عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به توییت محمود صادقی در عملیات تروریستی اهواز نوشت: آقای دکتر صادقی ! توییتتان، عروبت صدام را تداعی کرد!
به گزارش شهدای ایران، مجتبی زارعی عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به توییت محمود صادقی در عملیات تروریستی اهواز نوشت: آقای دکتر صادقی ! توییتتان، عروبت صدام را تداعی کرد!
متن این نامه به شرح زیر است:
« بسم الله الرحمن الرحیم
برادر گرامی جناب دکتر محمود صادقی
نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو محترم هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
سلام علیکم
قسمت دوم توییت شما در باره جنایت آمریکایی _ انگلیسی و صهیونیستی اهواز و طرحواره بی اساستان در « عربیت» و «رانده شدگی قوم عرب » برای نحوی تبیین در این آدمکشیها را دیدم ؛ با این که شما ، خوداز فرزندان شهدای ترور هستید اما دروغ بزرگ شما خاطرات «صدام » را در نظرم زنده کرد؛ چون در مَثَل مناقشه نیست میخواستم بگویم در توییتتان چقدر شبیه صدام شدهای برادر!
آخر! آن عفلقی بعثی هم به خوزستان میگفت عربستان ! و نقشه چاپ کرد که در آن نوشته بود الاحواز و خرمشهررا محمّره نامید و آبادان را عبادان!
آری برادر! و این چنین شد که ترک ها و لُرها و کردها و بلوچ و گیلک و تبری و ترکمن ها زیر لوای اسلام همه جمع شدند و از غرب و شرق و شمال همه رفتند جنوب ! در حالی که شمالی ها را چه به جنوب و ترکمن ها را چه به عروبت!
برادر صادقی! آن روزها پانزده سال بیشتر نداشتم؛ فقط راه مدرسه و خانهای از دهکدهای در شمال را بلد بودم؛ اما خیلی زود و در دفاع از بروبچه های خوزستان؛ با خیابان های اهواز، خرمشهر و آبادان از راه مدرسه و دهکده ، بیش تر و بهتر آشنا شدم؛ نهر بوفلفل و رود خروشان اروند را برای درهم کوبیدن متجاوزان بعثی و دست نشاندگان آمریکا و شوروی در کربلای ۴ ، روزی چند بار با دیگر جوانان شمال ایران غواصی کردیم و هیج نمی گفتیم که چرا از شمال آمدیم تا در جنوب طعمه کوسه ها شویم و....
برادر صادقی! من شما را به عنوان یک ایرانی وطن خواه و دلسوز و البته قرباتی تروریسم بالذات دولتی ( آمریکا ) محترم می شمارم اما در کمال ادب و در احترام به همسایگی مان در دانشگاه تربیت مدرس عرض میکنم اگر از طفل شهید غیر ممیز اهواز خجلت پیشه نمی کنید از خون دهها هزار شهید ترک و لُر و ترکمن و بلوچ و مازنی و گیلک و...بترسید که از اقصی نقاط ایران سراسیمه برای حفظ شرف عربِ ایرانی و تمامیت ایران خود را به اهواز و خرمشهر و... رساندند و نقشه جعلی عربستانِ ادعایی صدام را سوزاندند و عربستان شد همان خوزستان تاریخی ما ! و برادر ! هرچه هم در وصیت نامه آن دهها هزار شهید به خون آرمیده ی در نخلستان ها ی جنوب و اروند خروشان بکاوی ، هیج ردّی از عروبت و عجمیت و تبیین نژادی و زبانی و فرقه ای و.... نمی یابی!
من جای شما بودم حرمت علم و دانشگاه و ساحت حقیقت و حرّیّت را پاس می داشتم و در احترام و پوزش از استادان، مدیران و کارکنان وطن خواه و اسلامگرای دانشگاه تربیت مدرس سعی بلیغ می کردم تا شباهت نا خواسته بیان و قلمم با صدام و صاحبان شرکت های نظامی - رسانه ای تکثیر و اعزام جوخههای ترور از انگلیس و آمریکا و اروپا به خوزستان عزیز در افکارعمومی ایران پاک شود.
در پایان یادآوری میکنم که موکلین نجیب شما در تهران از شما و دیگر نمایندگان تهران توقع دارند در باره بد عملی ها ، بی عملی ها و نقض عهد های خود و همسویان خویش در باره ساماندهی امور اقتصادی و اجتماعی مردمان صبور توضیح دهید ؛
به واقع نیک می دانید که نمی شود برای همیشه ناکارامدی های گفتمان های همسو با خود را زیر هیجانات و موج سازی های رسانه ای پنهان کرد ؛ باید فارغ از بازی در فضای مجازی و اختراع جنگ های پست مدرنیستی و آشوبِ کلمات ، عینی و علی الارض توضیح دهید که چرا تفکر شما و همسویان تان و نیز روش حکمرانی و کشورداری تان قادر به نگهداری ارزش پول ایرانیان و اندازه معیشت و کسب و کار مردمان و نیز حفظ سفره توده ایرانیها نیست !؟
چون بیان و نظر شما در توییت منتشره حاوی وهن قانون اساسی، تخریب اخلاق علمی و نیز نافی خون دهها هزار شهید دیگر اقوام نجیب ایرانی در سرزمین مقدس خوزستان آن هم در هفته دفاع مقدس و نیز در عطف تعلق تان به دانشگاه تربیت مدرس بود تردید در نگارش این وجیزه را روا ندانستم؛ ضمن این که از دیگر همکاران و مدیران این دانشگاه مولود انقلاب می خواهم نغمه سرایی ناخواسته شوم و ضدایرانی شما را بر نتافته و محکوم کنند و صد البته این موجب نخواهد شد تا حُسن همجواری و سلوک برادرانه ی شما و بنده تخریب شود.»
*فارس