گفته شد که جنگ یمن، جنگ نیابتی میان ایران و عربستان سعودی است که این یک دروغ بزرگ است و از سوی عناصر ضد ایرانی و ضد جمهوری اسلامی و همچنین ائتلاف متجاوز سعودی و آمریکا مطرح میشد.
به گزارش شهدای ایران؛ سخنگوی وزارت خارجه کشورمان گفت: گفته شد که جنگ یمن، جنگ نیابتی میان ایران و عربستان سعودی است که این یک دروغ بزرگ است و از سوی عناصر ضد ایرانی و ضد جمهوری اسلامی و همچنین ائتلاف متجاوز سعودی و آمریکا مطرح میشد.
بهرام قاسمی ، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در پاسخ به این سوال که شما چه نمره‌ای به انصارالله در مذاکرات صلح می‌دهید گفت: باید نمره خوبی به مردم یمن و مقاومت و ایستادگی‌شان در برابر تجاوزی که علیه آنها شده است، داد. جنبش انصارالله قطعا نمره بالایی خواهد داشت؛ هدایت این جنبش و مقاومت تا حصول نتایجی که منجر به نشست استکهلم شد . این گروه توانست خود را تا حد بسیار بالایی به عنوان طرف اصلی در مذاکرات استکهلم مطرح کند و این موفقیت بزرگی برای این جنبش و مردم بزرگ یمن است.
وی در پاسخ به این سوال که ایران و انصارالله همیشه تاکید داشتند راه حل یمن سیاسی است اما ائتلاف سعودی اصرار داشت که راه حل نظامی است، به نظر شما دلیل اصرار آنها به راه حل نظامی چه بود و چگونه در برابر راه حل سیاسی زانو زدند، گفت: تصور من این است که نیروی های ائتلاف به رهبری عربستان دچار یک توهم واهی و بی جا بودند و فکر می کردند در مدت کوتاهی میتوانند آمال خود را در قالب حمله به یمن پیش ببرند و یک خطای بزرگ استراتژیک را در ذهن خود داشتند و از این رو عملیات خود را آغاز کردند و تصور درستی از واقعیت اشغالگری ، تجاوز و تاریخ مردم یمن نداشتند و رفتار آنها نشان میداد که آگاهی لازم از تاریخ معاصر و گذشته را ندارند و به راحتی این تجاوز را آغاز کردند و از همان ابتدا هم کسانی که آگاهی لازم و شناخت بهتری از منطقه داشتند و سرنوشت اشغالگری و تجاوز در جهان را می دانستند تصورشان بر این بود که این اشغال و تجاوز راه به جایی نخواهد برد و نهایتا یک ملت با تمام توان در سخت‌ترین شرایط از منافع خود و حیثیت و تاریخش دفاع خواهد کرد و همه رنج‌ها را تحمل خواهد کرد اما ذلت را نخواهد پذیرفت.
لذا بر همین اساس برای ما روشن بود که راه حل نظامی در یمن به جایی نخواهد رسید و هرچقدر هم که زمان بگذرد عربستان و امارات و دیگر نیروهای کمک کننده از طریق ارسال سلاح و ایجاد زرادخانه‌های بزرگ نهایتا با شکست روبرو خواهند شد و امروز شاهد هستیم که نهایتا به مرحله ای رسیدیم که طرفین باید پای میز مذاکره و از طریق راه حل‌های سیاسی برای آینده فکر کنند.
قاسمی در گفتوگوی تفصیلی با شبکه العالم در پاسخ به این سوال که عربستان و امارات در طول مذاکرات سعی داشتند که به الحدیده حمله کنند ، این رفتار را در جریان برگزاری مذاکرات چطور بررسی می کنید گفت: مدت ها بود که که عربستان در برابر اراده و ایستادگی ملت یمن احساس عجز و یاس داشت و با بمباران مراکز غیر نظامی از جمله مدارس و بیمارستان ها کینه و عصبانیت خود را نشان میداد چراکه هر آنچه که فکر میکرد اتفاق نیفتاد و مقاومت کماکان ادامه داشت و نیروهای مقاومت و مردم یمن و انصارالله روزبه روز با اقتدار بیشتری در مقابل متجاوزینی که از انواع سلاح های پیشرفته برخوردار بودند و حمایتهای برخی کشورهای منطقه و فرامنطقهای را هم داشتند ، ایستادند.
لذا ائتلاف سعودی در یک عصبیت به سمت اقدامات جنون آمیز نظامی حرکت میکرد و از سوی دیگر به نظر میرسید عمق این فاجعه بشری جامعه جهانی و بخشی از وجدان های بیدار را به حرکت وا داشته و نهضت جدیدی در برابر این تجاوز در حال شکلگیری است از این رو عربستان گام به گام و روز به روز با مخاطرات مصائب و مشکلات بیشتری در خصوص یمن مواجه شده لذا باید کم کم هم خودش و هم حامیانش به این فکر می افتادند که این معضل را به شکلی حل کنند در صورتی که مقاومت هم در طول زمان ضعیف‌تر نشده بود و به سمت قدرت و جایگاه بیشتری چه در حوزه مقاومت نظامی و چه در حوزه یارگیری در سطح جهان و رساندن پیام مظلومیت مردم یمن در حد گسترده تری پیش رفته بود.
سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در پاسخ به این سوال که آمریکا در دوره اخیر به عربستان یک ماه فرصت داد که این گفت‌وگوها انجام شود به نظر شما چرا ایالات متحده به صورت علنی در این مسئله دخالت کرد و این مسئله چه تاثیری در نتایج این مذاکرات داشت؟ گفت: وضعیت یمن و این فاجعه بشری که در آنجا اتفاق افتاد روز به روز شرایط را در یمن وخیم تر می کرد و این صدای مظلومیت مردم در جهانی که ارتباطات در آن از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است و به خصوص در وضعیت سرعت تبادل اطلاعات، نهایتا جامعه جهانی را متوجه یک بحران جدی کرد بحرانی که شاید بتوان آن را یکی از بحران ها و فاجعه های قرن حاضر تصویر کرد.
وی افزود: این وضعیت شرایطی را نه تنها برای عربستان بلکه حتی برای حامیان آن به وجود آورد که احساس کردند اکنون زمان زمانی نیست که بتوانند این وضعیت را ادامه بدهند لذا باید حتی به ظاهرهم که شده یک پوشش و نقاب جدیدی در چهره خودشان می داشتند و یک تصویر جدیدی را ارایه می کردند که نشان دهد آنها هم مخالف این وضعیت هستند. ادامه این وضعیت می توانست حیثیت نداشته حاکمان ایالات متحده را بر باد دهد و رسوایی بیشتری را برای کاخ سفید به همراه داشته باشد.
بهرام قاسمی در ادامه در پاسخ به این سوال که گفتوگوهای صلح یمن با جنبش انصارالله در سوئد درواقع به رسمیت شناختن آن از سوی جامعه جهانی بود در حالی که تا پیش از این عربستان سعودی و امارات رغبتی برای گفت وگو با آنها نداشتند، ارزیابی شما در این باره چیست گفت: این هنر انصارالله بود که توانست با مقاومت خود و مردم یمن، جایگاه خودش را بر متجاوزان تحمیل کند. رسیدن به این جایگاه نشان از قدرت ایستادگی مردم یمن در برابر تجاوز است و این یک بحث ریشه دار است و آن این که مللی که در مقابل تجاوز و اشغالگری اراده مقاومت دارند، می توانند نهایتا به پیروزی و برتری برسند و جایگاه خود را ارتقا بدهند. انصارالله و جنبش مردم یمن نمونه بارز این مقوله است ما در تاریخ معاصر در سایر کشورها میتوانیم ببینیم که نهضت‌هایی که بر مواضع خودشان می‌ایستند و سختی‌ها را تحمل میکنند نهایتا علیرغم همه نامرادی‌ها و تبعیضی که ممکن است در سطح جهان و عرصه بین المللی وجود داشته باشد، خواهند توانست به حق و حقوق‌شان نزدیک شوند. انصارالله توانست با مقاومت جانانه ای که در مقابل عربستان و امارات و نیروهای اشغالگر داشت خودش را به عنوان یک طرف برابر در مذاکرات صلح استکهلم (پایتخت سوئد) در عرصه جهانی عرضه کند و نمایندگی مردم یمن را به خوبی در این مذاکرات برعهده بگیرد.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران در پاسخ به این سوال که در گفتوگوهای سوئد طرفهای مذاکرات خیلی اصرار داشتند بر تمرکز بر سر الحدیده و موضوع صنعا پایتخت یمن را به آینده موکول کردند، تحلیل شما از این قضیه چیست، گفت: شهر الحدیده و بنادر آن از موقعیت سوق الجیشی برخوردار است برای همین اشغالگران در ماه های اخیر خیلی تلاش و هزینه کردند که این شهر و بندر آن را به اشغال کامل خود در آورند که موفق نشدند. به لحاظ اهمیت این منطقه است که باید درنخستین دور گفت‌وگوها در مورد آن یک راهکار و خط سیر مشخصی اعلام می شد تا دراجلاس بعدی در ژانویه شاید درکمیته مشورتی که در کویت برگزار خواهد شد این مساله دنبال شود. از سوی دیگر شاید مساله یمن در مقطع کنونی موضوعی نبود که بشود برای همه آن به صورت یکپارچه یک نسخه واحد نوشت لذا شاید بتوان در این چارچوب مساله تمرکز بر الحدیده را در مذاکرات استکلهم در قالب یک سیاست گام به گام ارزیابی کرد.
وی در پاسخ به این سوال که طی 4 سال جنگ در یمن، گفته شد که این یک جنگ نیابتی میان ایران و عربستان سعودی است. آیا چنین موضوعی صحت دارد، گفت: این یک دروغ بزرگ است که از سوی عناصر ضد ایرانی و ضد جمهوری اسلامی و همچنین ائتلاف متجاوز سعودی و آمریکا مطرح میشد. ایران هیچ نقش و حضور نظامی در یمن نداشته، چراکه این کشور تحت محاصره کامل بود و هیچ گونه ارتباطی میان ایران و گروه های یمنی وجود نداشت؛ بلکه سلاح هایی که در گذشته با پول سعودی ها برای دولت دست نشانده یمن خریداری شده بود، اکنون مورد استفاده نیروهای یمنی قرار میگیرد.
قاسمی افزود: حمایت ما از یمن تنها حمایت معنوی بود و به دلیل ظلمی که به یمن رواداشته شد ما نیز به صورت معنوی حمایت کردیم و هیچ گونه حمایت تسلیحاتی و نظامی از نیروهای یمنی توسط جمهوری اسلامی صورت نگرفته است. طرح مسئله جنگ نیابتی یک دروغ آشکار و بیشرمانه بود که توسط ائتلاف متجاوز سعودی مطرح شده است.
به گزارش العالم، بهرام قاسمی در رابطه با آینده گفت و گوهای جنبش انصارالله با دولت مستعفی یمن گفت: راهکاری که ما به آن همواره اعتقاد داشته ایم، قطع تجاوز به مردم یمن بود و اجازه بدهند که مردم یمن از طریق گفت و گو به اهداف خود نزدیک شوند. امروز این مذاکره در سوئد آغاز شده و امیدواریم این روند بتواند با حفظ حقوق مردم یمن به پایان تجاوزات ختم شود. مردم یمن میتوانند در مذاکرات یمنی - یمنی به نتیجه برسند و در مسیر ساخت مجدد این کشور قدم بردارند چراکه بسیاری از زیرساخت های این کشور توسط متجاوزین تخریب شده است.
سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در رابطه با اینکه رسانه های سعودی – اماراتی تبلیغات سوئی در مورد انصارالله و بندر الحدیده به راه انداختهاند و اعلام میکنند که جنبش انصارالله در این شهر در حال غارت و از بین بردن این بندر است و احتمالا مقدمه‌ای باشد که در آینده اعلام کنند که انصارالله آتش بس را نقص کرده است! این تبلیغات با چه هدفی دنبال میشود؟گفت: از کشوری که به راحتی مرتکب جنایت میشود و مردم یمن را به خاک و خون کشیده، ایراد این اتهامات به انصارالله دور از انتظار نیست و این یاوه گویی‌ها از دولت ریاض اصلا بعید نیست. در صورتی که گفت‌وگوها در نشست سوئد با حمایت بیشتر سازمان ملل همراه باشد و با حضور ناظران بین المللی در یمن، میتوان تا حدودی جلوی این فرافکنی ها را گرفت و با توجه به رسانه ها و ارتباطات جهانی، در صورتی که متجاوزان بخواهند بازهم دست به خطا بزنند، با شکست دیگری مواجه خواهند شد.
قاسمی در پایان در رابطه با آینده یمن گفت: آغاز مذاکرات سوئد یک اتفاق مهم بود و حضور انصارالله به عنوان یک طرف این مذاکرات موضوع مهمی است و امیدواریم سازمان ملل بتواند به دور از فشارهای مختلف، نقش اصلی خود را در ایجاد صلح ایفا کند. موضوعی که در یمن وجود دارد فقر و فجایع انسانی است که در نتیجه تجاوزات سعودی به وقوع پیوسته که نیاز به یک خیزش و حرکت جهانی برای ساخت مجدد یمن وجود دارد و بتوان در جهت زیست بهتر مردم یمن قدم برداشت و این رسالت جامعه جهانی و کشورهای منطقه و مسلمان است که در این مسیر حرکت کنند تا جبران سکوت در مقابل این فجایع باشد.
بهرام قاسمی ، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در پاسخ به این سوال که شما چه نمره‌ای به انصارالله در مذاکرات صلح می‌دهید گفت: باید نمره خوبی به مردم یمن و مقاومت و ایستادگی‌شان در برابر تجاوزی که علیه آنها شده است، داد. جنبش انصارالله قطعا نمره بالایی خواهد داشت؛ هدایت این جنبش و مقاومت تا حصول نتایجی که منجر به نشست استکهلم شد . این گروه توانست خود را تا حد بسیار بالایی به عنوان طرف اصلی در مذاکرات استکهلم مطرح کند و این موفقیت بزرگی برای این جنبش و مردم بزرگ یمن است.
وی در پاسخ به این سوال که ایران و انصارالله همیشه تاکید داشتند راه حل یمن سیاسی است اما ائتلاف سعودی اصرار داشت که راه حل نظامی است، به نظر شما دلیل اصرار آنها به راه حل نظامی چه بود و چگونه در برابر راه حل سیاسی زانو زدند، گفت: تصور من این است که نیروی های ائتلاف به رهبری عربستان دچار یک توهم واهی و بی جا بودند و فکر می کردند در مدت کوتاهی میتوانند آمال خود را در قالب حمله به یمن پیش ببرند و یک خطای بزرگ استراتژیک را در ذهن خود داشتند و از این رو عملیات خود را آغاز کردند و تصور درستی از واقعیت اشغالگری ، تجاوز و تاریخ مردم یمن نداشتند و رفتار آنها نشان میداد که آگاهی لازم از تاریخ معاصر و گذشته را ندارند و به راحتی این تجاوز را آغاز کردند و از همان ابتدا هم کسانی که آگاهی لازم و شناخت بهتری از منطقه داشتند و سرنوشت اشغالگری و تجاوز در جهان را می دانستند تصورشان بر این بود که این اشغال و تجاوز راه به جایی نخواهد برد و نهایتا یک ملت با تمام توان در سخت‌ترین شرایط از منافع خود و حیثیت و تاریخش دفاع خواهد کرد و همه رنج‌ها را تحمل خواهد کرد اما ذلت را نخواهد پذیرفت.
لذا بر همین اساس برای ما روشن بود که راه حل نظامی در یمن به جایی نخواهد رسید و هرچقدر هم که زمان بگذرد عربستان و امارات و دیگر نیروهای کمک کننده از طریق ارسال سلاح و ایجاد زرادخانه‌های بزرگ نهایتا با شکست روبرو خواهند شد و امروز شاهد هستیم که نهایتا به مرحله ای رسیدیم که طرفین باید پای میز مذاکره و از طریق راه حل‌های سیاسی برای آینده فکر کنند.
قاسمی در گفتوگوی تفصیلی با شبکه العالم در پاسخ به این سوال که عربستان و امارات در طول مذاکرات سعی داشتند که به الحدیده حمله کنند ، این رفتار را در جریان برگزاری مذاکرات چطور بررسی می کنید گفت: مدت ها بود که که عربستان در برابر اراده و ایستادگی ملت یمن احساس عجز و یاس داشت و با بمباران مراکز غیر نظامی از جمله مدارس و بیمارستان ها کینه و عصبانیت خود را نشان میداد چراکه هر آنچه که فکر میکرد اتفاق نیفتاد و مقاومت کماکان ادامه داشت و نیروهای مقاومت و مردم یمن و انصارالله روزبه روز با اقتدار بیشتری در مقابل متجاوزینی که از انواع سلاح های پیشرفته برخوردار بودند و حمایتهای برخی کشورهای منطقه و فرامنطقهای را هم داشتند ، ایستادند.
لذا ائتلاف سعودی در یک عصبیت به سمت اقدامات جنون آمیز نظامی حرکت میکرد و از سوی دیگر به نظر میرسید عمق این فاجعه بشری جامعه جهانی و بخشی از وجدان های بیدار را به حرکت وا داشته و نهضت جدیدی در برابر این تجاوز در حال شکلگیری است از این رو عربستان گام به گام و روز به روز با مخاطرات مصائب و مشکلات بیشتری در خصوص یمن مواجه شده لذا باید کم کم هم خودش و هم حامیانش به این فکر می افتادند که این معضل را به شکلی حل کنند در صورتی که مقاومت هم در طول زمان ضعیف‌تر نشده بود و به سمت قدرت و جایگاه بیشتری چه در حوزه مقاومت نظامی و چه در حوزه یارگیری در سطح جهان و رساندن پیام مظلومیت مردم یمن در حد گسترده تری پیش رفته بود.
سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در پاسخ به این سوال که آمریکا در دوره اخیر به عربستان یک ماه فرصت داد که این گفت‌وگوها انجام شود به نظر شما چرا ایالات متحده به صورت علنی در این مسئله دخالت کرد و این مسئله چه تاثیری در نتایج این مذاکرات داشت؟ گفت: وضعیت یمن و این فاجعه بشری که در آنجا اتفاق افتاد روز به روز شرایط را در یمن وخیم تر می کرد و این صدای مظلومیت مردم در جهانی که ارتباطات در آن از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است و به خصوص در وضعیت سرعت تبادل اطلاعات، نهایتا جامعه جهانی را متوجه یک بحران جدی کرد بحرانی که شاید بتوان آن را یکی از بحران ها و فاجعه های قرن حاضر تصویر کرد.
وی افزود: این وضعیت شرایطی را نه تنها برای عربستان بلکه حتی برای حامیان آن به وجود آورد که احساس کردند اکنون زمان زمانی نیست که بتوانند این وضعیت را ادامه بدهند لذا باید حتی به ظاهرهم که شده یک پوشش و نقاب جدیدی در چهره خودشان می داشتند و یک تصویر جدیدی را ارایه می کردند که نشان دهد آنها هم مخالف این وضعیت هستند. ادامه این وضعیت می توانست حیثیت نداشته حاکمان ایالات متحده را بر باد دهد و رسوایی بیشتری را برای کاخ سفید به همراه داشته باشد.
