نام بردن از اهل بیت پیامبر در مجالس آدابی دارد که در یادداشت پیش رو بر مبنای آیات و روایات به آن پرداخته شده است.
به گزارش شهدای ایران؛ بر کسی پوشیده نیست که نام رسول الله (ص)، اهل بیت ایشان و ائمه معصومین(ع) در ردیف اذکار قرار دارد و بردن نام ایشان در مجالس، خیر و برکات فراوانی به همراه دارد. به همین دلیل است کسانی که در این مجالس شرکت می کنند و دل به شنیدن نام اهل بیت پیامبر (ص) و یاد آنان می سپارند روحشان در این مجالس جلا می یابد.
یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راههای سیر و سلوک، ذکر است؛ ذکر خدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن، زنگار گناهان را از روی دل میزداید زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی، ساحت دل را مکدر میکند. از این جا است که یکی از رسالتهای اولیای الهی و کتاب های آسمانی، برطرف نمودن این کدورت و تاریکی است و به همین علت "ذکر" را از اوصاف پیامبر و از نامهای قرآن شمرده اند. چنان که قرآن مجید در سوره طلاق به ذکر بودن پیامبر (ص) چنین اشاره میکند: «قد انزل الله الیکم ذکراً رسولاً یتلوا علیکم آیات الله.»؛ خداوند ذکری (رسولی) را به سوی شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت کند. خداوند طبق نص صریح قرآن، نام پیامبر اکرم (ص) را ذکر می خواند تا پیروان آن حضرت عظمت شأن و منزلت رسول خدا (ص) را بهتر بشناسند.
همچنین خداوند در آیه ۱۵ سوره مائده در باره رسول خدا (ص) می فرماید: «یا اَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثیراً مِمّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبینٌ»؛ ای اهل کتاب! فرستاده ما به سوی شما آمد، تا بسیاری از حقایقِ کتب آسمانی را که شما کتمان کرده بودید برای شما آشکار سازد و در عین حال از بسیاری از آنها که نیازی به ذکر آنها نبوده و مربوط به دوران های گذشته است صرف نظر می کند از طرف خداوند نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد.
و در آیه ۴۵ و ۴۶ سوره احزاب می فرماید: «یٰا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّٰا أَرْسَلْنٰاکَ شٰاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً * وَ دٰاعِیاً إِلَی اللّٰهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرٰاجاً مُنِیراً»؛ ای پیغمبر حقّا ما تو را فرستادیم که بر أعمال و نفوس مردم شاهد باشی، و تو را بشارت دهنده و بیم دهنده نمودیم! و با إذن و اجازۀ او دعوت کننده به سوی او نموده، و چراغ نور دهنده قرار دادیم. دو آیه ای که به نور بودن پیامبر اکرم (ص) اشاره می کند تا برای مردم آشکار شود که هرکس نمی خواهد اورا بعنوان فرستاده خدا قبول کند، پس تاریکی را برگزیده و از نور روی گردان شده است.
از آنجا که نور اهل بیت پیامبر علیهم السلام از نور رسول خدا (ص) سرچشمه می گیرد و «کلهم نور واحد» و بر اساس فرمایش امام صادق(ع) که فرمود: «علمنا واحد، فضلنا واحد و نحن شیء واحد»؛ علم و تمام فضایل ما یکی است و ما یک حقیقت هستیم. بنابر این نام تک تک ایشان ذکر به شمار می رود و یاد آنها در مجالس ذکر و بردن نام ایشان در این مجالس، نور را با ذکر درهم می آمیزد و فضای مجلس را آکنده از ترکیب معنوی بی نظیری می کند که فضیلت بسیار دارد.
رفتار پیامبر اکرم (ص) در خصوص بکار بردن نامها
در سیره پیامبر اکرم (ص) اینگونه آمده است که وقتی اعراب برای دیدن ایشان می آمدند تا به آن حضرت به عنوان فرستاده خدا ایمان بیاورند، گاهی آن حضرت را به اسم کوچک صدا می زدند و برخی از آنان بجای نام، رسول خدا (ص) را با کنیه صدا می زدند. اما نکته جالب اینجاست که وقتی یکی از اعراب پیامبر (ص) را به اسم کوچک صدا می زد ( یعنی: یا محمد) آن حضرت پاسخش را همین گونه می داد (یا محمد)، یعنی وقتی رسول خدا (ص) می دید که دیگران با او کار دارند و اسم کوچکش را (یا محمد) صدا می زنند، ایشان با گفتن: «یا محمد»، به آنها می فهماند که با شخصِ«محمد» چه کار دارید؟ وقتی هم اورا «یا ابا القاسم» صدا می زدند، پاسخ می داد: «یا ابا القاسم». اما وقتی ایشان را «یا رسول الله» صدا می زدند، آن حضرت می فرمود: «لبیک»، یعنی از آنجا که شما مرا بعنوان فرستاده خدا قبول دارید، رسول خدا (ص) آماده تلیبت خواسته شماست.
بد نیست به این نکته اشاره کنیم که در فرهنگ عربی به آن دسته از نام هایی که با پیشوند اب (در مردان) و امّ (در زنان) همراه باشد، کنیه می گویند. سنّت گذاشتن نامی در قالب کنیه برای افراد در میان قبایل عرب، گونه ای بزرگداشت و تجلیل نسبت به فرد به شمار می آید؛ مانند ابو القاسم، ابو الحسن، ام سلمه، ام کلثوم و... .
در شریعت اسلام نیز توجّه زیادی به این امر شده است، غزالی در این باره می نویسد: «رسول اکرم (ص) اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آوردن دل هایشان به کنیه صدا می زد و آنهایی که کنیه نداشتند، کنیه ای برایشان انتخاب می نمود و سپس آنها را بدان می خواند. مردم نیز از آن پس، آن شخص را به همان کنیه می خواندند. حتی آنان که فرزندی نداشتند تا کنیه ای داشته باشند، برای آنان کنیه ای انتخاب می کرد. پیامبر اکرم (ص) رسم داشت حتی برای کودکان نیز کنیه انتخاب می نمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا می زد تا دل کودکان را نیز به دست آورد».
همچنین از رسول خدا (ص) نقل شده است: «السُّنَّةُ وَ الْبِرُّ أَنْ یُکَنَّی الرَّجُلُ بِاسْمِ ابْنِهِ»؛ از جمله سنت های نیک آن است که انسان کنیه خود را به نام پسرش انتخاب کند. در روایتی از امام باقر(ع) آمده: ما برای اولادمان در کودکی کنیه میگذاریم تا مبادا در آینده با القاب بد خطاب شوند.
رسول خدا (س) پس از شهادت حضرت حمزه (ع) در غزوه احد لقب سید الشهداء را برای عموی خود برگزید و از اصحاب خود خواست عموی شهیدش را با این لقب یاد کنند. و بعد از آن بر اساس روایات متعدد، این لقب از سوی رسول خدا (ص) به حسین بن علی داده شد. چنان که طبق روایتی امام صادق علیه السلام به امسعید اَحمَسِیَّه که مرکبی کرایه کرده بود تا در مدینه بر سر قبور شهدا برود، فرمود: چرا به زیارت سیدالشهداء نمی روی؟ پرسید: سرور شهیدان (سیدالشهداء) کیست؟ فرمود: حسین بن علی است. گفته می شود عمومیت یافتن این لقب برای امام حسین علیهالسلام از زمان امام صادق علیهالسلام اتفاق افتاده است.
آنچه در مقدمه این مطلب آوردیم در راستای روشن نمودن ذهن مخاطب در خصوص اهمیت احترام به نام افراد و نیکو صدا زدن ایشان در فرهنگ اسلامی است، کاری که ما شیعیان در خصوص پیامبر اکرم (ص)، اهل بیت ایشان و ائمه معصومین با بکار بردن کنیه و القاب مناسب، سعی در حرمت قائل شدن به شأن و منزلت این بزرگواران داریم.
مجالس ذکر و نام بردن از اهل بیت پیامبر(ص)
مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام یکی از سفارشات مؤکد پیامبر اکرم و ائمه اطهار است که مومنین باید آن را غنیمت دانسته و در آن شرکت نمایند. در این باره پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هرگاه به باغی از باغهای بهشت برخورد کردید، در آن حاضر شوید. سؤال شد: باغهای بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر (مانند اجتماعاتی که در آن یاد خدا و اهل بیت علیهمالسلام زنده میشود)». همچنین امام باقر (ع) در این باره فرمودند: «خدا ببخشد بندهای را که نام ما را زنده بدارد.»
با توجه به اهمیت مجالس ذکر و یاد کردن فضائل پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان، مسأله ای در برخی از این مجالس مغفول مانده و آن احساس صمیمیت و نزدیکی نا پسند بعضی از مداحان و ذاکران با یک امام معصوم و یا اهل بیت پیامبر علیهم السلام است به گونه ای که بجای بکار بردن لقب و یا کنیه امام معصوم، نام کوچک آن معصوم را بکار می برد درحالیکه نمی داند نفس این کار نوعی بی احترامی به شمار می آید که با فرمایشات پیامبر اکرم (ص) تعارض آشکار دارد و باید این رویه را برای همیشه کنار بگذارد.
گاه مشاهده شده است که مداحان جوانی در اشعار خود برای عرض ارادت به ساحت سید الشهداء علیه السلام و برای ایجاد شور میان عزاداران، نام امام حسین را تکرار می کنند اما بجای شنیدن «حسین حسین» صدای «سَین سَین» شنیده می شود. کاری که حتی اگر نام کوچک امام حسین(ع) را به درستی نیز تلفظ کنند، پسندیده به شمار می رود، چه رسد به «سَین سَین» گفتن.
همچنین در برخی از مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام برخی از ذاکران و یا مداحان هنگامی که می خواهند نام حضرت زهرا (س) و یا حضرت زینب (س) را با مهربانی و صمیمیت بر زبان بیاوند، فاطمه جان و زینب جان می گویند. رفتار ناپسندی که متأسفانه در بسیاری از مجالس دیده می شود اما کمتر کسی به آن ایراد وارد می کند که جا دارد در این زمینه تذکر جدی داده شود.
باید به این گونه افراد گفت برای مثال اگر نام مادر شما «الهام» باشد و یک مداح بخواهد در مجلس ختم ایشان از فرزندان این مادر تعریف کند، آیا به او اجازه می دهید بگوید: «الهام جان! چه فرزندان خوبی داری که در زمان حیاتت با تو به خوبی رفتار کردند و کذا و کذا ...»؟ اگر جواب منفی است پس چگونه به خود اجازه می دهید نام دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) و همسر امیرالمومنین (ع) و مادر ۱۱ امام را «فاطمه جان» صدا کنید؟
گاهی هم دیده شده بعضی ها بجای اینکه بگویند حضرت فاطمه زهرا (س) و یا حضرت زینب (س) می گویند «خانم فاطمه» و «خانم زینب»، گویی نام یک زن معمولی به زبان می آورند. این لفظ ارزان و بی مقدار (خانم) که می توان برای هر زنی در کوچه و بازار بکار برد و زیبنده زنان خاندان رسول الله نیست چرا باید توسط مداحان و ذاکران در مجالس ذکر برای خاندان پیامبر به کار برده شود. بنابراین کسی که جایگاه «سیدة نساء العالمین» داراست و دارای مقام «عصمت کبری» است شایسته نیست او را «زهرا جان و یا خانم فاطمه» صدا زد و همچنین کسی که «اسوه صبر» و ناموس پیامبر اکرم(ص) و خاندان مطهرش به شمار می رود او را «زینب جان و یا خانم زینب» صدا بزنیم.
نام رسول خدا (ص) و یک رویداد تاریخی
در خصوص آنچه در بالا گفتیم بد نیست به نکته ای در خصوص پیمان صلح حدیبیه که میان پیامبر اکرم (ص) و مشرکین قریش سال ششم هجری در منطقه حدیبیه امضا شد، اشاره کنیم که به نوعی با موضوع این مقاله مرتبط می شود و جا دارد برادران مداح و ذاکران اهل بیت علیهم السلام به آن توجه نمایند.
