سفارت آمریکا به چه روش هایی از ایران جاسوسی می کرد؟از آنجا که ایالات متحده آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بخش اصلی منابع مهم اطلاعاتی خود را در ایران از دست داده بود، تلاش می کرد از روش های متعدد به اطلاعات محرمانه دست پیدا کند. زیرا تا آن زمان، سازمان سیا اطلاعات درون ایران را از طریق تبادل اطلاعات با ساواک به دست میآورد.
شهدای ایران:بعد از آن که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره)، روز 13 آبان سال 1358 لانه جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر کردند، به هزاران سند دست یافتند که بخش مهمی از آن ها، بیانگر فعالیت های جاسوسی سفارت آمریکا در تهران، به شیوه های مختلف بود. به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، با این حال، وقتی دانشجویان بخش های متعددی از این اسناد را، به همراه ترجمه آن ها، منتشر کردند، عده ای درداخل کشور گفتند که همه سفارت های کشورهای مهمان، از کشور میزبان، اطلاعات و اخبار گردآوری می کنند و این به معنای جاسوسی نیست!
آن 11 هزار سند
با انتشار اسناد محرمانه و سرّی به دست آمده از سفارت آمریکا در ایران که در مجموع، کل اسناد بیش از 11 هزار سند بود، به تدریج ابعاد اقدام های مداخله جویانه آمریکا در امور داخلی ایران، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی افشا شد.
بیشتر بخوانید: روایت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام(ره)
بنابراین، حتی اگر بخواهیم ادعای افراد ساده اندیش را، درباره آنکه همه سفارت خانهها کار جاسوسی انجام میدهند، بپذیریم، نمی توان دخالت در امور داخلی کشورها را، از طریق اقدام مداخله جویانه سفارت خانه ها، به عنوان یک اقدام معمول توجیه کرد. به ویژه اقدام هایی که سفارت آمریکا در تهران، طی ده ماه بعد از پیروزی انقلاب انجام می داد. البته آمریکا هیچگاه در اسناد برجای مانده، مسئولیت اقدام هایی مانند ایجاد بحران در کردستان، ترکمن صحرا، حزب خلق مسلمان در تبریز و خلق عرب درخوزستان را برعهده نگرفته است؛ اما تمام قرائن و شواهد موجود نشان می دهد که آمریکایی ها، با آنکه حسب ظاهر قصد داشتند موقعیت خود را در ایران بعد از انقلاب از طریق اعلام دوستی با کسانی که آن ها را میانهرو میخواندند، تثبیت کنند، اما در واقع از طریق ماموران اطلاعاتی و امنیتی خود و با همه امکانات، سعی در بحران سازی و ایجاد شکاف بین نیروهای انقلاب داشتند.
روایت کتاب «شیر و عقاب»
به نوشته جیمز بیل، نویسنده کتاب «شیر و عقاب»، از آنجا که ایالات متحده آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بخش اصلی منابع مهم اطلاعاتی خود را در ایران ازدست داده بود، تلاش می کرد از روش های متعدد به اطلاعات محرمانه دست پیدا کند. زیرا تا آن زمان، سازمان سیا اطلاعات درون ایران را از طریق تبادل اطلاعات با ساواک به دست میآورد. اما بعد از پیروزی انقلاب و انحلال ساواک، سازمان سیا درصدد برآمد، منابع کسب اطلاعات خود را گسترش دهد. برای اطمینان از صحت مطالب مطرح شده در کتاب جیمز بیل، اصل اسناد مورد اشاره در کتاب را، به نقل از اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی آمریکا در تهران ارائه میکنیم.
نجات وابستگان
جیمز بیل در صفحه 385 کتاب «شیر و عقاب» مینویسد: «وزارت خارجه آمریکا به سفارت آمریکا در تهران به وسیله تلگرافی توصیه کرد که به فرزندان نایب رئیس سازمان هواپیمایی کشوری شاه (ایزدپناه) که به عنوان کانون فساد مالی و پوششی برای عملیات جاسوسی شناخته می شد، ویزا بدهند. پس از انقلاب، کارمندان سازمان هواپیمایی کشوری ایران برای دریافت ویزای آمریکا از اولویت برخوردار بودند.» ترجمه سند به دست آمده از لانه جاسوسی، چنین است: «7 آگوست 1979[۱۶ مرداد ۵۸]؛ از وزارت خارجه آمریکا، به سفارت آمریکا در ایران؛ موضوع : ویزا برای علیرضا و مریم ایزد پناه. ما مطلع شدهایم که علیرضا و مریم ایزدپناه برای تقاضای گذرنامه غیرمهاجرتی، در ۸ آگوست، قرار ملاقاتی داشتهاند. آن ها باید همراه مادرشان، خانم عظیمه کمیلی که فعلا ویزا دارد، باشند. مریم و علیرضا، فرزندان آقای ایزدپناه هستند که قبلاً معاون سازمان هواپیمایی کشوری بوده است. ایزدپناه تا ۱۸ فوریه، مطابق با ۲۹ بهمن ۵۷، خیلی امیدوار بود که معاون قسمت هواپیمایی نیروی هوایی در تهران شود. او در نیروی هوایی مشهور بوده و فعلا در آمریکاست. هر نوع کمکی که می توانید، انجام دهید، باعث قدردانی خواهد شد. ونس»
ویزاهایی که بهانه می شدند!
جیمز بیل در کتاب خود تشریح می کند که کارکنان سفارت، به دستور وابسته نظامی آمریکا در تهران، چگونه از ابزار ویزای آمریکا برای کسب اطلاعات جاسوسی از متقاضیان سفر به آمریکا، بهره برداری می کردند:«در پاییز ۱۹۷۹ (۱۳۵۸) کارمندان رسمی آمریکا در ایران، از ویزا به عنوان حربه و وسیله جمع آوری اطلاعات درباره ایران انقلابی استفاده میکردند. در آن زمان، در مورد اکثر مقامات بالا، در حکومت سابق، کمکهای لازم انجام شده بود و دیگر درخواست کنندگان ویزا ، ایرانیان متوسطالحال بودند. ولی تنها راه دریافت ویزا، برای آن ها، دادن اطلاعات به افراد رسمی بود. این طرز عمل، در گزارش ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۹ (۲۷ شهریور ۱۳۵۸) سرهنگ توماس شیفر [وابسته دفاعی در سفارت آمریکا در تهران ] چنین خلاصه شده است: « به مراجعه کنندگان در صورتی ویزا داده یا ویزای آنان تمدید می شود که اطلاعاتی که برای دولت آمریکا مفید باشد، از آن ها به دست آید.» ترجمه متن این سند ، عینا از کتاب اسناد لانه جاسوسی نقل می شود: «تاریخ: 18 سپتامبر 1979(محرمانه)؛ از سرهنگ شیفر، وابسته امور نظامی-دفاعی در نیروی هوایی آمریکا، به تمامی وابستههای دفاعی آمریکا در تهران. عطف به نامه سرکنسول مورفیلد درباره همین موضوع، مورخه 19 آگوست 1979. موضوع: شرایط قبول توصیه برای صدور ویزا؛ 1- این نامه شامل راهنماییهایی به وابستههای نظامی آمریکا میباشد تا در توصیههایی که برای صدور ویزا مینماید، آن ها را رعایت کنند. 2- وابستههای نظامی آمریکا درباره فامیل درجه یک افراد زیر، میتوانند برای صدور ویزا توصیه نمایند: الف: افراد ارتش، ژاندارمری و شهربانی ایران که از سرگرد به بالا باشند. ب: افراد هواپیمایی کشوری. ج: افراد دیپلمات درجه یک ایرانی یا خارجی که با دفتر وابستگان نظامی آمریکا همکاری مستقیم داشته باشند. دوستان افراد فوقالذکر، از این قاعده مستثنا هستند. توصیه برای صدور ویزا تنها برای افرادی پذیرفته میشود که اطلاعات جاسوسی مفیدی برای آمریکا داشته باشند؛ متقاضیانی که مشخصات بالا را نداشته باشند، اما دارای موقعیتهای فوقالعادهای باشند(مانند همافرهایی که اطلاعات با ارزشی برای ما تهیه نمودهاند) باید توسط سرهنگ شیفر تایید شود. متقاضیانی که دارای شرایط ذکرشده در قسمت الف، ب و ج باشند، باید قبل از مراجعه به اداره کنسولگری، توسط وابسته دفاعی یا معاون او مورد تایید قرار گیرند. 