آذری جهرمی در واکنش به حمله سایبری آمریکا به ایران گفت: «خواب دیدن خیره»!
به گزارش شهدای ایران؛ محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران و در واکنش به حمله سایبری آمریکا به ایران گفت: «خواب دیدن خیره»!
خبرگزاری «رویترز» در خبری اختصاصی اعلام کرده بود که به دنبال حملات ۱۴ سپتامبر (۲۳ شهریور) به تاسیسات نفتی عربستان سعودی که واشنگتن و ریاض تهران را مقصر آن میدانند، ایالات متحده یک عملیات محرمانه سایبری علیه ایران انجام داده است.
یک مقام آمریکایی به رویترز مدعی شده که این حمله سایبری، به «سختافزار فیزیکی» در ایران تأثیر گذاشته است، اما او به جزئیات بیشتری اشاره نکرده است.
منبع:باشگاه خبرنگاران
خبرگزاری «رویترز» در خبری اختصاصی اعلام کرده بود که به دنبال حملات ۱۴ سپتامبر (۲۳ شهریور) به تاسیسات نفتی عربستان سعودی که واشنگتن و ریاض تهران را مقصر آن میدانند، ایالات متحده یک عملیات محرمانه سایبری علیه ایران انجام داده است.
یک مقام آمریکایی به رویترز مدعی شده که این حمله سایبری، به «سختافزار فیزیکی» در ایران تأثیر گذاشته است، اما او به جزئیات بیشتری اشاره نکرده است.
منبع:باشگاه خبرنگاران
23 مهر 1396 ساعت 15:41
حتی اگر از کارنامه قطور تجربه تعامل با قدرت های غربی و بویژه آمریکا و خصوصا چهار دهه پس از انقلاب اسلامی و قبل از آن عبور کنیم، تجربه برجام و نوع رفتار آمریکا و اخیرا دولت ترامپ عبرت آموز است.
جبهه جهانی مستضعفین - اگر دیدگاه های واقع نگر و متکی بر استدلال روشن در هیاهوی بازی های سیاسی گم نمی شد و حداقل با مبنای وطن پرستی و حراست از منافع ملی به این دیدگاه ها توجه می شد، اکنون در شرایطی قرار نداشتیم که هم تعهدات یکطرفه برجام را عملی کنیم و هم با انواع اهانت ها و تهمت ها از سوی مقامات روبرو باشیم و هم با استمرار و گسترش تحریم ها، اقتصاد ملی و آحاد مردم و بنگاه های اقتصادی را در رنج قرار دهیم. نگاه خوش بینانه به کسانی که بر طبل برجام و قواعد آن کوبیدند و هزار وعده ناشدنی به بهای خرید رای انتخاباتی دادند و دیگران را به سخره گرفتند، این است که در کنار ضرورت پاسخگویی به شرایطی که که عملا با «سراب اندیشی» آنها شکل گرفته، باید به فکر جبران باشند و با «دلواپسی واقعگرا» به آنچه ترامپ و تیم کاخ سفید و یا در کنگره بیان می کنند، به این سئوال پاسخ دهند که، «آیا می توان باز هم به آمریکا اعتماد و با آن مذاکره کرد؟»
فراموش نکرده ایم که روشنفکران بی ریشه، همواره به این نظریه اصرار داشتند که برای حل مشکلات اساسی خود باید با آمریکا وارد مذاکره و توافق شویم. شاید رهبری معظم انقلاب به این افراد فرصت داد تا این اندیشه توهمی را بیازمایند ولی در همان روزهای ابتدایی برجام، تاکید کردند «به امریکا و نتایج برجام امید و اعتمادی ندارم و این یک تجربه خواهد بود» آن گونه که در سیر مذاکرات برجام از سوی تیم مذاکره کننده توجیه می شد، یک توافق بین المللی با مشارکت دولت آمریکا به امضا رسید و هیچ دولتی در آمریکا حق تخطی از آن را ندارد و حتی به قول هایی که جان کری داده بود، به عنوان پشتوانه استدلالی تکیه می شد.
