اسلامهراسی و اسلامستیزی از سیاستهای غرب است که نمود عینی آن را در تشکیل داعش میبینیم. غرب از یک سو داعش را تقویت میکند و از سوی دیگر به اتکای قدرت سینمای دروغپردازش، آن را مورد حمله قرار میدهد تا از قِبل آن کلیت اسلام را مورد حمله قرار دهد.
به گزارش شهدای ایران، نزدیک به یک دهه است که از شکلگیری داعش میگذرد و همچنان جهان اسلام تاوان چیزی را میدهد که نه به مرزهای آن تعلق دارد و نه در ایجادش نقشی داشته است. داعش ریشه در سیاستهای مکارانه غرب دارد که هدف نهاییاش نابودی اسلام است.
سینمای فریب
غرب به این نتیجه رسیده است که نمیتواند بدون نقاب و رو در رو با اسلام بجنگد، پس بهترین راه برایش آن است تا اسلام را به دست مسلمانان افراطی از میان بردارد. این مسلمانان متعصب متحجر چه شیعیان انگلیسی باشند، چه سنیان آمریکایی در یک جبهه علیه تمامیت اسلام میجنگند در حالی که نه به شیعیان ارتباطی دارند و نه به اهل تسنن.
دامن زدن به اختلافات مذهبی و تحقق ادعای برتری مذهبی در داعش یکی از ویرانگرترین سیاستهایی است که در نهایت به ذبح اسلام ختم میشود. در اختیار داشتن حجم عظیمی از امکانات سخت افزاری و نرم افزاری نشان از این دارد که دستگاه تبلیغاتی داعش از مشاوران بزرگی بهره میگیرد که رنگ و بوی هالیوودی دارند.
نکته تکان دهنده این است که ابزار فرهنگی غرب هم خاموش ننشسته و در حالی که از داعش حمایت میکند ـ هر چند ظاهرا علیه داعش عمل میکند ـ با ساخت آثاری مضحک و عوام فریب خود را زخم خورده اسلام میداند. در اغلب فیلمهای سینمایی که در اروپا ساخته شده است با کسانی برخورد میکنیم که تحت تبلیغات دروغین داعش مسلمان شده و راهی سوریه میشوند.
وجه تراژیک قضیه آنجاست که اکثر این قربانیان دختران نوجوان و معصومی هستند که قربانی شهوت مردان داعشی میشوند. با وجودی که خانواده در غرب چندان محلی از اعراب ندارد، اما وقتی فیلمسازان غرب به سراغ موضوعی مثل داعش میروند تا از قبل آن اسلام را منکوب کنند، خانواده به مهمترین نهادی تبدیل میشود که ویرانی آن باعث ویرانی جهان اروپا است. به عبارت دیگر خانوداه در این آثار به نهاد مقدس و بنیادینی تبدیل میشود که به شدت از سوی داعشیان مورد تهدید قرار گرفته است.
هدف غایی این دسته از فیلمسازان اسلام است نه داعش. عملا آنها طرح داعش در آثار سینمایی را محملی میدانند برای آنکه ماهیت اسلام را خشن و نابود کننده جلوه بدهند.
در فیلم «جادهای به سوی استانبول» میبینیم که دختری فرانسوی تازه مسلمان شده و جریان مسلمان شدنش را نه با صحبت کردن بلکه با عبارتی که روی کاغذ نوشته اعلام میکند. همین نکته دلیلی است برای آنکه کارگردان فیلم به مخاطب بگوید اسلام اصولا دین گفتگو نیست. آنچه از اسلام به مخاطب القا میشود، دینی است که پیروانش را دچار استحاله کرده و از آنها موجوداتی مخرب میسازد که فردیت و خانواده فرانسوی ـ دنیا ـ را تهدید میکند. چیزی که شخصیت اصلی فیلم را به سمت تباهی میکشاند اسلام است نه داعش.
در ادامه به آثاری اشاره شده است که تقریبا درونمایهای مشترک و فرمولی ثابت دارند. فردی تصمیم میگیرد مسلمان شود و بعد از آن داعش میپیوندد و این آغاز سقوط و فروپاشی هویتی آن فرد است.
«لیلا میم»
موضوع فیلم «میکه دیونگ» درباره افراط گرا شدن زن جوان مسلمانی به نام لیلا از یک خانواده مراکشی در آمستردام است.
در این فیلم میبینیم که: لیلا راهی سوریه میشود تا همراه داعشیان علیه حبهه مقاومت مبارزه کند. اما رفته رفته درمییابد دنیای مرد سالارانه داعش با زندگی قبلیاش فاصله زیادی دارد.
