قبل از كسالت حضرت امام (ره) شب ها يكى از بچه هاى پاسدار پشت در اتاقشان مى خوابيد. روزى از او پرسيدم: شما كه مدتى است شب ها مراقب امام بوده ايد، هيچ خاطره اى از ايشان نداريد؟ گفت: چرا، دارم. امام (ره) معمولا ...
به گزارش شهدای ایران ، کتاب «بهترين پناهگاه حكايات و داستان هاى نماز» اثری از آقای رحيم كارگر محمديارى است که به بیان داستان های گوناگون از نماز و نمازگزاران پرداخته که منتخبی از این داستان ها در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می گردد.
* لذت عبادت در جوانى
قبل از كسالت حضرت امام (ره) شب ها يكى از بچه هاى پاسدار پشت در اتاقشان مى خوابيد. روزى از او پرسيدم: شما كه مدتى است شب ها مراقب امام بوده ايد، هيچ خاطره اى از ايشان نداريد؟ گفت: چرا، دارم. امام (ره) معمولا دو ساعت مانده به اذان صبح بيدار مى شدند. يك شب متوجه شدم دارند با صداى بلند گريه مى كنند. متأثر شدم و شروع كردم به گريه كردن. مدتى بعد امام (ره) براى گرفتن وضو از اتاق بيرون آمدند. مرا كه با آن حال ديدند، گفتند: تا جوانى قدر خودت را بدان و خدا را عبادت كن. لذت عبادت در جوانى است. آدم وقتى پير مى شود، دلش مى خواهد عبادت كند، ولى حال و توانى برايش نمانده است .