البته به باور من وبای هزار و دویست و هشتاد و سه شمسی بیشترین شباهتها را با کرونای امروز دارد و می توان از آن درس گرفت.
شهدای ایران: آنچه می خوانید،یادداشتی است از اسماعیل شمس؛ دانش آموخته دکتری تاریخ از دانشگاه تربیت مدرس، عضو هیئت علمی و مدیر بخش پژوهش های کردی دائره المعارف بزرگ اسلامی درباره این روزها؛
این موضوع بهانه ای شد تا درباره نسبت وبای دیروز و کرونای امروز کمی بنویسم و به این پرسش پاسخ دهم که چگونه می توان از تجربه وبای دیروز برای کرونای امروز درس گرفت و کار را برای مردم آسان تر کرد؟
امروز دیدگاههای برخی از بزرگان تاریخ پزشکی جهان را درباره شیوه استفاده از تجربه های مشابه گذشته برای کرونای امروز می خواندم. وجه مشترک سخنان آنان این بود که در کشورهایی که قبلا شاهد بیماری های همهگیر بودهاند، میتوان به تجربیات تاریخی مشخصی تکیه کرد، اما کشورهایی که آن تجربه را نداشتهاند هیچ چیزی برای اتکا ندارند.
تشابه میان گذشته و حال میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از شیوه های مبارزه با بیماری، قرنطینه، واکنش مردم به توصیههای بهداشتی، رعایت سختگیرانه یا رفتار اجتنابی و نادیده گرفتن توصیهها و رفتن به جاهای شلوغ پیدا کنیم.
درست است که این بیماری از چین به همه جهان سرایت کرد ولی مسئله قابل تٱمل این است که در غیاب دارویی علمی و جهانی آیا باید شیوه مقابله با آن هم تابع الگوی چین باشد؟
چینی ها تلاش زیادی دارند تا الگوی خود در مقابله خود با کرونا را به همه جهان سرایت دهند، زیرا به نوعی صادرات ایدئولوژی چینی و به چالش کشیدن دیگر الگوهای حکمرانی در جهان است، اما پرسش این است که آیا دیگر کشورهای جهان و به ویژه کشور ما که تجربه های قابل اتکای مشابه در تاریخ خود دارد، می توانند از الگوهای دیگری برای مقابله با این بیماری استفاده کنند؟
متٲسفانه ما تاکنون از تاریخ بیماری های واگیر در کشور به آن معنایی که ابتدا نوشتم، کمک نگرفته ایم. بالاتر از آن من تا به امروز ندیده ام که دست اندرکاران امر این پرسش را مطرح کنند که کدام یک از تجربه های تاریخی ما در مقابله با بیماری های واگیر به تجربه امروز مشابه تر است و می توان از آن درس گرفت.
البته به باور من وبای هزار و دویست و هشتاد و سه شمسی بیشترین شباهتها را با کرونای امروز دارد و می توان از آن درس گرفت. صرف نظر از خیلی شباهتها حتی فصلهای آغاز و گسترش این دو بیماری یکی است.
برای نمونه اسنادی وجود دارند که با آغاز فصل بهار کشاورزان و باغداران از قرنطینه به تنگ آمده و به آن اعتراض کرده اند. دلیلشان هم این بوده که بدون آبیاری، باغات و کشتزارها نابود می شوند و دامها از بین می روند.
آنچه که همین یک سند به ما می گوید این است که بیندیشیم آیا قرنطینه روستا باید با قرنطینه شهر یکی باشد؟ آیا قرنطینه در فصلهای مختلف سال باید به یک سبک اجرا شود؟ آیا قرنطینه در استانهای مختلف با آب و هوا و فرهنگ متفاوت باید یک نوع باشد؟ آیا قرنطینه باید به تنهایی توسط دولت اجرا شود، یا از مردم هم کمک گرفته شود و اگر قرار بر کمک مردم است باید به چه صورت باشد؟ در این بیست روز که هر شب پستی را در صفحه شخصی ام در اینستاگرام درباره وبای دیروز و کرونای امروز گذاشته ام هر شب بیش از شب گذشته به این ضرورت رسیده ام که باید ستاد ملی مبارزه با کرونا در کنار دیگر کمیته هایش یک کمیته تاریخی هم داشته باشد تا از تجربه تاریخ و تاریخنگاران برای مبارزه با کرونا استفاده شود.