقدام منجر به تقابل نیروهای دولت منصورهادی (دوت مستعفی) با نیروهای شورای انتقالی شد و به رغم توافق ریاض در دی ماه، این توافق هنوز اجرا نشده و هر روز نیروهای نیابتی ابوظبی و ریاض با هم درگیرند.
شورای انتقالی جنوب دو هفته پیش اعلام خودمختاری کرد ولی با اعتراضات داخلی و خارجی، مجبور شد از این تصمیم برگردد.
امام جمعه بغداد:
آمریکا با پای خود از عراق خارج نمیشود باید اخراجش کنیم
امام جمعه پایتخت عراق اظهار داشت، آمریکاییها به همین سادگی از عراق و خاورمیانه خارج نمیشوند و تنها راهحل، اخراج آنها با برخورد شدید است.
« سید یاسین الموسوی» امام جمعه بغداد و یکی از روحانیون شیعه بانفوذ در عراق، در خطبههای نماز جمعه این شهر گفت: آمریکاییها به همین سادگی از عراق و خاورمیانه خارج نمیشوند و تنها راهحل، اخراج آنها با مقاومت و برخورد شدید است.
به گزارش خبرگزاری شبستان، الموسوی به مصوبه پارلمان عراق در 15 دی ماه گذشتهاشاره کرد و گفت که پارلمان رای به خروج هرچه سریعتر نیروهای آمریکایی از عراق را داد، ولی تا کنون این امر محقق نشده
است.
اظهارات امام جمعه بغداد را باید به نوعی، بازتاب خشم عراقیها از اجرا نشدن مصوبه پارلمان دانست و مردم این کشور هر گونه سستی در این زمینه را بر نمیتابند.
گزارش خبری تحلیلی کیهان
تجدید نظر در توافقنامه امنیتی بغداد و واشنگتن اولین اقدام ضد آمریکایی مصطفی کاظمی
نخست وزیر جدید عراق در نخستین موضعگیری ضد آمریکایی خود، اعلام کرد که دولت وی در توافقنامه امنیتی بغداد- و اشنگتن، تجدید نظر خواهد کرد.
«مصطفی کاظمی» اعلام کرد، دولت وی برای گفتوگو با آمریکا جهت تجدید نظر در توافقنامه راهبردی واشنگتن-بغداد به منظور حفظ وحدت و حاکمیت عراق، ستاد بحران تشکیل میدهد.
به گزارش خبرگزاری فارس، نخست وزیر عراق گفت: «تصمیم گرفتیم که یک هسته [ستاد] بحران برای انجام گفتوگو با طرف آمریکایی تشکیل دهیم». وی افزود:« این ستاد با آمریکاییها درباره تجدید نظر در توافق ر اهبردی میان واشنگتن-بغداد در راستای حفاظت از وحدت و حاکمیت کشور عراق گفتوگو خواهد کرد.»
توافقنامه بغداد –واشنگتن سال 2008 میان طرفین به امضاء رسیده است.
پارلمان عراق 15 دی ماه گذشته طرح خروج نیروهای خارجی ، از جمله نظامیان آمریکایی، از خاک عراق را امضاء کرده است.
کاظمی دیروز در دیدار با سفیر آمریکا نیز تاکید کرد که عراق هرگز نقطه شروع تهدید برای کشورهای همسایه یا دوست، نخواهد بود. به گزارش خبرگزاری فارس، نخست وزیر عراق در این دیدار، بر ضرورت حفظ امنیت منطقه و دور نگه داشتن آن از خطرها تاکید کرد.
اعتراضات خیابانی در چند استان عراق
اعتراضات خیابانی بار دیگر به تعدادی از استانهای عراق بازگشت. روز شنبه مردم استان «واسط» به خیابانها آمده و کنارهگیری مقامات محلی این استان را خواستار شده بودند.
به گزارش خبرگزاری فارس، این اعتراضات شب یکشنبه به چند استان جنوبی دیگر نیز سرایت کرد و حتی پیشبینی میشود که طی روزهای آینده گستردهتر هم بشود. شعار معترضان همچون گذشته ،دستگیری و محاکمه سریع مسئولان فاسد و بهبود وضعیت معیشتی است. در همین حال، عدهای نیز همچون گذشته دست به اقدامات خرابکارانه زده و تعدادی از ساختمانهای احزاب را به آتش کشیدند.
در استان واسط، برخی از معترضان ساختمان سابق سازمان «بدر» را به آتش کشیدند. برخی نیز جاده الدیوانیه به نجف را مسدود کردند. در استان کربلا نیز، معترضان در میدان «التربیه» که محل همیشگی اعتراضات است، تجمع کردند. اتحادیه دانشجویان کربلا در بیانیهای اعلام کرد، به دولت تا ماه ژوئن(خرداد) برای اصلاح امور فرصت میدهد.
در بغداد هم دیروز اعتراضات آغاز شد و برخی معترضان پل «الجمهوریه» در مرکز بغداد را کاملا مسدود کردند.
در استان بابل هم دهها نفر از معترضان از صبح دیروز در خیابانها حضور یافتهاند. در استان «کوت» نیز معترضان شعار میدادند که مقر تمامی «احزاب سیاسی فاسد» را به آتش خواهند کشید.
در شهر «سماوه» مرکز استان «المثنی»، معترضان به خیابان آمده و در میدان «الغدیر» تجمع کردند و تعدادی لاستیک را در اطراف میدان آتش زدند.
اعتراضات در شهر الناصریه، مرکز استان ذی قار به درگیری با مأموران امنیتی انجامید و نیروهای پلیس مجبور به استفاده از گاز اشکآور برای متفرق کردن معترضان شدند.
«عدنان الزرفی» نامزد سابق نخستوزیری عراق، در واکنش به آتش کشیده شدن مقر احزاب ، در صفحه توئیتر خود نوشت که «برخی احزاب با اهداف مشکوک» در پشت پرده این اقدامات هستند.
شهر بغداد و ۱۴ استان عراق از اکتبر سال ۲۰۱۹ (مهر گذشته) شاهد اعتراضات علیه ناکارآمدی و فساد بوده و به استعفای «عادل عبدالمهدی» نخست وزیر وقت عراق انجامیده است. به گفته کمیساریای حقوق بشر عراق (وابسته به پارلمان)، در جریان این اعتراضات، نزدیک به ۵۵۰ نفرکشته شده اند.
واکنش نخست وزیر
رسانههای عراقی اعلام کردند که نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح این کشور دیروز طی فرمانی، به دستگاههای امنیتی دستور داد، تحت هیچ شرایطی به سمت معترضان تیراندازی نکنند.
به گزارش خبرگزاری فارس، یک مسئول نظامی آگاه در این رابطه به خبرنگاران گفت: «به همه دستگاههای امنیت ملی و کشور تاکید شده است که به منظور احترام به حقوق بشر، به دستور مستقیم فرمانده کل، تیراندازی ممنوع است.» این منبع افزود: «این دستور شامل خودداری از تیراندازی تحت هر شرایطی است».
نخست وزیر عراق همچنین، دستور داد تمامی تظاهرکنندگانی که در بازداشت به سر میبرند و جنایتی مرتکب نشدهاند، آزاد شوند. علاوه بر آن، ژنرال «عبدالوهاب الساعدی» که برکناری وی یکی از دلایل آغاز اعتراضات در عراق بوده، دوباره با حکم کاظمی، به ریاست سازمان مبارزه با تروریسم عراق منصوب شده است.
دو عضو ناتو در آستانه درگیری نظامی با یکدیگر
رئیسستاد کل نیروهای مسلح یونان با برگزاری دو ویدیو کنفرانس با مقامات ارشد ناتو نسبت به درگیری محتمل کشورش با ترکیه و پیامدهای آن هشدار داده است.
به نوشته وبگاه «بالگرین میلیتری» در این ویدیوکنفرانسها ژنرال «کنستانتیوس فلوروس» نسبت به «اقدام تحریککننده ترکیه در دریای اژه» و مرز بین دو کشور هشدار داده و گفته اینگونه اقدامات به یک برخورد با عواقب پیشبینی نشده منجر خواهد شد. رسانههای یونانی نیز روز شنبه نوشتند ترکیه سعی دارد تجاوزهای روزانه به مرزهای یونان را مخفی نگه دارد. مقامات ارشد نظامی یونان در همین زمینه در روزهای گذشته از تلاشهای ترکیه و مانع تراشی آنها برای عدم برگزاری یک رزمایش دریایی که قرار است دوشنبه هفته جاری برگزار شود، خبر داده بودند. روابط ترکیه و یونان در دهههای گذشته به دلیل ادعای هرکدام درباره حقوق دریانوردی در دریای اژه به طور مرتب دچار تنش بوده است.
ژنرال افغان به همراه 35 نظامی دیگر به طالبان پیوست!
یک ژنرال ارتش افغانستان و 35 نیروی دولتی دیگر در شمال و غرب این کشور به گروه طالبان پیوستند.
