امیر مسروری در خراسان نوشت:
اسم الکاظمی را بسیاری پس از حادثه عملیات ترور سرداران شهید سلیمانی و المهندس در عراق شنیدند. فردی که رئیس سازمان اطلاعات عراق است و این آژانس را از سال 2016 رهبری می کند. از الکاظمی به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک و مصالحه گر یاد میکنند که بزرگ ترین دستاوردش جلوگیری از سیاسی کاری سازمان اطلاعات عراق و مستند سازی و اشراف بر جنایت رژیم صدام و آشنایی با سازمان مخفی حزب بعث در عراق است. الکاظمی با روی کار آمدن العبادی به دستگاه امنیتی عراق پیوست و به ریاست آن منصوب شد.
او سال ها در نشریات خارجی از جمله المانیتور قلم زد و در حوزه گفت گوی صلح و سازش یکی از چهره های شناخته شده عراق با ریاست بر بنیاد «الحوار الانسانی» است. انتخاب الکاظمی چند پیام مشخص داشت:پیام اول را باید خطاب به آمریکایی ها و کاخ سفید دانست. این که الکاظمی آیا دوران العبادی را زنده می کند یا همچون عادل عبدالمهدی است یا نوری مالکی در مرحله بعدی قرار دارد؛ مسئله ای است که باید برای دانستن آن صبر کرد.
اما می توان گفت سازوکار بدعت ساز کاخ سفید در فشار به برهم صالح برای معرفی الزرفی در خارج از پارلمان و تحمیل اش به پارلمان متوقف شد. در مقام اول باید اذعان کرد که انتخاب الکاظمی از سازوکار مجلس به معنای پاسداشت و حفاظت از قانون اساسی عراق در برابر آمریکا برای کنار زدن این قانون و بازگشت دوره ریاست جمهوری اقتدار گراست.
در واقع باید اشاره کرد که بار دیگر احزاب عراقی با سازوکار بیت شیعه توانست پروژه کاخ سفید را که از سال 2018 پایان دادن به قدرت شیعه و کنار رفتن قانون اساسی و بازگشت عراق به دوران حکومت عصر صدام بود، خنثی کنند.پیام دوم اما مستقیما به بازیگرانی است که در عراق مدت هاست «پایان بیت شیعه» را فریاد میزنند.
آن ها معتقدند که با طرح بحران اجتماعی موسوم به جوکرها و کاهش سطح اعتماد عمومی به احزاب شیعی، دیگر نمی توان انتظاری از کنشگری و بازیگری احزاب شیعه داشت. در حقیقت «احزاب شیعه» در عراق درس خودشان را پس دادند و با شکافهای مختلف موجود نمی توانند بر سر چیزی متحد شوند. انتخاب الکاظمی نشان دهنده بطلان این استدلال است.
از یک سو احزاب شیعه طرح آمریکا را ناکام گذاشتند و از سوی دیگر نشان دادند در شرایطی که عراق تحت تهدید باشد یک صدا حاضرند برای منافع ملی از منافع گروهی و حزبی کنار روند و بر یک توافق جامع تاکید کنند. عراق در وضعیت خطرناکی قرار دارد و احزاب شیعی این را خوب می دانند. انتخاب الکاظمی با هر شایستگی یا مشکلات، به معنای موثر بودن بازیگری احزاب شیعی است.
پیام سوم اما مهم ترین پاسخ به همه تحولات از یک سال گذشته در منطقه است. آمریکایی ها خواهان درگیری داعش در شرق سوریه و غرب عراق و باقی ماندن این گروه در این نوار مرزی، بی ثباتی سیاسی و خلا قدرت، تجزیه عراق و در نهایت درگیر شدن کشورهای پیرامونی با پرونده فرسایشی عراق و نابودی حداقل امکانات سالم زیرساختی این کشور پس از 50 سال جنگ مستمر هستند! انتخاب الکاظمی از چند منظر فرصت است.
او کسی است که بخش ایران سازمان اطلاعات عراق را با آمدنش بر کرسی ریاست سازمان اطلاعات عراق تعطیل کرد و از این منظر رابطه خوبی با کشورهای پیرامونی خواهد داشت. او شناخت کافی از سران عشایر و طوایف دارد که فرصت مناسبی برای کاهش تنش های قومیتی و اجتماعی است. الکاظمی به سبب حضور در دولت العبادی رابطه موازی با طرف آمریکایی دارد که می تواند از مخالفت بازیگران ائتلاف بین المللی بکاهد.
از طرفی با حضور چهار ساله بر ریاست سازمان اطلاعات عراق، عمده فتنههای سیاسی و امنیتی عراق را کاملا میشناسد و می داند برای مهار جوکرها و دیگر پرونده ها دقیقا باید چه کاری انجام دهد و چگونه عراق را به دوران تثبیت برساند.آنچه امروز عراق نیاز دارد وضعیت تثبیت است.
عراق پس از سال 2003 تا 2020 تلاش زیادی کرد از بحران ها خارج شود. بحران القاعده، حزب بعث، فساد سیستماتیک، داعش، خروج آمریکا و بازگشت مجدد، حمله به سردار ابومهدی المهندس و حتی تنش جوکر ها، بغداد را در وضعیت گذر از بحران نگه داشته و حالا با تثبیت اوضاع میتوان در نظر گرفت عراق به یک کنش مهم در سطح منطقه تبدیل خواهد شد.
به ویژه اینکه بخشی از نیروی انسانی، تفکر و ایدئولوژی مقاومت در این کشور قرار دارد و هر تحولی در نجف و کربلا میتواند بر سایر نهادهای مذهبی شیعه و گروه های مقاومت تاثیر بگذارد. باید منتظر دوران تثبیت و بازیگری عراق ماند. این دوران به شرطی اجرایی خواهد شد که الکاظمی رابطه خود با مرجعیت، حشدالشعبی، فراکسیون اکثریت و همچنین مردم را با بالانس وحدت عراق و اقتدار این کشور جلو ببرد.