آرزوی اوباما هم این بود که تمام پیچ و مهره های برنامه هسته ای ایران را باز کند، یعنی دو جناح حزبی آمریکا، در استراتژی کلی در قبال ایران اتفاق نظر دارند و گاهی در روش های تحقق با یکدیگر رقابت می کنند. اکنون هم که ترامپ با دیوانه نمایی و غیرقابل پیش بینی بودن خود، اعلام کرده در تعهدات دولت اوباما، احساس مسئولیت نمی کند، اختلاف درکنگره و در بین برخی مقامات حکومتی، بر روی شیوه های تامین منافع آمریکا به شکل حداکثری و به صفر رساندن منافع وعده داده شده به ایران در برجام است.
نکته مهم این است که حاصل مذاکره با اوباما و دولت آمریکا، امروز به راحتی به چالش کشیده شده و ترامپ برای پذیرش برجام و منافع یک سویه آمریکا، شروط فرا برجامی و جدید گذاشته و خواستار مذاکره مجدد است! اگر مقامات ایرانی مذاکره کننده در برجام، آنقدر خام باشند که با هر توجیهی، این شروط و مذاکره جدید را بپذیرند و تعهدات یک سویه و جدیدی را بر ملت ایران تحمیل کنند و با وعده های نسیه در برجام، باز هم اقتصاد ملی و مردم را در کنار خلع سلاح از توانمندی های ملی، زیر فشارهای تحریمی جدید قرار دهند، می توانند توضیح دهند و تضمین نمایند که رئیس جمهور بعدی آمریکا با همین «منطق دبه» توافق امروز را لغو و باج خواهی جدید نکند؟
اساسا این رفتار دولت ترامپ، برای ما کافی است تا بدانیم اعتماد و مذاکره با آمریکا به چه نتیجه ای منتهی می شود و بپذیریم که از یک سوراخ نباید دوبار گزیده شد!! همان کسانی که تا دیروز حل مشکلات را در گروی مذاکره با آمریکا می دانستند، امروز نجات توافق برجام را در امتیازدهی و تعامل فعال با اروپا معرفی می کنند که سراب جدیدی را پیش پای مردم ایران قرار می دهند. از این دیدگاه چون حلال مشکلات و اتوپیا در غرب قرار دارد، هیچ گاه به روش و منطق دیگری در درون ایران و دیگر نقاط جهان فکر نمی کنند.
بزرگترین هنر و معجزه این تفکر غرب زده این است که برای توافق با غرب و کسب اعتماد آنها، حتما باید به آنها امتیاز داد و این همان جمله معروف دکتر روحانی بود که برجام را توافقی برد – برد توصیف کرد و اکنون باید اعتراف کنند که این توافق برد- خورد است که حاصل برجام برای آمریکا را توقف برنامه هسته ای و برای ایران محرومیت بیشتر هسته ای و فشار بیشتر تحریم و عدم اجرای تعهدات آمریکا قرار داده است.
مقامات دولت اوباما پس از امضا برجام گفته بودند که مدل برجام بر اساس مدل های مذاکراتی خلع سلاح با اتحاد جماهیر شوروی و روسیه طراحی شده است، که امروز هر وجدان بیداری تایید می کند که برجام صرفا برای سلب توانمندی های ملی ایران و تکرار بخش های جدید در حوزه های دیگر است و نه اینکه ایران هم از آن سودی ببرد.
حاصل کلام این است که اگر برخی سیاست زدگان از فضای جنجالی حزبی خارج شده اند و در توهم ثمرات برجام برای حل مشکلات نیستند، دست همت خود را در دست دلواپسان واقع نگر بگذارند و برای نجات اقتصاد ملی و به روش اقتصاد مقاومتی، و حفظ و گسترش توانمندی های ملی و منطقه ای، ایستادگی هوشمندانه در مقابل آمریکا را به جای «اعتماد و مذاکره» سرمشق و دستور کار حکومتی خود قرار دهند.
یعنی مقامات حکومتی و مذاکره کننده به جای نگرانی از خروج آمریکا از برجام و یا شروط و دبه های جدید آنها، از دغدغه و مطالبات ایرانی در برجام و نقض مکرر تعهدات توسط آمریکا سخن بگویند و نقض تعهدات آمریکا را معادل توقف اجرای تعهدات ایران قرار دهند تا منافع یک سویه برجام برای آمریکا در یک ریسک قرار گیرد.