چهار نکته اساسی در رابطه با حملات تروریستی تهران: ایران، داعش، عربستان سعودی، آمریکا و خاورمیانه
حملات روز گذشته داعش به دو نقطه سمبلیک و نمادین در جمهوری اسلامی ایران، چند نکته حائز اهمیت و اساسی را در بر داشته است که اشاره به همه آنها، می تواند بسیاری از دینامیک های سیاسی ـ امنیتی و در عین حال بسیاری از نکات مندرج در پویایی های توازن قدرت در منطقه را مشخص سازد.
کد خبر: ۷۰۱۶۰۴
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۸ 08 June 2017
حملات روز گذشته داعش به دو نقطه سمبلیک و نمادین در جمهوری اسلامی ایران، چند نکته حائز اهمیت و اساسی را در بر داشته است که اشاره به همه آنها، می تواند بسیاری از دینامیک های سیاسی ـ امنیتی و در عین حال بسیاری از نکات مندرج در پویایی های توازن قدرت در منطقه را مشخص سازد.
به گزارش «تابناک»؛ گروه تروریستی بنیادگرای داعش موفق شد، سرانجام نخستین حمله خود به ایران را برنامه ریزی و اجرا کند؛ هرچند میزان و شدت این حملات با توجه به آمادگی امنیتی نیروهای اطلاعاتی و نظامی ایران به حداقل ممکن رسید، داعش این عملیات را برای خودش دستاورد تلقی می کند.
این حملات تفاوت بسیاری با سایر حملات این گروه در کشورهای مختلف و حتی اروپا دارد. دلایل این امر بسیار است؛ از نمادین بودن آن گرفته تا تغییرات احتمالی که می تواند در ایران و در کل منطقه و حتی ساخت توازن قدرت در ورای منطقه ایجاد کند. در واقع داعش با حملات دیروز خود به تهران، مسیری جدید را ناخواسته پایه گذاشت که می تواند به شکل گیری نوع جدیدی از سپهر امنیتی ـ سیاسی اول در خاورمیانه و بعد از آن احتمالا در ساخت نظامی بین الملل بینجامد.
پرداختن به همه نکات مندرج در حملات دیروز داعش به ایران، آن هم مفصل، قطعا نیازمند چندین و چند مطلب طولانی و دقیق است؛ اما می توان به شکلی مختصر به مهمترین اثرات این حملات اشاره ای راهنما داشت.
پیش از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که این نکات همگی در این باب مطرح شده که ادعای انجام حملات تروریستی دیروز از سوی داعش، درست باشد.
آنچه داعش از حمله به تهران می خواست
اگر ریشه های تاریخی گروه داعش را در نظر آوریم، از سال 2007 به این سو همواره در پی آن بوده که دست به تدارک حملات تروریستی در خاک ایران بزند. برای سال ها این گروه به واسطه اشراف امنیتی و اطلاعاتی و آمادگی نظامی نیروهای سپاه، ارتش و نیروهای اطلاعاتی و انتظامی ایران، قادر به رسیدن به این هدف نبوده اند تا این که دیروز توانستند اولین حمله خود را در تهران، صورت دهند.
هرچند دامنه تلفات و خسارات وارده از سوی این حملات به واسطه سرعت عمل و هوشمندی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ما بسیار محدود شد – فراموش نکنیم که با توجه به حجم و میزان حمل مهمات تروریست ها تعداد شهدا و دامنه تلفات و خسارات تا چه حد می توانست بیشتر باشد – و از این جهت حملات داعش را باید قطعا ناکام خطاب کرد، دستاورد داعش حتی اگر هیچ تلفاتی نیز نداشت برای این گروه در اجرای عملیات در ایران یک دستاورد بود.
ایران و آنچه از پس حملات تهران می آید
یکی از مهمترین اثرات حملات دیروز داعش به تهران، مستقیم متوجه حوزه عمومی سیاست و امنیت در ایران است. بدون شک در کنار اهداف فوق داعش چند هدف دیگر را نیز در سر داشته است که باید به خوبی به آن ها نگاه کرده و آنها را تجزیه و تحلیل کنیم. اولین هدف داعش از اثر گذاری بر سیاست داخلی ایران و تقویت شکاف های قومی و مذهبی است.
نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین سدهای نفوذ اساسی در برابر داعش در داخلی ایران، ناتوانی این گروه برای جلب و جذب نیرو از داخل ایران بوده است. برای سال ها ایرانیان اعم از شیعه و سنی، مسلمان و مسیحی و یهودی و سایر مذاهب و اقوام، نفرت درونی از این گروه و ایدئولوژی و تفکر وی داشته اند و پیوندهای اساسی این گروه با کشورهایی در منطقه که مستقیم دشمنی خود با ایران را نشان داده اند، منجر به تقویت حس میهن دوستی در برابر این گروه تروریستی بوده است. این اولین دلیل ناکامی های بزرگ داعش برای هدف قرار دادن ایران بوده است.
اکنون اما و بدون شک داعش در انتظار آن است که حملات روز گذشته در تهران، منجر به ایجاد شکافی اساسی میان گروه های قومی و مذهبی ایرانی شود. همچنین بی راه نیست اگر بگوییم هدف داعش از حملات به ایران، بعد از حماسه دموکراسی در کشور در انتخابات، اثرگذاری بر فضای سیاسی است که پس از انتخابات تا حدی واگرایی در آن دیده شده.
این موضوعی است که به شدت باید مورد توجه افکار عمومی، تحلیلگران، رسانه ها و تصمیم سازان در داخل کشور و در بالاترین حد ممکن باشد. اثرات حملات داعش در این بعد، هرچند در ظاهر چندان بروز و ظهور ندارد، می تواند در عمق مخرب تر از اثرات عینی و روانی خود حملات تروریستی باشد.
آنچه حملات تهران در مورد وضعیت منطقه می گوید
زمان یا تایمینگ حملات داعش به تهران بسیار مهم است. در حالی که این گروه تروریستی در موصل آخرین نفس های خود را می کشد و در سوریه نیز چیزی به پایان آن نمانده است، حمله به ایران که در این دو جبهه اصلی ترین دشمن داعش تلقی می شود، موضوع چندان عجیبی نخواهد بود. حملات روز چهارشنبه در تهران ارتباط بسیاری با فروپاشی خلافت خوخوانده ابوبکر البغدادی در منطقه دارد.
زمانی که داعش در حال فروپاشی ساختار منسجم و مبتنی بر جغرافیای خود است، اما هرگز ساختار شبکه ای خود را ـ که بخش ماهوی هر نوع گروه تروریستی این گونه است ـ از میان نبرده و این شبکه ها و گروه های ارتباطی آن، بناچار پراکنده حملات خود را در نقاط مختلف سازماندهی می کنند. حملات اخیر در لندن و منچستر، کابل، بغداد و فیلیپین و نگاهی به جغرافیای این حملات، همه چیز را در مورد وضعیت داعش در عراق و سوریه و منطقه شام بیان می کند.
اما مهمترین نکته در بعد منطقه ای آن است که اثرات حمله تهران به هیچ وجه به تهران و ایران ختم نمی شود. بعد از این حملات، انگشت اتهامات مستقیم به سوی عربستان سعودی نشانه رفته است و نشانه های این اتهام نیز اندک نیست. کمترین و حداقل موضوع این اتهامات همراهی ایدئولوژیک داعش و عربستان است.
این مسأله دو نتیجه بلافصل دارد: اول از همه، احتمال نقش آفرینی جدی تر ایران در منطقه و در مبارزه با گروه تروریستی داعش را افزایش می دهد. اکنون ایران لوازم لازم برای شدت دهی به حملات به مواضع این گروه در سوریه و به ویژه در عراق را در دست دارد و مهمتر از همه آنکه پشتیبانی افکار عمومی در داخل نیز برای این نقش آفرینی در بالاترین حد خود قرار گرفته است.
نکته دوم و مهمتر آنکه شاید دیگر باید موضوع تنش زدایی بین ایران و عربستان را حداقل برای کوتاه مدت به دست فراموشی سپرد. اگر کمترین روزنه هایی در این میان برای تنش زدایی و همراهی در منافع مشترک وجود داشت، حملات روز چهارشنبه به تهران، فعلا این روزنه ها را بسته است. بدون شک از این پس رویارویی های مستقیم و غیر مستقیم ایران و عربستان سعودی در منطقه بیش از گذشته افزایش می یابد که خود اثرات متعددی بر توازن قوای منطقه ای – به ویژه با احتمال دخالت های مستقیم و غیر مستقیم روسیه و ایالات متحده – خواهد گذاشت. این مسأله بسیار جدی و حائز اهمیت است که باید در چندین مطلب مختلف مفصل به آن پرداخت.
معانی این حملات برای روابط ایران و آمریکای ترامپ
به هر اندازه که عربستان سعودی در حملات روز گذشته متهم باشد، به همان میزان انگشت اتهام به سوی ایالات متحده نیز هست. دست کم در میان افکار عمومی بخش مهمی از ایرانیان، مسأله به این صورت است. این مسأله به ویژه پس از توییت عجیب دونالد ترامپ، که ایران را قربانی حمایت خود از تروریسم خوانده بود، بسیار جدی تر شده. دونالد ترامپ با این توییت خود نشان داد که یا عملا فاقد هرگونه درک و فهم لازم از ماهیت ماجراست و یا اساسا نمی خواهد مسأله را آن گونه که در واقع امر صورت گرفته، ببیند.
در هر دو صورت، تکلیف ایران با ترامپ در این مسأله مشخص است. نکته مهمتر آنکه روز گذشته و ساعاتی بعد از حملات تروریستی به تهران، سنای آمریکا، موضوع طرح تحریم های ایران را در دستور کار خود قرار داد و مسأله بررسی آن را تصویب کرد؛ این به معنی آن است که عملا در چنین شرایطی ایالات متحده در پی تحریم قربانیان تروریسم در ایران است.
هنوز یاد و خاطره اسناد موثق حمایت جورج دابلیو بوش از ایجاد بی ثباتی در ایران با حمایت از گروه های معاند و مخالف و تقویت گروهک تروریستی منافقین در دهه 2000 از یاد و خاطره ایرانیان به شکل پاک نشده است که دونالد ترامپ و سنای جمهوری خواه آمریکا، بار دیگر آن خاطرات را جلوی چشمان ایرانیان آورده اند.
دونالد ترامپ نشان داده و می دهد که با هرگونه اقدامی که ایران در داخل و منطقه صورت دهد صرف نظر از ماهیت آن ـ و این که آیا در اشتراک با منافع استراتژیک آمریکا هست یا خیر ـ مخالفت می کند و عملا در کنار دشمنان ایران در منطقه ایستاده است. بر خلاف اتفاقی که در 11 سپتامر رخ داد و کمک ایران به آمریکا برای مقابله با طالبان در آن سال، به هیچ وجه نمی توان انتظار آن را داشت که اکنون آمریکا در کنار ایران برای مبارزه با داعش قرار بگیرد. با توجه به موضوع پیش گفته در مورد احتمال بالای شدت گیری انتقام جویی ایران از داعش در منطقه، رویارویی با آمریکا و نیروهای آمریکایی از نتایج محتمل دیگر حملات تروریستی تهران است.
با همه اینها باید گفت که حملات تروریستی تهران دامنه و وسعت اثرگذاری بیش از آنچه در ظاهر دیده می شود دارد. دامنه این اثر حملات به ایران محدود نمانده و می تواند خاورمیانه و توازن قدرت در این منطقه و همچنین ورای منطقه را تعریف یا بازتعریف کند. سیر تحولات آتی مسیر پیش روی را بیش از پیش مشخص خواهد ساخت.
درپاسخ به دیکتاتورها درنشست شورای امنیت سازمان ملل
درپاسخ به دولت های دیکتاتوری درنشست شورای امنیت سازمان ملل
جنایات مدعیان حقوق بشر، حقوق بشرقانون جنگل آمریکایی
مدعیان حقوق بشر، درجنایات ضد بشری جهان دست دارند.
آمریکا جنایتکارشماره یک حق دفاع ازحقوق بشر را ندارد.
آمریکا جنایتکارشماره یک بزرگترین ناقض حقوق بشردردنیاست.
آمریکا مرتکب جنایت علیه بشریت درژاپن شده است.
سکوت دربرابرجنایت ازخود جنایت بدتراست.
درهرجای دنیا جنایتی رخ می دهد دست آمریکا جنایتکارشماره یک درکاراست.
هرجا ظلمی، جنایت، خیانت، دخالت، مداخله، ستم وتجاوزاست رد پای آمریکا جنایتکارشماره یک را می تواند دید.
آمریکا جنایتکارشماره یک مرتکب جنایت جنگی وجنایت علیه ضد بشریت در ژاپن شده است.
آمریکا جنایتکار شماره یک علیه مردم ژاپن از انواع بمب های ممنوعه، بمب اتمی و سلاح شیمیایی استفاده کرده است ولی متاسفانه مجامع حقوق بشری تاکنون خفه خون گرفتند، کاری نمی کنند وسکوت اختیارکرده اند.
و این درحالی است که مدعیان حقوق بشرجنایتکار وسازمان های مدعی حقوق بشر، آمریکایی ها جنایتکار شماره یک، کشورهای اروپایی جنایتکارشماره یک وسازمان های به اصطلاح بین المللی جنایتکارشماره یک تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه وحشی گری وغیرانسانی آمریکا جنایتکارشماره یک نمی کنند، خفه خون گرفتند وسکوت اختیارکرده است.
صدام دیکتاتور با کمک، حمایت وپشتیبانی همه جانبه آمریکا ازسلاحهای شیمیایی علیه مردم ایران استفاده کرده است.
تروریست های داعش با کمک، حمایت وپشتیبانی آمریکا جنایتکارعلیه مردم سوریه وعراق ازسلاح شیمیایی استفاده کردند.
مخالفان سوریه مورد حمایت آمریکا ومتحدانش ازسلاح شیمیایی استفاده کردند.
آمریکا مسئول حملات شیمیایی درسوریه وعراق است.
عربستان جنایتکارشماره یک به تروریست ها درسوریه گازشیمیایی داده است!
آمریکا جنایتکارشماره یک استفاده ازسلاح شیمیایی را به تروریست های داعش آموزش داده.
تروریست ها روزانه ازآمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی سلاح دریافت می کنند.
آمریکا به تروریست های داعش درسوریه، لبنان، عراق، افغانستان، یمن ومنطقه سلاح می دهد.
واشنگتن باید درباره محموله گازسارین توضیح دهد.
واشنگتن باید درمورد سلاح شیمیایی توضیح دهد.
دونالد ترامپ یک دروغگوست ودروغ های زیادی گفته است.
به بهانه مبارزه با گروه تروریستی داعش؛
اعتراف ائتلاف آمريکايي به کشتار غیرنظامیان در سوریه و عراق
ائتلاف متجاوز به سرکردگي آمریکا از کشته شدن 1114 غیرنظامی از اوت 2014 در سوریه و عراق خبر داد.
تاریخ: ۰۵ مهر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۰
ائتلاف به سرکردگي آمریکا در بیانیه ای اعلام کرد در حملاتی که ائتلاف به رهبری آمریکا از اوت 2014 انجام داده است، 1114 غیرنظامی در عراق و سوریه کشته شده اند.
در بیانیه ائتلاف آمده است " حملاتی که ائتلاف از آغاز عملیات " عزم راسخ " انجام داده سبب کشته شدن غیر عمد دست کم 1114 غیر نظامی شده است. " در پایان ماه اوت این تعداد 1069 غیر نظامی بود.
عملیات ائتلاف آمریکا ژوئن 2014 در عراق و سپتامبر همان سال در سوریه آغاز شد. در سوریه این ائتلاف بدون توافق مقامات این کشور وارد عمل شد. دولت سوریه بارها به شورای امنیت سازمان ملل متحد رجوع و درخواست کرد عملیات نیروی ائتلافی را آمريکايي که قربانیان غیرنظامی داشته و به زیر ساخت های سوریه آسیب جدی وارد کرده است محکوم کند.
اين ائتلاف متجاوز در بیانیه خود اعلام کرد از اوت 2014 تا نوامبر 2017، 28 هزار و 562 حمله هوایی در عراق و سوریه انجام داده است.
¬
حملات روز گذشته داعش به دو نقطه سمبلیک و نمادین در جمهوری اسلامی ایران، چند نکته حائز اهمیت و اساسی را در بر داشته است که اشاره به همه آنها، می تواند بسیاری از دینامیک های سیاسی ـ امنیتی و در عین حال بسیاری از نکات مندرج در پویایی های توازن قدرت در منطقه را مشخص سازد.
کد خبر: ۷۰۱۶۰۴
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۸ 08 June 2017
حملات روز گذشته داعش به دو نقطه سمبلیک و نمادین در جمهوری اسلامی ایران، چند نکته حائز اهمیت و اساسی را در بر داشته است که اشاره به همه آنها، می تواند بسیاری از دینامیک های سیاسی ـ امنیتی و در عین حال بسیاری از نکات مندرج در پویایی های توازن قدرت در منطقه را مشخص سازد.
به گزارش «تابناک»؛ گروه تروریستی بنیادگرای داعش موفق شد، سرانجام نخستین حمله خود به ایران را برنامه ریزی و اجرا کند؛ هرچند میزان و شدت این حملات با توجه به آمادگی امنیتی نیروهای اطلاعاتی و نظامی ایران به حداقل ممکن رسید، داعش این عملیات را برای خودش دستاورد تلقی می کند.
این حملات تفاوت بسیاری با سایر حملات این گروه در کشورهای مختلف و حتی اروپا دارد. دلایل این امر بسیار است؛ از نمادین بودن آن گرفته تا تغییرات احتمالی که می تواند در ایران و در کل منطقه و حتی ساخت توازن قدرت در ورای منطقه ایجاد کند. در واقع داعش با حملات دیروز خود به تهران، مسیری جدید را ناخواسته پایه گذاشت که می تواند به شکل گیری نوع جدیدی از سپهر امنیتی ـ سیاسی اول در خاورمیانه و بعد از آن احتمالا در ساخت نظامی بین الملل بینجامد.
پرداختن به همه نکات مندرج در حملات دیروز داعش به ایران، آن هم مفصل، قطعا نیازمند چندین و چند مطلب طولانی و دقیق است؛ اما می توان به شکلی مختصر به مهمترین اثرات این حملات اشاره ای راهنما داشت.
پیش از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که این نکات همگی در این باب مطرح شده که ادعای انجام حملات تروریستی دیروز از سوی داعش، درست باشد.
آنچه داعش از حمله به تهران می خواست
اگر ریشه های تاریخی گروه داعش را در نظر آوریم، از سال 2007 به این سو همواره در پی آن بوده که دست به تدارک حملات تروریستی در خاک ایران بزند. برای سال ها این گروه به واسطه اشراف امنیتی و اطلاعاتی و آمادگی نظامی نیروهای سپاه، ارتش و نیروهای اطلاعاتی و انتظامی ایران، قادر به رسیدن به این هدف نبوده اند تا این که دیروز توانستند اولین حمله خود را در تهران، صورت دهند.
هرچند دامنه تلفات و خسارات وارده از سوی این حملات به واسطه سرعت عمل و هوشمندی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ما بسیار محدود شد – فراموش نکنیم که با توجه به حجم و میزان حمل مهمات تروریست ها تعداد شهدا و دامنه تلفات و خسارات تا چه حد می توانست بیشتر باشد – و از این جهت حملات داعش را باید قطعا ناکام خطاب کرد، دستاورد داعش حتی اگر هیچ تلفاتی نیز نداشت برای این گروه در اجرای عملیات در ایران یک دستاورد بود.
ایران و آنچه از پس حملات تهران می آید
یکی از مهمترین اثرات حملات دیروز داعش به تهران، مستقیم متوجه حوزه عمومی سیاست و امنیت در ایران است. بدون شک در کنار اهداف فوق داعش چند هدف دیگر را نیز در سر داشته است که باید به خوبی به آن ها نگاه کرده و آنها را تجزیه و تحلیل کنیم. اولین هدف داعش از اثر گذاری بر سیاست داخلی ایران و تقویت شکاف های قومی و مذهبی است.
نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین سدهای نفوذ اساسی در برابر داعش در داخلی ایران، ناتوانی این گروه برای جلب و جذب نیرو از داخل ایران بوده است. برای سال ها ایرانیان اعم از شیعه و سنی، مسلمان و مسیحی و یهودی و سایر مذاهب و اقوام، نفرت درونی از این گروه و ایدئولوژی و تفکر وی داشته اند و پیوندهای اساسی این گروه با کشورهایی در منطقه که مستقیم دشمنی خود با ایران را نشان داده اند، منجر به تقویت حس میهن دوستی در برابر این گروه تروریستی بوده است. این اولین دلیل ناکامی های بزرگ داعش برای هدف قرار دادن ایران بوده است.
اکنون اما و بدون شک داعش در انتظار آن است که حملات روز گذشته در تهران، منجر به ایجاد شکافی اساسی میان گروه های قومی و مذهبی ایرانی شود. همچنین بی راه نیست اگر بگوییم هدف داعش از حملات به ایران، بعد از حماسه دموکراسی در کشور در انتخابات، اثرگذاری بر فضای سیاسی است که پس از انتخابات تا حدی واگرایی در آن دیده شده.
این موضوعی است که به شدت باید مورد توجه افکار عمومی، تحلیلگران، رسانه ها و تصمیم سازان در داخل کشور و در بالاترین حد ممکن باشد. اثرات حملات داعش در این بعد، هرچند در ظاهر چندان بروز و ظهور ندارد، می تواند در عمق مخرب تر از اثرات عینی و روانی خود حملات تروریستی باشد.
آنچه حملات تهران در مورد وضعیت منطقه می گوید
زمان یا تایمینگ حملات داعش به تهران بسیار مهم است. در حالی که این گروه تروریستی در موصل آخرین نفس های خود را می کشد و در سوریه نیز چیزی به پایان آن نمانده است، حمله به ایران که در این دو جبهه اصلی ترین دشمن داعش تلقی می شود، موضوع چندان عجیبی نخواهد بود. حملات روز چهارشنبه در تهران ارتباط بسیاری با فروپاشی خلافت خوخوانده ابوبکر البغدادی در منطقه دارد.
زمانی که داعش در حال فروپاشی ساختار منسجم و مبتنی بر جغرافیای خود است، اما هرگز ساختار شبکه ای خود را ـ که بخش ماهوی هر نوع گروه تروریستی این گونه است ـ از میان نبرده و این شبکه ها و گروه های ارتباطی آن، بناچار پراکنده حملات خود را در نقاط مختلف سازماندهی می کنند. حملات اخیر در لندن و منچستر، کابل، بغداد و فیلیپین و نگاهی به جغرافیای این حملات، همه چیز را در مورد وضعیت داعش در عراق و سوریه و منطقه شام بیان می کند.
اما مهمترین نکته در بعد منطقه ای آن است که اثرات حمله تهران به هیچ وجه به تهران و ایران ختم نمی شود. بعد از این حملات، انگشت اتهامات مستقیم به سوی عربستان سعودی نشانه رفته است و نشانه های این اتهام نیز اندک نیست. کمترین و حداقل موضوع این اتهامات همراهی ایدئولوژیک داعش و عربستان است.
این مسأله دو نتیجه بلافصل دارد: اول از همه، احتمال نقش آفرینی جدی تر ایران در منطقه و در مبارزه با گروه تروریستی داعش را افزایش می دهد. اکنون ایران لوازم لازم برای شدت دهی به حملات به مواضع این گروه در سوریه و به ویژه در عراق را در دست دارد و مهمتر از همه آنکه پشتیبانی افکار عمومی در داخل نیز برای این نقش آفرینی در بالاترین حد خود قرار گرفته است.
نکته دوم و مهمتر آنکه شاید دیگر باید موضوع تنش زدایی بین ایران و عربستان را حداقل برای کوتاه مدت به دست فراموشی سپرد. اگر کمترین روزنه هایی در این میان برای تنش زدایی و همراهی در منافع مشترک وجود داشت، حملات روز چهارشنبه به تهران، فعلا این روزنه ها را بسته است. بدون شک از این پس رویارویی های مستقیم و غیر مستقیم ایران و عربستان سعودی در منطقه بیش از گذشته افزایش می یابد که خود اثرات متعددی بر توازن قوای منطقه ای – به ویژه با احتمال دخالت های مستقیم و غیر مستقیم روسیه و ایالات متحده – خواهد گذاشت. این مسأله بسیار جدی و حائز اهمیت است که باید در چندین مطلب مختلف مفصل به آن پرداخت.
معانی این حملات برای روابط ایران و آمریکای ترامپ
به هر اندازه که عربستان سعودی در حملات روز گذشته متهم باشد، به همان میزان انگشت اتهام به سوی ایالات متحده نیز هست. دست کم در میان افکار عمومی بخش مهمی از ایرانیان، مسأله به این صورت است. این مسأله به ویژه پس از توییت عجیب دونالد ترامپ، که ایران را قربانی حمایت خود از تروریسم خوانده بود، بسیار جدی تر شده. دونالد ترامپ با این توییت خود نشان داد که یا عملا فاقد هرگونه درک و فهم لازم از ماهیت ماجراست و یا اساسا نمی خواهد مسأله را آن گونه که در واقع امر صورت گرفته، ببیند.
در هر دو صورت، تکلیف ایران با ترامپ در این مسأله مشخص است. نکته مهمتر آنکه روز گذشته و ساعاتی بعد از حملات تروریستی به تهران، سنای آمریکا، موضوع طرح تحریم های ایران را در دستور کار خود قرار داد و مسأله بررسی آن را تصویب کرد؛ این به معنی آن است که عملا در چنین شرایطی ایالات متحده در پی تحریم قربانیان تروریسم در ایران است.
هنوز یاد و خاطره اسناد موثق حمایت جورج دابلیو بوش از ایجاد بی ثباتی در ایران با حمایت از گروه های معاند و مخالف و تقویت گروهک تروریستی منافقین در دهه 2000 از یاد و خاطره ایرانیان به شکل پاک نشده است که دونالد ترامپ و سنای جمهوری خواه آمریکا، بار دیگر آن خاطرات را جلوی چشمان ایرانیان آورده اند.
دونالد ترامپ نشان داده و می دهد که با هرگونه اقدامی که ایران در داخل و منطقه صورت دهد صرف نظر از ماهیت آن ـ و این که آیا در اشتراک با منافع استراتژیک آمریکا هست یا خیر ـ مخالفت می کند و عملا در کنار دشمنان ایران در منطقه ایستاده است. بر خلاف اتفاقی که در 11 سپتامر رخ داد و کمک ایران به آمریکا برای مقابله با طالبان در آن سال، به هیچ وجه نمی توان انتظار آن را داشت که اکنون آمریکا در کنار ایران برای مبارزه با داعش قرار بگیرد. با توجه به موضوع پیش گفته در مورد احتمال بالای شدت گیری انتقام جویی ایران از داعش در منطقه، رویارویی با آمریکا و نیروهای آمریکایی از نتایج محتمل دیگر حملات تروریستی تهران است.
با همه اینها باید گفت که حملات تروریستی تهران دامنه و وسعت اثرگذاری بیش از آنچه در ظاهر دیده می شود دارد. دامنه این اثر حملات به ایران محدود نمانده و می تواند خاورمیانه و توازن قدرت در این منطقه و همچنین ورای منطقه را تعریف یا بازتعریف کند. سیر تحولات آتی مسیر پیش روی را بیش از پیش مشخص خواهد ساخت.