بهرام قاسمی در ادامه در پاسخ به این سوال که گفتوگوهای صلح یمن با جنبش انصارالله در سوئد درواقع به رسمیت شناختن آن از سوی جامعه جهانی بود در حالی که تا پیش از این عربستان سعودی و امارات رغبتی برای گفت وگو با آنها نداشتند، ارزیابی شما در این باره چیست گفت: این هنر انصارالله بود که توانست با مقاومت خود و مردم یمن، جایگاه خودش را بر متجاوزان تحمیل کند. رسیدن به این جایگاه نشان از قدرت ایستادگی مردم یمن در برابر تجاوز است و این یک بحث ریشه دار است و آن این که مللی که در مقابل تجاوز و اشغالگری اراده مقاومت دارند، می توانند نهایتا به پیروزی و برتری برسند و جایگاه خود را ارتقا بدهند. انصارالله و جنبش مردم یمن نمونه بارز این مقوله است ما در تاریخ معاصر در سایر کشورها میتوانیم ببینیم که نهضت‌هایی که بر مواضع خودشان می‌ایستند و سختی‌ها را تحمل میکنند نهایتا علیرغم همه نامرادی‌ها و تبعیضی که ممکن است در سطح جهان و عرصه بین المللی وجود داشته باشد، خواهند توانست به حق و حقوق‌شان نزدیک شوند. انصارالله توانست با مقاومت جانانه ای که در مقابل عربستان و امارات و نیروهای اشغالگر داشت خودش را به عنوان یک طرف برابر در مذاکرات صلح استکهلم (پایتخت سوئد) در عرصه جهانی عرضه کند و نمایندگی مردم یمن را به خوبی در این مذاکرات برعهده بگیرد.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران در پاسخ به این سوال که در گفتوگوهای سوئد طرفهای مذاکرات خیلی اصرار داشتند بر تمرکز بر سر الحدیده و موضوع صنعا پایتخت یمن را به آینده موکول کردند، تحلیل شما از این قضیه چیست، گفت: شهر الحدیده و بنادر آن از موقعیت سوق الجیشی برخوردار است برای همین اشغالگران در ماه های اخیر خیلی تلاش و هزینه کردند که این شهر و بندر آن را به اشغال کامل خود در آورند که موفق نشدند. به لحاظ اهمیت این منطقه است که باید درنخستین دور گفت‌وگوها در مورد آن یک راهکار و خط سیر مشخصی اعلام می شد تا دراجلاس بعدی در ژانویه شاید درکمیته مشورتی که در کویت برگزار خواهد شد این مساله دنبال شود. از سوی دیگر شاید مساله یمن در مقطع کنونی موضوعی نبود که بشود برای همه آن به صورت یکپارچه یک نسخه واحد نوشت لذا شاید بتوان در این چارچوب مساله تمرکز بر الحدیده را در مذاکرات استکلهم در قالب یک سیاست گام به گام ارزیابی کرد.
وی در پاسخ به این سوال که طی 4 سال جنگ در یمن، گفته شد که این یک جنگ نیابتی میان ایران و عربستان سعودی است. آیا چنین موضوعی صحت دارد، گفت: این یک دروغ بزرگ است که از سوی عناصر ضد ایرانی و ضد جمهوری اسلامی و همچنین ائتلاف متجاوز سعودی و آمریکا مطرح میشد. ایران هیچ نقش و حضور نظامی در یمن نداشته، چراکه این کشور تحت محاصره کامل بود و هیچ گونه ارتباطی میان ایران و گروه های یمنی وجود نداشت؛ بلکه سلاح هایی که در گذشته با پول سعودی ها برای دولت دست نشانده یمن خریداری شده بود، اکنون مورد استفاده نیروهای یمنی قرار میگیرد.
قاسمی افزود: حمایت ما از یمن تنها حمایت معنوی بود و به دلیل ظلمی که به یمن رواداشته شد ما نیز به صورت معنوی حمایت کردیم و هیچ گونه حمایت تسلیحاتی و نظامی از نیروهای یمنی توسط جمهوری اسلامی صورت نگرفته است. طرح مسئله جنگ نیابتی یک دروغ آشکار و بیشرمانه بود که توسط ائتلاف متجاوز سعودی مطرح شده است.
به گزارش العالم، بهرام قاسمی در رابطه با آینده گفت و گوهای جنبش انصارالله با دولت مستعفی یمن گفت: راهکاری که ما به آن همواره اعتقاد داشته ایم، قطع تجاوز به مردم یمن بود و اجازه بدهند که مردم یمن از طریق گفت و گو به اهداف خود نزدیک شوند. امروز این مذاکره در سوئد آغاز شده و امیدواریم این روند بتواند با حفظ حقوق مردم یمن به پایان تجاوزات ختم شود. مردم یمن میتوانند در مذاکرات یمنی - یمنی به نتیجه برسند و در مسیر ساخت مجدد این کشور قدم بردارند چراکه بسیاری از زیرساخت های این کشور توسط متجاوزین تخریب شده است.
سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در رابطه با اینکه رسانه های سعودی – اماراتی تبلیغات سوئی در مورد انصارالله و بندر الحدیده به راه انداختهاند و اعلام میکنند که جنبش انصارالله در این شهر در حال غارت و از بین بردن این بندر است و احتمالا مقدمه‌ای باشد که در آینده اعلام کنند که انصارالله آتش بس را نقص کرده است! این تبلیغات با چه هدفی دنبال میشود؟گفت: از کشوری که به راحتی مرتکب جنایت میشود و مردم یمن را به خاک و خون کشیده، ایراد این اتهامات به انصارالله دور از انتظار نیست و این یاوه گویی‌ها از دولت ریاض اصلا بعید نیست. در صورتی که گفت‌وگوها در نشست سوئد با حمایت بیشتر سازمان ملل همراه باشد و با حضور ناظران بین المللی در یمن، میتوان تا حدودی جلوی این فرافکنی ها را گرفت و با توجه به رسانه ها و ارتباطات جهانی، در صورتی که متجاوزان بخواهند بازهم دست به خطا بزنند، با شکست دیگری مواجه خواهند شد.
