شهدای ایران shohadayeiran.com

یک میدان و دو هجوم:
کوشیم تا از مجروهان این جبهه و ترکش خوردگان این حمله نباشیم.اگر هم آسیب دیده ایم، به درمانگاه «توبه» برویم.
سرویس فرهنگی شهدای ایران:نه «مرز»، تنها آبی و خاکی است، نه حمله، تنها زمینی و هوایی!


آنجا در پی ماه اند، اینجا دنبال ماهواره!/کشته آن شهید و مرده آن پلید!/ تا دیر نشده، غده گناه را جراحی کنیم!


نه هجوم فقط  نظامی است، نه شکست و ضربه، فقط مادی.
«تهاجم فرهنگی»، خطرناکتر از «هجوم نظامی» است.
در هجوم نظامی، طمع به خاک است و زمین، در شبیخون فرهنگی طمع به اخلاق است و دین!
هجوم نظامی با سر و صدا و سرعت است، تهاجم فرهنگی، آهسته و آرام.



آنجا در پی ماه اند، اینجا دنبال ماهواره!/کشته آن شهید و مرده آن پلید!/ تا دیر نشده، غده گناه را جراحی کنیم!


آن ترسناک و نفرت آفرین است، این فریبنده و جذاب.
آن، افراد را به دفاع و مقاومت وا می دارد، این به استقبال و پذیرش می فرستند.
کشته آن، «شهید» است ومردۀ این، پلید!

شهادت، دوست داشتنی است، اما ابتذال، نفرت انگیز.
در هجوم نظامی، دشمن، اعلام جنگ و دشمنی می کند، و مهاجم فرهنگی، اعلام دوستی!...
در حملۀ نظامی، صفیر اولین گلوله، همه را متوجه خطر می سازد، اما در تهاجم فرهنگی گاهی تا شلیک گلولۀ آخر دشمن، هنوز عده ای شبیخون را باور نمی کنند
آن پیداست، این پنهان!

در آنجا، زمین از دست می رود، اینجا شرف ودین.
آنجا، درگیری با دشمن، در مرزهاست، اینجا آسیب از حمله دشمن، درون خانه هاست.
آنجا، بمب های خوشه ای می ریزند، اینجا ماهواره و امواج تصویری.

در میدان حملۀ نظامی، پادگان ها، مقرها و خطوط و خاکریزها بمباران می شود، در تهاجم فرهنگی مدرسه ها، مطبوعات، اندیشه ها و عقیده ها.
در آن درگیری، کوه و دشت و دریا میدان برخورد است، در این مقابله، نبرد در عرصه مجلات، رمان ها، فیلم ها و کتاب هاست.


آنجا در پی ماه اند، اینجا دنبال ماهواره!/کشته آن شهید و مرده آن پلید!/ تا دیر نشده، غده گناه را جراحی کنیم!


آنجا میدان مبارزه محدود است، اینجا گسترده.
آنجا جنگی آشکاراست، اینجا غارتی پنهان.
اسیران آن میدان، «آزاده»اند، و گرفتاران این میدان، «معتاد» و «آلوده».
آنجا، شهادت، خانواده ای را سربلند می سازد، اینجا اعتیاد و ابتذال، دودمانی را شرمگین می سازد.

پدر یک شهید، عزیز است، پدر یک آلوده، سرافکنده!
در میدان نظامی، مجروح را به عقب بر می گردانند تا مداوا شود، در صحنۀ فرهنگی، پس از اولین زخم و ترکش، به خطوط جلوتر انتقال می یابد.
تیر و ترکش، بر سر و دست می نشیند، ولی زهر هوس و ویروس گناه، بر ایمان و اندیشه آسیب می رساند.


در هجوم نظامی، دشمن از مرز آبی و خاکی وارد می شود، در تهاجم فرهنگی، از مرز فکری و روحی.

آسیب خوردۀ آن، انگیزه مبارزه و خصومت پیدا می کند و نیش خوردۀ این، خلع سلاح و بی انگیزه می شود.



آنجا در پی ماه اند، اینجا دنبال ماهواره!/کشته آن شهید و مرده آن پلید!/ تا دیر نشده، غده گناه را جراحی کنیم!


تشییع جنازۀ یک شهید، شهری را روح حماسه می بخشد، اما آلودگی نسلی به ابتذال، روح جامعه را افسرده می سازد.
هجوم نظامی، یک ملت را مقاومتر می کند، وهجوم فرهنگی، سست تر می سازد.
آنجا فشنگ، شلیک می شود، اینجا آهنگ، پخش می شود.
آنجا در پی «ماه»اند، اینجا دنبال «ماهواره».


آنجا در پی ماه اند، اینجا دنبال ماهواره!/کشته آن شهید و مرده آن پلید!/ تا دیر نشده، غده گناه را جراحی کنیم!


گذرگاه های آن جبهه، سربالایی است، وعرصه های این میدان، سرازیری.
آنجا از خود می گذرند تا به خدا برسند، اینجا از خدا می گذرند تا به خود برسند.
قربانیان آن،شهید راه «معروف»اند، و قربانیان این، کشته بیراهۀ «منکر»!

بکوشیم تا از مجروهان این جبهه و ترکش خوردگان این حمله نباشیم.

اگر هم آسیب دیده ایم، به درمانگاه «توبه» برویم.
و ... تا دیر نشده، غده گناه را «جراحی» کنیم.
آیا سلامت روح و فکربه اندازۀ «جسم» مهم نیست؟!


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار