شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛دراین مقاله احکام دو پرسش و پاسخ را در باب مسائل مربوط به حج مطرح خواهیم کرد:

 

سوال: مراد از قربانی در مناسک حج که در سوره مبارکه بقره آیه 196 به آن اشاره شده، چیست؟

در قرآن کریم می‌خوانیم: «و براى خدا حجّ و عمره را به پایان رسانید، و اگر [به علت موانعى‏] بازداشته شدید، آنچه از قربانى میسّر است [قربانى کنید] و تا قربانى به قربانگاه نرسیده سر خود را مَتراشید و هرکس از شما بیمار باشد یا در سر، ناراحتی‌اى داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به کفّاره [آن، باید] روزه‌اى بگیرد، یا صدقه‌اى دهد، یا قربانی‌اى بکند و چون ایمنى یافتید، پس هرکس از [اعمال‏] عمره به حجّ پرداخت، [باید] آنچه از قربانى میسّر است [قربانى کند]، و آن‌کس که [قربانى‏] نیافت [باید] در هنگام حجّ، سه روز روزه [بدارد] و چون برگشتید هفت [روز دیگر روزه بدارید] این ده [روزِ] تمام است. این [حجّ تمتّع‏] براى کسى است که اهل مسجد الحرام [مکّه‏] نباشد و از خدا بترسید (طبق اوامر و نواهى او رفتار کنید)، و بدانید که خدا سخت‌کیفر است». (ترجمه آیه 196 سوره مبارکه بقره)

این آیه کریمه، جزو آیات الاحکام بوده که در آن به چند حکم فقهی از احکام حج تصریح شده است.

احکام بیان شده در آیه به ترتیب، به شرح زیر است:

1. در ابتدا، یک دستور کلى براى انجام فریضه حج و عمره به طور کامل و براى اطاعت فرمان خدا داده، می‌فرماید: «حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید» (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ).

در واقع قبل از هر چیز به سراغ انگیزه‌هاى این دو عبادت رفته و سفارش می‌کند که جز انگیزه الهى و قصد تقرّب به ذات پاک او، چیز دیگرى در کار نباید باشد، و اعمال نیز به مقتضاى «وَ أَتِمُّوا» از هر نظر کامل و جامع باشد.

2. سپس به سراغ کسانى می‌رود که بعد از احرام بستن به خاطر وجود مانعى، مانند بیمارى شدید یا ترس از دشمن، موفّق به انجام اعمال حج یا عمره نباشند، می‌فرماید: «اگر محصور شدید و موانعى به شما اجازه نداد که پس از احرام بستن وارد مکه شوید، آنچه از قربانى فراهم شود ذبح کنید و از احرام خارج شوید» (فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ). پس افرادى که گرفتار می‌شوند، و توانایى انجام مراسم حج و عمره را پیدا نمی‌کنند، می‌توانند از احرام خارج شده و به حال عادى باز گردند.

می‌دانیم قربانى ممکن است شتر یا گاو یا گوسفند باشد، که آسان‌ترین آنها گوسفند است، و لذا جمله «فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ» را غالباً اشاره به گوسفند دانسته‌اند.

3. سپس به دستور دیگرى اشاره کرده، می‌فرماید: «سرهاى خود را نتراشید تا قربانى به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود» (وَ لا تَحْلِقُوا رُۆُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ).

کسانى که اهل مکه یا اطراف آن باشند، حج تمتّع ندارند، بلکه حج تمتع مخصوص افراد دور از این منطقه است، و مشهور و معروف در میان فقها این است که هرکس 48 میل از مکه دورتر باشد، وظیفه او حج تمتع است، و آنها که در فاصله کمترى قرار دارند، وظیفه آنها حج قِران یا افراد است، که عمره آن بعد از مراسم حج بجا آورده می‌شود

سۆالی مطرح است که؛ آیا این دستور مربوط به افرادى است که محصور و ممنوع از انجام مراسم حج می‌شوند، و در واقع دستورى است براى تکمیل دستور سابق، و یا این‌که مخاطبش همه حاجیان هستند؟

بعضى از مفسران، معناى اول را برگزیده‌اند و گفته‌اند: منظور از محل هدى (قربانى)، حَرَم است (طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج ‏2، ص 87) و گاه گفته‌اند، منظور همان جایی است که مانع و مزاحم، حاصل می‌شود و به فعل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در داستان حدیبیّه که محلى است بیرون مکه، استدلال کرده‌اند که حضرت بعد از ممانعت مشرکان، قربانى خود را در همان‌جا ذبح کرد و به اصحاب و یارانش نیز دستور داد چنین کنند. (تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 43)

صاحب تفسیر مفسر مجمع البیان می‌گوید: «به اعتقاد علماى ما، محصور اگر به خاطر بیمارى بوده باشد، قربانى او را در حرم باید ذبح کنند و اگر به خاطر جلوگیرى از دشمن باشد در همان‌جا که جلوگیرى شده است ذبح می‏کنند». (مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 519)

ولى بعضى دیگر از مفسران، این جمله را ناظر به تمام حجاج می‌دانند و می‌گویند هیچ‌کس حق ندارد، تقصیر کند (سر بتراشد و از احرام خارج گردد) مگر این که قربانى را در محلش ذبح کند (قربانى حج در منى و قربانى عمره در مکه). (تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 43)

به هر حال منظور از «رسیدن قربانى به محلش»، آن است که به آن محل رسیده و ذبح شود، و این تعبیر کنایه‌اى از ذبح است. و با توجه به عمومیت تعبیرى که در آیه وارد شده است تفسیر دوم مناسب‌تر به نظر می‌رسد که هم شامل محصور و ممنوع است و هم غیر محصور.