گفته می شود پس از مذاکرات رسول خدا(ص) با نماینده مشرکین قریش، پیامبر اکرم (ص) حضرت علی(ع) را طلبید و برای نوشتن صلح نامه به او فرمود: بنویس «بسم الله الرحمن الرحیم». سهیل بن عمرو (نماینده مشرکین) گفت: من این عنوان را به رسمیت نمیشناسم، باید همان عنوان رسمی ما را بنویسی «بسمک اللهم» و علی(ع) نیز به دستور رسول خدا(ص) همان گونه نوشت. آنگاه پیامبر(ص) فرمود: بنویس «این است آنچه محمد رسول الله با سهیل بن عمرو نسبت به آن موافقت کردند»، سهیل گفت: اگر ما تو را به عنوان «رسول الله» میشناختیم که این همه با تو جنگ و کارزار نمی کردیم، باید این عنوان نیز پاک شود و به جای آن «محمد بن عبدالله» نوشته شود، پیغمبر قبول کرد و چون متوجه شد که برای علی بن ابیطالب دشوار است عنوان «رسول الله» را از دنبال نام پیغمبر پاک کند خود آن حضرت انگشتش را پیش برده و فرمود: یا علی جای آن را به من نشان ده و بگذار من خود این عنوان را پاک کنم.
یقینا رسول خدا چون به فواید این صلح آگاه بود، انعطاف زیادی در این زمینه نشان داد و درخواست نماینده مشرکین را پذیرفت. اما سؤال اینجاست چرا بعضی از شیعیان و به ویژه صنف مداح و ذاکران وقتی می خواهند برای صمیمیت بیشتر نام اهل بیت پیامبر علیهم السلام و یا نام ائمه معصومین را بر زبان بیاورند نام کوچک آنها را صدا می زنند؟ کاری که ناخواسته شبیه آن چیزی است که سهیل بن عمرو هنگام نوشتن پیمان صلح حدیبیه کرد.
جمع بندی
در این مطلب برای اینکه به مسأله نام و کیفیت صدا زدن اشخاص بپردازیم، از آیات، احادیث و روایات مختلف استفاده کردیم تا از هر باغ گلی بچینیم و آن را برای متن این مقاله بکار ببریم و توجه شمارا به یک رسم غلط و عادت ناپسندی نماییم که متاسفانه در بسیاری از مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام اتفاق می افتد. به امید روزی که علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام شأن و منزلت این بزرگواران را آن گونه که شایسته است حفظ نمایند تا برکات بی شمار این مجالس بیش از پیش شامل حال ایشان و شرکت کنندگان در مجلس شود.
منبع: مهر
یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راههای سیر و سلوک، ذکر است؛ ذکر خدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن، زنگار گناهان را از روی دل میزداید زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی، ساحت دل را مکدر میکند. از این جا است که یکی از رسالتهای اولیای الهی و کتاب های آسمانی، برطرف نمودن این کدورت و تاریکی است و به همین علت "ذکر" را از اوصاف پیامبر و از نامهای قرآن شمرده اند. چنان که قرآن مجید در سوره طلاق به ذکر بودن پیامبر (ص) چنین اشاره میکند: «قد انزل الله الیکم ذکراً رسولاً یتلوا علیکم آیات الله.»؛ خداوند ذکری (رسولی) را به سوی شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت کند. خداوند طبق نص صریح قرآن، نام پیامبر اکرم (ص) را ذکر می خواند تا پیروان آن حضرت عظمت شأن و منزلت رسول خدا (ص) را بهتر بشناسند.
همچنین خداوند در آیه ۱۵ سوره مائده در باره رسول خدا (ص) می فرماید: «یا اَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثیراً مِمّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبینٌ»؛ ای اهل کتاب! فرستاده ما به سوی شما آمد، تا بسیاری از حقایقِ کتب آسمانی را که شما کتمان کرده بودید برای شما آشکار سازد و در عین حال از بسیاری از آنها که نیازی به ذکر آنها نبوده و مربوط به دوران های گذشته است صرف نظر می کند از طرف خداوند نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد.