3- بخش صدور ویزا میتواند به عنوان وسیلهای برای جمعآوری اطلاعات جاسوسی مورد استفاده قرار گیرد. اطلاعاتی که معمولا دسترسی به آن از راههای دیگر امکانپذیر نیست. باید توجه داشت که صدور ویزا مورد استفاده شخصی افراد قرار نگیرد. افراد تنها وقتی برای ما مهم هستند که اطلاعات جاسوسی با ارزشی فراهم کنند یا راهی برای رسیدن به این اطلاعات ارائه دهند. من در این معامله پایاپای (گرفتن اطلاعات در مقابل صدور ویزا) انتظار دارم گزارشهای مفیدی به دست آید. 4- دفتر وابسته نظامی میباید توجه داشته باشد که در هفته، بیش از 5 توصیه برای صدور ویزا نداشته باشد. به افرادی که دارای شرایط مذکور در قسمت الف، ب و ج نبوده، ولی از دوستان نزدیک وابسته دفاعی آمریکا هستند، میتوان کارت مصاحبه با کنسول داد. در هرحال، نباید بیش از یک کارت در روز از طرف دفتر وابسته دفاعی برای مصاحبه صادر شود.»
نقشههای نافرجام
جیمز بیل در ادامه، به شیوه دیگری برای جذب مقام های ایرانی از سوی سفارت آمریکا در ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره میکند: « پس از انقلاب، نمونه های فراوانی از فعالیتهای جاسوسی در ایران وجود دارد که در ساختار روابط بعدی ایران و آمریکا، نقشی اساسی پیدا کرد؛ یکی از آن ها، نقشه سازمان سیا برای برقراری رابطه با ابوالحسن بنی صدر بود و دیگری که جنبه کلی تری داشت، این بود که سیا با میانه روهایی که در ارگان های انقلاب مسئولیتی برعهده داشتند، رابطه نزدیک برقرار کند. هر دو نقشه بسیار ناشیانه و عاری از ظرافت، طرح و اجرا و هر دو به شکست تاسف بار میانه روها و سرانجام به بر باد رفتن آخرین اعتبار آمریکا در ایران منتهی شد.»
با انتشار اسناد محرمانه و سرّی به دست آمده از سفارت آمریکا در ایران که در مجموع، کل اسناد بیش از 11 هزار سند بود، به تدریج ابعاد اقدام های مداخله جویانه آمریکا در امور داخلی ایران، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی افشا شد.
بیشتر بخوانید: روایت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام(ره)
بنابراین، حتی اگر بخواهیم ادعای افراد ساده اندیش را، درباره آنکه همه سفارت خانهها کار جاسوسی انجام میدهند، بپذیریم، نمی توان دخالت در امور داخلی کشورها را، از طریق اقدام مداخله جویانه سفارت خانه ها، به عنوان یک اقدام معمول توجیه کرد. به ویژه اقدام هایی که سفارت آمریکا در تهران، طی ده ماه بعد از پیروزی انقلاب انجام می داد. البته آمریکا هیچگاه در اسناد برجای مانده، مسئولیت اقدام هایی مانند ایجاد بحران در کردستان، ترکمن صحرا، حزب خلق مسلمان در تبریز و خلق عرب درخوزستان را برعهده نگرفته است؛ اما تمام قرائن و شواهد موجود نشان می دهد که آمریکایی ها، با آنکه حسب ظاهر قصد داشتند موقعیت خود را در ایران بعد از انقلاب از طریق اعلام دوستی با کسانی که آن ها را میانهرو میخواندند، تثبیت کنند، اما در واقع از طریق ماموران اطلاعاتی و امنیتی خود و با همه امکانات، سعی در بحران سازی و ایجاد شکاف بین نیروهای انقلاب داشتند.
