به گزارش شهدای ایران؛  شهید محمدمهدی پیرمرادیان متولد 8 آذر 1345 در شهر سمیرم و فرزند پنجم خانواده است پدرش کشاورز و مادرش خانه‌دار بود در رشته علوم تجربی دیپلم گرفت و در کنکور سراسری در رشته تربیت معلم قبول شد؛ اما علاقه شدیدی به پزشکی داشت برای همین دوباره شرکت کرد تا در رشته پزشکی قبول شود.

محمدمهدی تعطیلات تابستان را در جبهه می‌گذراند تا اینکه دیپلم گرفت و پاییز سال 65، هنوز 20 سالش کامل نشده بود که راهی جبهه شد... هم‌زمان با مرخصی آمدن محمدمهدی برادرش عباس از ناحیه پا مجروح شده بود خواهر که تاب دیدن جانبازی برادر را نداشت از محمدمهدی هم خواست که به جبهه نرود اما اصرار فایده‌ای نداشت و با حالت دلخوری و قهر با برادر ساکش را بست مقداری نخودچی کشمش و گردو هم برایش گذاشت و از پشت پنجره بدرقه‌اش کرد.

عملیات کربلای 4 با رمز محمد رسول الله در محور ابولخصیب به صورت گسترده در تاریخ 5 دی ماه 1365 به فرماندهی سپاه به منظور آماده‌سازی مقدمات فتح بصره توسط نیروهای ایرانی انجام شد.

گفت می‌خواهم بروم ساکم را بیاورم

خواهر شهید می‌گوید: محمدمهدی در این عملیات از ناحیه گردن مجروح شد و چند روزی به مرخصی آمد. با آمدن محمدمهدی صلح و آشتی هم برقرار شد اما طولی نکشید که دوباره عزم سفر کرد. گفتم عملیات که تمام شده است برای چه می‌خواهی به جبهه بروی؟ اما این بار ساکش را بهانه کرد و گفت: می‌خواهم بروم ساکم را بیاورم کتاب و وسایلم در جبهه جامانده است و این آخرین دیدار من و محمدمهدی بود انگار آمده بود تا دلم را راضی کند می‌دانستم که عملیاتی در پیش است و به هوای عملیات می‌رود.

عملیات کربلای 5 عملیات تهاجمی از جانب نیروهای نظامی ایران علیه نیروهای نظامی عراق در جریان جنگ ایران و عراق بود این عملیات ششمین عملیات نیروهای مسلح ایران برای فتح بصره محسوب می‌شود نیروهای ایران عملیات را با رمز یا زهرا در محور شلمچه کانال ماهی به صورت گسترده در تاریخ 19 دی 1365 با فرماندهی سپاه آغاز کردند.

عملیات کربلای 5 با 15 روز فاصله در پی عملیات کربلای 4 انجام شد در این عملیات توانستند حدود 150 کیلومتر از منطقه اشغالی شلمچه را آزاد کنند از این عملیات به عنوان عملیات محاصره بصره نیز نام می‌برند.

مقام معظم رهبری در این باره اظهار داشتند «اگر این شهیدانی که شلمچه یادگار آن‌ها و این بیابان‌های خونین حامل نشانه‌های آن‌هاست نبودند امروز در این کشور از استقلال ملی از شرف ملت از اسلام و از هیچ چیز ایرانی نشانی برجسته‌ای نبود. این‌ها که در مقابل دشمن جهانی که بدون کمترین ملاحظه‌ای به مرزهای جغرافیایی و مرزهای ملی و مرزهای اعتقادی حمله کرده بود ایستادند».

خواهر شهید روایت می‌کند: شب 18 دی ماه خوابش را دیدم که الهام شهادتش بود و دو روز بعد خبر شهادتش را از اقوام نزدیک شنیدم. رابطه من و برادرم فراتر از رابطه خواهر برادری بود صمیمیت و رفاقت بین من و برادرم باعث وابستگی من به ایشان بود.

بعد از شهادتش هم ساک را تحویل من دادند اما تاب و توان باز کردن ساک را نداشتم ساکی که به بهانه آوردنش رفته بود حالا رسیده بود اما دستانم قدرت باز کردن ساک بدون مسافر را نداشت به ناچار آن را در گوشه زیر زمین در صندوقچه‌ای به رسم امانت نگهداری کردم تا اینکه به اصرار فرزندانم بعد از 32 سال ساک را باز کردم کتاب و دفتر، لباس، مدارک، گردو نخود چی کشمش‌هایی که سالم مانده بود و کارتی که آغشته به خون بود.

قابل ذکر است برادر شهید محمد مهدی پیرمرادیان از جانبازان هشت سال دفاع مقدس  و از فرماندهان و افراد گردان «قاطر ریزه» بود که با شجاعت و ایثار خود حتی بعد از جانبازی و مجروحیت نیز در جبهه و منطقه کردستان به عنوان فرمانده عملیات ایفای نقش کرد.

محمدمهدی اگر چه در دانشگاه ایثار و شهادت قبول شد اما با توجه به علاقه شدید وی به رشته پزشکی بعد از شهادت ایشان خانواده زمینی جهت ساخت درمانگاه اهداء نمودند که هم اکنون درمانگاه شهید محمدمهدی پیرمرادیان زیر نظر سپاه با ارائه خدمات ارزنده‌ای به مردم شهرستان سمیرم خدمت‌رسانی می‌کند.

اسکندر پیرمرادیان از دوستان شهید می‌گوید: محمدمهدی همیشه در سلام کردن پیش‌دستی می‌کرد و هرگز موفق نشدیم یک بار زودتر از وی به ایشان سلام کنیم.

محمدمهدی پیرمرادیان در تاریخ 22 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه به شهادت رسید، شهرستان سمیرم با تقدیم 400 شهید به انقلاب اسلامی در 160 کیلومتری جنوب استان اصفهان واقع است.