قاسمی در پایان در رابطه با آینده یمن گفت: آغاز مذاکرات سوئد یک اتفاق مهم بود و حضور انصارالله به عنوان یک طرف این مذاکرات موضوع مهمی است و امیدواریم سازمان ملل بتواند به دور از فشارهای مختلف، نقش اصلی خود را در ایجاد صلح ایفا کند. موضوعی که در یمن وجود دارد فقر و فجایع انسانی است که در نتیجه تجاوزات سعودی به وقوع پیوسته که نیاز به یک خیزش و حرکت جهانی برای ساخت مجدد یمن وجود دارد و بتوان در جهت زیست بهتر مردم یمن قدم برداشت و این رسالت جامعه جهانی و کشورهای منطقه و مسلمان است که در این مسیر حرکت کنند تا جبران سکوت در مقابل این فجایع باشد.
تمام جنایتهای آل سعود/ از کمک 300 میلیون دلاری به داعش تا به خاک و خون کشیدن 7 هزار یمنی
سعودی ها ازکاری که درفاجعه منا انجام دادند پشیمان می شوند.
آل سعود لیاقت اداره حرمین شریفین را ندارد ازخون شهدای منا نمی گذریم.
عربستان سعودی هیچ اطلاعاتی درباره حادثه منا به ایران نداد.
سعودی ها هیچ اطلاعاتی درباره فاجعه منا به ما ندادند.
کشورهای اروپایی چشمشان را برموضوع قتل عام هزاران مسلمانان درسراسرجهان درفاجعه منا بسته اند تاسف باراست.
اعتماد به غربی ها، حمایت ازاین جنایتکاران است.
عربستان سعودی هیچگاه به قوانین بین الملل، حقوق بین الملل و حقوق بشر احترام نمی گذارد.
عربستان سعودی مرتکب نسل کشی و جنایت علیه بشریت درفاجعه منا شده است.
فاجعه درمنا عمدی بوده است، نه یک حادثه
وهابیت آبروی اسلام برده است.
آل سعود روی اسرائیل را سفید کرده است.
دست آل سعود به خون مسلمانان درسراسرجهان آغشته است.
آل سعود ازدایره اسلام خارج است.
عربستان، چهره اسلام را لکه دار کرده است.
آمریکا دشمن درجه یک ایران است/ جنایات آل سعود درکشتار حجاج بی کفایتی وسوء مدیریت آنها را می رساند.
آل سعود مررج اسلام آمریکایی است.
آل سعود در آدمکشی روی هیتلر را سفید کرده است.
آمریکا دشمن درجه یک ایران است/ جنایات آل سعود در کشتار حجاج بی کفایتی و سوء مدیریت آنها را می رساند.
جنایات آل سعود در ارتباط کشتار عامدانه حجاج نشان از بی کفایتی و سوء مدیریت آنهاست و مسئولان وظیفه خود می دانند از همه ساز و کارهای حقوقی قانونی برای احقاقا حق جانباختگان و مسلمانان جهان اقدام کنند.
بازخوانی کشتار حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۶ و فاجعه منا در سال ۹۴
فاجعه منا سندی دیگر بربی‌کفایتی وبی‌لیاقتی آل سعود
خادمان حرمین شریفین از حرف تا عمل؛ از کشتار حجاج در سال 1366 تا فاجعه منا در سال 1394
آل سعود در آدمکشی روی هیتلر را سفید کرده است.
رژیم سعودی در جنایت و آدم کشی روی هیتلر را سفید کرده است و انسان های بیگانه را در حملات جنون انگیز می کشد.
عربستان به دلیل ناکامی توطئه های رنگارنگ ریاض به شکل جنون انگیزی در یمن دست به آدم کشی می زند.
فاشیست های آلمان نازی حداقل تعصب نژادی داشته اند اما عربستان به مردم عرب یمن هم رحم نمی کنند.
تخریب بیمارستان ها و مراکز آموزشی کودکان یمنی مصداق بارز جنایت جنگی توسط عربستان است اما مساله اساسی اینجاست که یمن به ویتنام سعودی تبدیل خواهد شد.
جای تعجب اینجاست که نهادهای مدعی حقوق بشر که با ذره بین در مسائل حقوق ایران به دنبال بهانه می گردند ، در مقابل جنایت بارز رخ داده در یمن سکوت کرده اند.
نکته مضحک اینجاست که رسانه های غربی در مورد اعدام چندتروریست که اقدام به جنایت زده بودند دست به اعتراض زده اند. دوگانگی نوع برخوردهای غرب در مورد مسائل حقوق بشری و تروریسم به شکل تمسخر آمیزی درآمده است.
گروه های سیاسی یمن به این نتیجه رسیده اند که تنها و تنها با اتحاد و وحدت ملی توانایی شکست سعودی های متهاجم را دارند و این یک گام به جلو برای تثبیت حاکمیت مردم یمن است.