روایت کتاب «شیر و عقاب»
به نوشته جیمز بیل، نویسنده کتاب «شیر و عقاب»، از آنجا که ایالات متحده آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بخش اصلی منابع مهم اطلاعاتی خود را در ایران ازدست داده بود، تلاش می کرد از روش های متعدد به اطلاعات محرمانه دست پیدا کند. زیرا تا آن زمان، سازمان سیا اطلاعات درون ایران را از طریق تبادل اطلاعات با ساواک به دست میآورد. اما بعد از پیروزی انقلاب و انحلال ساواک، سازمان سیا درصدد برآمد، منابع کسب اطلاعات خود را گسترش دهد. برای اطمینان از صحت مطالب مطرح شده در کتاب جیمز بیل، اصل اسناد مورد اشاره در کتاب را، به نقل از اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی آمریکا در تهران ارائه میکنیم.
نجات وابستگان
جیمز بیل در صفحه 385 کتاب «شیر و عقاب» مینویسد: «وزارت خارجه آمریکا به سفارت آمریکا در تهران به وسیله تلگرافی توصیه کرد که به فرزندان نایب رئیس سازمان هواپیمایی کشوری شاه (ایزدپناه) که به عنوان کانون فساد مالی و پوششی برای عملیات جاسوسی شناخته می شد، ویزا بدهند. پس از انقلاب، کارمندان سازمان هواپیمایی کشوری ایران برای دریافت ویزای آمریکا از اولویت برخوردار بودند.» ترجمه سند به دست آمده از لانه جاسوسی، چنین است: «7 آگوست 1979[۱۶ مرداد ۵۸]؛ از وزارت خارجه آمریکا، به سفارت آمریکا در ایران؛ موضوع : ویزا برای علیرضا و مریم ایزد پناه. ما مطلع شدهایم که علیرضا و مریم ایزدپناه برای تقاضای گذرنامه غیرمهاجرتی، در ۸ آگوست، قرار ملاقاتی داشتهاند. آن ها باید همراه مادرشان، خانم عظیمه کمیلی که فعلا ویزا دارد، باشند. مریم و علیرضا، فرزندان آقای ایزدپناه هستند که قبلاً معاون سازمان هواپیمایی کشوری بوده است. ایزدپناه تا ۱۸ فوریه، مطابق با ۲۹ بهمن ۵۷، خیلی امیدوار بود که معاون قسمت هواپیمایی نیروی هوایی در تهران شود. او در نیروی هوایی مشهور بوده و فعلا در آمریکاست. هر نوع کمکی که می توانید، انجام دهید، باعث قدردانی خواهد شد. ونس»
ویزاهایی که بهانه می شدند!
جیمز بیل در کتاب خود تشریح می کند که کارکنان سفارت، به دستور وابسته نظامی آمریکا در تهران، چگونه از ابزار ویزای آمریکا برای کسب اطلاعات جاسوسی از متقاضیان سفر به آمریکا، بهره برداری می کردند:«در پاییز ۱۹۷۹ (۱۳۵۸) کارمندان رسمی آمریکا در ایران، از ویزا به عنوان حربه و وسیله جمع آوری اطلاعات درباره ایران انقلابی استفاده میکردند. در آن زمان، در مورد اکثر مقامات بالا، در حکومت سابق، کمکهای لازم انجام شده بود و دیگر درخواست کنندگان ویزا ، ایرانیان متوسطالحال بودند. ولی تنها راه دریافت ویزا، برای آن ها، دادن اطلاعات به افراد رسمی بود. این طرز عمل، در گزارش ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۹ (۲۷ شهریور ۱۳۵۸) سرهنگ توماس شیفر [وابسته دفاعی در سفارت آمریکا در تهران ] چنین خلاصه شده است: « به مراجعه کنندگان در صورتی ویزا داده یا ویزای آنان تمدید می شود که اطلاعاتی که برای دولت آمریکا مفید باشد، از آن ها به دست آید.» ترجمه متن این سند ، عینا از کتاب