شهدای ایران shohadayeiran.com

سالروز جنگ اکتبر (رمضان) علیه رژِیم صهیونیستی
ژوئن سال ۱۹۶۷ كشور هاى عرب درمدت ۶ روز از اسرائيل شكست خوردند.ناوگان هوايى مصر در ساعات اوليه جنگ نابود شد و اسرائيل توانست در نوزدهمين سال تولدش بر سراسر سرزمين فلسطين تسلط يابد.
سرویس بین الملل پایگاه خبری شهدای ایران؛  ژوئن سال ۱۹۶۷ كشور هاى عرب درمدت ۶ روز از اسرائيل شكست خوردند. ناوگان هوايى مصر در ساعات اوليه جنگ نابود شد و اسرائيل توانست در نوزدهمين سال تولدش بر سراسر سرزمين فلسطين تسلط يابد. صحرای سینا و بلندی ها جولان در سوریه به دست اسرائیل افتاد. شكست اعراب و از دست دادن نقاط استراتژيك سرزمين فلسطين توسط اسرائيل آنچنان براى اعراب تحقير آميز بود كه هيچ گاه نتوانستند خاطره تلخ آن را به فراموشى بسپارند و این چنین بود که حس انتقام آنان را به بازپس گیری سرزمین های از دست رفته ترغیب می کرد. جنگ اكتبر يكى از شگفتى هاى بزرگ نظامى تاريخ است. جنگى كه در آن بطلان شكست ناپذيرى ارتش اسرائيل ثابت شد اعراب دراين نبرد آنچه كه از ابتكار و قدرت نظامى در چنته داشتند را وارد كارزار «مرگ و زندگى» كردند.



هنوز با گذشت ۳ دهه از اين جنگ، تاكتيكهاى بكارگرفته شده توسط مصريها براى گذر از كانال سوئز و ورود به صحراى سينا تعجب آور و بسيار جسورانه به نظر مى رسد پس از آنكه ارتش اسرائيل ظرف ۶ روز توان نظامى اعراب را درهم كوبيد و نوار غزه، صحراى سينا، ارتفاعات جولان، بيت المقدس و غرب اردن را اشغال كرد، اعراب مصمم شدند تا به هرطريقى كه شده انتقام شكست خود را بگيرند. این امر سبب شد تا در سپتامبر ۱۹۷۳ حافظ اسد و انورسادات به اين نتيجه برسند كه جنگ تنها راه عقب راندن متجاوز است. در تمام طول ماه سپتامبر حداقل ۵ رهبر ديگر عرب نيز در جريان اين عمليات بزرگ قرار گرفتند. فيصل پادشاه عربستان، شاه حسين، معمر قذافى، ياسر عرفات و شاه حسن مراكشى.

شاذلی نابغه نظامی جنگ

بارلو مهندس يهودى در طى ۳ سال، خط دفاعى در كانال سوئز و صحراى سينا ايجاد كرد كه معروف به «ديوار دفاعى بارلو» شد. فكر عبور از اين خط دفاعى (در حالى كه ورزيده ترين نيروهاى جهان نيز مدافع آن بودند ) به مخيله هيچ ژنرالى نمى گنجيد. اما ژنرال سعيدالدين شاذلى به عنوان طراح اصلی عبور از کانال سوئز نقشه بزرگی ترتیب داد.

ژنرال شاذلی را از هر نظر می توان نابغه نظامی دانست. وی دوره هاى ويژه رنجرى را ديده و در ۱۹۶۷ در قالب يك گروه هوابرد كماندويى در پشت خطوط اسرائيل پياده شده بود و پس از زدن ضربات متعدد به دشمن در اثر فقدان پشتيبانى ساير قوا مجبور شد در حالى كه تمام نيروهاى رسته اش از بين رفته بودند با پاى پياده عرض صحراى سينا را طى كند و با شنا از عرض سوئز بگذرد. او برخلاف ساير ژنرالها با سربازان غذا مى خورد و به مانند يك نظامى واقعى تنها به مأموريت مى انديشيد. شاذلى علاوه بر اين ، تجربه عملى از نبردهاى كنگو و يمن داشت و در اواخر دهه ۶۰ در رسته تفنگداران آمريكايى كارآموزى كرده بود. آدميرال گورچكوف فرمانده معروف ستاد شوروى در دوران جنگ سرد روزى به عبدالناصر گفته بود كه اين افسر جوان (شاذلى) نبوغ كامل يك فرمانده كاردان را دارد.

 سادات در مارس ۱۹۷۳ به شاذلى گفته بود كه ارتش را براى نبرد "مرگ و زندگى" آماده کند چرا كه راههاى ديپلماتيك همه به بن بست رسيده است.



تصاویری از جنگ اکتبر

6 اکتبر

اسرائيل هرگز باور نمى كرد كشورهايى كه ۶ سال قبل زير ضربات او له شده اند. جسارت حمله مجدد را به خود بدهند اما در ارتش اسرائيل نيز ۲ نابغه بزرگ نظامى بودند كه از اواخر سپتامبر مى دانستند توفان در راه است. ژنرال موشه دايان طراح حملات جنگ ۶ روزه ( و وزير دفاع گلداماير نخست وزير وقت اسرائيل) و دوم ژنرال زرهى آريل شارون. ناله هاى اين دو نفر در باره نقل و انتقالات مصر در جبهه غرب به جايى نرسيد اما آنها نيز طرحهاى خود را داشتند. شارون باعلامت گذارى صحراى سينا خود را براى روزى آماده كرد كه صحرا به تصرف مصريها درآيد و دايان نيز نيروى هوايى را كاملاً آماده نگه داشت تا هيچ هواپيمايى بر روى زمين غافلگير نشود حال آنكه برنامه مصريها و سوريه چيز ديگرى بود.




سربازان مصری

عیدی که به جهنم اسرائیل تبدیل شد

يوم كيپور روز بزرگ مذهبى اسرائيل است. در اين زمان ارتش اسرائيل تقريباً در حالت انفعال كامل بود. نرال مصرى چنين روزى را براى حمله انتخاب كرد و قبل از شروع عمليات به فرماندهانش گفت كه در طلوع آفتاب روز ۶ ژوئن نيز اسرائيلى ها ما را در بى خبرى كامل غافلگير كردند و حالا نوبت ماست. با شروع دستور حمله ، صدها غواص با لباس قورباغه اى از عرض كانال گذشته و ضمن خنثى سازى مينها باديناميت بخشى از ديوار بارلو را منفجر كردند. بلافاصله كماندوهاى زمينى وارد عمل شده و سربازان غافلگير شده اسرائيلى را از سر راه برداشتند. ظرف ۶ ساعت ۲۵ دژ از ۳۳ دژ مستحكم بارلو سقوط كرد.





سربازان مصر


اولین اشتباه مصر

در این جنگ مانند اکثر جنگها كليف جنگ در همان ۷۲ ساعت اول مشخص شده بود. ژنرال شاذلى مى دانست كه جبهه اصلى نبرد غرب صحراى سينا و خط بارلو است. جبهه هاى اردن وجولان (در جنوب سوريه) همه جبهه هاى فرعى بودند. بنابراين او به اين معتقد بود كه مصر بايد از اين فرصت طلايى استفاده كرده و خود را به جنوب اسرائيل برساند تا دست بالا را در جنگ داشته باشد. اما در قاهره سادات اصلاً چنين خيالى نداشت. او معتقد بود كه بايد قواى مصری موضع پدافندى اتخاذ كنند. درخواستهاى مكرر ژنرال مورد بى توجهى قاهره قرار گرفت و ۳ هزار كماندوى مصرى در روز ۸ اكتبر به جاى تصرف مناطق استراتژيك مذكور دستور استراحت گرفتند.

اكنون زمان ضد حمله اسرائيل بود. در ۹ اكتبر ۲ واحد زرهى اسرائيل حمله به مصريها را آغاز كردند اما تلفات سنگين آنها سبب ناموفق ماندن عمليات شد. اسرائيلى ها در روزهاى بعد نيز در چند نوبت حملات زرهى عظيمى را عليه مصريها سامان دادند. كسى گمان نمى كرد واحدهاى زرهى مصرى از اين نبردها جان به در ببرند.

طرح شارون

آريل شارون (نخست وزير فعلى اسرائيل) مردى بسيار افراطى و قاتل هزاران عرب فلسطينى، لبنانى و مصرى محسوب مى شود اما هيچكدام از اين موارد سبب نخواهد شد تا نقش بزرگ او در عمليات ۱۹۷۳ ناديده گرفته شود. در ۱۵ اكتبر زمانى كه جنگ در جبهه سينا به بن بست رسيد وى در ستاد ارتش اسرائيل با بيرون آوردن نقشه اى علامت گذارى شده اعلام كرد كه مى تواند تنها با ۴ تيپ از بين ۲ سپاه مصرى بگذرد و با عبور از كانال سوئز در جهت عكس ميدان جنگ، خود را به شمال مصر برساند و با تهديد اسكندريه، قاهره را مجبور به قبول آتش بس كند.


جبهه جولان

اگرچه همه جنگ اكتبر را به خاطر نبردهاى صحراى سينا مهم مى دانند اما در جبهه شمال اسرائيل در منطقه جولان نيز جنگ هاى مهمى بين طرفين درگرفت.

اعراب كه مى دانستند در اتحاد سوريه - مصر طرف ضعيف سوريه است، نيروهاى به استعداد ۲ تا ۳ لشگر (عراقى، مراكشى، سعودى، كويتى و فلسطينى) را به سوريه اعزام كردند وبا تقويت ۶۰ هزار نيروى سورى با ۹۳۰ تانك مواضع اسرائيل را در جولان (كه از ۱۹۶۷ اشغال شده بود) مورد حمله قرار دادند.

