ایالات متحده آمریکا که اوضاع کنونی در سوریه به ویژه در ادلب را به نفع نیروهای مقاومت قلمداد میکند، با بهره برداری از موضع ضعف ترکیه در این استان به دنبال تحقق اهداف خود است.
شهدای ایران: علیرغم اینکه ایالات متحده آمریکا طی هفتههای گذشته در ظاهر تحرکات منطقهای خود را عمدتاً بر عراق معطوف کرده است اما به هیچ وجه از سوریه نیز غافل نبوده و تلاش میکند تا به ویژه در ادلب اهداف خود را محقق سازد.
درهمین راستا، «کی بیلی هاچیسون» سفیر آمریکا در ناتو اخیراً مطالبی را مطرح کرده است که بی ارتباط با تحرکات واشنگتن در سوریه و به ویژه ادلب، نیست. وی اعلام کرده که آمریکا آماده است تا بسته کمکی را به ترکیه در ارتباط با تحولات شمال غرب سوریه در ادلب ارائه دهد. با این حال، این مقام آمریکای ارائه بسته کمکی واشنگتن به ترکیه در خصوص ادلب را مشروط عنوان کرده است. هاچیسون گفته است که این کمک در صورت انصراف ترکیه از خریداری سامانه اس ۴۰۰ روسیه ارائه خواهد شد.
درهمین حال، سفیر آمریکا در ناتو نسبت به عدم استقرار و راه اندازی اس ۴۰۰ از سوی ترکیه اظهار امیدواری کرده است، زیرا به گفته این مقام آمریکایی سامانه موشکی اس ۴۰۰ مانع کمک به ترکیه در سوریه خواهد شد. با این حال این مقام آمریکایی جزئیات بیشتری در ارتباط با این بسته پیشنهادی را ارائه نداده، اما مدعی شده که هدف آمریکا حفاظت از جان غیرنظامیان در ادلب سوریه است.
واقعیت آن است که توافق اسفندماه میان ترکیه و روسیه در خصوص تحولات ادلب سوریه به هیچ وجه به مذاق آمریکاییها خوش نیامده است و علیرغم گذشت قریب به یک ماه از توافق مذکور، آمریکاییها همچنان نتوانستند که آن را برای خود هضم کنند. بنابراین، مقامات ایالات متحده آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا تحولات ادلب را به نفع خود رقم بزنند؛ کما اینکه مقامات ارشد این کشور بارها و در مناسبتهای مختلف تأکید کرده اند که واشنگتن، صحنه سوریه را به مسکو واگذار نخواهد کرد.
در شرایط کنونی، مقامات آمریکایی به خوبی دریافته اند که ترکیه در سوریه و به ویژه ادلب در موقعیت ضعف قرار گرفته است و از همین روی، برهه کنونی را بهترین فرصت برای خود جهت تحقق خواستهها، اهداف و منافعشان در ادلب سوریه قلمداد میکنند، چراکه معتقدند ترکیه به دلیل متحمل شدن شکستهای سنگین در ادلب چارهای جز همکاری با واشنگتن ندارد. درست به همین دلیل است که آمریکاییها پیشنهاد ارائه بسته کمکی را به آنکارا ارائه کرده اند تا این رهگذر به زعم خود شاید موضع برتر را در ادلب داشته باشند.
از سوی دیگر، واشنگتن تلاش میکند تا از ضعف کنونی ترکیه در ادلب بهره برداریِ دیگری را نیز داشته باشد. در واقع، آمریکاییها با پیشنهاد اخیر خود به ترکیه در خصوص سوریه به نوعی در صدد هستند تا از موقعیت ضعف آنکارا در ادلب به عنوان اهرم فشاری برای وادار کردن آن جهت انصراف از دریافت سامانه اس ۴۰۰ از روسیه بهره برداری کنند. آمریکا پیشتر نیز بارها اعلام کرده بود که دریافت سامانه اس ۴۰۰ از روسیه توسط ترکیه پیامدهای وخیمی برای آنکارا به دنبال خواهد داشت. اکنون با شرایط جدید ادلب و موقعیت ضعف آنکارا، واشنگتن به جای تهدید، پای معامله را وسط کشیده است تا به هدف خود دست پیدا کند.