و در آیه ۴۵ و ۴۶ سوره احزاب می فرماید: «یٰا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّٰا أَرْسَلْنٰاکَ شٰاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً * وَ دٰاعِیاً إِلَی اللّٰهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرٰاجاً مُنِیراً»؛ ای پیغمبر حقّا ما تو را فرستادیم که بر أعمال و نفوس مردم شاهد باشی، و تو را بشارت دهنده و بیم دهنده نمودیم! و با إذن و اجازۀ او دعوت کننده به سوی او نموده، و چراغ نور دهنده قرار دادیم. دو آیه ای که به نور بودن پیامبر اکرم (ص) اشاره می کند تا برای مردم آشکار شود که هرکس نمی خواهد اورا بعنوان فرستاده خدا قبول کند، پس تاریکی را برگزیده و از نور روی گردان شده است.
از آنجا که نور اهل بیت پیامبر علیهم السلام از نور رسول خدا (ص) سرچشمه می گیرد و «کلهم نور واحد» و بر اساس فرمایش امام صادق(ع) که فرمود: «علمنا واحد، فضلنا واحد و نحن شیء واحد»؛ علم و تمام فضایل ما یکی است و ما یک حقیقت هستیم. بنابر این نام تک تک ایشان ذکر به شمار می رود و یاد آنها در مجالس ذکر و بردن نام ایشان در این مجالس، نور را با ذکر درهم می آمیزد و فضای مجلس را آکنده از ترکیب معنوی بی نظیری می کند که فضیلت بسیار دارد.
رفتار پیامبر اکرم (ص) در خصوص بکار بردن نامها
در سیره پیامبر اکرم (ص) اینگونه آمده است که وقتی اعراب برای دیدن ایشان می آمدند تا به آن حضرت به عنوان فرستاده خدا ایمان بیاورند، گاهی آن حضرت را به اسم کوچک صدا می زدند و برخی از آنان بجای نام، رسول خدا (ص) را با کنیه صدا می زدند. اما نکته جالب اینجاست که وقتی یکی از اعراب پیامبر (ص) را به اسم کوچک صدا می زد ( یعنی: یا محمد) آن حضرت پاسخش را همین گونه می داد (یا محمد)، یعنی وقتی رسول خدا (ص) می دید که دیگران با او کار دارند و اسم کوچکش را (یا محمد) صدا می زنند، ایشان با گفتن: «یا محمد»، به آنها می فهماند که با شخصِ«محمد» چه کار دارید؟ وقتی هم اورا «یا ابا القاسم» صدا می زدند، پاسخ می داد: «یا ابا القاسم». اما وقتی ایشان را «یا رسول الله» صدا می زدند، آن حضرت می فرمود: «لبیک»، یعنی از آنجا که شما مرا بعنوان فرستاده خدا قبول دارید، رسول خدا (ص) آماده تلیبت خواسته شماست.
بد نیست به این نکته اشاره کنیم که در فرهنگ عربی به آن دسته از نام هایی که با پیشوند اب (در مردان) و امّ (در زنان) همراه باشد، کنیه می گویند. سنّت گذاشتن نامی در قالب کنیه برای افراد در میان قبایل عرب، گونه ای بزرگداشت و تجلیل نسبت به فرد به شمار می آید؛ مانند ابو القاسم، ابو الحسن، ام سلمه، ام کلثوم و... .
در شریعت اسلام نیز توجّه زیادی به این امر شده است، غزالی در این باره می نویسد: «رسول اکرم (ص) اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آوردن دل هایشان به کنیه صدا می زد و آنهایی که کنیه نداشتند، کنیه ای برایشان انتخاب می نمود و سپس آنها را بدان می خواند. مردم نیز از آن پس، آن شخص را به همان کنیه می خواندند. حتی آنان که فرزندی نداشتند تا کنیه ای داشته باشند، برای آنان کنیه ای انتخاب می کرد. پیامبر اکرم (ص) رسم داشت حتی برای کودکان نیز کنیه انتخاب می نمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا می زد تا دل کودکان را نیز به دست آورد».
همچنین از رسول خدا (ص) نقل شده است: «السُّنَّةُ وَ الْبِرُّ أَنْ یُکَنَّی الرَّجُلُ بِاسْمِ ابْنِهِ»؛ از جمله سنت های نیک آن است که انسان کنیه خود را به نام پسرش انتخاب کند. در روایتی از امام باقر(ع) آمده: ما برای اولادمان در کودکی کنیه میگذاریم تا مبادا در آینده با القاب بد خطاب شوند.
رسول خدا (س) پس از شهادت حضرت حمزه (ع) در غزوه احد لقب سید الشهداء را برای عموی خود برگزید و از اصحاب خود خواست عموی شهیدش را با این لقب یاد کنند. و بعد از آن بر اساس روایات متعدد، این لقب از سوی رسول خدا (ص) به حسین بن علی داده شد. چنان که طبق روایتی امام صادق علیه السلام به امسعید اَحمَسِیَّه که مرکبی کرایه کرده بود تا در مدینه بر سر قبور شهدا برود، فرمود: چرا به زیارت سیدالشهداء نمی روی؟ پرسید: سرور شهیدان (سیدالشهداء) کیست؟ فرمود: حسین بن علی است. گفته می شود عمومیت یافتن این لقب برای امام حسین علیهالسلام از زمان امام صادق علیهالسلام اتفاق افتاده است.
آنچه در مقدمه این مطلب آوردیم در راستای روشن نمودن ذهن مخاطب در خصوص اهمیت احترام به نام افراد و نیکو صدا زدن ایشان در فرهنگ اسلامی است، کاری که ما شیعیان در خصوص پیامبر اکرم (ص)، اهل بیت ایشان و ائمه معصومین با بکار بردن کنیه و القاب مناسب، سعی در حرمت قائل شدن به شأن و منزلت این بزرگواران داریم.
مجالس ذکر و نام بردن از اهل بیت پیامبر(ص)
مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام یکی از سفارشات مؤکد پیامبر اکرم و ائمه اطهار است که مومنین باید آن را غنیمت دانسته و در آن شرکت نمایند. در این باره پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هرگاه به باغی از باغهای بهشت برخورد کردید، در آن حاضر شوید. سؤال شد: باغهای بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر (مانند اجتماعاتی که در آن یاد خدا و اهل بیت علیهمالسلام زنده میشود)». همچنین امام باقر (ع) در این باره فرمودند: «خدا ببخشد بندهای را که نام ما را زنده بدارد.»
با توجه به اهمیت مجالس ذکر و یاد کردن فضائل پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان، مسأله ای در برخی از این مجالس مغفول مانده و آن احساس صمیمیت و نزدیکی نا پسند بعضی از مداحان و ذاکران با یک امام معصوم و یا اهل بیت پیامبر علیهم السلام است به گونه ای که بجای بکار بردن لقب و یا کنیه امام معصوم، نام کوچک آن معصوم را بکار می برد درحالیکه نمی داند نفس این کار نوعی بی احترامی به شمار می آید که با فرمایشات پیامبر اکرم (ص) تعارض آشکار دارد و باید این رویه را برای همیشه کنار بگذارد.
گاه مشاهده شده است که مداحان جوانی در اشعار خود برای عرض ارادت به ساحت سید الشهداء علیه السلام و برای ایجاد شور میان عزاداران، نام امام حسین را تکرار می کنند اما بجای شنیدن «حسین حسین» صدای «سَین سَین» شنیده می شود. کاری که حتی اگر نام کوچک امام حسین(ع) را به درستی نیز تلفظ کنند، پسندیده به شمار می رود، چه رسد به «سَین سَین» گفتن.
همچنین در برخی از مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام برخی از ذاکران و یا مداحان هنگامی که می خواهند نام حضرت زهرا (س) و یا حضرت زینب (س) را با مهربانی و صمیمیت بر زبان بیاوند، فاطمه جان و زینب جان می گویند. رفتار ناپسندی که متأسفانه در بسیاری از مجالس دیده می شود اما کمتر کسی به آن ایراد وارد می کند که جا دارد در این زمینه تذکر جدی داده شود.