4. سپس می‌فرماید: «اگر کسى از شما بیمار بود و یا ناراحتى در سر داشت (و به هر حال ناچار بود سر خود را قبل از  موقع مقرّر بتراشد) باید فدیه (کفاره‌اى) از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندى بدهد» (فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ).

واژه «نُسُک» به معنای عبادت، و در مورد اعمال حج به کار می‌رود، و «نسیکه» به معناى «ذبیحه» است.

ظاهر آیه این است که چنین شخصى مخیّر در میان این سه (روزه، صدقه و ذبح گوسفند) می‌باشد. (تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 44)

و مراجع عظام تقلید هم درباره این مسئله می‌گویند: کفاره سر تراشیدن، اگر ضرورى باشد، دوازده مُد طعام (ده سیر گندم) است که باید به شش مسکین بدهد، یا سه روز روزه بگیرد، یا یک گوسفند قربانى کند. و اگر تراشیدن از روى ضرورت نباشد، بنابر احتیاط واجب (آیات عظام اراکى، نورى همدانی: (بنابر اقوى) باید یک گوسفند قربانی کند.‌)

5. سپس می‏افزاید: «و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، کسانى که عمره را تمام کرده و حج را آغاز می‌کنند، آنچه میسّر است از قربانى» (ذبح کنند) (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ).

اشاره به این‌که در حج تمتّع که عمره قبلاً انجام می‌گیرد، و بعد حج بجا آورده می‌شود، قربانى کردن لازم است، و فرق نمی‌کند که این قربانى شتر باشد یا گاو و یا گوسفند، و بدون آن از احرام خارج نمی‌شود.

درباره اصل «هدى» دو تفسیر وجود دارد؛ اول این‌که از «هدیه» گرفته شده است، و چون قربانى در واقع هدیه‌اى به سوى بیت اللَّه است، این واژه بر آن اطلاق شده است. دوم این‌که از ماده هدایت گرفته شده است؛ زیرا حیوان قربانى را همراه می‌بردند، و به سوى خانه خدا و قربانگاه هدایت می‌کردند. (مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 517)

6. سپس به بیان حکم کسانى می‌پردازد که در حال حج تمتّع قادر به قربانى نیستند: «کسى که (قربانى) ندارد، باید سه روز در ایام حج، و هفت روز به هنگام بازگشت، روزه بدارد، این ده روز کامل است» (فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ). بنابر این، اگر قربانى پیدا نشود، یا وضع مالى انسان اجازه ندهد، جبران آن ده روز روزه است، که سه روز آن (روز هفتم و هشتم و نهم ذى الحجه) در ایام حج واقع می‌شود، و این از روزه‌هایى است که انجام آن در سفر مانعى ندارد، و هفت روز دیگر را بعد از بازگشت به وطن انجام می‌دهد.

7. بعد به بیان حکم دیگرى پرداخته، می‌فرماید: «این برنامه حج تمتّع براى کسى است که خانواده او نزد مسجد الحرام نباشد» (ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ). بنابر این، کسانى که اهل مکه یا اطراف آن باشند، حج تمتّع ندارند، بلکه حج تمتع مخصوص افراد دور از این منطقه است، و مشهور و معروف در میان فقها این است که هرکس 48 میل از مکه دورتر باشد، وظیفه او حج تمتع است، و آنها که در فاصله کمترى قرار دارند، وظیفه آنها حج قِران یا افراد است، که عمره آن بعد از مراسم حج بجا آورده می‌شود.

بعد از بیان این احکام هفت‌گانه در پایان آیه دستور به تقوا می‌دهد و می‌فرماید: «از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید و بدانید خداوند عقاب و کیفرش شدید است» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ).

این تأکید شاید به این جهت است که مسلمانان در هیچ‌یک از جزئیات این عبادت مهم اسلامى کوتاهى نکنند چرا که کوتاهى در آن گاهى سبب فساد حج و از بین رفتن برکات مهم آن می‌شود. (تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 43 – 48)

سوال: آیا خانمی كه كار می‌كند می‌تواند همه‌ی پول را در منزل خرج كند؟ یا اینكه همه را پس انداز كند برای آینده فرزندانش و به مكه نرود؟

می‌تواند در صورت نیاز در خانه خرج كند و در این صورت مستطیع نمی‌شود، اما پس انداز برای آینده فرزند موجب عدم استطاعت نمی‌شود و اگر پس اندازش به حد استطاعت رسید، حج بر او واجب است.(تحریر الوسیله, ج1, ص342, كتاب الحج)

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار