شهدای ایران shohadayeiran.com

محرم در جبهه
با لباس خاکی همراه دسته عزاداری که متشکل از رزمندگان و تعدادی از مردم اهواز بود وارد مسجدی در مرکز شهر شدیم. مداح‌ ما یک نوجوان رزمنده بود که داشت برای امام حسین (ع) نوحه می‌خواند. در این بین همان‌گونه که سینه می‌زدم ناگهان چشم به یک پیرمرد اهوازی افتاد که در گوشه مسجد...

به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ محمد حسن ضیغمی از رزمندگان لشکر«42 قدر» استان مرکزی است. او که سال 65 به جبهه اعزام شده بود، با بیان خاطره‌ای از ماه محرم و حضورش در جبهه می‌گوید: اواخر پاییز سال 65 به عنوان معلم به جبهه رفتم و در پادگان «حر» اهواز مستقر شدم. یادم می‌آید اولین حضورم مصادف شده بود با ایام محرم. از همین رو زمانی که در پادگان بودیم بع د از نماز به عزاداری و سینه‌زنی می‌پرداختیم.

روزهایی هم که به شلمچه یا جزیره مجنون می‌رفتیم با رعایت جوانب امنیتی و احتیاط در سنگرها مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) را برگزار می‌کردیم. در جبهه از آن‌جایی که امام حسین (ع) الگوی شهیدان و رزمندگان است عزاداری و برپایی مراسم سینه‌زنی از معنویت بیشتری برخوردار بود.

یادم می‌آید روز عاشورا به اهواز رفتیم. دسته‌های عزاداری متعددی در کوچه و خیابان‌های این شهر به چشم می‌خورد. ستون عزاداری تلفیقی از رزمندگان با لباس خاکی و مردم عادی بود و همین باعث شد شهر از روحیه حماسی خاصی برخوردار شود. در میان ما یک نوجوان مداح وجود داشت که نوحه می‌خواند. همراه او به مسجدی در مرکز شهر رفتیم. در همان حال که با نوحه سوزناکش سینه‌زنی می‌کردیم ناگهان چشمم به پیرمردی افتاد که در گوشه‌ای از مسجد نشسته است. نوحه و هوای او را منقلب کرده بود و آن چنان که قطره‌های اشک با درخشش خاصی از چشمش بر روی محاسن‌اش جاری شد. تماشای این صحنه و ارتباطی که با نوحه برقرار کرده بود را هنوز پس از گذشت حدود 27 سال به یاد دارم و همواره دلم خواسته است که یک لحظه جای آن پیرمرد بودم.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار