راهپیمایی اربعین حسینی (ع) در طول تاریخ با فراز و نشیبهای بسیاری در مقاطع مختلف تاریخی مواجه بوده و یکی از بدترین و سختترین آنها به دوران حاکمیت رژیم بعث به ویژه فاصله زمانی ۱۹۷۷ میلادی تا ۲۰۰۳ میلادی، سال سرنگونی این رژیم باز میگردد که طی آن «صدام حسین»، دیکتاتور معدوم عراق اوج دشمنی و حقد و کینه خود نسبت به شیعیان را با ممنوع کردن برگزاری مراسم عاشورا و اربعین حسینی و حتی مجالس عزاداری و روضه خوانی به اثبات رساند.
به گزارش شهدای ایران، راهپیمایی اربعین حسینی (ع) در طول تاریخ با فراز و نشیبهای بسیاری در مقاطع مختلف تاریخی مواجه بوده و یکی از بدترین و سختترین آنها به دوران حاکمیت رژیم بعث به ویژه فاصله زمانی ۱۹۷۷ میلادی تا ۲۰۰۳ میلادی، سال سرنگونی این رژیم باز میگردد که طی آن «صدام حسین»، دیکتاتور معدوم عراق اوج دشمنی و حقد و کینه خود نسبت به شیعیان را با ممنوع کردن برگزاری مراسم عاشورا و اربعین حسینی و حتی مجالس عزاداری و روضه خوانی به اثبات رساند.
«حاج ابراهیم»، عضو یکی از هیئتهای منطقه «المخیم» کربلا نیز درباره چند و، چون برگزاری مراسم عزاداری در آن سالها میگوید:
به دلیل فشار امنیتی و فضای رعب و وحشتی که بعثیها در کربلا و دیگر شهرهای مذهبی ایجاد کرده بودند، امکان تشکیل دستههای بزرگ و متشکل عزاداری نبود، به همین دلیل دستههای عزاداری در آن دوره کوچک و انگشت شمار بودند. به یاد دارم که در کربلا هفت هیئت به خود جرأت میداد تا مراسمی ساده و کوتاه برگزار کند.
موسسان این هیئتها اغلب کسبه محل و مردمان متوسط الحالی بودند که با روی هم گذاشتن کمکها و نذورات خود و جمع آوری هدایا از اهالی محل مراسم سوگواری و عزاداری سادهای برگزار میکردند.
با اینکه سعی بسیار میشد، مراسم ساده و در کوتاهترین زمان ممکن برگزار شود، با این حال هیئتهای برگزار کننده در معرض فشارهای شدید و سختی قرار میگرفتند، به عنوان مثال بسیاری از موسسان و اعضای فعال این هیئتها توسط نیروهای امنیتی بازداشت و تحت انواع آزار و اذیتها قرار میگرفتند.
وی نقل میکند:
یکی از بدترین حربههای رژیم بعث برای شناسایی افراد فعال در هیئتها گماشتن جاسوس و مخبر در این تشکلها بود که به شدت در روحیه افراد تاثیر منفی برجای میگذاشت و باعث میشد، فضای امنیتی و خفقان شدیدی در هیئتها حاکم باشد، علاوه بر اینکه لطمه بزرگی به اعتماد فی مابین افراد نیز وارد میکرد، به گونهای که باعث میشد، فرد به هیچ کس حتی به نزدیکترین دوستش اعتماد نکند و این تاثیری منفی بر برگزاری مراسم داشت.
«خلیل اسماعیل» یکی از دوستان حاج خلیل ضمن تایید این سخنان تاکید میکند که خود به دلیل سوگواری و پرداختن به شعائر حسینی توسط نیروهای امنیتی رژیم بعث بازداشت شده بود.
خلیل اسماعیل نقل میکند:
در سال ۱۹۷۴ میلادی برگزاری هرگونه عزاداری و مراسم سوگواری ممنوع اعلام شد. با این حال هیئت ما با نادیده گرفتن این ممنوعیتها دسته خود را در حالی که شعار «خداوند به ظالمان طعم ظلم اشان را میچشاند» سر میداد، به سمت حرم امام حسین به راه انداختیم.
به نزدیکی حرم که رسیدیم، ماموران امنیتی را دیدیم که راه را بسته و مانع ورود عزاداران به حرم میشوند، سعی کردیم، راهی باز کنیم و وارد حرم امام حسین شویم. همین موضوع باعث یورش نیروهای امنیتی بعثی به سمت ما و دیگر عزاداران شد و درگیریهایی بین ما رخ داد، اما نیروهای امنیتی از بیم واکنش مردم که اطراف ما جمع شده بودند و علیه آنها شعار میدادند، هیج یک از ما را بازداشت نکردند و ما پس از برگزاری مراسم راه خانههای خود را پیش گرفتیم، غافل از اینکه نیروهای امنیتی در کمین همه بچهها از جمله خود من بودند، لذا نرسیده به خانه مرا بازداشت کردند.
خلیل اسماعیل میگوید:
به جرم شرکت در مراسم سوگواری و عزاداری برای امام حسین مرا به زندان انداختند و طی مدت بازداشت متحمل انواع و اقسام شکنجهها و آزارها و اذیتهای روحی و بدنی شدم، اما اکنون اوضاع خیلی فرق کرده و محبان اهل بیت به راحتی و بدون نگرانی میتوانند به شعائر حسینی و سوگواریهای خود بپردازند.
«سمیر خضیر»، یکی دیگر از محبان اهل بیت و امام حسین که در کربلای معلی زندگی میکند، نیز میگوید: در تمام طول سالهای ممنوعیت برگزاری مراسم عزاداری توسط بعثیها نه تنها به هر طریق ممکن، از جمله در خفا در باغهای شخصی و خانه هایمان به سوگواری و برگزاری شعائر حسینی پرداختیم، بلکه به زائرانی که از مناطق دیگر برای سوگواری و عزاداری در این روزها به کربلای معلی میآمدند، هم کمک میکردیم.
خضیر نقل میکند که به زائران مناطق دیگر را از طریق راههای میان بُر از مناطق و راههای پر تردد و پر خطر که امکان بسیار زیاد حضور ماموران امنیتی در مسیر آنها وجود داشت، به مناطق امن منتقل میکردیم. همچنین سعی میکردیم، تمام نیازهای غذایی و رفاهی آنها را فراهم کنیم و در کنار آنها به سوگواری برای امام حسین مشغول میشدیم.
خضیر نیز با بیان اینکه در تمام طول این سالها و طی انجام این اقدامات حضور اهل بیت و سید الشهدا را در کنار خود احساس میکرده، تاکید میکند که برکات این حضور همچنان در زندگی ام مشهود است.