«دادالله قانع» عضو شورای استانی استان «فراه» در غرب افغانستان، اعلام کرد که ژنرال «عبدالجلیل بختور» فرمانده سابق پلیس این استان و پدر معاون کنونی استاندار فراه، به طالبان پیوست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، قانع افزود که این ژنرال افغان با شماری از افرادش و جنگافزارهایی که در اختیار داشتند، در شهرستان «بالابلوک» استان فراه، به طالبان پیوست.
این منبع به شمار نیروهایی که به همراه بختور، جذب طالبان شدند را اعلام نکرد، اما خبرهای دیگر حاکی است که 35 نیروی دولتی در شمال افغانستان به طالبان پیوستند. بر اساس این خبرها، هشت پاسگاه نیروهای دولتی در شمال افغانستان نیز به دست طالبان افتاد.
ارتقاء پسر ملا عمر به ریاست کمیسیون نظامی
ارتقاء یکباره فرزند «ملا عمر» تا ریاست کمیسیون نظامی طالبان، این گمانه را میان ناظران تقویت کرد که قدرت در طالبان، به خانواده بنیانگذار این گروه بر میگردد.
همزمان با افزایش جاه طلبیهای طالبان در افغانستان و گستردهتر شدن نبرد عناصر این گروه علیه نیروهای دولت کابل، «ملا یعقوب» پسر «ملا عمر»، به ریاست کمیسیون نظامی طالبان رسید، اتفاقی که از نگاه کارشناسان، کاملا معنا دار بوده و این گمانه را تقویت میکند که ملا یعقوب رهبر آینده طالبان خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ملا یعقوب در حالی جایگزین «صدر ابراهیم» رئیسسابق کمیسیون نظامی طالبان شده است که این گروه در آستانه آغاز مذاکرات بین افغانی قرار دارد.
براساس این گزارش، ملا یعقوب پست قبلی خود را به عنوان معاون «ملا هبتالله آخوندزاده» رهبر کنونی طالبان حفظ خواهد کرد، اما به طور همزمان بر عملیات نظامی این گروه نیز نظارت خواهد کرد.
«ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان نیز این انتصاب را تایید کرد، اما توضیحی درباره چرایی این تغییر ارائه نکرد.
خبرگزاری ها در حالی از انتصاب ملا یعقوب به عنوان رئیسجدید کمیسیون نظامی طالبان خبر میدهند که این گروه پس از توافق با آمریکا، حملاتش علیه نظامیان افغان را به شدت افزایش داده است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز از کابل گزارش داد، شماری از شهروندان افعان در اعتراض به توزیع ناعادلانه مواد غذایی و نان خشک، در کابل تظاهرات کردند.
بر اساس این گزارش، تظاهرات مذکور به خشونت کشیده شد و بر اثر تیراندازی متقابل میان معترضان و نیروهای دولتی، پنج معترض و دو پلیس کشته و ۱۹ معترض و ۱۰ پلیس نیز زخمی شدند.
معترضان میگفتند که مواد غذایی و نان خشک بین افراد مستحق توزیع نمیشود و در این روند، فساد گسترده وجود دارد.
شبکه تلویزیونی آمریکا:
برنده اصلی جنگ نفتی آمریکا و عربستان ایران است
یک شبکه تلویزیونی آمریکایی تصمیم وزارت دفاع این کشور برای کاهش نیروها و تجهیزات نظامی خود در عربستان را به نفع ایران دانسته و نوشته، دونالد ترامپ در تهدید خود علیه بن سلمان جدی است.
روابط آل سعود و آمریکا در چند هفته گذشته همانند سال های گذشته دوستانه نبوده و مقامات آمریکایی به صورت مرتب و بعضا حتی بی سابقه، عربستان را تهدید کرده اند. ماجرا از آنجا اغاز شد که عربستان با افزایش شدید تولید نفت و با هدف مقابله با روس ها، باعث شد تا قیمت نفت به زیر 20 دلار سقوط کند و ضربه ای اساسی به اقتصاد آمریکا وارد شود. در ادامه رئیس جمهور عصبانی آمریکا نیز طی یک گفت و گوی تلفنی با «بن سلمان»، ولیعهد سعودی تهدید کرد در صورت تدوام این وضعیت حمایت های نظامی از عربستان به روال سابق ادامه نخواهد داشت. روزنامه «وال استریت ژورنال» هم چند روز بعد نوشت، آمریکا به دنبال خارج کردن سامانه های دفاعی پاتریوت به همراه تعدادی از نظامیان خود از عربستان است. حالا یک شبکه تلویزیونی و عرب زبان آمریکایی این مسئله را بررسی و تاکید کرده، «جنگ بین ریاض و واشنگتن به نفع ایران است».
شبکه عربی «الحُره» که متعلق به دولت آمریکاست، یادداشتی منتشر کرده که در آن، خارج کردن سامانه های دفاعی آمریکا از عربستان، «تجلی بارز تفکر و دیدگاه دونالد ترامپ در مسائل سیاسی خارجی» دانسته شده است؛ تفکری که مبتنی بر ایجاد ائتلافها یا تعهدات دائمی نبوده بلکه اهداف امنیتی در تضاد با اهداف اقتصادی آمریکاست. این شبکه آمریکایی تاکید کرده مقامات نظامی آمریکا در توجیه این اقدام واشنگتن گفتهاند «ایران دیگر تهدید فوری برای منافع آمریکا به شمار نمیرود».
نویسنده این یادداشت در ادامه با اشاره به اظهارات ترامپ که گفته بود «کشورهای ثروتمندی هستند که ما در مقابل هیچ از آنها حمایت میکنیم. آنها اگر حمایت ما را می خواهند، باید به ما احترام بگذارند»، نوشت، ترامپ در مقایسه با فرماندهان نظامی در ارائه تفسیر برای خروج نیروها و تجهیزات از عربستان صریحتر بوده است.
بر اساس این یادداشت، «جنگ نفتی (بین عربستان و آمریکا) و کاهش شدید قیمت نفت خام، باعث شد که ترامپ علیه ریاض اقدام کند....احترام مورد نظر ترامپ ربطی به معاهدات و تفاهمنامههای دفاعی بین عربستان و آمریکا ندارد بلکه مربوط به قیمت نفت است؛ چرا که تماس تلفنی ترامپ با محمد بنسلمان، حامل تهدیدی علیه ریاض بود به این مضمون که اگر عربستان به غرق کردن بازار نفت ادامه دهد، خبری از حمایت آمریکا نخواهد بود».
طبق گزارش این شبکه آمریکایی، با کاهش قیمت نفت و متضرر شدن آمریکا، دیگر این کشور منفعتی در حمایت از تأسیسات نفتی سعودی جهت مقابله با هرگونه نوسانات در بازار طلای سیاه ندارد و خارج کردن پاتریوتها از عربستان یک اقدام نمادین و پیامی به ریاض است مبنی بر این که ترامپ در تهدید خود جدی است. براساس دیدگاه نویسنده الحره، ایران بیش از همه از این اقدام آمریکا منتفع خواهد بود و این اقدام در تضاد با سیاست «فشار حداکثری» علیه تهران نیز هست.
با پایان کار هر دوره مجلس یکی از دغدغههای نمایندگان راه نیافته به دور بعد، استخدام یا مسئولیت گرفتن در یکی از دستگاههای اجرایی است. در این میان، وزارت نفت و بعد از آن وزارت خارجه قبله آمال برخی نمایندگان است.
«در دوره دوم نمایندگی مجلس برای حل مشکلات اقتصادی چند خانواده، هر ماه مبلغی به آنها کمک میکردم. وقتی دوره نمایندگیام به پایان رسید، دیگر پولی نداشتم به آنها کمک کنم. شبها وقتی که بچهها و همسرم میخوابیدند، با ماشین به فرودگاه یا میدان آزادی میرفتم و مسافرکشی میکردم. البته فقط افرادی که با خانواده بودند را سوار ماشین میکردم.» این اظهارات مرحوم مرضیه حدیدهچی مبارز دوران انقلاب و نماینده ادوار مجلس است که بعد از پایان نمایندگی برای گذران زندگی خود به مسافرکشی روی آورد.
شاید این توصیف از زبان نمایندهای همچون حدیدهچی در دهه شصت عادی بهنظر برسد اما باید قبول کنیم که تصور چنین کاری از یک نماینده سابق مجلس در دوران کنونی بعید است چراکه با پایان یافتن دوره نمایندگی، تعداد قابل توجهی از آنها از بازگشت به شغل قبلی خود امتناع کرده و به دنبال موقعیتهای شغلی جدید هستند تا همچنان در بخشی از قدرت باقی بمانند.
به گزارش تسنیم، بررسیها نشان میدهد نمایندگان عمدتاً رهسپار یکی از وزارتخانههای مهم دولت مانند نفت یا امور خارجه میشوند یا حداقل برای رسیدن به ساختمان این دو تلاش میکنند.
