شورِ غزل گرفت، دلش روضهخانه شد/ آهی کشید، قطره اشکی روانه شد/ «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»/ هرگز نمیرد آنکه غمش جاودانه شد.
شهدای ایران: رضا احسانپور شاعر معاصر کشورمان در وبلاگ لازم نیست آورده است:
شورِ غزل گرفت، دلش روضهخانه شد
آهی کشید، قطره اشکی روانه شد
نم نم گریست، آب شد آرام، مثل شمع
تا داغِ تشنه کام به کامش زبانه شد
یک مصرع از برادر و خواهر سرود، بعد
باران گرفت، شعر تَرَش عاشقانه شد
میخواست تا غزل بسراید، ولی نشد
دریای اشک، مثنویِ بیکرانه شد
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»
هرگز نمیرد آنکه غمش جاودانه شد
***
سرمستی امروز به فردا نگذارید
در میکده، پیمانه پُر، جا نگذارید
با وسوسه سیب نجنگید... بچینید
در کیسه خود حسرت دنیا نگذارید
پیراهن کنعانی پرهیز بدرید
بر صفحه دل داغ زلیخا نگذارید
نعلین ریا را بدر آرید... درآیید
حیف است که در خاک طُوی پا نگذارید(1)
عیسیتر از آنید که از مرگ بترسید
پا یک شبه جا پای یهودا نگذارید
یک عمر دویدید ولیکن نرسیدید
یک لحظه و یک ثانیه حتی نگذارید... مرداب بمانید...
بجوشید بکوشید
در بسترتان لاشه دریا نگذارید
1-إنی أَنا ربک فاخلع نعلیک إنک بالواد المقدس طوى (سوره طه، آیه 12)
شورِ غزل گرفت، دلش روضهخانه شد
آهی کشید، قطره اشکی روانه شد
نم نم گریست، آب شد آرام، مثل شمع
تا داغِ تشنه کام به کامش زبانه شد
یک مصرع از برادر و خواهر سرود، بعد
باران گرفت، شعر تَرَش عاشقانه شد
میخواست تا غزل بسراید، ولی نشد
دریای اشک، مثنویِ بیکرانه شد
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»
هرگز نمیرد آنکه غمش جاودانه شد
***
سرمستی امروز به فردا نگذارید
در میکده، پیمانه پُر، جا نگذارید
با وسوسه سیب نجنگید... بچینید
در کیسه خود حسرت دنیا نگذارید
پیراهن کنعانی پرهیز بدرید
بر صفحه دل داغ زلیخا نگذارید
نعلین ریا را بدر آرید... درآیید
حیف است که در خاک طُوی پا نگذارید(1)
عیسیتر از آنید که از مرگ بترسید
پا یک شبه جا پای یهودا نگذارید
یک عمر دویدید ولیکن نرسیدید
یک لحظه و یک ثانیه حتی نگذارید... مرداب بمانید...
بجوشید بکوشید
در بسترتان لاشه دریا نگذارید
1-إنی أَنا ربک فاخلع نعلیک إنک بالواد المقدس طوى (سوره طه، آیه 12)