قائممقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام مدعی شد منتقدین افراطی هستند و حق شکایت از آنها برای موسسه محفوظ است.
به گزارش شهدای ایران با وجود تذکر سیدحسن خمینی به نعیمه اشراقی حمید انصاری، در پی انتقاد گسترده «خانواده شهدا، نمایندگان مجلس، رسانهها» مبنی براینکه جریانی درحال حاضر به بهانه نقل خاطرات، روایاتی توهین آمیز و خلاف واقع از امام (ره) را منتشر میکنند، مدعی شد: این افراد را جریانهای افراطی تشکیل میدهند و برای مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، حق شکایت قائل شد.
متن توضیحات حمید انصاری از وقایع اخیر به شرح زیر است:
درج نوشتهای ناروا ، خلاف، سخیف و موهن در صفحه متعلق به خانم نعیمه اشراقی در فضای مجازی – که وی رسما انتساب آن را به خود تکذیب کرده است - قلب همه دوستان امام خمینی و بیش از همه قلب منسوبین امام را به درد آورد. این نوشته صرف نظر از سخافت و خلاف بودن، توهین به امام راحل و ولی نعمتان واقعی انقلاب یعنی خانواده عزیز شهیدان بوده است و به همین دلیل، انتشار آن از سوی هر فرد و یا تشکیلاتی که انجام یافته باشد، فی نفسه اقدامی زشت و محکوم است.
پیش از آنکه به بیان چگونگی این واقعه تلخ و پیامدهای تلخ تر بعدی آن که با فضاسازی های جنجالی چند رسانه پدید آمده است، بپردازم همین جا وظیفه می دانم از نور چشمان عزیزمان فرزندان و بستگان عزیز شهیدان پرآوازه انقلاب و دفاع مقدس و نمایندگان متعهد مجلس شورای اسلامی و اکثریت جراید و رسانه های وزین و متین که احساسات خالصانه خود را نسبت به قداست جایگاه امام راحل ابراز داشته و از حرمت همیشگی و انکار ناپذیر خانواده معظم شهیدان و ایثارگران دفاع کرده اند و همچنین از تذکرات به حقی که این بزرگواران در سخنان متانت آمیز خویش در لزوم مراقبت توأم با دقت و حساسیت فراوان نسبت به آنچه که به امام و شهدا نسبت داده می شود خصوصا آنجا که گوینده این مطالب نسبتی با امام داشته باشد، صمیمانه و با کمال خضوع سپاسگزاری کنم. وجود این حساسیتهای ارزنده، بزرگترین سرمایه دوستان امام، بیت امام و موسسه نشر آثار امام در پا فشاری بر پیمودن راه نورانی امام و شهیدان است. فداکاری های کم نظیر خانواده های معظم شهیدان، ایثارگران انقلاب و دفاع مقدس حقی عظیم را سبب شده است که سلامت جامعه و تضمین استمرار نظام مقدسمان در گرو پاسداشت همیشگی آن است.
کتاب تبیان «ایثار و شهادت در مکتب امام خمینی» که از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام منتشر شده است آکنده از مطالبی است که امام خمینی در توصیف بزرگی حقی که خانواده معظم شهیدان بر گردن ملت ایران برای همیشه تاریخ دارند و در توصیف مراتب ایمان و فداکاری این عزیزان و مقامات معنوی والای آنان در پیشگاه خداوند بیان فرموده است. بر این اساس آزردن دل داغدیده کسانی که پیروزی و استقلال و تمامیت ارضی کشورمان را مرهون فداکاری ایشان و جانفشانی فرزندان و عزیزانشان هستیم، آزردن قلب امام و شهیدان و گناهی است نابخشودنی که هم اثر وضعی دنیوی دارد و هم عقوبت سهمگین اخروی. این واقعه تلخ و پیامدهای آن هشداری است به همه کسانی که از منظر انتساب به امام به اظهار نظر می پردازند.
اما قضیه منحصر به همین موضوع نیست. نحوه انتشار این خبر و سلسله مطالبی که در ادامه آن از پنجشنبه گذشته (4 روز اخیر) در مجموعه ای از چند سایت، خبرگزاری و روزنامه وابسته به یک جریان خاص سیاسی منتشر شد، صورت مسأله را عوض کرد و این اهانت فیس بوکی بهانه ای شد برای طراحی سناریویی دیگر.
پخش خبر انتشار این مطلب سخیف و موهن - که انتشار آن هیچ نسبتی با موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نداشته است - سوژه ای شد برای جریانی افراطی تا هجمه ای همه جانبه و گسترده را علیه این موسسه سازمان دهی کنند و از این ناحیه افکار عمومی را نسبت به نهادی که با نظر و حکم خاص حضرت امام تأسیس شده است، بدبین نمایند.