. آل سعود، عربستان را به اسرائیل دوم تبدیل کرده است
آل سعود، عربستان را به اسرائیل دوم تبدیل کرده است..
بر اثر حملات بمب‌افکن‌های رژیم سعودی در تهاجم هشتصد روزه این رژیم به یمن، چهارصد هزار واحد مسکونی تخریب و سی و دو هزار غیر نظامی کشته و زخمی شدهاند.
عربستان با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از مارس 2015 اقدام به تجاوز نظامی به یمن و محاصره زمینی، دریایی و هوایی این کشور به بهانه بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهوری مستعفی یمن به قدرت کرده است.
تجاوز نظامی عربستان همچنین کشور فقیر یمن را با کمبود شدید مواد غذایی و دارویی مواجه کرده است..
متأسفانه داعش آبروی مسلمانان را برده است.
وهابیت آبروی اسلام را برده است.
جنگ افغانستان و عراق را آمریکا از پول مردم خود هزینه کرد اما جنگ عراق، یمن و سوریه با پول عربستان تامین می شود.
آمریکا سه هزار میلیارد دلار در عراق و افغانستان هزینه کرد اما با ذلت بیرون رفت و متفکرین و نخبگان معتقدند ایران آمریکا را از عراق بیرون انداخت و این نشان دهنده عظمت دفاع مقدس است.
جنگ افغانستان و عراق را آمریکا از پول مردم خود هزینه کرد اما جنگ عراق، یمن و سوریه با پول عربستان تامین می شود. عربستان خود را خادم حرمین شریفین و خیرخواه جهان اسلام می داند و باید به جهانیان معرفی می شد که چه افراد فاسدی هستند.آمریکا بعد از اینکه از عراق فرار کرد مجدد برگشت تا کمک 60 کشور را جمع کند اما امروز حتی یک گردان پیاده هم ندارد و تا 10 سال آینده نیز نمیآورد.
وهابیت دین نیست و تنها اسلام را بی آبرو کرده است. هنر عزت مدارانه زندگی کردن را جمهوری اسلامی به مسلمانان یاد داده است.
وهابیت آبروی اسلام را برده است.
هيچ خطري مانند وهابيت به اسلام ضربه نزده است.
جنگ افغانستان و عراق را آمریکا از پول مردم خود هزینه کرد اما جنگ عراق، یمن و سوریه با پول عربستان تأمین می شود. ...
جنگ افغانستان و عراق را آمریکا از پول مردم خود هزینه کرد اما جنگ عراق، یمن و سوریه با پول عربستان تامین می شود.
گریبان آل سعود به خون شهدای منا آغشته است/ داعش، فرزند جاهلیت مدرن است.
گریبان آل سعود به خون شهدای منا آغشته است.
خون شهدای منا آل سعود را سرنگون خواهد کرد.
آلسعود تعهدی به شعائر اسلامی و مناسک حج ندارد/ مدیریت حج از آلسعود سلب شود
بر اینکه حکام سعودی نمیتوانند از مسئولیت فاجعه منا شانه خالی کنند اعلام کردند حاجیان بر اثر بی‌کفایتی آلسعود جانشان را از دست دادند و محاکمه مسببان فاجعه منا خواسته جهان اسلام است.
فاجعه منا فاجعه‌ای جانگداز برای جهان اسلام بود و مسلمانان و غیرمسلمانان در سراسر جهان از این واقعه دردناک متأثر شدند.
مایه تأسف است که بی‌مبالاتی و کم‌لیاقتی و کم‌کاری سبب شود در سرزمین وحی، فاجعه‌ای با آن عمق روی دهد و چند هزار مسلمان قربانی شده و خانواده‌های بسیاری در جهان اسلام داغدار شوند.
کم‌کاری و بی‌لیاقتی کسانی که خود را خادم حرمین شریفین نام نهاده‌اند عامل اصلی فاجعه منا بود و برای جلوگیری از تکرار آن واقعه تکان دهنده باید چاره‌اندیشی شود.
حکام آلسعود باید از آن واقعه متنبه میشدند و خدمتگزاری واقعی حرمین شریفین را در پیش میگرفتند اما متأسفانه هیچ نشانه‌ای در این زمین وجود ندارد.
حفظ حرمت و حفاظت از جان زائران خانه خدا وظیفه حاکمان سعودی است و هرگونه کم‌کاری و بی‌مبالاتی در این حوزه از سوی هیچ مسلمانی قابل پذیرش نیست.
رفتار آل سعود غیرقابل قبول است و این رویکرد ناشی از اطاعت آل سعود از مستکبران است.
تجربه ثابت کرده حکامی که در کشورهای اسلامی گوش به فرمان ابرقدرتهای فاسد عمل کنند عمری کوتاه دارند و دیری نمی‌گذرد که ملتهای مسلمان در همان کشورها طومار حکومت آنها را در هم می‌پیچند.
اگر فاجعه منا به دلیل کوتاهی در انجام وظیفه روی داده باشد مسببین باید به اشد مجازات برسند و این امر خواسته جهان اسلام است.