اسناد لانه جاسوسی نقل می شود: «تاریخ: 18 سپتامبر 1979(محرمانه)؛ از سرهنگ شیفر، وابسته امور نظامی-دفاعی در نیروی هوایی آمریکا، به تمامی وابستههای دفاعی آمریکا در تهران. عطف به نامه سرکنسول مورفیلد درباره همین موضوع، مورخه 19 آگوست 1979. موضوع: شرایط قبول توصیه برای صدور ویزا؛ 1- این نامه شامل راهنماییهایی به وابستههای نظامی آمریکا میباشد تا در توصیههایی که برای صدور ویزا مینماید، آن ها را رعایت کنند. 2- وابستههای نظامی آمریکا درباره فامیل درجه یک افراد زیر، میتوانند برای صدور ویزا توصیه نمایند: الف: افراد ارتش، ژاندارمری و شهربانی ایران که از سرگرد به بالا باشند. ب: افراد هواپیمایی کشوری. ج: افراد دیپلمات درجه یک ایرانی یا خارجی که با دفتر وابستگان نظامی آمریکا همکاری مستقیم داشته باشند. دوستان افراد فوقالذکر، از این قاعده مستثنا هستند. توصیه برای صدور ویزا تنها برای افرادی پذیرفته میشود که اطلاعات جاسوسی مفیدی برای آمریکا داشته باشند؛ متقاضیانی که مشخصات بالا را نداشته باشند، اما دارای موقعیتهای فوقالعادهای باشند(مانند همافرهایی که اطلاعات با ارزشی برای ما تهیه نمودهاند) باید توسط سرهنگ شیفر تایید شود. متقاضیانی که دارای شرایط ذکرشده در قسمت الف، ب و ج باشند، باید قبل از مراجعه به اداره کنسولگری، توسط وابسته دفاعی یا معاون او مورد تایید قرار گیرند. 3- بخش صدور ویزا میتواند به عنوان وسیلهای برای جمعآوری اطلاعات جاسوسی مورد استفاده قرار گیرد. اطلاعاتی که معمولا دسترسی به آن از راههای دیگر امکانپذیر نیست. باید توجه داشت که صدور ویزا مورد استفاده شخصی افراد قرار نگیرد. افراد تنها وقتی برای ما مهم هستند که اطلاعات جاسوسی با ارزشی فراهم کنند یا راهی برای رسیدن به این اطلاعات ارائه دهند. من در این معامله پایاپای (گرفتن اطلاعات در مقابل صدور ویزا) انتظار دارم گزارشهای مفیدی به دست آید. 4- دفتر وابسته نظامی میباید توجه داشته باشد که در هفته، بیش از 5 توصیه برای صدور ویزا نداشته باشد. به افرادی که دارای شرایط مذکور در قسمت الف، ب و ج نبوده، ولی از دوستان نزدیک وابسته دفاعی آمریکا هستند، میتوان کارت مصاحبه با کنسول داد. در هرحال، نباید بیش از یک کارت در روز از طرف دفتر وابسته دفاعی برای مصاحبه صادر شود.»
نقشههای نافرجام
جیمز بیل در ادامه، به شیوه دیگری برای جذب مقام های ایرانی از سوی سفارت آمریکا در ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره میکند: « پس از انقلاب، نمونه های فراوانی از فعالیتهای جاسوسی در ایران وجود دارد که در ساختار روابط بعدی ایران و آمریکا، نقشی اساسی پیدا کرد؛ یکی از آن ها، نقشه سازمان سیا برای برقراری رابطه با ابوالحسن بنی صدر بود و دیگری که جنبه کلی تری داشت، این بود که سیا با میانه روهایی که در ارگان های انقلاب مسئولیتی برعهده داشتند، رابطه نزدیک برقرار کند. هر دو نقشه بسیار ناشیانه و عاری از ظرافت، طرح و اجرا و هر دو به شکست تاسف بار میانه روها و سرانجام به بر باد رفتن آخرین اعتبار آمریکا در ایران منتهی شد.»
* خراسان