برخلاف آنچه که در چند رسانه خاص القا شده است بیت شریف حضرت امام و یادگار امام و موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نه تنها نسبت به این واقعه «بی تفاوت» نبوده است بلکه به محض اطلاع، با حساسیت فراوان موضوع را تعقیب کرده و با آن برخورد نموده است. نخستین اقدام لازم، ملاحظه و بررسی اصل موضوع، صحت و سقم آن و نحوه انتشار آن و تماس با فردی بود که این مطلب به نام وی منتشر شده است. با تأکید بر اینکه این فرد هیچگونه عضویت و اشتغال و ارتباطی با موسسه ندارد. در پیگیریها و تماسهای اعضای بیت حضرت امام و تولیت موسسه ضمن اعتراض شدید به این رخداد، از اصل موضوع و چگونگی انتشار آن استعلام شد. مشخص گردید که نامبرده قاطعانه انتساب آن را به خود تکذیب کرده و انتشار آن را ناشی از دستکاری و هک صفحه شخصی خود در فیس بوک می داند. وی اعلام کرد که در صدد تنظیم تکذیبیه و انتشار آن می باشد و بر تسریع در انتشار آن تأکید شد. یاد آور می شوم این مطلب موهن ابتدا در محدوده فیس بوک که افرادی محدود و عمدتا جوانان در آن عضویت دارند در صفحه متعلق به نامبرده درج شده است.
فرزند بزرگوار شهید همت در صفحه اختصاصی خود در همان فضای محدود فیس بوک به انتشار این مطلب اعتراض می کند و غیرتمندانه و تحسین برانگیز از حرمت امام و ایثارگران دفاع می کند. تا اینجا موضوع در سطح مشترکان محدود صفحات فیس بوک مطرح است اما خبرگزاری فارس در ساعت 23 چهارشنبه (24 / 7 / 1392 روز عید قربان که تعطیل رسمی بوده است) با انتشار بخشهایی از این اعتراضیه، موضوع را در سطح عمومی و رسانههای رسمی در گستره وسیع فضای مجازی اینترنتی منعکس میکند. به فاصلهای کمتر از سه ساعت از انتشار درج این مطلب، تکذیبیه مذکور همراه با اعتذار و تأکید بر عظمت جایگاه شهیدان و ایثارگران عزیز در ساعت یک و بیست و پنج دقیقه بامداد پنجشنبه در پایگاه اطلاع رسانی جماران منتشر شد.
خبرگزاری فارس علی رغم اینکه در اینگونه موارد مطالب مرتبط را بلافاصله و حتی به صورت لحظهای پوشش میدهد تا ساعت 10:30 صبح از انتشار تکذیبیه خودداری میکند. چند ساعت بعد، این خبرگزاری مطالب بیپایه یک فرد پناه برده به بیگانگان را در رد تکذیبیه مذکور با آب و تاب همراه با تصویر قسمتی از نوشته موهن را منتشر کرد. بدین ترتیب صرف نظر از اینکه با چه انگیزهای یک خبرگزاری رسمی اظهارات این فرد ضد نظام را منتشر می کند و نحوه انتشار به گونه ای است که تلویحا محتوای آن را تأیید می کند! عملاً این اقدام خبرگزاری باعث شد تا موضوعی سخیف منتشر شده در یک صفحه بی اعتبار فیس بوکی، به عنوان سوژهای جذاب در فضای مجازی برای سایتهای دشمنان امام و انقلاب و بیگانگان دامن زده شود که پیامدهای آن را در برنامه سازی های بی بی سی و سایت های ضد ایرانی در چند روز گذشته شاهد بودیم. این اقدام خبرگزاری فارس – که ان شاء الله با منظوری خاص و هدفمند نبوده است – و همچنین سلسله خبرها و گفتگوها و مطالبی که از بعد از ظهر روز پنجشنبه و در ایام تعطیل موسسه تا به امروز توسط این خبرگزاری و چند سایت و خبرگزاری و یکی دو روزنامه همسوی با آن به صورتی کم سابقه و پیاپی تولید و و انتشار یافته است باعث شده تا سمت و سوی مطالب به حمله علیه موسسه نشر آثار امام تبدیل شود؛ موسسه ای که نه تنها هیچ ارتباطی با نشر این مطلب نداشته بلکه به محض اطلاع به طور جدی با آن برخورد کرده است.
سند گویای ما بر این واقعیت عناوین تیترهایی است که این خبرگزاری و یکی دو روزنامه و سایت همسوی آن در چند روز گذشته انتشار داده اند که در اغلب آنها به جای محکومیت توهین به امام به محکومیت موسسه پرداخته اند. وجدان پاک خوانندگان منصف این نوشته و همه کسانی که در پی کشف حقیقت و در معرض اظهار نظر نسبت به این موضوع قرار دارند را به داوری می طلبم. ملاحظه مطالبی که در ذیل این تیترها در چند رسانه مذکور منتشر شده است این حقیقت را برملا می کند که چگونه از این موضوع بی ارتباط با موسسه، با اغراض خاص سیاسی سناریویی ساخته و پرداخته می شود که طی آن اصل موضوع فراموش می شود و فرصتی برای عقده گشایی علیه یادگار امام و کسانی فراهم می گردد که بر اساس حکم حضرت امام و بر مبنای وصیتنامه متولی منصوب امام، در این موسسه امانتدارانه بدون چشمداشت و هیاهو خدمت می کنند و فراتر از آن در این مقالات و سرمقاله ها و گفتگوها علنا از عدم نیاز به ادامه فعالیت موسسه امام خمینی و از برچیدن آن و خلع ید یادگار امام و بیت امام و یا از واگذاری آن به مراجع ذی صلاح! سخن می گویند. همین جریان چند سال پیش از این نیز در چند نوبت با فضاسازیهای مشابه، نیت سیاسی خویش را مطرح کردند، اما نتیجه ای نگرفتند.
نکته جالب اینکه همین جریان و روزنامه ای که امروز از سکوت و موضع نگرفتن موسسه در قبال خاطرات و مطالبی که نسبت به امام منتشر می شود با هیاهوی فراوان به ناحق داد سخن داده و بدان معترض است، در اعتراضات و ادعاهای قبلی شان در موضعی کاملا وارونه به موسسه از این بابت تاخته اند که به چه حقی خود را متولی اظهار نظر در باره خاطرات و مطالب مربوط به امام و زندگی امام و سخنان شخصیتها در باره امام می داند! و نوشتند که مراکز انتشاراتی و افراد ذیصلاح دیگر در انتشار اینگونه مطالب آزادند! و بارها نوشتند که موسسه نقش سخنگویی و اعلام موضع ندارد و با صراحت از لزوم شکستن انحصار در مرجعیت نظارتی اسناد و آثار امام سخن گفتند و حتی نوشتند نهضتی برای انتشار افکار و اسناد امام بدون نیاز به نظرخواهی و مجوز موسسه نشر آثار امام برپا می کنند. و موسسات مختلف را برای مشارکت در این نهضت فراخواندند! مدارک این برخورد متضاد را می توان با مراجعه به آرشیو مطالب همین سایتها و سرمقاله های همین روزنامه ها دید (و در آرشیو اسناد موسسه نیز موجود است) مقایسه این ادعاها و اعتراضهای متضاد، حقیقتا به تنهایی معیاری است برای سنجش میزان صداقت کسانی که زیر نام دفاع از امام و ارزشها به مخالفت با راه و رسم ترسیم شده توسط شخص حضرت امام در باب مرجع نظارت بر انتشار آثار ایشان، پرداخته اند.
به راستی چگونه می توان ادعای ابراز ناراحتی از این توهین را از کسانی پذیرفت که به همین بهانه سرمقاله ای را با تیتر «خط امام، ژنتیک امام» منتشر می کنند و در بخش نتیجه گیری آن می نویسند «انتساب خانوادگی و انتساب فکری با امام باید با مرزبندی جدیدی سامان یابد....باید ژنتیک امام از خط امام جدا شود. تشکیلات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام باید به یک مرجع بالادستی و فرادولتی و حتی فرا نظارتی منتقل شود. این مجموعه میتواند «مجلس خبرگان رهبری» باشد... معنی ندارد این مهم به پیوندهای ژنتیکی حصر شود، چرا که صلاحیت فکری و اعتقادی افراد در گذر زمان میتواند متحول شود و این تحول تأثیر خود را به تفسیر اندیشه امام بگذارد». آیا این تحلیل و نتیجه و مفهوم این جملات جز این است که گفته شود تصمیم و حکم امام خمینی مبنی بر واگذاری مسئولیت موسسه به فرزندش بی معنا و اشتباه بوده است؟ و همچنین تصمیم وصی خاص و منصوب حضرت امام که طبق وصیتنامه اش حجت الاسلام و المسلمین حاج حسن آقا را به عنوان وصی خود در امر اداره و تولیت موسسه تعیین کرده است، بی معنا و اشتباه بوده است؟ آیا گردانندگان این روزنامه – که وابسته به یک ارگان مهم و ارزشمند می باشد - مدعی اند درک امام خمینی و یادگار ایشان از مصلحت نحوه حفظ آثار خویش برای آیندگان و جلوگیری از تحریف آن کمتر از تشخیص نویسنده این سرمقاله است؟ آیا مفهوم این عبارت متضمن وهن امام نیست؟ آیا به راه انداختن موجی بی دلیل علیه موسسه و یادگار و بیت امام به بهانه انتشار مطلبی موهن فیس بوکی، مقابله با تصمیم امام و وهنی بزرگتر از آن وهن سخیف -که البته اقدامی محکوم و قابل رسیدگی می باشد- نیست؟ آیا توسعه همان توهین از صفحه فیس بوک به رسانه های عمومی و نقل و ترجیح اظهارات یک ضد انقلاب فراری بر تکذیبیه رسمی که زمینه جلب توجه میلیون ها کاربر فضای مجازی را فراهم ساخت، همچون اصل ماجرا قابل تقبیح نیست؟ آیا این حق را به موسسه و خوانندگان منصف مطالبی که منتشر کرده اید نمی دهید که نسبت به اساس این ماجرا و سناریویی که بعد از آن به صورت هماهنگ اجرا شد به دیده تردید بنگرند؟
در پاسخ به موج حساب شده و گسترده چند روز اخیر علیه موسسه فقط به ذکر همان جمله ای اکتفا می کنم که چند سال قبل خطاب به همین جریانهای افراطی گفته شد که: به لطف خدای متعال و هدایت های امام و خلف شایسته امام و تعهد مسئولین و خبرگان و نمایندگان ملت، جمهوری اسلامی در چنان وضعیتی است که نه امروز و نه هیچگاه دیگر، شاهد روزی نخواهد بود که مسئولینش خط بطلان بر تصمیمات و احکام بنیان گذار آن بکشند. چنین آرزویی هرگز تحقق نخواهد یافت. خدمتگزاران امین موسسه نشر آثار امام، علی رغم همه تهمتها و خلاف نویسی ها و جنجالهای رسانه ای بر همان عهد و پیمان همیشگی خویش پایبندند و وظایف خود را در همان مسیر تعیین شده قانونی و شرعی ایفا می کنند و در مورد واقعه تلخ درج مطلب اهانت آمیز اخیر نیز همانگونه که عرض کردم موسسه کوتاهی نکرده است و به محض اطلاع به وظیفه خویش عمل کرده است و تا حصول نتیجه آن را بدون ملاحظه نسبتها پیگیری خواهد کرد.
مؤسسه یک حزب و تشکل سیاسی نیست که طبق مقتضای سیاست و خواسته جریانهای سیاسی با افراطیون همصدا شود و هر روز علیه این و آن بیانیه بدهد. همچنین مؤسسه یک نهاد قضایی که وظیفه اش محاکمه و صدور حکم و اجرای آن باشد نیست. حدود اختیارات و وظایف موسسه و اصول حاکم بر آن را بارها و اخیرا نیز بیان کرده ایم و تکرار نمی کنم. اگر ادعای اهانتی مطرح شد متناسب با حد و حجم آن باید به دقت چگونگی وقوع آن را بررسی کند و از نهادهای ذیربط بخواهد تا عامل یا عاملین درج آن را شناسایی کنند و نتیجه را به نهادهای امنیتی و قضایی ذی ربط منعکس کند. مطمئنا نهادهای مذکور مسأله اخیر و تبعات و بازتاب های آن را زیر نظر داشته و طبعا به وظایف خویش عمل خواهند کرد. اما همزمان با آن، جا دارد که مسئولین نظام و هیئت عالی نظارت بر مطبوعات و دایره نظارت بر فعالیت خبرگزاریها و رسانه های دیجیتالی یکبار برای همیشه تکلیف استفاده جریانهای افراطی از چند سایت و خبرگزاری و روزنامه ای که با هزینه بیت المال اداره می شوند را مشخص کنند که بدون هیچگونه پایبندی به قوانین کشور و بدون رعایت اصول اخلاقی، خود را مجاز می شمارند تا به هر بهانه ای و هر از چند روزی یکبار علیه نهادهای رسمی و تخریب و تضعیف آن و علیه خدمتگزاران ملت جنجال آفرینی کنند و در انبوه مطالبی که منتشر می کنند انواع عناوین مجرمانه همچون نشر اکاذیب و افترا و توهین را مرتکب شوند، این رفتار خلاف اخلاق و قانون از سوی عده ای معدود، به اعتماد مردم به رسانه ها و قشر عظیم خدمتگزاران صادق در عرصه مطبوعات و نظام اطلاع رسانی کشور آسیب می زند.
سخن آخر اینکه، موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام همصدا با دیگر نهادهای دلسوز نظام و همصدا با اکثریت قاطع ملت شریف ایران بر این باور است که امروز مهمترین اولویت کشور، فراهم سازی فضایی آرام، متحد و منسجم و به دور از جنجال و افراط و تفرقه برای کمک به دولت منتخب مردم در ساماندهی امور اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم و تقویت و حمایت از موضع منطقی و خردمندانه نظام و دولت برای احقاق حقوق ملت ایران در مذاکرات بین المللی و در عرصه سیاست خارجی است. در چنین شرایطی هر اقدام و نغمه ای که مسیر افکار عمومی جامعه را از وحدت و انسجام ملی منحرف کند انحراف از خواست عمومی ملت است و برخلاف تذکرات و منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی است. دولت محترم در پیشبرد اهداف مهم خویش نیازمند آرامش و همراهی عموم ملت و تمامی ارگانهای نظام است .
تحقق این امر مستلزم خویشتنداری، صبوری، و حتی در مراحلی مستلزم فداکاری و گذشت از حقوق شخصی و سازمانی خویش برای تحقق اهداف مهمتر است. این رسانه های معترض، سکوت گذشته و آینده موسسه را حمل بر تأیید خلاف گویی های خویش نکنند. برای یکایک اتهام ها و مطالب خلاف واقعی که در این ایام از سوی مغرضان منتشر شد ناگفته های مستند و مدارک فراوانی داریم، اما – ضمن محفوظ بودن حق شکایت موسسه - بازگویی آن را خلاف اقتضای امروز جامعه می دانیم. به خاطر رضای خدای متعال و رعایت حال مردم کریم و بزرگواری که متأسفانه به اندازه کافی درگیر مشکلات فراوان می باشند در مقابل تهمت ها و خلاف گویی ها همچنان سکوت می کنیم و به بانی این موسسه مرحوم حاج احمد آقا تأسی می کنیم که طبق سفارشات موکد امام در برابر سیل تهمت ها و بدخواهی ها سکوت کرد و سکوت، تا برای همیشه لب فرو بست، بدگویان را به خدا واگذار می کنیم.