این مسئله یکبار بصورت علنی از سوی هدایتالله خادمی نماینده مردم ایذه در مخالفت با رای اعتماد بیژن زنگنه مطرح شد و گفت «آقای مهندس! لطفاً مِن بعد نمایندگان مجلس را استخدام نکنید تا نمایندگان مجلس به رسالت ذاتی و نظارتی خود ادامه دهند و به فکر مردم محروم باشند. رئیسجمهور و رئیسمجلس و رئیسقوه قضائیه لطفا جلوی این مفسده و رانت دو طرفه را بگیرید. اگر امید به استخدامها نبود آن وقت وزیران پیشنهادی بهتر صداقت موافقان و مخالفان واقعی خود و تعداد آرای واقعی خود را مشاهده میکردند.»
این اظهارات خادمی با واکنش علی لاریجانی روبهرو شد و گفت موردی از این استخدامها سراغ ندارد! خادمی نیز در تذکری خطاب به لاریجانی مدعی شد، بسیاری از نمایندگان ادوار در وزارت نفت استخدام شدند و اینکه فردی اطمینان داشته باشد که پس از اتمام دوره نمایندگیاش، به وزارتخانه دیگری میرود، به نفع مردم نیست.
این جدال لفظی لاریجانی و خادمی، موجب شد تا وقتی زنگنه پشت تریبون قرار گرفت بر ادعای خادمی صحه بگذارد: «هر دورهای که تمام میشود یکی از دغدغههای هیئترئیسه این است که وزرا به نمایندگان بیکار کار بدهند؛ چکارش کنیم؟ در جامعه ولش کنیم؟اگر نماینده نگران شغل آینده باشد هزاران مفسده دیگر درست میشود. آنها را در نظر بگیرید. من هم یک تعدادی را به کار گرفتم و چیز مخفیانهای نیست!»
با اظهارات زنگنه مشخص شد یکی از مقاصد نمایندگان برای بعد از دوره نمایندگی، وزارت نفت است. نگاهی به برخی نمایندگان ادواری که راهی وزارت نفت شدند نیز کثرت استقبال از استخدام در وزارت نفت را بهدلیل حقوق و مزایای بالا و نفوذ آن نشان میدهد: محمد سعید انصاری نماینده سابق آبادان (صندوقهای بازنشستگی نفت با مدرک رشته حقوق)، عبدالله تمیمی نماینده سابق شادگان (صندوقهای بازنشستگی نفت، فوق لیسانس شهرسازی)، شمسالله بهمیی نماینده رامهرمز در مجلس نهم (معاون پشتیبانی و فناوری مرکز توسعه مدیریت وزارت با مدرک دکترای مدیریت توسعه شهری)، سید شریف حسینی نماینده سابق اهواز (مدیرکل حسابرسی و امور مجامع وزارت نفت با مدرک لیسانس حقوق قضایی که هماکنون معاون امور پارلمانی وزیر صنعت است)، سید موید حسینی صدر نماینده سابق خوی ( مدیرعامل سابق هلدینگ بینالمللی آسکوتک)، امیرعباس سلطانی نماینده بروجن در مجلس نهم (مسئولیت در هیئتمدیره شرکت نفت فلات قاره ایران با مدرک فوق لیسانس تاریخ تشیع)، علی مروی نماینده ادوار نیشابور (رئیسهیئتمدیره پتروپارس)، جلیل جعفری نماینده سابق خلخال (عضو هیئتمدیره شرکت بهینه سازی مصرف سوخت)، سید عماد حسینی نماینده قروه (عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی وزارت نفت و عضو شورای مرکزی ورزش وزارتخانه)، سید معروف صمدی نماینده ادوار سنندج (مسئولیت در پارس جنوبی با مدرک علوم سیاسی)، سید محمد بیاتیان نماینده دوره نهم بیجار(فاز 14 پارس جنوبی)، مرتضی زرین گل نماینده ادوار کردستان (معاونت توسعه طرحهای شرکت نفت و گاز پارس)، احمد سجادی نماینده سرخس (استخدام در شرکت نفت مناطق مرکزی)، ابوالقاسم رحمانی نماینده اقلید (رئیسشرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران)، ایرج عبدی نماینده خرمآباد در مجلس نهم (مشاور بهداشت و سلامت مهندس زنگنه وزیر نفت)، محمد سقایی نماینده ادوار استهبان و نیریز (مشاور وزیر و مجری طرح خط لوله انتقال نفت خام کوره – جاسک)، محمد ابراهیم محبی نماینده سنقر (سرپرست هسته گزینش مرکزی وزارت با مدرک پزشکی عمومی)، غلاممحمد زارعی نماینده مردم بویراحمد و دنا در مجلس نهم و دهم (کارمند وزارت کشور بوده که به وزارت نفت انتقالی گرفته است)، سید سعید حیدری طیب نماینده کرمانشاه در مجلس نهم (هیئت مرکزی گزینش وزارت نفت).
از میان این اسامی ایرج عبدی و سعید حیدری طیب نمایندگان مجلس نهم در جلسه رای اعتماد به زنگنه جزو موافقان وی بودند که پشت تریبون قرار گرفتند.
علاقهمندی نمایندگان برای رفتن به وزارت نفت موجب شده تا در زمان شروعبهکار مجلس، صف طویلی مقابل کمیسیون انرژی بسته شود چراکه این کمیسیون مستقیم با وزیر در ارتباط است. در دوره دهم مجلس 38 درخواست برای عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و 29 درخواست برای کمیسیون انرژی ثبت شده بود در حالیکه هرکمیسیون تنها 19 عضو دارد. این در حالی است که کمیسیونهای اصل نود، فرهنگی، قضایی و شوراها هرکدام به ترتیب 7 درخواست، 4 درخواست و 3 درخواستِ عضویت داشتند.
در مجلس نهم نیز کمیسیون امنیت ملی با 41 درخواست و کمیسیون انرژی با 27 درخواست جزو کمیسیونهای پر طرفدار بودند.
ترکیب نمایندگان عضو کمیسیون انرژی نشان میدهد در عضویت برخی از آنها سوابق یا مدرک تحصیلیشان ارتباطی با عضویت نداشته است.
از ترکیب نمایندگان عضو کمیسیون انرژی مجلس دهم حسین امیری، عدل هاشمیپور، قاسم ساعدی، کوروش کرمپور حقیقی، اسدلله قرهخانیالوستانی، علی ادیانی، سکینه الماسی، سلام امینی، حسن بهرامنیا، عبدالحمید خدری، احمد صفری، علیعسگر زاهدی عبدهوند، حبیبالله کشتزر، علی گلمرادی، احمد مرادی، جلال میرزایی، مجید ناصرینژاد، بهروز نعمتی نه مدرک تحصیلی مرتبط با این رشته را داشتند و نه سابقهای در امور نفت و انرژی.
وزارت خارجه و تصدی سفارتخانههای ایران در کشورها نیز از جمله مقاصد نمایندگان راهنیافته به بهارستان است. حسین نوشآبادی نماینده ادوار ورامین(سفیر ایران در عمان)، شبیب جویجری نماینده اهواز در دوره هفتم و هشتم مجلس (سفیر ایران در کشورهای سودان و اریتره)، مهدی سنایی نماینده نهاوند (سفیر ایران در روسیه)، حسن قشقاوی نماینده ادوار رباطکریم (سفیر ایران در سوئد و اسپانیا)، جواد جهانگیرزاده نماینده ارومیه (سفیر ایران در آذربایجان)، سید احمد موسوی نماینده دوره هفتم (سفیر ایران در سوریه)، محمدباقر بهرامی نماینده مجلس هفتم (سفیر سابق ایران در آذربایجان)، ازجمله شخصیتهایی هستند که از وکالت به سفارت رسیدند.
برخی معتقدند این نحوه بکارگیری نمایندگان در وزارتخانهها موجب میشود تا بعضی نمایندگان در طول دوره نمایندگی به فکر ارتباطگیری با وزرا بیفتند و گاه خود را در سطح روابط عمومی یک وزارتخانه در پارلمان پایین بیاورند و نقش وکیلالدوله را بازی کنند. همین موجب شده تا در ادوار مختلف مجلس هیچگاه وزرای نفت و امور خارجه استیضاح نشوند کمااینکه در دوره دهم مجلس بهرغم جمعآوری امضا برای استیضاح زنگنه بعد از مدتی برخی امضای خود را پس گرفتند و این استیضاح از حدنصاب
افتاد.
باتوجه به اینکه با پایان کار مجلس دهم بیش از 220 نماینده مجلس از راهیابی به پارلمان بازماندند، وظیفه منتخبان مجلس یازدهم است که مانع از مسئولیتگرفتن بیحساب و کتاب نمایندگان در وزارتخانههای حساس شوند و نمایندگان به مشاغل قبلی خود برگردند یا با تصویب قانونی نحوه استخدام نمایندگان بعد از دوره وکالت را نظاممند کنند تا شخصی به بهانه استخدام در وزارتی مانند نفت نقش معاون پارلمانی وزیر را در صحن مجلس ایفا
نکند.