«جادهای به سوی استانبول»
الودی دختری 18 سالهای است که قصد پیوستن به داعش را دارد. او فیلمی از خودش در فضای مجازی منتشر میکند و در آن با استفاده از عباراتی که روی برگههای کاغذ نوشته ماجرای مسلمان شدنش را شرح میدهد. الودی که شخصیتی درونگرا دارد در این مورد و برنامههای بعدیاش نمیگوید.
الودی از خانه فرار میکند تا به داعش در سوریه ملحق شود. الیزابت مادر الودی پیاده تا مرز ترکیه و سوریه میرود تا شاید نشانهای از دخترش پیدا کند.
«رشید بوشارب» کارگردان فرانسوی - الجزایری این فیلم را در سال 2016 کارگردانی کرده است.
«جادهای به سوی استانبول» که در بخش پارانومای چهل و چهارمین جشنواره برلین اکران شد، نماینده الجزایر در نودمین دوره جوایز اسکار بود که به لیست نهایی راه پیدا نکرد.
«جیم: سرگذشت جیمز فالی»
«برایان اوکس» این اثر را در سال 2016 کارگردانی کرده است. وی در این فیلم داستان زندگی عکاس و روزنامه نگاری به نام جیم فالی را نمایش میدهد که در روز عید پاک و در حالی که مشغول تهیه گزارشی درباره جنگ داخلی سوریه است دزدیده میشود. چندی بعد ویدئویی منتشر میشود که در آن سر جیم به طرز بیرحمانهای بریده میشود.
«بهشت منتظر خواهد ماند»
این فیلم را «مریکستی منتین شار» در سال 2017 ساخته است که به زندگی 2 دختر فرانسوی که جذب داعش میشوند پرداخته است.
در این اثر میبینیم که: سونیا و دوستش به سوریه فرار کند. سونیا توسط پلیس دستگیر میشود. هر چند سونیا محکوم به حصر خانگی مجازی محکوم و از استفاده از تلفن و اینترنت منع میشود، اما بر اساس چیزهایی که از داعش آموخته مصمم است تا همه خانوادهاش در بهشت در کنار هم زندگی کنند. او به داعش ملحق و در دورههای جهادی قرار میگیرد.
این فیلم که در بخش رقابتی چهل و یکیمن دوره جشنواره تورنتو نمایش داده شد در فرانسه و کشورهای دیگر به فروش بالایی دست پیدا کرد.
«حکومت»
«پیتر کازمینسکی» در سال 2017 سریال حکومت را ساخت.
سریال حکومت زندگی چهار مرد و زن بریتانیایی را به تصویر کشیده است که به شرایط فعلی خود پشت میکنند تا به داعش ملحق شوند.
این سریال چهار قسمتی در تابستان سال گذشته روی آنتن رفت. هر چند نگاه کازمینسکی نسبت به مسلمانان کمی تلیطف شده است با این حال بنا به سیاست غالب غرب همچنان اسلام را حامی تروریست قلمداد میکند.
سینمای فریب
غرب به این نتیجه رسیده است که نمیتواند بدون نقاب و رو در رو با اسلام بجنگد، پس بهترین راه برایش آن است تا اسلام را به دست مسلمانان افراطی از میان بردارد. این مسلمانان متعصب متحجر چه شیعیان انگلیسی باشند، چه سنیان آمریکایی در یک جبهه علیه تمامیت اسلام میجنگند در حالی که نه به شیعیان ارتباطی دارند و نه به اهل تسنن.
دامن زدن به اختلافات مذهبی و تحقق ادعای برتری مذهبی در داعش یکی از ویرانگرترین سیاستهایی است که در نهایت به ذبح اسلام ختم میشود. در اختیار داشتن حجم عظیمی از امکانات سخت افزاری و نرم افزاری نشان از این دارد که دستگاه تبلیغاتی داعش از مشاوران بزرگی بهره میگیرد که رنگ و بوی هالیوودی دارند.
نکته تکان دهنده این است که ابزار فرهنگی غرب هم خاموش ننشسته و در حالی که از داعش حمایت میکند ـ هر چند ظاهرا علیه داعش عمل میکند ـ با ساخت آثاری مضحک و عوام فریب خود را زخم خورده اسلام میداند. در اغلب فیلمهای سینمایی که در اروپا ساخته شده است با کسانی برخورد میکنیم که تحت تبلیغات دروغین داعش مسلمان شده و راهی سوریه میشوند.
وجه تراژیک قضیه آنجاست که اکثر این قربانیان دختران نوجوان و معصومی هستند که قربانی شهوت مردان داعشی میشوند. با وجودی که خانواده در غرب چندان محلی از اعراب ندارد، اما وقتی فیلمسازان غرب به سراغ موضوعی مثل داعش میروند تا از قبل آن اسلام را منکوب کنند، خانواده به مهمترین نهادی تبدیل میشود که ویرانی آن باعث ویرانی جهان اروپا است. به عبارت دیگر خانوداه در این آثار به نهاد مقدس و بنیادینی تبدیل میشود که به شدت از سوی داعشیان مورد تهدید قرار گرفته است.