ان شاء الله اعتماد و اتکایمان فقط و فقط به خدای متعال است و امیدمان به مردم شریف و نسل فهیمی است که در ورای هیاهوی افراطیون، مسائل را خیلی خوب می فهمند.
متن توضیحات حمید انصاری از وقایع اخیر به شرح زیر است:
درج نوشتهای ناروا ، خلاف، سخیف و موهن در صفحه متعلق به خانم نعیمه اشراقی در فضای مجازی – که وی رسما انتساب آن را به خود تکذیب کرده است - قلب همه دوستان امام خمینی و بیش از همه قلب منسوبین امام را به درد آورد. این نوشته صرف نظر از سخافت و خلاف بودن، توهین به امام راحل و ولی نعمتان واقعی انقلاب یعنی خانواده عزیز شهیدان بوده است و به همین دلیل، انتشار آن از سوی هر فرد و یا تشکیلاتی که انجام یافته باشد، فی نفسه اقدامی زشت و محکوم است.
پیش از آنکه به بیان چگونگی این واقعه تلخ و پیامدهای تلخ تر بعدی آن که با فضاسازی های جنجالی چند رسانه پدید آمده است، بپردازم همین جا وظیفه می دانم از نور چشمان عزیزمان فرزندان و بستگان عزیز شهیدان پرآوازه انقلاب و دفاع مقدس و نمایندگان متعهد مجلس شورای اسلامی و اکثریت جراید و رسانه های وزین و متین که احساسات خالصانه خود را نسبت به قداست جایگاه امام راحل ابراز داشته و از حرمت همیشگی و انکار ناپذیر خانواده معظم شهیدان و ایثارگران دفاع کرده اند و همچنین از تذکرات به حقی که این بزرگواران در سخنان متانت آمیز خویش در لزوم مراقبت توأم با دقت و حساسیت فراوان نسبت به آنچه که به امام و شهدا نسبت داده می شود خصوصا آنجا که گوینده این مطالب نسبتی با امام داشته باشد، صمیمانه و با کمال خضوع سپاسگزاری کنم. وجود این حساسیتهای ارزنده، بزرگترین سرمایه دوستان امام، بیت امام و موسسه نشر آثار امام در پا فشاری بر پیمودن راه نورانی امام و شهیدان است. فداکاری های کم نظیر خانواده های معظم شهیدان، ایثارگران انقلاب و دفاع مقدس حقی عظیم را سبب شده است که سلامت جامعه و تضمین استمرار نظام مقدسمان در گرو پاسداشت همیشگی آن است.
کتاب تبیان «ایثار و شهادت در مکتب امام خمینی» که از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام منتشر شده است آکنده از مطالبی است که امام خمینی در توصیف بزرگی حقی که خانواده معظم شهیدان بر گردن ملت ایران برای همیشه تاریخ دارند و در توصیف مراتب ایمان و فداکاری این عزیزان و مقامات معنوی والای آنان در پیشگاه خداوند بیان فرموده است. بر این اساس آزردن دل داغدیده کسانی که پیروزی و استقلال و تمامیت ارضی کشورمان را مرهون فداکاری ایشان و جانفشانی فرزندان و عزیزانشان هستیم، آزردن قلب امام و شهیدان و گناهی است نابخشودنی که هم اثر وضعی دنیوی دارد و هم عقوبت سهمگین اخروی. این واقعه تلخ و پیامدهای آن هشداری است به همه کسانی که از منظر انتساب به امام به اظهار نظر می پردازند.
اما قضیه منحصر به همین موضوع نیست. نحوه انتشار این خبر و سلسله مطالبی که در ادامه آن از پنجشنبه گذشته (4 روز اخیر) در مجموعه ای از چند سایت، خبرگزاری و روزنامه وابسته به یک جریان خاص سیاسی منتشر شد، صورت مسأله را عوض کرد و این اهانت فیس بوکی بهانه ای شد برای طراحی سناریویی دیگر.
پخش خبر انتشار این مطلب سخیف و موهن - که انتشار آن هیچ نسبتی با موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نداشته است - سوژه ای شد برای جریانی افراطی تا هجمه ای همه جانبه و گسترده را علیه این موسسه سازمان دهی کنند و از این ناحیه افکار عمومی را نسبت به نهادی که با نظر و حکم خاص حضرت امام تأسیس شده است، بدبین نمایند.
برخلاف آنچه که در چند رسانه خاص القا شده است بیت شریف حضرت امام و یادگار امام و موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نه تنها نسبت به این واقعه «بی تفاوت» نبوده است بلکه به محض اطلاع، با حساسیت فراوان موضوع را تعقیب کرده و با آن برخورد نموده است. نخستین اقدام لازم، ملاحظه و بررسی اصل موضوع، صحت و سقم آن و نحوه انتشار آن و تماس با فردی بود که این مطلب به نام وی منتشر شده است. با تأکید بر اینکه این فرد هیچگونه عضویت و اشتغال و ارتباطی با موسسه ندارد. در پیگیریها و تماسهای اعضای بیت حضرت امام و تولیت موسسه ضمن اعتراض شدید به این رخداد، از اصل موضوع و چگونگی انتشار آن استعلام شد. مشخص گردید که نامبرده قاطعانه انتساب آن را به خود تکذیب کرده و انتشار آن را ناشی از دستکاری و هک صفحه شخصی خود در فیس بوک می داند. وی اعلام کرد که در صدد تنظیم تکذیبیه و انتشار آن می باشد و بر تسریع در انتشار آن تأکید شد. یاد آور می شوم این مطلب موهن ابتدا در محدوده فیس بوک که افرادی محدود و عمدتا جوانان در آن عضویت دارند در صفحه متعلق به نامبرده درج شده است.
فرزند بزرگوار شهید همت در صفحه اختصاصی خود در همان فضای محدود فیس بوک به انتشار این مطلب اعتراض می کند و غیرتمندانه و تحسین برانگیز از حرمت امام و ایثارگران دفاع می کند. تا اینجا موضوع در سطح مشترکان محدود صفحات فیس بوک مطرح است اما خبرگزاری فارس در ساعت 23 چهارشنبه (24 / 7 / 1392 روز عید قربان که تعطیل رسمی بوده است) با انتشار بخشهایی از این اعتراضیه، موضوع را در سطح عمومی و رسانههای رسمی در گستره وسیع فضای مجازی اینترنتی منعکس میکند. به فاصلهای کمتر از سه ساعت از انتشار درج این مطلب، تکذیبیه مذکور همراه با اعتذار و تأکید بر عظمت جایگاه شهیدان و ایثارگران عزیز در ساعت یک و بیست و پنج دقیقه بامداد پنجشنبه در پایگاه اطلاع رسانی جماران منتشر شد.
خبرگزاری فارس علی رغم اینکه در اینگونه موارد مطالب مرتبط را بلافاصله و حتی به صورت لحظهای پوشش میدهد تا ساعت 10:30 صبح از انتشار تکذیبیه خودداری میکند. چند ساعت بعد، این خبرگزاری مطالب بیپایه یک فرد پناه برده به بیگانگان را در رد تکذیبیه مذکور با آب و تاب همراه با تصویر قسمتی از نوشته موهن را منتشر کرد. بدین ترتیب صرف نظر از اینکه با چه انگیزهای یک خبرگزاری رسمی اظهارات این فرد ضد نظام را منتشر می کند و نحوه انتشار به گونه ای است که تلویحا محتوای آن را تأیید می کند! عملاً این اقدام خبرگزاری باعث شد تا موضوعی سخیف منتشر شده در یک صفحه بی اعتبار فیس بوکی، به عنوان سوژهای جذاب در فضای مجازی برای سایتهای دشمنان امام و انقلاب و بیگانگان دامن زده شود که پیامدهای آن را در برنامه سازی های بی بی سی و سایت های ضد ایرانی در چند روز گذشته شاهد بودیم. این اقدام خبرگزاری فارس – که ان شاء الله با منظوری خاص و هدفمند نبوده است – و همچنین سلسله خبرها و گفتگوها و مطالبی که از بعد از ظهر روز پنجشنبه و در ایام تعطیل موسسه تا به امروز توسط این خبرگزاری و چند سایت و خبرگزاری و یکی دو روزنامه همسوی با آن به صورتی کم سابقه و پیاپی تولید و و انتشار یافته است باعث شده تا سمت و سوی مطالب به حمله علیه موسسه نشر آثار امام تبدیل شود؛ موسسه ای که نه تنها هیچ ارتباطی با نشر این مطلب نداشته بلکه به محض اطلاع به طور جدی با آن برخورد کرده است.
سند گویای ما بر این واقعیت عناوین تیترهایی است که این خبرگزاری و یکی دو روزنامه و سایت همسوی آن در چند روز گذشته انتشار داده اند که در اغلب آنها به جای محکومیت توهین به امام به محکومیت موسسه پرداخته اند. وجدان پاک خوانندگان منصف این نوشته و همه کسانی که در پی کشف حقیقت و در معرض اظهار نظر نسبت به این موضوع قرار دارند را به داوری می طلبم. ملاحظه مطالبی که در ذیل این تیترها در چند رسانه مذکور منتشر شده است این حقیقت را برملا می کند که چگونه از این موضوع بی ارتباط با موسسه، با اغراض خاص سیاسی سناریویی ساخته و پرداخته می شود که طی آن اصل موضوع فراموش می شود و فرصتی برای عقده گشایی علیه یادگار امام و کسانی فراهم می گردد که بر اساس حکم حضرت امام و بر مبنای وصیتنامه متولی منصوب امام، در این موسسه امانتدارانه بدون چشمداشت و هیاهو خدمت می کنند و فراتر از آن در این مقالات و سرمقاله ها و گفتگوها علنا از عدم نیاز به ادامه فعالیت موسسه امام خمینی و از برچیدن آن و خلع ید یادگار امام و بیت امام و یا از واگذاری آن به مراجع ذی صلاح! سخن می گویند. همین جریان چند سال پیش از این نیز در چند نوبت با فضاسازیهای مشابه، نیت سیاسی خویش را مطرح کردند، اما نتیجه ای نگرفتند.
نکته جالب اینکه همین جریان و روزنامه ای که امروز از سکوت و موضع نگرفتن موسسه در قبال خاطرات و مطالبی که نسبت به امام منتشر می شود با هیاهوی فراوان به ناحق داد سخن داده و بدان معترض است، در اعتراضات و ادعاهای قبلی شان در موضعی کاملا وارونه به موسسه از این بابت تاخته اند که به چه حقی خود را متولی اظهار نظر در باره خاطرات و مطالب مربوط به امام و زندگی امام و سخنان شخصیتها در باره امام می داند! و نوشتند که مراکز انتشاراتی و افراد ذیصلاح دیگر در انتشار اینگونه مطالب آزادند! و بارها نوشتند که موسسه نقش سخنگویی و اعلام موضع ندارد و با صراحت از لزوم شکستن انحصار در مرجعیت نظارتی اسناد و آثار امام سخن گفتند و حتی نوشتند نهضتی برای انتشار افکار و اسناد امام بدون نیاز به نظرخواهی و مجوز موسسه نشر آثار امام برپا می کنند. و موسسات مختلف را برای مشارکت در این نهضت فراخواندند! مدارک این برخورد متضاد را می توان با مراجعه به آرشیو مطالب همین سایتها و سرمقاله های همین روزنامه ها دید (و در آرشیو اسناد موسسه نیز موجود است) مقایسه این ادعاها و اعتراضهای متضاد، حقیقتا به تنهایی معیاری است برای سنجش میزان صداقت کسانی که زیر نام دفاع از امام و ارزشها به مخالفت با راه و رسم ترسیم شده توسط شخص حضرت امام در باب مرجع نظارت بر انتشار آثار ایشان، پرداخته اند.
به راستی چگونه می توان ادعای ابراز ناراحتی از این توهین را از کسانی پذیرفت که به همین بهانه سرمقاله ای را با تیتر «خط امام، ژنتیک امام» منتشر می کنند و در بخش نتیجه گیری آن می نویسند «انتساب خانوادگی و انتساب فکری با امام باید با مرزبندی جدیدی سامان یابد....باید ژنتیک امام از خط امام جدا شود. تشکیلات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام باید به یک مرجع بالادستی و فرادولتی و حتی فرا نظارتی منتقل شود. این مجموعه میتواند «مجلس خبرگان رهبری» باشد... معنی ندارد این مهم به پیوندهای ژنتیکی حصر شود، چرا که صلاحیت فکری و اعتقادی افراد در گذر زمان میتواند متحول شود و این تحول تأثیر خود را به تفسیر اندیشه امام بگذارد». آیا این تحلیل و نتیجه و مفهوم این جملات جز این است که گفته شود تصمیم و حکم امام خمینی مبنی بر واگذاری مسئولیت موسسه به فرزندش بی معنا و اشتباه بوده است؟ و همچنین تصمیم وصی خاص و منصوب حضرت امام که طبق وصیتنامه اش حجت الاسلام و المسلمین حاج حسن آقا را به عنوان وصی خود در امر اداره و تولیت موسسه تعیین کرده است، بی معنا و اشتباه بوده است؟ آیا گردانندگان این روزنامه – که وابسته به یک ارگان مهم و ارزشمند می باشد - مدعی اند درک امام خمینی و یادگار ایشان از مصلحت نحوه حفظ آثار خویش برای آیندگان و جلوگیری از تحریف آن کمتر از تشخیص نویسنده این سرمقاله است؟ آیا مفهوم این عبارت متضمن وهن امام نیست؟ آیا به راه انداختن موجی بی دلیل علیه موسسه و یادگار و بیت امام به بهانه انتشار مطلبی موهن فیس بوکی، مقابله با تصمیم امام و وهنی بزرگتر از آن وهن سخیف -که البته اقدامی محکوم و قابل رسیدگی می باشد- نیست؟ آیا توسعه همان توهین از صفحه فیس بوک به رسانه های عمومی و نقل و ترجیح اظهارات یک ضد انقلاب فراری بر تکذیبیه رسمی که زمینه جلب توجه میلیون ها کاربر فضای مجازی را فراهم ساخت، همچون اصل ماجرا قابل تقبیح نیست؟ آیا این حق را به موسسه و خوانندگان منصف مطالبی که منتشر کرده اید نمی دهید که نسبت به اساس این ماجرا و سناریویی که بعد از آن به صورت هماهنگ اجرا شد به دیده تردید بنگرند؟
در پاسخ به موج حساب شده و گسترده چند روز اخیر علیه موسسه فقط به ذکر همان جمله ای اکتفا می کنم که چند سال قبل خطاب به همین جریانهای افراطی گفته شد که: به لطف خدای متعال و هدایت های امام و خلف شایسته امام و تعهد مسئولین و خبرگان و نمایندگان ملت، جمهوری اسلامی در چنان وضعیتی است که نه امروز و نه هیچگاه دیگر، شاهد روزی نخواهد بود که مسئولینش خط بطلان بر تصمیمات و احکام بنیان گذار آن بکشند. چنین آرزویی هرگز تحقق نخواهد یافت. خدمتگزاران امین موسسه نشر آثار امام، علی رغم همه تهمتها و خلاف نویسی ها و جنجالهای رسانه ای بر همان عهد و پیمان همیشگی خویش پایبندند و وظایف خود را در همان مسیر تعیین شده قانونی و شرعی ایفا می کنند و در مورد واقعه تلخ درج مطلب اهانت آمیز اخیر نیز همانگونه که عرض کردم موسسه کوتاهی نکرده است و به محض اطلاع به وظیفه خویش عمل کرده است و تا حصول نتیجه آن را بدون ملاحظه نسبتها پیگیری خواهد کرد.
مؤسسه یک حزب و تشکل سیاسی نیست که طبق مقتضای سیاست و خواسته جریانهای سیاسی با افراطیون همصدا شود و هر روز علیه این و آن بیانیه بدهد. همچنین مؤسسه یک نهاد قضایی که وظیفه اش محاکمه و صدور حکم و اجرای آن باشد نیست. حدود اختیارات و وظایف موسسه و اصول حاکم بر آن را بارها و اخیرا نیز بیان کرده ایم و تکرار نمی کنم. اگر ادعای اهانتی مطرح شد متناسب با حد و حجم آن باید به دقت چگونگی وقوع آن را بررسی کند و از نهادهای ذیربط بخواهد تا عامل یا عاملین درج آن را شناسایی کنند و نتیجه را به نهادهای امنیتی و قضایی ذی ربط منعکس کند. مطمئنا نهادهای مذکور مسأله اخیر و تبعات و بازتاب های آن را زیر نظر داشته و طبعا به وظایف خویش عمل خواهند کرد. اما همزمان با آن، جا دارد که مسئولین نظام و هیئت عالی نظارت بر مطبوعات و دایره نظارت بر فعالیت خبرگزاریها و رسانه های دیجیتالی یکبار برای همیشه تکلیف استفاده جریانهای افراطی از چند سایت و خبرگزاری و روزنامه ای که با هزینه بیت المال اداره می شوند را مشخص کنند که بدون هیچگونه پایبندی به قوانین کشور و بدون رعایت اصول اخلاقی، خود را مجاز می شمارند تا به هر بهانه ای و هر از چند روزی یکبار علیه نهادهای رسمی و تخریب و تضعیف آن و علیه خدمتگزاران ملت جنجال آفرینی کنند و در انبوه مطالبی که منتشر می کنند انواع عناوین مجرمانه همچون نشر اکاذیب و افترا و توهین را مرتکب شوند، این رفتار خلاف اخلاق و قانون از سوی عده ای معدود، به اعتماد مردم به رسانه ها و قشر عظیم خدمتگزاران صادق در عرصه مطبوعات و نظام اطلاع رسانی کشور آسیب می زند.
سخن آخر اینکه، موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام همصدا با دیگر نهادهای دلسوز نظام و همصدا با اکثریت قاطع ملت شریف ایران بر این باور است که امروز مهمترین اولویت کشور، فراهم سازی فضایی آرام، متحد و منسجم و به دور از جنجال و افراط و تفرقه برای کمک به دولت منتخب مردم در ساماندهی امور اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم و تقویت و حمایت از موضع منطقی و خردمندانه نظام و دولت برای احقاق حقوق ملت ایران در مذاکرات بین المللی و در عرصه سیاست خارجی است. در چنین شرایطی هر اقدام و نغمه ای که مسیر افکار عمومی جامعه را از وحدت و انسجام ملی منحرف کند انحراف از خواست عمومی ملت است و برخلاف تذکرات و منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی است. دولت محترم در پیشبرد اهداف مهم خویش نیازمند آرامش و همراهی عموم ملت و تمامی ارگانهای نظام است .
تحقق این امر مستلزم خویشتنداری، صبوری، و حتی در مراحلی مستلزم فداکاری و گذشت از حقوق شخصی و سازمانی خویش برای تحقق اهداف مهمتر است. این رسانه های معترض، سکوت گذشته و آینده موسسه را حمل بر تأیید خلاف گویی های خویش نکنند. برای یکایک اتهام ها و مطالب خلاف واقعی که در این ایام از سوی مغرضان منتشر شد ناگفته های مستند و مدارک فراوانی داریم، اما – ضمن محفوظ بودن حق شکایت موسسه - بازگویی آن را خلاف اقتضای امروز جامعه می دانیم. به خاطر رضای خدای متعال و رعایت حال مردم کریم و بزرگواری که متأسفانه به اندازه کافی درگیر مشکلات فراوان می باشند در مقابل تهمت ها و خلاف گویی ها همچنان سکوت می کنیم و به بانی این موسسه مرحوم حاج احمد آقا تأسی می کنیم که طبق سفارشات موکد امام در برابر سیل تهمت ها و بدخواهی ها سکوت کرد و سکوت، تا برای همیشه لب فرو بست، بدگویان را به خدا واگذار می کنیم.
ان شاء الله اعتماد و اتکایمان فقط و فقط به خدای متعال است و امیدمان به مردم شریف و نسل فهیمی است که در ورای هیاهوی افراطیون، مسائل را خیلی خوب می فهمند.