نيروهاى سورى در روزهاى اول جنگ با عبور از ميادين مين، ۲۳ كيلومتر داخل خطوط دشمن نفوذ كرده و به پشت دروازه شهر «ال عال» در شمال اردن رسيدند. ۱۵ هزار نيروى اسرائيلى در اين عمليات از هم پاشيدند و امواج حملات هوايى اسرائيل نيز در برابر موشك هاى سام متحمل ۳۵ فروند تلفات شدند. اسرائيلى ها كه در اين جبهه جايى براى عقب نشينى نداشتند چرا كه با اولين عقب نشينى شمال اسرائيل به دست اعراب مى افتاد بلافاصله تمام قواى خود را معطوف به جبهه شمال كردند و حتى ماشين هاى مردم را مصادره كرده و با آنها به انتقال نيرو پرداختند.

 سربازان اسرائيلى تن به خونين ترين نبردها در جبهه مذكور زده و با وارد كردن صدها تانك نيروهاى پيشروى سورى را در هم كوبيدند. همزمان هواپيماهاى اسرائيل اقدام به بمباران شهرها و مراكز اقتصادى سوريه كردند تا روحيه مردم اين كشور را براى ادامه جنگ بشكنند. سوريه كه نيروى ذخيره چندانى براى ورود به منطقه نداشت در برابر حملات متعدد اسرائيل مجبور به توقف شد و در ۱۸ اكتبر در قنيطره طى يك نبرد ۱۴ ساعته با از دست دادن ۵۰۰ تانك ابتكار عمل را از دست داد.

اين مسأله درست همزمان بود با توقف ارتش مصر و مى توان دريافت كه اگر سادات احمقانه دستور توقف را به سادگى در جبهه غرب نداده بود سوريه و اعراب متفق در جولان به آن وضع آشفته گرفتار نمى شدند در ضدحمله بعدى اسرائيلى ها در ۱۲ اكتبر با نفوذ به داخل سوريه دمشق را در تيررس قرار دادند اگر حمله متقابل مصرى ها در صحراى سينا نبود براى اسرائيل تسخير دمشق كار سختى نبود. در حقيقت نيروهاى عرب در جبهه جولان بسيار ضعيف ظاهر شدند و اصلاً نتوانستند به مانند مصر ضربات قابل توجهى به دشمن وارد كنند. در ۱۳ اكتبر در جبهه جولان تقريباً آرامش برقرار شد.




نتایج جنگ اکتبر (رمضان)

 جنگ اكتبر (يا رمضان) نبردى استثنايى بود. اين جنگ نتايج بسيار زيادى داشت از جمله آنكه مشخص شد در صورت وجود برنامه  ريزى و همت، ارتش اسرائيل نيز «شكست پذير است.»


دوم آنكه در بين كشورهاى عربى مصر اين قابليت را دارد كه اسرائيل را شكست دهد. امروز مى توان قضاوت كرد كه اگر ترس (و يا خيانت) سادات نبود اسرائيل در اكتبر ۱۹۷۳ شكست مى خورد. مردانى مانند ژنرال شاذلى تنها با ۳ گردان كوماندوى از جان گذشته به همراه چند واحد پدافند سام ستون فقرات ارتش اسرائيل را شكستند. هنگامى كه چندى بعد سادات وى را مجبور كرد تانك  هايش را به ساحل غربى سوئز برگرداند اين ژنرال مصرى با چشمانى اشكبار از سادات خواست تا حداقل اين درخواست اسرائيلى ها را نپذيرد اما سادات قبلاً قول اين مسأله را به كيسينجر داده بود. اسرائيل نيز به خوبى دريافت مصر حريفى متفاوت است. بنابراين بايد حتماً از صف مبارزان ديگر خارج شود.

بگين در ۱۹۷۷ از سادات در تل آويو به گرمى استقبال كرد و ۲ سال بعد با قبول قرارداد كمپ ديويد. (در كمال ناباورى) خروج کامل از صحرا را پذیرفت.

نكته سوم آنكه ابداعات ژنرال شاذلى و ژنرال شارون هر دو از نقطه نظر نظامى بسيار ارزشمند و بى بديل بود و يك اصل را ثابت كرد و آن اينكه ترس، دشمن واقعى رزمنده است.

نكته چهارم ضعف عملكرد روس ها در اين ۳ هفته بود. در حالى كه آمريكا از تمام اعتبار و توان خود براى سرپا نگاه داشتن اسرائيل استفاده كرد (ايجاد پل هوايى براى كمك رسانى به اسرائيل، استفاده از هواپيماى جاسوسى اس.آر ۷۱ براى راهنمايى شارون و كمك ۲‎/۲ ميليارد دلارى تسليحاتى - به تل آويو) روس ها تنها به رفقاى عرب خود تضمين دادند كه دمشق و قاهره توسط اسرائيل تصرف نمى شود (!) در نتيجه مصر را ظرف ۷ سال كاملاً به دامن غرب غلطاندند و ظرف ۱۵ سال كاملاً بازى را در خاورميانه عربى واگذار كردند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار