احتمالا ۱۰ سال آینده دلمان برای سریالهای با لوکیشن تهران تنگ خواهد شد از بس که همه سریالها به شهرستانها رفته است! از این مسیر شاید سلبریتیهای نازپرورده بیش از همه ناراحت شوند.
شهدای ایران: مهدی فرجی، پیش از ورود به عرصه تهیهکنندگی مدیر شبکه یک سیما بوده است اما از همان زمان و در گفتوگوهایش از علاقهاش به تهیهکنندگی گفته بود. حالا و پس از چند تجربه در حوزه تهیهکنندگی و درسال ۹۹ اسم او در تیتراژ دو سریال شبکه یک دیده میشود؛ مشاور پروژه در پایتخت۶ و تهیهکننده در نون. خ ۲ که قسمت پایانیاش هفته گذشته پخش شد. فرجی، تهیهکننده سری اول این سریال هم بوده است و پس از موفقیت سری اول خبر از ساخت سری دوم آن داد.
ساخت سری دوم نون خ از چه زمانی استارت خورد؟
از اردیبهشت سال ۹۸ کار فیلمنامه را آغاز کردیم. خردادماه قسمت اول نوشته شد. مراحل فیلمنامه طول کشید و توانستیم در ابتدای آذر کلید بزنیم.
چه چیزهایی در فیلمنامه نسبت به آنچه پخش شد، تغییر کرد؟
تغییر خاصی نکرد.
کاراکترهایی که حذف و اضافه شدند بهدلیل تغییر قصه بود یا دلایل دیگری داشت؟
چون قصه، یک قصه جدید بود براساس آن یکسری از کاراکترهای قدیمی حذف شدند. درواقع اینبار قصه ما به تهران نیامد و همه قصه در منطقه کرمانشاه و کردستان گذشت. بنابراین براساس این قصه جدید شخصیتهای جدید هم اضافه شدند و بعضی از شخصیتها که قبلا بودند، حذف شدند و جای خود را به هنرمندان جدید دادند.
یعنی برای بازیگری که سر کار بود قصه عوض نشد؟
خیر، اصلا چنین چیزی نبود.
درمورد گویش بازیگرها گفته شد این زبان کردی نبود بلکه یک لهجه و یک گویش است. بعضیها گفتند کاش که زیرنویس داشت و با زبان کردی صحبت میشد. برخی گفتند انتخاب این گویش برای ارتباط بیشتر با مخاطبهاست و باید برای عموم مردم ایران قابلفهم باشد. درباره انتخاب لهجه یا گویش صحبت میکنید؟
بهنظر من این گویش، سریال را جذابتر کرد، فارغ از اینکه این زبان کردی است و قدمتی طولانی دارد و اصیل است. اینکه این زبان توانسته با همه مردم ایران ارتباط برقرار کند، ویژگی مثبت است. همین فرمایشی که کردید، درست است. بالاخره ما داریم این را برای یک سطح ملی تعریف و پخش میکنیم، نهفقط ایرانیان داخل کشور بلکه خیلی از ایرانیان خارج از کشور هم این را میبینند، بنابراین ترجیح دادیم از زبانی استفاده کنیم که قابلفهم برای همه هموطنان باشد، درحالیکه دور از زبان و لهجه واقعی آن منطقه هم نباشد. زبان کرمانشاهی اصلا زبان فارسی اصیل ماست. جاهایی هم بچهها با لهجههای کردی حضور داشتند. یک تفاوت بزرگ ما با قسمت یک این بود که در جاهایی کلا بچهها کردی صحبت میکردند، منتها بخشهایی که برای مردم قابلفهم بود. ما میخواستیم بگوییم زبان کردی این است ولی طبیعتا چون در نظر داشتیم برای مردم قابلفهم باشد به این شکل استفاده کردیم.
واکنش منفی هم داشتید که کسی اعتراض کند؟
تعدادشان خیلی کم بود. من از مردم عزیز استانهای غربی کشور؛ آذربایجانغربی، ایلام و کرمانشاه تشکر میکنم. حتی خراسانشمالی که جمعیتی از قومیت کرد دارند ما را حمایت کردند و به ما روحیه دادند و از همین لحظه درخواست برای فصل سوم شروع شده است. همه اینها به ما خیلی دلگرمی و امیدواری میدهد که به امید خدا بتوانیم این روند را ادامه دهیم و قومیتها و اقوام بعدی را در سریالها ببینیم و رسانه ملی شاهد اقوام و گویشها و لباسها و جغرافیای همه کشور باشد و همه اقوام بتوانند خود را در این رسانه تماشا کنند.
یکی از تفاوتهای فصل یک با دو این است که دیگر تهران نیامدید و بهنظر من یکی از جذابیتهای قسمت دوم همین موضوع بود که حال و هوای بکر و طبیعتی را که در آنجا بود، نشان داد. بومیگرایی در قصه و آدمهای آنجا غریبه نبودند و همه آنها قابلفهم و درک برای مخاطبان بودند. تصمیم کلی بود یا فردی؟ یا امکانات اجازه نداد یا خودتان خواستید که اصلا تهران نیایید؟
براساس تجربهای بود که در قسمت یک داشتیم. از طرف استانداری کرمانشاه هم دعوت شده بودیم که کار را در آنجا تولید کنیم. قصه به سمتی رفت که کاملا در منطقه کردستان کار را تولید کنیم. یک نکته دیگر حقیقتا وجود هنرمندان توانای آن منطقه بود. از حدود ۳۰ بازیگر استانهای کردستان و کرمانشاه استفاده کردیم که درطول کار توانایی اینها به ما دلگرمی داد. وجود این همه هنرمند درجه یک خوشذوق، بااستعداد و توانمند ما را امیدوار کرد که میشود با حضور همین عزیزان کار را جلو برد و کار جذابی تولید کرد. دلیل دیگری که در آنجا ماندیم وجود همین هنرمندان عزیز بومی بود.
خوب هم بازی کردند و جواب دادند. به جز نقشهای اصلی این خردهنقشها فوقالعاده بودند.
این دوستان کاملا نقشهای اصلی سریال بودند.
منظورم چهرههایی بود که مردم کمتر یا اصلا نمیشناختند.
بله، درست است.
حتی انگار این نقش خود میمنت را که قبلا هم بازی کرده دوباره احیا کرد؟
بله، همینطور است.
جالبترین نکته نون. خ این بود که خیلی فوتبالی و سیاسی بود، قبول دارید؟
قبول دارم که ما هم نقدهای فرهنگی، ورزشی و سیاسی داشتیم و بین اینها شوخیهای ورزشی و سیاسی ما بیشتر بود.
این موضوع سریال را جذابتر کرد، اما میخواهم بدانم که سانسورش را هم بیشتر کرد؟ سانسور تکههای سیاسی بیشتر بود؟
بالاخره وقتی یک کار کمدی ساخته میشود باید از همین موقعیتها استفاده کرد. تمام کارهای کمدی دنیا نقدی به روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی دارند و از این موقعیتها وام میگیرند و کار را جلو میبرند. ما هم مستثنی نبودیم و خوشبختانه جواب داد. ما از کارهای کمدی جدا نبودیم و از این موقعیتها استفاده کردیم. در پاسخ به اینکه چقدر سانسور داشتیم باید بگویم ما حذفیات معمولی داشتیم، آنچه در همه سریالها اتفاق میافتد. کار ما قومیتی بود و طبیعتا حساسیت بیشتری داشت و این حساسیتها و ملاحظات و توجهات کار را برای ما سختتر کرده بود. برای همین در جایی کمتر و بیشتر، ولی قصه اصلی همین بود که شما مشاهده کردید.
قسمت اول نسبت به قسمت دوم هزینههای کمتری داشت یا تعداد کاراکترها سبب شد هزینه بیشتر شود؟
خیر، هزینههای ما خیلی بیشتر بود، البته کار به نسبت بقیه تولیدات سازمان کار ارزانقیمتی است ولی توجه دارید که چه کار شلوغی است. ما تقریبا سکانس زیر ۲۰ نفری نداشتیم. این کار تولید را بسیار سخت میکند. این همه لباس و این همه گریم و کاراکتر و هنرمند، همه این عوامل کار را سختتر میکند.
زمانی در دهههای ۶۰ و ۷۰ فقط میتوانستند با زبان و لهجه اصفهانی شوخی کنند اما آرامآرام این تنوع درحال بیشتر شدن است و فکر کنم نون خ خیلی کمک کرد به اینکه شهرهای دیگر بپذیرند با زبان و لهجه و گویش آنها هم شوخی کنند.
امیدوارم. ما آنقدر پیامهای مختلف از سراسر ایران داریم. کسانی که به کردستان و کرمانشاه علاقهمند شدند و جاهای دیگری که تصاویر از آنجا داشتیم، شیفته شدند و افسوس میخورند که چرا سری به این مناطق نزدند. فکر میکنم اگر شرایط عادی بود و کرونا نبود و موج سفرها آغاز شده بود بخش مهمی از مردم مقصد سفر را کردستان و کرمانشاه انتخاب میکردند.
آن منطقه پریان نام دارد؟
یکی از روستاهایی که کار کردیم و درواقع محل تمرکز اصلی بود روستای پریان بود. اما روستاهای کندوله، پالنگان و کرمانشاه جاهایی بودند که ما کار کردیم.
کرونا با کار شما همزمان شد یا هیچ آسیبی به کار شما نرساند؟
البته تا ۲۰ اسفند که فیلمبرداری تمام شد کرونا هم وجود داشت اما پزشک و امکانات پزشکی سر صحنه حضور داشتند.
لطمهای که نخورد؟ مجبور نشدید زودتر کار را تمام کنید؟
این پایان فصل دوم بود، نه مشکلی پیش نیامد. قصه در همینجا به اتمام رسید.
قرار بود نون خ در ماه مبارک رمضان پخش شود؟
بله، قرارداد اولیه برای ماه مبارک بود اما به دلیل اینکه شرایطی پیش آمد که لازم بود مردم بعد از تعطیلات نوروز چند هفته در خانه بمانند و سفر نروند و مراقبتهای بهداشتی داشته باشند، پیشنهاد شبکه این بود که کار را برای پخش بعد از سریال پایتخت آماده کنیم و این اتفاق افتاد، منتها در ماه مبارک سریال با زمان کمتری طبیعتا پخش میشد. سریالهای ماه مبارک حدود ۴۰دقیقه است اما اینجا قسمتها تقریبا ۵۸دقیقه بود وحتی قسمت ۶۸ دقیقهای هم داشتیم. بنابراین کار را زودتر تمام کردیم که به سریال ماه مبارک رمضان شبکه آسیب نرسانیم و آنها هم بتوانند سر زمان مشخص سریال خود را پخش کنند.
اگر بخواهید بین پایتخت۶ و نون خ ۲ یکی را انتخاب کنید، کدام است؟
من این سوال را هرگز جواب نمیدهم. این را دیگران باید جواب دهند.
درمورد فصل سه صحبت میکنید؟
بله، فصل سوم را هم پیشنهاد دادهاند.
قصه آن مشخص است؟
نه، هنوز چیزی مشخص نیست، باید صحبت کنیم.