به گزارش شهدای ایران؛ «آیتالله مکارم شیرازی»، از مراجع عظام تقلید، به تازگی در جلسه درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، طی سخنانی با اشاره به گرانیهای پیش آمده در مایحتاج مردم گفته است: دولت باید دست از گرانیها بردارد.
او همچنین با بیان اینکه رئیس قوه قضائیه باید آستین را بالا زده و با قاچاق و سوءاستفادههای ارزی برخورد کند، تأکید میکند:
«با شجاعتی که از آقای رئیسی سراغ داریم باید با شدت و سرعت با این عوامل برخورد کند و مردم باید نتیجه این محاکمهها را ببینند و آنها هم حساب ببرند.» [۱]
در همین حال، آیتالله نوریهمدانی، دیگر مرجع تقلید نیز در یکی از دیدارهای خود گفته است:
«مردم بدانند حوزه علمیه و مراجع بیش از همه نسبت به وضع اقتصادی آنها نگران هستند و به مسئولان تذکر میدهند.»
او میافزاید: حق مردم ما این نیست که با بیمدیریتی آقایان در رنج باشند اما عدهای با بیمدیریتی میخواهند مردم را نسبت به نظام و روحانیت و انقلاب بدبین کنند. [۲]
*تقصیر آشکار دولت در بروز برخی گرانیها در مایحتاج مردم؛ مقولهای نیست که با ژستهای سیاسی و یا مقصّرتراشی مقامات ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان رفع شود.
متأسفانه مشاهده میشود که این مقامات علیرغم وضوح آشکار ضعفی که در «نظارت بر قیمتها» دارند اما همچنان اصرار میکنند که دولت نباید در نظام قیمتگذاری دخالت کند، باید لکّه ننگ فساد را از دامن نظام پاک کرد و همهچیز تقصیر «دولت پنهان» است!
رها کردن بازار از سوی دولت و فیالمثل رفتارهایی مثل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از واردات گوشت و یا ایجاد زمینه فساد با ارائه بیضابطه و بدون نظارت ارز ارزانقیمت به اشخاص حقیقی و حقوقی؛ این گمان را ایجاد کرده که برخی از رفتارها عمدیست...
پیش از این، حجتالاسلام سیدجواد حسینیکیا از نمایندگان مجلس طی صحبتهایی در محل پارلمان تصریح کرد: بی تدبیری دولت در مهار گرانی شائبه همراهی دولت با مافیای قدرت و ثروت را تقویت میکند .[۳]
برخی تحلیلگران معتقدند این رفتارها؛ عمداً باشد یا سهواً اما فیالجمله نقش هیزم را در بروز «فتنه اقتصادی» که ساخته و پرداخته اردوگاه اصلاحات است، ایفا خواهد کرد.
از اظهار عجز تا ابراز گلایه؛
چرا برخی مسئولین از موفق بودن ترامپ سخن می گویند؟/ ماجرا چیست؟
14 ارديبهشت 1398 ساعت 13:40
در نگاه خوش بینانه مسئولان اصلی دولت موسوم به تدبیر اصول کشورداری از جمله حفظ استقلال را آنطور که باید جدی نگرفته اند.
گروه سیاسی جهان نیوز، حسین خان بابازاده: ابتدا این چند جمله را بخوانید؛ «روحانی: هرچه لعنت دارید بر کسی لعنت کنید که این شرایط را برای کشور بهوجود آورد؛ آمریکا، صهیونیسم و ارتجاع منطقه این شرایط را برای کشور بهوجود آوردند»، «جهانگیری: فشارهای سنگین ناشی از تحریم های گسترده آمریکاست که زندگی مردم را از هر جهت با مضیقه مواجه کرده است»، «نوبخت: در خصوص فشار اقتصادی باید بگوییم دولت در این خصوص قصوری نداشته و جهان با یک پدیده نادر به نام ترامپ مواجه شده است»، «علوی، وزیر اطلاعات: بیش از ۵ سال از عمر دولت کنونی میگذرد دلار در پایینترین نرخ قرار داشت و قیمت گوشت هم ۳۰ هزار تومان بود ولی با روی کار آمدن ترامپ رئیس جمهور آمریکا و فشار اقتصادی بر نظام، مشکلات اقتصادی کشور نمود پیدا کرد».
چند جمله فوق توسط اصلی ترین نفرات دولت یعنی رئیس جمهور، معاون اول، رئیس دستگاه برنامه ریزی دولت و مسئول بزرگترین نهاد امنیتی و اطلاعاتی کشور بیان شده است. محور تمامی این جملات که به عنوان مشتی از خروار دهها جمله این چنین که طی ماه های گذشته از تریبونهای در اختیار دولتمردان و برخی نمایندگان مجلس شنیده می شود، تنها یک چیز است و آن این است که «دشمن مقصر است»!
در اولین برداشت از این جنس سخنان مسئولان ارشد دولت، ظن خیانت به ذهن خطور می کند چرا که اظهار گلایه از ضربه بدخواهان این کشور و ارسال پیام صریح به دشمن که ضربه مدنظرتان دقیقا بر هدف اصابت کرده و مشکلات به وجود آمده ناشی از ضربات شما بوده است، مفهومی جز خیانت را در ذهن باقی نمی گذارد اما در اینجا بحث خیانت و مباحث خائنانه مطرح نیست. دولتمردان یازدهم و دوازدهم چون که حاضر نیستند محصول شش سال مدیریت خود بر کشور را بپذیرند و جسارت عذرخواهی از ساحت ملت ایران را هم ندارند، ناچارا رو به اظهار گلایه از دشمن می آورند و سرخوش از جدا کردن خود به عنوان بانی از مصائب به وجود آمده، ناخواسته به دشمن پیام مستقیم برای افزایش فشارهای اقتصادی میدهند چرا که طبق اعتراف نفرات اصلی دولت آن فشارهای بی رحمانه کاملا اثر کرده و داد مسئولان در آمده است.
به جرات می توان گفت خود دولتمردان بیشتر از مردم بر این موضوع واقف هستند که بیشتر اوضاع نابسامان اقتصادی امروز ثمره مدیریت شش سال گذشته آنهاست. چرا که آنها بهتر می دانند برای رسیدن به برجام از چه خط قرمزهایی عبور کردند، چه منافعی از کشور را از بین بردند، چه تضمین هایی نگرفتند و با یک انفعال چندساله در تصمیم گیری، اقتصاد کشور را به برجام پرنقص گره زدند که علی رغم اجرای تعهدات داوطلبانه ایران- که در چرایی آن ابهامات جدی است- طرف غربی تعهداتش را زیر پا گذاشت و از اجرای ان سر باز زد و اندکی بعد هم طرف اصلی مذاکرات یعنی کدخدا، از این توافق بدون پرداخت هزینه خارج شد.
گریز مجدد به پارگراف اول نشان می دهد که سخنانی از این دست در سال های مذاکرات برجام هم به کرات مطرح شد. سخنان عجیبی مانند عبارت معروف «خزانه خالی» و یا «توان آمریکا برای نابودی تمام تاسیسات ایران» و یا «برجام نباشد فروش نفت ایران به صفر می رسد» هم نمونه هایی از موضوع خاص افراد برجسته دولت در آن سال هاست که در همان موقع این سخنان مانند دیگر رفتارهای عجیب دولت مورد انتقاد بسیاری از دلسوزان قرار گرفت که آقای رئیسجمهور با توهینهای منحصر به فرد پاسخ منتقدان را میداد.
آن اظهار عجز مقابل دشمن از یک طرف و این ابراز گلایه در مقابل همان دشمن هر دو موید یک چیز است که در نگاه خوش بینانه مسئولان اصلی دولت موسوم به تدبیر اصول کشورداری از جمله حفظ استقلال را آنطور که باید جدی نگرفته اند و در پس این جدی نگرفتن، متوجه اعمال و رفتار خود هم نیستند که جدای از ضربه به منافع ملی و لکه دار کردن عزت ایران در سطح بینالمللی، غرور مردم را نیز جریحهدار میکنند. اما در نگاه بدبینانه خوب است مسئولان امر نیم نگاهی به پروژه نفوذ هم داشته باشند تا شاید در میان این خروار ادعای ارتباط مشکلات کشور به تصمیمات کاخ سفید و کنگره، برخی از مدیران آلوده برای اجرای سناریوهای آتی علیه جمهوری اسلامی را هم بیابند.