علاوه بر آنچه که گفته شد، واشنگتن در کنار تلاش برای اعمال فشار بر ترکیه، اهتمام ویژه ای به ادلب و موفقیتهای اخیر نیروهای مقاومت سوری در آن دارد و به هر نحوی تلاش میکند تا ضمن ایجاد کانالی برای نفوذ خود در مناطق استراتژیک، موفقیتها و دستاوردهای مذکور را تحت الشعاع قرار دهد؛ به ویژه اینکه مقامات آمریکایی توافق اخیر روسیه و ترکیه را تا حدود زیادی تأمین کننده منافع مسکو و دمشق قلمداد میکنند.
درهمین ارتباط، پیشتر «عبدالباری عطوان» تحلیلگر معروف جهان عرب درباره توافق مذکور نوشته بود: «توافق اردوغان و پوتین در وهله اول به مفهوم حفظ اوضاع کنونی و باقی ماندن ارتش سوریه در همه مناطقِ پس گرفتهشده به مساحت ۶۰۰ کیلومترمربع از جمله شهر راهبردی سراقب، است». این تحلیلگر جهان عرب همچنین تأکید کرده است: «درخواست پیشین اردوغان برای خروج نیروهای سوری از مناطق بازپسگرفته شده در توافق با مسکو مغفول واقع شده است».
از همین روی، پر واضح است که آمریکاییها سیطره نیروهای مقاومت سوری بر بخشهای وسیعی از ادلب را در راستای منافع خود نمیدانند و بنابراین بدیهی است که تمام تلاششان را برای اعمال نفوذ در مناطقِ تحت تسلط مقاومت به کار گیرند. لذا یکی از مهمترین عوامل تحرکات آمریکاییها در سوریه و به ویژه در ادلب، مقابله با نیروهای مقاومت سوری است.
اکنون نیز آمریکاییها به دنبال آن هستند تا نیروهای دموکراتیک کُرد سوری در حسکه و مناطق کُردنشین را مجدداً تقویت کنند تا از این رهگذر بتوانند از کُردها به عنوان نیروهای بازدارنده در برابر مقاومت، بهرهبرداری کنند. مخالفت صریح آمریکاییها با توافق اخیر بر سَر ادلب نیز در همین چارچوب قابل تعریف و تبیین است. در واقع، آنها توافق مذکور را به نفع نیروهای مقاومت میدانند و در صدد مقابله و رویارویی با آن برآمده اند.
افزون بر این، نگرانی آمریکاییها از اوضاع سوریه تنها به تحولات ادلب محدود و محصور نمیشود، زیرا آنها نسبت به تحولات آتی شرق فرات نیز بسیار هراسان هستند. مقامات ایالات متحده آمریکا به خوبی میدانند که نیروهای مقاومت سوری پس از آزادسازی کامل ادلب به سراغ شرق فرات خواهند رفت تا کار اشغالگران و همچنین تروریستهای تحت الحمایه ترکیه در آن منطقه را نیز یکسره کنند و این همان مسأله ای است که واشنگتن از آن به شدت می ترسد.
عامل اصلی این نگرانی آمریکاییها این است که پس از موفقیت کامل مقاومت در ادلب، احتمال اینکه جلوی غارت نفت سوریه در شرق فرات توسط واشنگتن گرفته شود بسیار بالاست. چندی پیش بود که ژنرال «سرگئی رودسکوی» رئیس اداره کل عملیات وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح روسیه در سخنانی گفت: نفت سوریه از میادین «کوناکو»، «العمر» و «تاناک» واقع در کرانه شرقی رود فرات توسط آمریکا استخراج و به فروش میرسد و یک طرح مجرمانه برای انتقال نفت سوریه از طریق مرزها وجود دارد و همه این کارها در چارچوب غارت ثروت ملی سوریه صورت میگیرد.
بر اساس آنچه که گفته شد، عامل اصلی تحرکات کنونی آمریکا در سوریه را میتوان در عواملی نظیر ضعف و ناکارآمدی ترکیه در ادلب، تسلط نیروهای مقاومت بر بخشهای وسیعی از مناطق استراتژیک در این استان و همچنین نگرانی از آغاز قریب الوقوع عملیات آزادسازی شرق فرات و به تبع آن توقف غارت نفت این منطقه، جستجو کرد.