گذر زمان سبب نخواهد شد فاجعه منا از ذهن ملتهای مسلمان پاک شود و حکام سعودی نمیتوانند از مسئولیت پاسخگویی درباره آن فاجعه تأسف‌بار شانه خالی کنند.
کسانی که با تدبیر نابخردانه خود به دنبال محروم کردن مسلمانان از زیارت خانه خدا هستند باید بدانند که در سایه اتحاد جهان اسلام از کرده خود پشیمان خواهند شد و خداوند هم از این گناه آنها چشمپوشی نخواهد کرد..
آلسعود موجبات خرسندی صهیونیسم را فراهم میکند.
کنگره عظیم حج که نماد وحدت و همدلی مسلمانان جهان است با انگیزه‌های سیاسی و اقدامات آلسعود به محل اختلاف و تفرقه تبدیل شده است.
کوتاهی آلسعود در فاجعه منا خیانت بزرگی به اسلام و مسلمانان بود.
آل سعود به دنبال ناامنی در منطقه و اختلاف بین مسلمانان است.
حکام آل سعود با پشتیبانی استکبار جهانی و صهیونیست برای همه مسلمانان در منطقه ناامنی و اختلاف ایجاد کرده و دشمنان همیشه سعی دارند بین مسلمانان اختلاف قومی و مذهبی ایجاد کند.
دولت عربستان سعودی نیز با همین رویکرد در تلاش برای اختلاف بین مسلمین است و سعی میکند با اسلام آمریکایی و وهابیت بین مسلمانان تنش و اختلاف ایجاد کند.
در این راه از پرورش فرقه تکفیری استفاده کردند که می بینیم خداوند متعال آن فرقه مذموم و پلید را به جان خود حکام سعودی انداخته است.
دولت عربستان در کشورهای اسلامی دخالت کرد و برای ایجاد اختلاف و ناامنی آنها را تحریک کرده و مردم مسلمان یمن، چه زن و کودک از دست این جنایتکار در امان نبوده و اطفال و مردم بیگناه را به خاک و خون کشانده است.
در صورتی که مردم این کشور استقلال خود را میخواهند و دوست دارند کشورشان را خودشان اداره کنند نه یک سری افراد وابسته به بیگانگان که این امر از نظر دولت عربستان امکان‌پذیر نیست.
جنایات آل سعود برای مسلمانان همه جهان به ویژه مردم مسلمانان منطقه به وضوح آشکار است و مردم بحرین با حمایت از علمی دین خود سعی و تلاش کرده برای پیشبرد اهداف دین اسلام حرکت کند که در این راستا جنایتکاران با برگزاری دادگاه نمایشی و احکام فرمایشی آنان را محکوم می کنند که همه اینها با حمایت دولت عربستان سعودی است.
برای هر مسلمان در هر مذهبی با اینکه مذهب اسلام نباشد جای تاسف است که جلوی تبلیغ دین را گرفته و از احکام الهی ممانعت کنند.
اتفاق و فاجعه سال گذشته منا براساس بی‌کفایتی و بی‌درایتی مسئولان آل سعود بود و جای تاسف است کشوری که خود را مدعی اسلام و دین میداند برای جان مسلمانان هیچ گونه ارزشی قائل نشود.
چرا آمریکا تروریسم آل سعود را نادیده می گیرد.
عربستان و امارات از تمامی گروه های تروریستی حمایت می کنند.
عربستان و امارات، حامی و پشتیبان تمامی گروه های تروریستی در منطقه هستند..
البته امارات به خاطر ارتباطی که با دستگاه های اطلاعاتی غربی دارد در حمایت از گروه های تروریستی اندکی حرفه ای تر از عربستان عمل می کند.
الاحواز نیز مانند دیگر گروه های تروریستی است که عربستان در منطقه ایجاد کرده است و از آن ها حمایت مالی می کند.
عربستان با تبلیغ و گسترش اسلام نفتی و اندیشه تکفیری این گروه ها را به عنوان خنجری در پهلوی ملت های منطقه ایجاد کرده است و این خنجر را براساس درخواست سرویس های جاسوسی انگلیس و آمریکا حرکت می دهد.
این وحشی گری بعدها در داعش متبلور شد و اکنون هر گروهی که با عربستان در ارتباط باشد نوعی داعش به شمار می رود.
دلیل اصلی جنایت های گروه های تکفیری، تبلیغات رسانه ای و تنفرزایی مذهبی بسیار زیاد که با حمایت مالی و اطلاعاتی، انسان هایی را می سازد که آماده انجام چنین جنایت هایی هستند.
سکوت سازمان های بین المللی و برخی کشورها درقبال این جنایت ها، نشانه همراهی کامل با گروه های تروریستی است و اینکه مراکز تحقیقاتی غربی، برای شستشوی مغزی تکفیری ها برنامه ریزی می کنند.
چگونه از آن ها انتظار محکوم کردن این جنایت ها را داریم درحالی که آن ها خود سازنده این گروه های تروریستی هستند و آن را یکی از سلاح های خود و موفقیت آن ها را موفقیت خود به شمار می آورند.
آن ها حتی اگر این جنایت ها را محکوم کنند نیز نمی توانند دامن خود را از برنامه ریزی و اجرای این جنایت ها پاک کنند.