هدف غایی این دسته از فیلمسازان اسلام است نه داعش. عملا آنها طرح داعش در آثار سینمایی را محملی میدانند برای آنکه ماهیت اسلام را خشن و نابود کننده جلوه بدهند.
در فیلم «جادهای به سوی استانبول» میبینیم که دختری فرانسوی تازه مسلمان شده و جریان مسلمان شدنش را نه با صحبت کردن بلکه با عبارتی که روی کاغذ نوشته اعلام میکند. همین نکته دلیلی است برای آنکه کارگردان فیلم به مخاطب بگوید اسلام اصولا دین گفتگو نیست. آنچه از اسلام به مخاطب القا میشود، دینی است که پیروانش را دچار استحاله کرده و از آنها موجوداتی مخرب میسازد که فردیت و خانواده فرانسوی ـ دنیا ـ را تهدید میکند. چیزی که شخصیت اصلی فیلم را به سمت تباهی میکشاند اسلام است نه داعش.
در ادامه به آثاری اشاره شده است که تقریبا درونمایهای مشترک و فرمولی ثابت دارند. فردی تصمیم میگیرد مسلمان شود و بعد از آن داعش میپیوندد و این آغاز سقوط و فروپاشی هویتی آن فرد است.
«لیلا میم»
موضوع فیلم «میکه دیونگ» درباره افراط گرا شدن زن جوان مسلمانی به نام لیلا از یک خانواده مراکشی در آمستردام است.
در این فیلم میبینیم که: لیلا راهی سوریه میشود تا همراه داعشیان علیه حبهه مقاومت مبارزه کند. اما رفته رفته درمییابد دنیای مرد سالارانه داعش با زندگی قبلیاش فاصله زیادی دارد.
«جادهای به سوی استانبول»
الودی دختری 18 سالهای است که قصد پیوستن به داعش را دارد. او فیلمی از خودش در فضای مجازی منتشر میکند و در آن با استفاده از عباراتی که روی برگههای کاغذ نوشته ماجرای مسلمان شدنش را شرح میدهد. الودی که شخصیتی درونگرا دارد در این مورد و برنامههای بعدیاش نمیگوید.
الودی از خانه فرار میکند تا به داعش در سوریه ملحق شود. الیزابت مادر الودی پیاده تا مرز ترکیه و سوریه میرود تا شاید نشانهای از دخترش پیدا کند.
«رشید بوشارب» کارگردان فرانسوی - الجزایری این فیلم را در سال 2016 کارگردانی کرده است.
«جادهای به سوی استانبول» که در بخش پارانومای چهل و چهارمین جشنواره برلین اکران شد، نماینده الجزایر در نودمین دوره جوایز اسکار بود که به لیست نهایی راه پیدا نکرد.
«جیم: سرگذشت جیمز فالی»
«برایان اوکس» این اثر را در سال 2016 کارگردانی کرده است. وی در این فیلم داستان زندگی عکاس و روزنامه نگاری به نام جیم فالی را نمایش میدهد که در روز عید پاک و در حالی که مشغول تهیه گزارشی درباره جنگ داخلی سوریه است دزدیده میشود. چندی بعد ویدئویی منتشر میشود که در آن سر جیم به طرز بیرحمانهای بریده میشود.
«بهشت منتظر خواهد ماند»
این فیلم را «مریکستی منتین شار» در سال 2017 ساخته است که به زندگی 2 دختر فرانسوی که جذب داعش میشوند پرداخته است.
در این اثر میبینیم که: سونیا و دوستش به سوریه فرار کند. سونیا توسط پلیس دستگیر میشود. هر چند سونیا محکوم به حصر خانگی مجازی محکوم و از استفاده از تلفن و اینترنت منع میشود، اما بر اساس چیزهایی که از داعش آموخته مصمم است تا همه خانوادهاش در بهشت در کنار هم زندگی کنند. او به داعش ملحق و در دورههای جهادی قرار میگیرد.
این فیلم که در بخش رقابتی چهل و یکیمن دوره جشنواره تورنتو نمایش داده شد در فرانسه و کشورهای دیگر به فروش بالایی دست پیدا کرد.
«حکومت»
«پیتر کازمینسکی» در سال 2017 سریال حکومت را ساخت.
سریال حکومت زندگی چهار مرد و زن بریتانیایی را به تصویر کشیده است که به شرایط فعلی خود پشت میکنند تا به داعش ملحق شوند.
این سریال چهار قسمتی در تابستان سال گذشته روی آنتن رفت. هر چند نگاه کازمینسکی نسبت به مسلمانان کمی تلیطف شده است با این حال بنا به سیاست غالب غرب همچنان اسلام را حامی تروریست قلمداد میکند.