باید به این گونه افراد گفت برای مثال اگر نام مادر شما «الهام» باشد و یک مداح بخواهد در مجلس ختم ایشان از فرزندان این مادر تعریف کند، آیا به او اجازه می دهید بگوید: «الهام جان! چه فرزندان خوبی داری که در زمان حیاتت با تو به خوبی رفتار کردند و کذا و کذا ...»؟ اگر جواب منفی است پس چگونه به خود اجازه می دهید نام دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) و همسر امیرالمومنین (ع) و مادر ۱۱ امام را «فاطمه جان» صدا کنید؟
گاهی هم دیده شده بعضی ها بجای اینکه بگویند حضرت فاطمه زهرا (س) و یا حضرت زینب (س) می گویند «خانم فاطمه» و «خانم زینب»، گویی نام یک زن معمولی به زبان می آورند. این لفظ ارزان و بی مقدار (خانم) که می توان برای هر زنی در کوچه و بازار بکار برد و زیبنده زنان خاندان رسول الله نیست چرا باید توسط مداحان و ذاکران در مجالس ذکر برای خاندان پیامبر به کار برده شود. بنابراین کسی که جایگاه «سیدة نساء العالمین» داراست و دارای مقام «عصمت کبری» است شایسته نیست او را «زهرا جان و یا خانم فاطمه» صدا زد و همچنین کسی که «اسوه صبر» و ناموس پیامبر اکرم(ص) و خاندان مطهرش به شمار می رود او را «زینب جان و یا خانم زینب» صدا بزنیم.
نام رسول خدا (ص) و یک رویداد تاریخی
در خصوص آنچه در بالا گفتیم بد نیست به نکته ای در خصوص پیمان صلح حدیبیه که میان پیامبر اکرم (ص) و مشرکین قریش سال ششم هجری در منطقه حدیبیه امضا شد، اشاره کنیم که به نوعی با موضوع این مقاله مرتبط می شود و جا دارد برادران مداح و ذاکران اهل بیت علیهم السلام به آن توجه نمایند.
گفته می شود پس از مذاکرات رسول خدا(ص) با نماینده مشرکین قریش، پیامبر اکرم (ص) حضرت علی(ع) را طلبید و برای نوشتن صلح نامه به او فرمود: بنویس «بسم الله الرحمن الرحیم». سهیل بن عمرو (نماینده مشرکین) گفت: من این عنوان را به رسمیت نمیشناسم، باید همان عنوان رسمی ما را بنویسی «بسمک اللهم» و علی(ع) نیز به دستور رسول خدا(ص) همان گونه نوشت. آنگاه پیامبر(ص) فرمود: بنویس «این است آنچه محمد رسول الله با سهیل بن عمرو نسبت به آن موافقت کردند»، سهیل گفت: اگر ما تو را به عنوان «رسول الله» میشناختیم که این همه با تو جنگ و کارزار نمی کردیم، باید این عنوان نیز پاک شود و به جای آن «محمد بن عبدالله» نوشته شود، پیغمبر قبول کرد و چون متوجه شد که برای علی بن ابیطالب دشوار است عنوان «رسول الله» را از دنبال نام پیغمبر پاک کند خود آن حضرت انگشتش را پیش برده و فرمود: یا علی جای آن را به من نشان ده و بگذار من خود این عنوان را پاک کنم.
یقینا رسول خدا چون به فواید این صلح آگاه بود، انعطاف زیادی در این زمینه نشان داد و درخواست نماینده مشرکین را پذیرفت. اما سؤال اینجاست چرا بعضی از شیعیان و به ویژه صنف مداح و ذاکران وقتی می خواهند برای صمیمیت بیشتر نام اهل بیت پیامبر علیهم السلام و یا نام ائمه معصومین را بر زبان بیاورند نام کوچک آنها را صدا می زنند؟ کاری که ناخواسته شبیه آن چیزی است که سهیل بن عمرو هنگام نوشتن پیمان صلح حدیبیه کرد.
جمع بندی
در این مطلب برای اینکه به مسأله نام و کیفیت صدا زدن اشخاص بپردازیم، از آیات، احادیث و روایات مختلف استفاده کردیم تا از هر باغ گلی بچینیم و آن را برای متن این مقاله بکار ببریم و توجه شمارا به یک رسم غلط و عادت ناپسندی نماییم که متاسفانه در بسیاری از مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام اتفاق می افتد. به امید روزی که علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام شأن و منزلت این بزرگواران را آن گونه که شایسته است حفظ نمایند تا برکات بی شمار این مجالس بیش از پیش شامل حال ایشان و شرکت کنندگان در مجلس شود.
منبع: مهر