چین به ایران کمک میکند اما آمریکا دخالت و تحریم
یک اندیشکده آمریکایی به تازگی در تحلیلی به ابعاد روابط راهبردی بین ایران و چین پرداخت و نوشت، چین برخلاف آمریکا دخالتی در امور ایران ندارد و در زیر فشار تحریمها به این کشور کمک میکند.
اندیشکده شورای آتلانتیک در تحلیلی نوشت، روابط دوجانبه ایران و چین بیش از یک دهه است که از اهمیت راهبردی برخوردار شده و بهنظر میرسد ویروس همهگیر کرونا حتی آن را تقویت کرده است. در حالی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا حاضر به لغو تحریمها برای مبارزه با کرونا نشده، چینیها در حال ارسال تجهیزات پزشکی به ایران هستند.
این اندیشکده با اشاره به روابط گذشته تهران و پکن با وجود تحریمهای واشنگتن نوشت، چین در حالی یک دهه قبل به بزرگترین شریک تجاری ایران مبدل شد که تحریمهای آمریکا علیه برنامه هستهای ایران همه جهان بهخصوص اروپا را همراه خود کرده بود. این مسیر با بازگشت تحریمهای آمریکا پس از خروج یکجانبه دولت ترامپ از برجام سرعت بیشتری گرفته است. با وجود راهبرد فشار حداکثری واشنگتن، ارزش داد و ستد ایران با چین در سال 2019 نزدیک به 20 میلیارد دلار رسید. در نتیجه، سیاست نگاه به شرق موضوعی کماهمیت برای ایران نیست بلکه ضرورتی راهبردی است.
بر اساس این گزارش، هنگامیکه ایران در سالهای دور به هواپیماهای جنگنده نیاز داشت، این پکن بود که جنگندههای «اف-۷» که نسخه چینی «میگ-21» بود را در اختیار ایران قرار داد. وقتی بانکهای اروپایی تحت فشار تحریمهای آمریکا نتوانستند خدمات مورد نیاز به ایران ارائه دهند، بازهم این بانکهای چینی بودند که وارد میدان شدند.
این اندیشکده آمریکایی نوشت، چین کماکان نفت ایران را خریداری میکند و این پول در بانکهای چین است. چینیها نیز خدمات و محصولاتی را به ایران میدهند که آمریکاییها و اروپاییها بهدلیل تحریمها قادر به انجام آن نیستند.
به گزارش فارس، شورای آتلانتیک در خاتمه نوشت بسیاری در تهران همکاری با چین را بهترین گزینه میدانند چرا که از نظر آنها پکن مانند کشورهای غربی بهویژه آمریکا در امور داخلیشان دخالت نمیکند.
این اندیشکده آمریکایی نوشت: چین برخلاف آمریکا دخالتی در امور ایران ندارد و در زیر فشار تحریمها به این کشور کمک میکند.
نماینده رد صلاحیت شده مجلس در استدلالی عجیب خطاب به دبیر شورای نگهبان نوشت: چه کردهاید که فریاد اصولگرا و اصلاحطلب از شورای نگهبان بلند شده است؟
علی مطهری که این روزها سعی میکند با سخنرانیهای تند و نامهپراکنی، خودنمایی کند، خطاب به آیتالله جنتی نوشته است: گفتهاید اصلاح قانون انتخابات باید با کار دقیق و کارشناسی به دور از هیجانات انجام شود. اینها را مجلسیها بهتر از شما میدانند و عمل میکنند، نیازی به رهنمود حضرتعالی نیست. اما آن هیجانات را شما و آقای کدخدایی و افرادی که پشت صحنه شورای نگهبان هستند ایجاد کردهاند. شما پاسخ دهید که چه کردهاید که هم اصول گرا و هم اصلاحطلب، هم رد صلاحیت شده و هم رد صلاحیت نشده در جریان بررسی این طرح در مجلس فریادش از ظلم شورای نگهبان بلند بود و نگران حاکم شدن اختناق و خفقان و کاهش سرمایه اجتماعی انقلاب و نظام بودند.
شبه استدلال اخیر علی مطهری بجای آن که به نفع او باشد، به زیان وی است. چه این که برخلاف همه فضاسازیها و هوچیگریها درباره رفتار جناحی شورای نگهبان، از هر دو طیف سیاسی- و عمدتاً عناصر رد صلاحیت شده یا گره خورده با مفسدان اقتصادی و سیاسی- علیه «شورا» هوچیگری میکنند. اتفاقاً باید به آقای مطهری گفت، ببین چه کردهای که شورای نگهبان با همه اغماضها و آسانگیریهای متعارفش، شما را فاقد صلاحیت تشخیص داد.
معلوم نیست چرا وقتی صلاحیت کسی مانند مطهری را تأیید میکند، اعتراضی در میان نیست اما وقتی که امثال نامبرده در اثر عملکرد خویش، صلاحیت خود را از دست دادند، شورای نگهبان مسئلهدار میشود؟ یادآور میشود شورای نگهبان صلاحیت حدود 80 نماینده فعلی مجلس را به دلایل مختلف و از جمله مفاسد سیاسی و اقتصادی رد کرد.
بدون سودآوری بنگاههای تولیدی هیجان بورس بیفایده است(خبر ویژه)
یک روزنامه اقتصادی وابسته به اصلاحطلبان تصریح کرد: رشد حبابی و غیرواقعی شاخصهای بورس، فایدهای به حال تولید ندارد.
روزنامه تعادل (وابسته به الیاس حضرتی) با اشاره به هیجانات غیرمنطقی بورس در هفتههای اخیر نوشت: نقدینگی زمانی که گسترش پیدا میکند، تورمزاست. وقتی میتوان نقدینگی را از تبعات تورمزا، محفوظ کرد که در اثر این نقدینگی چیزی تولید شود که دارای ارزش افزوده است. کالایی صنعتی تولید شود، محصول کشاورزی ارائه شود، خدمات مورد نیاز ارائه شود و... تولید چه زمانی محقق میشود؟ وقتی تولید صورت میگیرد که موانع تولید از بین رفته باشد.
بحثی هم که این روزها مطرح است به هیچ عنوان بحث هدایت نقدینگی نیست. نقدینگی وقتی که ایجاد میشود و به سمت بازارهایی مثل طلا، مسکن یا ارز میرود، این کالاها را با افزایش قیمت مواجه میکند اما ورود نقدینگی به بورس به هیچ عنوان باعث نمیشود که مثلا قیمت سهام در بورس بالا رود. زمانی که نقدینگی وارد بازار سهام میشود اما در سوی مقابل بنگاههای ارایه شده به سوددهی نرسیدهاند و بستر لازم برای رشد آنها فراهم نشده و این نقدینگی بازدهی برای خریداران سهام ندارد؛ این نقدینگی صرفا از جیب یک عدهای به جیب یک عده دیگری میرود.
طبیعی است از جیب عموم مردم به جیب یک عده معدودی فرصتطلب میرود. تا زمانی که ما شاهد سودآوری بنگاهها نباشیم شاهد خلق ثروت نباشیم صرف اینکه قیمت سهمها بالا میرود، هیچ اهمیت بنیادین اقتصادی ندارد و قادر نیست تاثیر خاصی هم در فرآیندهای اقتصادی کلان کشور داشته باشد. بعد از مدتی مردم و کسانی که عنوان سهامدار را دارند نیازمند این هستند که سودی واقعی به آنها پرداخته شود و زمانی که بنگاهی به سمت سوددهی و ایجاد ارزش افزوده نرفته باشد عملا سود واقعی در اقتصاد ایجاد نمیشود و مردم هم بهرهای از آن نخواهند برد. اوایل ممکن است تحرکات مثبتی به چشم بخورد اما این قیمتگذاری غیرواقعی بعد از مدتی شکل واقعی خود را نشان میدهد.
البته ممکن است در کوتاهمدت و میانمدت سودهایی هم پرداخت شود اما در بلندمدت چون ساختار بنگاهها در مسیر درستی قرار ندارد ارزش واقعی در اقتصاد ایجاد نمیکند. ممکن هم هست برخی به صورت فردی سودهای کلانی را از این فضا ببرند اما عموم سهامداران و اقتصاد کشور بعید است که در بطن یک چنین ساختار مشکلداری دستاورد شایان توجهی کسب کنند.
راه مشخص است؛ تحلیلگران سالیان سال است که نیازهای توسعه را تشریح و ارایه کردهاند اما به نظر میرسد نهادهای دولتی و مدیران تصمیمساز گوشی برای شنیدن این راهکارها ندارند.
مخالفت روزنامه دولت با حذف صفرها از پول ملی در وضعیت فعلی(خبر ویژه)
روزنامه رسمی دولت تصریح کرد؛ در وضعیت فعلی بیثباتی قیمتها، حذف صفرها برای اصلاح پول ملی بدترین زمان است.
روزنامه ایران درباره لایحه حذف 4 صفر از پول ملی که به تصویب مجلس رسید، نوشت: در دولت، سال 93 برای حذف چهار صفر از پول ملی در نظر گرفته شده بود. در آن زمان سه سال بود که به طور مداوم نرخ تورم در حال کاهش بود و از نزدیک ۲۴ درصد به حدود ۱۷ درصد رسیده بود. در سه سال بعدی اما روند معکوس شد و با افزایش شدید نقدینگی، اقتصاد ملتهب تورم ۳۸ درصدی را تجربه کرد. قبل از سال ۹۰ در زمان تدوین طرح هیئت اعزامی صندوق بینالمللی پول که برای ارائه کمکهای تخصصی و بهرهگیری از تجارب دیگر کشورها به ایران سفر کرده بودند، اصرار داشتند که باز تعریف پول ملی تنها در صورتی میتواند موفق باشد که اولا بر بستر یک ثبات پولی نسبی اجرا شود و دوم آنکه به عنوان بخشی از یک برنامه اصلاح و رفرم پولی به معنای گستردهتر باشد که جان کلام آن در استقلال عملیاتی بانک مرکزی و انضباط مالی دولت خلاصه میشود. اما بانک مرکزی برای آنکه اجرای این طرح منوط به اصلاحات ساختاری و بنیادی نشود و زودتر به عرصه اقدام برسد همانا تصریح کرد که «از لحاظ فنی اصلاح پولی، همان حذف صفر از پول ملی است.»سؤالی که هماکنون اذهان را به خود مشغول میدارد این است که چرا پس از مدتها دولت به یاد این طرح افتاده است. درست است که تورم از ۴۱ درصد به 34/2 درصد کاهش داشته اما هنوز این نرخ تورم بسیار بالاست و مهمتر آنکه بهنظر نمیرسد در آینده شاهد ثبات نسبی پول باشیم. در شرایطی که انتظار ثبات قیمتها نمیرود معرفی یک پول جدید نه فقط به تقویت اعتماد و پذیرش عمومی کمک نمیکند که بدترین زمان برای چنین تحولی است.
دلیل دیگر میتواند کاراتر نمودن نظام پرداخت باشد و برگرداندن اسکناس و مسکوک به جایگاهی که شایسته آن است. اما آن زایمان دردآلود و گذار پرهزینه از پرداخت سنتی به نظام پرداخت الکترونیکی صورت گرفته است و در این زمینه رقمهای نجومی حذف شده است. چنانچه این جایگزینی و بازتعریف پول ملی قبل از صرف آن هزینههای هنگفت صورت میگرفت شاید میشد به ترکیب بهینهای از پول سنتی و پول الکترونیک فکر کرد، اما اکنون که این هزینهها صورت گرفته دیگر معرفی چیزی چون «پول دیجیتال بانک مرکزی» بهعنوان پول تازه شاید ارجحیت بیشتری داشته باشد.
حسابرسی نهادهای غیردولتی دقیق است 4/8 میلیارد دلار دولتی چه شد؟(خبر ویژه)
دولت بدون طفره رفتن و حاشیه ساختن، باید درباره انحرافات از بودجه و همچنین حیف و میل ارز 4200 تومانی توضیح دهد.
روزنامه جامجم در یادداشتی نوشت: اخیرا برخی رسانههای وابسته به دولت به استناد سخنان رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت مبنی بر «دولت، قوه قضائیه و قوه مقننه و همچنین نهادهای نظامی انقلابی و فرهنگی از بودجه استفاده میکنند و بودجه کشور در یک جا مصرف نمیشود، نظارت ما باید عام باشد نه این که همه نظارت را روی یک دستگاه بگذاریم...» مطالبی را منتشر کردهاند که طی آن تلاش شده تا گزارش رئیس دیوان محاسبات راجع به تفریغ بودجه سال 1397 به ویژه موضوع نامشخص بودن ورود کالا در ازای مبلغ 4/8 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی را زیر سوال ببرند.
این در حالی است که تمامی دستگاههایی که سربسته راجع به آنها صحبت شد و رسانههای دولتی به نام برخی از آنها اشاره کرده و به قول آنها نامهای غایب در گزارش تفریغ بودجه هستند، از قبیل سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، قوه قضائیه، مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، کمیته امداد امام خمینی(ره) دارای ذیحساب (ناظر دولت) بوده و تحت نظارت مستقیم دیوان محاسبات قرار دارند. در مطالب مذکور از بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی به عنوان نهادهایی که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند اما جای بررسی عملکرد آنها در گزارش تفریغ بودجه خالی است، نام برده شده است که این یک مغالطه آشکار است. دو نهاد یاد شده اصولا هیچ اعتباری از بودجه عمومی نمیگیرند. شرکتهای تابعه این دو نهاد نیز در چارچوب قوانین و مقررات کشور از جمله قانون تجارت توسط موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی کشور حسابرسی و مجامع آنها به موقع (زودتر از بسیاری از شرکتها، موسسات و بانکهای بخش دولتی و خصوصی) برگزار و عملکردشان مورد رسیدگی قرار میگیرد.
در خصوص عدم پرداخت مالیات توسط نهادها هم لازم است به بیانیه مرکز اطلاعرسانی، روابط عمومی و امور بینالملل سازمان برنامه و بودجه در مورخ 25 آذرماه سال 1398 اشاره کرد که در این اطلاعیه آمده که «تمام فعالیتهای اقتصادی در نهادهای انقلاب اسلامی اعم از بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در قالب شرکتها صورت میگیرد و این نهادها مالیات خود اعم از مالیات بر عملکرد، مالیات بر ارزش افزوده و مالیات تکلیفی را پرداخت
میکنند.»
لازم به ذکر است که مجلس شورای اسلامی در قانون بودجه سال 1399 کل کشور مالیات بنگاههای اقتصادی نهادها و بنیادهای انقلابی را از ردیف مالیات عمومی شرکتها تفکیک و در قالب ردیف مستقل 110104 تحت همین عنوان «مالیات بنگاههای اقتصادی نهادها و بنیادهای انقلابی» با مبلغی بیش از 15 هزار میلیارد ریال تعیین کرد.
اما اصل موضوع نامشخص بودن سرنوشت 4/8 میلیارد دلار ارز و گزارش تفریغ بودجه اعلام کرده برخی افراد و شرکتهایی (که بعضا شرکتهای کاغذی هستند) ارز 4200 تومانی را دریافت کرده و کالایی به کشور وارد نکردهاند. سوال سادهای که میتوانست به جای فرافکنی و اتهامزنی به نهادهای حاکمیتی و قوای دیگر، اسناد و مدارک کالاهای وارد شده ارائه گردد.
مقصر اصلی گرانی خودرو سیاستهای غلط دولت است(خبر ویژه)
یک سایت حامی دولت تاکید کرد: دولت مقصر اصلی افزایش بیسابقه قیمت خودرو است.
«فرارو» از قول فریدزاده کارشناس اقتصادی نوشت: تمام ریشه گرانیها در بازارها و کالاهای مختلف از جمله خودرو، خود دولت و سیاستهای ناکارآمدی است که بهکار گرفته میشود. وی افزود: سیاستهای تورمی که دولت آنها را به کار میگیرد به افزایش تورم و نقدینگی دامن میزند و این امر در نهایت باعث میشود که بازارهای مختلف دچار التهاب شود، چراکه همه میخواهند پول نقد خود را به دارایی فیزیکی و بادوام تبدیل کنند و برای همین موضوع نیز است که در دو سال اخیر تقاضا برای خودرو افزایش یافته و همین موضوع قیمتها را در بازار با افزایش روبهرو کرده است.
زاوه با تاکید بر اینکه دولت بهدلیل سیاستهای نادرستی که اتخاذ کرده، وضعیت بدی را در اقتصاد به وجود آورده است، اظهار داشت: با توجه به کسری بودجه، آسانترین راه استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول است که این موضوع اثرات تورمی بسیار وحشتناکی دارد، که یکی از آنها افزایش مداوم کالاهایی نظیر خودرو است.
این کارشناس بیان داشت: دولت باید ساختارهای خود را اصلاح کند و بسیاری از هزینههای اضافی خود را کنار بگذارد، اما ما در عمل مشاهده میکنیم که چنین موضوعی به هیچ عنوان وجود ندارد و برعکس به جای اینکه هزینهها کاهش یابد روز به روز خرج دولت بیشتر میشود، با توجه به این موضوع سال به سال کسری بودجه دولت افزایش پیدا خواهد کرد و قیمتها نیز سیر صعودی خود را ادامه میدهند.
وی با بیان اینکه ستاد تنظیم بازار به نظر میرسد میخواهد قیمت خودرو را افزایش دهد، اضافه کرد: بیش از یک دهه شورای رقابت قیمتگذاری میکرد، در حالی که وظیفه این سازمان انحصارزدایی و ایجاد رقابت است، اگر این شورا در طول همه این سالها شرایطی را فراهم میآورد که صنعت خودرو از انحصار ایران خودرو و سایپا خارج شود، مردم امروز با این قیمتهای غیرمنطقی روبهرو نبودند، بنابراین در این حوزه نیز همان سیاستگذاری غلط و اشتباهی که به آن اشاره کردم وجود دارد و تا زمانی که این طرز تفکر وجود دارد، اوضاع صنعت خودرو به همین وضع فعلی خواهد بود.
زاوه خاطرنشان ساخت: چرا اجازه تولید خودرو در داخل را به سایرین نمیدهند، بیش از 90 درصد بازار که دست ایران خودرو و سایپا است و به غیر آنها تنها چند خودروساز معدود از جمله بهمن، کرمان و مدیران وجود دارد.
این کارشناس بازار خودرو ادامه داد: اگر شما در داخل فضا را باز بگذارید و شرکتهایی ورود کنند و صنعت خودرو رقابتی شود، مطمئن باشید، دیگر چنین قیمتهایی را نمیبینید، اما بهدلیل فضای انحصاری که وجود دارد، مردم باید خودروهای موجود را با افزایش قیمت دائمی سوار شوند.
آش سوء مدیریت شور شد صدای روزنامه حامی دولت هم درآمد(خبر ویژه)
روزنامه توجیهکننده سوء مدیریتهای دولت نیز در اثر اعتراضات مردمی مجبور به انتقاد شد.
روزنامه جمهوری اسلامی مدتی است تبدیل به ابزار سیاسی افراطیون مدعی اصلاحات و اعتدال شده و معمولاً ضمن لاپوشانی دولت برجام زده، به منتقدان حمله میکند. این روزنامه اخیراً در چند شماره نیز، به مجلسی که هنوز سرکار نیامده حمله کرد. اما تشدید سوء مدیریت دولت و اعتراض مردم موجب شده که این روزنامه موقتاً حمله به منتقدان و مجلس جدید را تعطیل کرده و از باب رد گم کنی بنویسد: زلزله اصلی اقتصادی است به قیمت خودرو نگاه کنید. کارشناسان میگویند حداکثر قیمت پراید ۲۵ میلیون تومان است ولی این روزها ۹۰ میلیون تومان به فروش میرسد. به همین نسبت، انواع خودروهای ساخت داخل تا سه و حتی چهار برابر قیمت واقعی در بازار به مردم فروخته میشوند. جوابی که مسئولان ذیربط به این سؤال که چرا قیمت خودرو اینچنین سرسامآور و بیضابطه افزایش مییابد؟ میدهند اینست که دلالها مقصرند، مثل جوابی که همیشه به سؤالهای مربوط به علت سقوط هواپیماها داده میشود و معمولاً تقصیر را به گردن «مرحوم خلبان» میاندازند!
گرانی، به خودرو محدود نمیشود. تقریباً قیمت تمام مایحتاج مردم در ماههای اخیر افزایش داشته و اگر یکی دو قلم کالا مثل پیاز ارزان شدهاند، آنهم به عدم مدیریت دستاندرکاران و مسئولین ذیربط مربوط میشود.
یادمان نرفته که وزرای اقتصادی بعد از افزایش قیمت بنزین در آبانماه سال گذشته به مردم اطمینان دادند اجازه نخواهند داد قیمت کالاها و خدمات به هیچ وجه افزایش پیدا کند. برخلاف این وعده صریح و مؤکد، دیدیم که هم کالاها و هم خدمات افزایش قیمت داشتند و دارند و حتی در مواردی خود دولت هم تعرفهها را افزایش داده بطوری که شرایط دشوار کرونائی هم مانع افزایشها نشده است.
تجربه تلخ خصوصیسازی را که به اموال دولت چوب حراج زد و بهترین کارخانهها، زمینها و بنگاههای اقتصادی را به ثمن بخس در اختیار عدهای سوداگر گذاشت، فراموش نکردهایم. حالا با شتابی که فروش اموال دولتی، آنهم به قول خود مسئولین دولتی بهترین اموال، یافته قطعاً بلاهائی بسیار بدتر از تجربه شرمآور خصوصیسازی در انتظار است.
بمباران شیمیایی سردشت، سند آشکار جنایت مدعیان حقوق بشر
بمباران شیمیایی سردشت، سند آشکار جنایت مدعیان حقوق بشر
بمباران شیمیایی سردشت یکی از بزرگترین جنایت های جنگی تاریخ معاصر بود که جوامع بین الملل واکنش جدی در قبال این موضوع مهم نشان ندادند. در واقع این یک اشتباه بزرگ جامعه جهانی و مدعیان حقوق بشر به شمار می رود که با عکس العمل نامناسب به این حمله غیرانسانی زمینه ساز تعرض شیمیایی بزرگتر رژیم بعث به حلبچه شدند.
به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ یکی از وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین اقدامهای نظامی رژیم بعث در جنگ تحمیلی استفاده از سلاح کشتار جمعی به ویژه سلاح شیمیایی بود؛ در یکی از این حملهها نیروی هوایی عراق در هفتم تیر ۱۳۶۶ خورشیدی با استفاده از سلاح شیمیایی در چهار منطقه کردنشین سردشت از توابع آذربایجان غربی، هزاران مصدوم بر جای گذاشت تا از شهری که ۱۲ هزار تن جمعیت داشت طبق آمار رسمی هشت هزار و ۲۵ تن مصدوم و از این تعداد ۱۳۰ تن در همان دقایق نخستین شهید شدند. در چنین شرایطی که این اتفاق غیرانسانی علیه مردم ایران به وقوع پیوست به مانند همیشه آنهایی که دم از حقوق بشر میزدند، نه تنها این حرکت غیرانسانی رژیم بعث را محکوم نکردند بلکه تا جایی که میتوانستند از کمک به این رژیم فروگذاری نکردند و حتی رسانههای آنها هم واکنش چندانی نسبت به این موضوع از خود نشان ندادند.
استفاده از سلاحهای شیمیایی از طرف رژیم بعث در شرایطی صورت گرفت که این جزو ۱۲۰ کشور امضا کننده پروتکل ژنو در ارتباط با منع استفاده از سلاحهای سمی، خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک بود. پروتکل ۱۹۲۵ ژنو که در قطعنامه ۲۱۶۱ سازمان ملل متحد دگربار به تصویب رسید و به صراحت استعمال سلاحهای شیمیایی را منع میکند.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز حمله و جنایت شیمیایی به سردشت با اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد روابط بین الملل به گفت و گو پرداخته است.
متن این گفت و گو را در ادامه میخوانیم:
ایرنا: چرا رژیم بعث در جنگ تحمیلی به حمله شیمیایی علیه ایران روی آورد؟
پشنگ: رژیم بعث با توجه به ایدئولوژی حاکم بر ذهن و فکر رهبرانش هیچ محدودیت اخلاقی و انسانی در راه رسیدن به اهداف برای خود قائل نبود و به قول معروف با هر وسیلهای از جمله تسلیحات شیمیایی و علیه هر فردی ولو مردم غیرنظامی و بی پناه از آن استفاده کرد. مساله دیگر استفاده از بار روانی و ایجاد وحشت در میان نیروهای نظامی و مردم ایران در بود زیرا گفته میشود استفاده از تسلیحات شیمیایی بیش از آنکه به دلیل وارد ساختن ضربهای نظامی و مشخص باشد، به دنبال گسترش ترس و تضعیف روحیه طرف مقابل است که البته حجم بالای استفاده از این تسلیحات در واقع در زمره نسل کشی به ویژه در ارتباط با حلبچه طبقه بندی میشود.
ایرنا: واکنش جوامع بین المللی در مقابل حمله شیمیایی صدام به سردشت چگونه بود؟
پشنگ: دهه ۶۰ خورشیدی و در جریان جنگ میان ایران و عراق، رژیم بعثی بارها از تسلیحات شیمیایی به عنوان یکی از ابزارهای حمله به طرف مقابل استفاده کرد اما درباره سردشت، اهمیت کار آنجا بود که سردشت یک شهر غیرنظامی و نخستین شهری محسوب میشد که مورد حمله شیمیایی برنامه ریزی شده و نظامی قرار میگرفت امری که در تاریخ سابقه نداشته است. به همین دلیل واکنش جامعه بین المللی به ویژه دولتهای مختلف و سازمانهای بین المللی در این باره بسیار مهم بود اما در عمل متأسفانه شاهد واکنش جدی در قبال این موضوع مؤثر بر جان، زندگی و سرنوشت چند هزار شهروند غیرنظامی بی گناه نبودیم. این یک اشتباه بزرگ جامعه جهانی به ویژه کشورهای بزرگ بود و در اصل واکنش مناسب به این حمله غیرانسانی و برخلاف همه پروتکلهای بین المللی در حقیقت زمینه ساز تعرض شیمیایی بزرگتر رژیم بعث به حلبچه شد.
ایرنا: چرا جامعه بین الملل در مقابل این جنایت بزرگ که تا آن روز بی سابقه بود سکوت کرد؟
پشنگ: یکی از مسائلی که باعث سکوت و عدم واکنش جامعه بین الملل به این حمله شد، به ارتباط ایران با جامعه جهانی به ویژه قدرتهای اصلی در نظام حاکم باز میگردد زیرا آمریکا و بسیاری از کشورهای شرق و غرب و خود منطقه به دنبال آن بودند تا انرژی صدور انقلاب را در سطح منطقه از راههای مختلف از جمله بروز جنگ تخلیه کنند. همین امر باعث میشد تا بسیاری از فجایع بزرگی که به طور مکرر به وسیله رژیم بعث علیه مردم ایران و حتی کردهای عراق که از معدود متحدان ایران در جنگ بودند، صورت میگرفت با چشم پوشی عامدانه این کشورها مواجه شود.
ایرنا: آمریکا و کشورهای غربی چرا و چگونه از صدام حسین در حمله شیمیایی به سردشت حمایت کردند؟
پشنگ: بسیاری از کشورهای اروپایی مانند فرانسه، آلمان و شوروی سابق به طور مستقیم و غیرمستقیم در تقویت و گسترش توان تسلیحات شیمیایی رژیم بعث نقش جدی داشتند که البته این موضوعها بعدها ثابت شد و برخی از شرکتها و افراد حقیقی و حقوقی در ۲ دهه بعد و با پیگیری فعالان مدنی و حقوق بشری به حبس و پرداخت جریمه محکوم شدند. مساله دیگر همان عدم واکنش مناسب علیه این رژیم به دلیل کاربرد تسلیحات شیمیایی هم در جنگ و هم علیه شهروندان مدنی در ایران و در کردستان عراق و حلبچه بود. بسیاری از این کشورها در آن مقطع سکوت کردند، حتی برخی در قضیه حلبچه نخست انگشت اتهام را متوجه ایران کردند و تنها سالهای بعد که صدام با حمله به کویت تبدیل به یک چهره منفور و مورد انتقاد غرب شد، غربیها اعم از دولتها و رسانهها به این مساله تا حدی پرداختند.
در ادامه دیدگاههای «ریزان حکمت» نویسنده تاریخ شفاهی سردشت را در ارتباط با این موضوع جویا شدیم.
متن این گفت و گو را میخوانیم:
ایرنا: صدام چرا سردشت را برای بمباران شیمیایی انتخاب کرد؟
حکمت: یکی از بزرگترین و شرمآورترین جنایتهای جنگی تاریخ معاصر، بمباران شیمیایی سردشت بود که متأسفانه در مجامع بین المللی در روزهای اول پس از وقوع، هیچگونه واکنشی صورت نگرفت. ما معتقدیم اگر همان موقع که سردشت بمباران شیمیایی شده بود، مجامع جهانی با این موضوع برخورد جدی میکرد، به هیچ وجه صدام به خودش اجازه نمیداد که حلبچه را چند ماه پس از بمباران سردشت، مورد حمله شیمیایی قرار دهد و باعث شهادت بیش از پنج هزار تن از ساکنان این شهر شود.
تا کنون دلیل قطعی و قابل اتکایی برای چرایی انتخاب سردشت جهت بمباران شیمیایی ارائه نشده است اما وفاداری و استقامت ملت کُرد در برابر متجاوزان به سرزمینشان، تضادهای خصومتآمیز حزب بعث با این ملت و رهبرانش و وجود پادگانهای نظامی متعدد در این منطقه به ویژه در داخل شهر میتواند بازگوکننده بخشی از علل این رخداد باشد.
ایرنا: مکانهای اصلی بمباران شیمیایی در سردشت کجاها بودند؟
حکمت: رژیم عراق در هفتم تیر ۱۳۶۶ خورشیدی با هواپیماهای بمب افکن و بمبهای شیمیایی به چهار نقطه پر ازدحام و متراکم جمعیتی سردشت حمله کرد. مهمترین محلهای اصابت بمبهای داخل شهر عبارت از چهار راه آزادی، مقبره شیخ رسول مشرف بر سرچشمه آب شهر و منزل حاج رسول نریمانی در مجاورت گرمابه شهرداری در حوالی فرمانداری سابق یا ساختمان کنونی هلال احمر بودند.
بمباران شیمیایی علاوه بر چهار نقطه اصلی شهر در ۲ نقطه پیرامون شهر هم روی داد. یکی در ورودی شمال غربی شهر و دیگری در روستاها و مناطق پیرامون از جمله روستای «رهشه ههرمی» و منطقه «دشت کپران». این بمباران علاوه بر مصدوم کردن اهالی در روستای «رهشه ههرمی» هشت تن شهید بر جای گذاشت. قابل ذکر است هیچیک از مصدومان و شهدای این روستا به عنوان جانباز و شهید شیمیایی شناسایی نشدهاند. یکی از این افراد فردی از اهالی «رهشه ههرمی» به نام «قادر مولان» است که در این بمباران، پنج تن از اعضای خانوادهاش را از دست داد.
ایرنا: اکنون مردم سردشت که در حمله شیمیایی دچار آسیب شدهاند از نظر روحی و روانی در چه وضعیتی قرار دارند؟
حکمت: عامل شیمیایی به کار رفته در سردشت از نوع گاز سولفور موستارد یا گاز خردل بوده است که تأثیر زیادی بر اعصاب میگذارد. مصدومیت شیمیایی میتواند باعث بروز طیفی از عوارض عصبی و روانی در بلندمدت شود که این اختلالها در واقع عوارض ثانویه مجروحیت شیمیایی است و ناشی از تأثیر مستقیم عوامل شیمیایی بر مغز و دیگر قسمتهای بدن نیست. این قضیه بر روی تمام مردم اثر گذاشته است. مصدومان همیشه در این فکر هستند که آیا این مواد اثر خود را بر بدنم، خونم، پوستم و بر همه وجودم گذاشته است و حتی از این نگرانند که آیا فردا پس از ازدواج بر روی فرزندانم اثر میگذارد یا خیر؟
ایرنا: با توجه به اینکه کتاب «تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت» را تألیف کردهاید، درباره انتظارات و دغدغههای مصدومان این حادثه توضیح دهید؟
حکمت: سردشت نخستین شهری بود که در دنیا (پس از جنگ جهانی دوم) بمباران شیمیایی شد اما با این وجود خدمات رسانی به آن بسیار ضعیف بوده است. پیش از هر چیزی مردم سردشت بایستی از بهترین کلینیک فوق تخصصی مربوط به بیماریهای شیمیایی برخوردار باشند. به دلیل نبود وجود امکانات پزشکی در سردشت، مصدومان شیمیایی مجبور به مراجعه به شهرهای اطراف هستند که جادههای موجود برای رفتن به شهرهای مجاور بسیار خطرناک و غیر استاندارد هستند. با وجود این مشکل هیچگونه برنامهای برای بهبود وضعیت این جادهها حتی ارائه نشده است.
مشکل دیگر اینکه خود مسؤولان بنیاد شهید و امور ایثارگران گفتهاند ما برای مصدومان شیمیایی (از نظر معالجه قطعی) هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم و تنها باید کاری کنیم که این سالهای باقی مانده عمرشان را در آسایش و آرامش بگذرانند اما برای تأمین این رفاه و آسایش اقدام خاصی انجام ندادهاند. سالن ورزشی، امکانات تفریحی، فضای سبز مناسب و دیگر امکانات رفاهی و تفریحی متناسب با وضعیت این افراد وجود ندارد، حتی آسفالت مناسب و فضای سبز کافی در شهر وجود ندارد.
ترامپ مرتکب بزرگترین جنایت سیاسی تاریخ آمریکا و جهان شد.
آل سعود مرتکب بزرگترین جنایت سیاسی تاریخ عربستان و جهان شد.
نتانیاهو مرتکب بزرگترین جنایت سیاسی تاریخ اسرائیل و جهان شد.
این تجاوز نظامی تاکنون نتیجه ای جز کشتار بیش از 280 هزار یمنی و زخمی شدن ده ها هزار تن دیگر و همچنین آواره شدن میلیون ها یمنی و ویرانی زیرساخت های این کشور نداشته است.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
رژیم جنایتکارآل سعود با کمک، حمایت و پشتیبانی آمریکا، کشورهای اروپایی و اسرائیل و در سایه سکوت سازمان های بین المللی بیش از12 هزار نفر را درمنا قتل عام کرده است ولی متاسفانه ومجامع حقوق بشری تاکنون کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
واین درحالی است که آمریکایی ها جنایتکار، کشورهای اروپایی جنایتکار، کشورهای عربی جنایتکار، مدعیان حقوق بشرخیانتکار و سازمان های بین المللی خیانتکار تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات و حشیانه، وحشی گری و غیراسنانی سعودی ها جنایتکارنمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
عربستان جنایتکار همراه با چند کشور جنایتکار دیگر درسایه سکوت سازمان های بین المللی خیانتکار ازششم فروردین سال 94 تاکنون غیرنظامیان یمنی را با انواع سلاح های ممنوعه و بمب های خوشه ای ساخت آمریکا جنایتکار، اسرائیل جنایتکار و کشورهای اروپایی جنایتکارمی کشد.
حملات عربستان سعودی دریمن جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است.
جنایات عربستان دریمن برای جامعه جهانی شرم آوراست.
اقدام عربستان علیه یمنی ها جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است.
جنایت جنگی عربستان دریمن شرم آوراست.
حملات تحت عربستان دریمن جنایات جنگی است.
حملات هوایی ائتلاف متجاوز سعودی دریمن جنایات جنگی است.
آمریکا جنایتکارهمراه با چند کشور جنایتکار دیگر از2015 تاکنون انواع سلاح های ممنوعه و بمب های خوشه ای اختیارائتلاف عربی به سرکردگی عربستان قرارداده است!
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
آمریکا و ناتو ازسال 2001 تاکنون درتجارت مواد مخدر افغانستان نقش دارند.
آمریکایی ها جنایتکار ازسال 2001 تاکنون به دروغ شعار مبارزه با تروریسم، القاعده، طالبان و گروه های تروریستی سر می دهند.
آمریکا جنایتکار به دنبال جنگ با داعش نیست و فقط به دنبال منافع خودش است.
کشورهای اروپایی جنایتکار ازسال 2001 تاکنون به دروغ شعار مبارزه با تروریسم، القاعده، طالبان و گروه های تروریستی سر می دهند.
اروپا جنایتکار به دنبال جنگ با داعش نیست و فقط به دنبال منافع خودش است.
سازمان ملل ازکمک آمریکا واروپا به داعش آگاه است.
شورای امنیت سازمان ملل ازکمک آمریکا واروپا به داعش آگاه است.
شورای حقوق بشرسازمان ملل ازکمک آمریکا واروپا به داعش آگاه است.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
درخواست رزمنده ایرانی از سازمان ملل برای تحویل گروهگ تروریستی منافقین درایتالیا، فرانسه و دیگرکشورهای اروپایی زندگی می کنند باید گروهک تروریستی منافقین را به جمهوری اسلامی تحویل دهند.
رزمنده ایرانی ازسازمان ملل متحد درخواست کرد
دولت های دیکتاتوری کشورهای اروپایی، گروهک تروریستی منافقین را تحویل دهند
چرا فرانسه به عاملان شهادت 18000 ایرانی پناه داده است!
چرا ایتالیا به عاملان شهادت 18000 ایرانی پناه داده است!
چرا اروپا به عاملان شهادت 18000 ایرانی پناه داده است!
ایتالیا وفرانسه، پایتخت وخانه قاتلان 18 هزارشهید ایرانی+ فیلم
آمریکا وکشورهای اروپایی شریک جرم جنایات وحشیانه وحشی گری وغیرانسانی گروهک تروریستی منافقین هستند.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
رزمنده ایرانی آمریکا را به دلیل فروش انواع سلاح های ممنوعه و بمب های خوشه ای به حامیان اصلی تروریسم به نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت متهم کرد.
که واشنگتن قطعنامه 2231 شورای امنیت را نقض کرده و در جنگ یمن به ائتلاف متجاوز سعودی سلاح می دهد.
آمریکا ازمداخله گری و فروش سلاح به حامیان اصلی تروریسم دست بردارد.
آمریکا انواع سلاح های ممنوعه اختیارائتلاف عربی به سرکردگی عربستان قرارداده است!
آمریکا همچنان به ائتلاف عربستان درجنگ یمن سلاح می دهد.
آمریکا شریک جرم جنایات سعودی ها درجنگ یمن است.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
مدعیان حقوق بشر درمدت 10 سال است درسوریه وعراق ولبنان و...به نام دموکراسی آدمکشی می کنند کشورترکیه جنایتکارشماره یک درمدت 8 سال است یکی ازعامل اصلی ورود تمام تروریست های جهان درسوریه وعراق است.
ترکیه درمدت 10 سال است عامل اصلی قتل عام مردم مظلوم سوریه وعراق است. کشورترکیه درجنایت های تروریست های شریک است. کشورترکیه عامل ومسئول اصلی ورود تمام تروریست های به سوریه وعراق است. ترکیه درمدت 10 سال است با کمک عربستان،قطز، تروریست وسلاح به سوریه می فرستد.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی درفلسطین اشغالی باید محاکمه شود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی درنوارغزه باید محاکه شود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی درلبنان باید محاکمه شود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی درسوریه باید محاکمه شود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی درعراق باید محاکمه شود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی دریمن باید محاکمه شود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی درمیانمارباید محاکمه شود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به علت جنایات جنگی درمنطقه خاورمیانه باید محاکمه شود.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
صدام دیکتاتور در جنگ تحمیلی هشت ساله با انواع سلاح های ممنوعه، بمب های و سلاح های شیمیایی ساخت آمریکا و کشورهای اروپایی به سرکردگی واشنگتن درسایه سکوت سازمان های بین المللی خیانتکار شماره یک مردم ایران قتل عام کرد، مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا به خاطر ناتوانی، کوتاهی و سکوت دولت روحانی، ظریف، عراقچی و مسئولین دنبال محکوم و متهم کردن ایران است.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
صدام دیکتاتور در جنگ تحمیلی هشت ساله با انواع سلاح های ممنوعه، بمب های و سلاح های شیمیایی ساخت آمریکا و کشورهای اروپایی به سرکردگی واشنگتن درسایه سکوت سازمان های بین المللی خیانتکار شماره یک مردم ایران قتل عام کرد، مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا به خاطر ناتوانی، کوتاهی و سکوت دولت روحانی، ظریف، عراقچی و مسئولین دنبال محکوم کردن و متهم کردن ایران است شرم آور است..
بمباران شیمیایی سردشت یکی از بزرگترین جنایت های جنگی تاریخ معاصر بود که جوامع بین الملل واکنش جدی در قبال این موضوع مهم نشان ندادند. در واقع این یک اشتباه بزرگ جامعه جهانی و مدعیان حقوق بشر به شمار می رود که با عکس العمل نامناسب به این حمله غیرانسانی زمینه ساز تعرض شیمیایی بزرگتر رژیم بعث به حلبچه شدند.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
رژیم عراق در هفتم تیر ۱۳۶۶ خورشیدی با هواپیماهای بمب افکن و بمبهای شیمیایی به چهار نقطه پر ازدحام و متراکم جمعیتی سردشت حمله کرد. مهمترین محلهای اصابت بمبهای داخل شهر عبارت از چهار راه آزادی، مقبره شیخ رسول مشرف بر سرچشمه آب شهر و منزل حاج رسول نریمانی در مجاورت گرمابه شهرداری در حوالی فرمانداری سابق یا ساختمان کنونی هلال احمر بودند.
مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار شماره یک ازسال 1366 تاکنون کجا هستند کاری نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیار کرده اند؟
بمباران شیمیایی سردشت، سند آشکار جنایت مدعیان حقوق بشر
تهران-ایرنا- بمباران شیمیایی سردشت یکی از بزرگترین جنایت های جنگی تاریخ معاصر بود که جوامع بین الملل واکنش جدی در قبال این موضوع مهم نشان ندادند. در واقع این یک اشتباه بزرگ جامعه جهانی و مدعیان حقوق بشر به شمار می رود که با عکس العمل نامناسب به این حمله غیرانسانی زمینه ساز تعرض شیمیایی بزرگتر رژیم بعث به حلبچه شدند.
یکی از وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین اقدامهای نظامی رژیم بعث در جنگ تحمیلی استفاده از سلاح کشتار جمعی به ویژه سلاح شیمیایی بود؛ در یکی از این حملهها نیروی هوایی عراق در هفتم تیر ۱۳۶۶ خورشیدی با استفاده از سلاح شیمیایی در چهار منطقه کردنشین سردشت از توابع آذربایجان غربی، هزاران مصدوم بر جای گذاشت تا از شهری که ۱۲ هزار تن جمعیت داشت طبق آمار رسمی هشت هزار و ۲۵ تن مصدوم و از این تعداد ۱۳۰ تن در همان دقایق نخستین شهید شدند. در چنین شرایطی که این اتفاق غیرانسانی علیه مردم ایران به وقوع پیوست به مانند همیشه آنهایی که دم از حقوق بشر میزدند، نه تنها این حرکت غیرانسانی رژیم بعث را محکوم نکردند بلکه تا جایی که میتوانستند از کمک به این رژیم فروگذاری نکردند و حتی رسانههای آنها هم واکنش چندانی نسبت به این موضوع از خود نشان ندادند.