خاطره رهبرمعظم انقلاب از امام خمینی(ره):
وقتى که خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً رادیوها اینطور مىگویند؛ آمریکا اینطور مىگوید؛ مسئولان دولتى اینطور مىگویند؛ ایشان تأملى کردند و سپس با طرح یک سؤال واقعى پرسیدند: «از آمریکا مىترسید؟».
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ پایگاه حفظ نشر و آثار حضرت آیتالله خامنهای در دومین قسمت از مجموعه چندرسانهای عبد صالح، خاطرهای از حضرت امام خمینی رحمه الله را راجع به گروگانهای آمریکایی بهروایت رهبر انقلاب منتشر کرد.
متن خاطره رهبر انقلاب اسلامی بدین شرح است:
من و آقاى هاشمى و یک نفر دیگر که نمىخواهم اسم بیاورم، از تهران به قم خدمت امام رفتیم تا بپرسیم بالاخره این جاسوسان را چهکار کنیم؛ بمانند، یا نگهشان نداریم؛ بهخصوص که در دولت موقت هم جنجال عجیبى بود که ما اینها را چهکار کنیم!
وقتى که خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً رادیوها اینطور مىگویند؛ آمریکا اینطور مىگوید؛ مسئولان دولتى اینطور مىگویند؛ ایشان تأملى کردند و سپس با طرح یک سؤال واقعى پرسیدند: «از آمریکا مىترسید؟»؛ گفتیم: نه؛ گفتند: پس، نگهشان دارید!
بله، آدم احساس میکرد که این مرد خودش از این شُکوه ظاهرى و مادى و این اقتدار و امپراتورى مجهز به همهچیز، حقیقتاً ترسى ندارد. نترسیدن او و به چیزى نگرفتن اقتدار مادى دشمن، ناشى از اقتدار شخصى و هوشمندانۀ او بود. نترسیدن هوشمندانه، غیر از نترسیدن ابلهانه و خوابآلوده است؛ مثلاً یک بچه هم از یک آدم قوى یا یک حیوان خطرناک نمىترسد؛ اما آدم قوى هم نمىترسد؛ منتها انسانها و مجموعهها در قوّت خودشان دچار اشتباه مىشوند و قوّتهایى را نمىبینند.
بیانات در دیدار اعضاى دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت 1378/1/28
متن خاطره رهبر انقلاب اسلامی بدین شرح است:
من و آقاى هاشمى و یک نفر دیگر که نمىخواهم اسم بیاورم، از تهران به قم خدمت امام رفتیم تا بپرسیم بالاخره این جاسوسان را چهکار کنیم؛ بمانند، یا نگهشان نداریم؛ بهخصوص که در دولت موقت هم جنجال عجیبى بود که ما اینها را چهکار کنیم!
وقتى که خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً رادیوها اینطور مىگویند؛ آمریکا اینطور مىگوید؛ مسئولان دولتى اینطور مىگویند؛ ایشان تأملى کردند و سپس با طرح یک سؤال واقعى پرسیدند: «از آمریکا مىترسید؟»؛ گفتیم: نه؛ گفتند: پس، نگهشان دارید!
بله، آدم احساس میکرد که این مرد خودش از این شُکوه ظاهرى و مادى و این اقتدار و امپراتورى مجهز به همهچیز، حقیقتاً ترسى ندارد. نترسیدن او و به چیزى نگرفتن اقتدار مادى دشمن، ناشى از اقتدار شخصى و هوشمندانۀ او بود. نترسیدن هوشمندانه، غیر از نترسیدن ابلهانه و خوابآلوده است؛ مثلاً یک بچه هم از یک آدم قوى یا یک حیوان خطرناک نمىترسد؛ اما آدم قوى هم نمىترسد؛ منتها انسانها و مجموعهها در قوّت خودشان دچار اشتباه مىشوند و قوّتهایى را نمىبینند.
بیانات در دیدار اعضاى دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت 1378/1/28