شهدای ایران shohadayeiran.com

برنامه‌های سیاسی با شعارها به پیروزی و موفقیت نمی‌رسند، بلکه مشارکت سیاسی همه فرزندان وطن را می‌طلبند، وطنی که مملو از کارشناسان و خبرگانی است که هنوز از آنها استفاده نشده است.
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ زمانی که اخوان‌المسلمین پس از یک انتظار طولانی به قدرت رسید و به فرصت طلایی که انقلاب جوانان فراهم کرد دست یافت، جهان این نظام و روش آن را در عمل و فکر و شیوه سیاسی و مطبوعاتی‌اش تحت نظر و ارزیابی خود گرفت.
 
یک سال پس از آنکه اخوان قدرت را در دست داشت، «جنبش تمرد» باب مناقشات گسترده‌ای را پیرامون این تجربه و اشتباهاتی که به انقلاب جدید و تشکیل دولت اخوان منتهی شد گشود.
 
تقریبا همه تحلیلگران بر شماری از اشتباهات سیاسی، اداری و قانونی اخوان اتفاق نظر دارند که مهم‌ترین این اشتباهات به قانون اساسی، دستگاه قضایی، نداشتن توان اداره کشور بر سیاق ملی و به دور از تأثیرگذاری حزب، ناتوانی در جذب مخالفان در مشارکت سیاسی سازنده و به خدمت نگرفتن جناح‌ها براساس معیارهای پسندیده مربوط می‌شود.
 
پس از آنکه اخوان توانست پست ریاست جمهوری را تصاحب کند، رئیس‌جمهور نتوانست از زیر سایه حزب خارج و وارد حوزه ملی شود و اقدامات، تصمیمات، عزل و نصب‌ها و سخنرانی‌ها برچسب حزبی را داشتند که خود را مورد حمایت دین می‌خواند و هر کس که با آن اختلاف داشت، را دشمن اسلام می‌دانست.
 
گفتمان اخوان قبل از وقوع انقلاب، انقلابی بود، تا جایی که برخی معتقد بودند در صورتی که اخوان قدرت را در دست بگیرد، دشمنی با آمریکا، خصومت با اسرائیل و آزادی فلسطین از اولویت‌های سیاسی آن خواهد بود، اما پس از رسیدن به قدرت، تفاوت میان شعارها و سخنرانی‌ها و اقدامات سیاسی در عرصه عمل آشکار شد.
 
چیزی که به عنوان تجربه عملی اخوان در جایگاه رهبری بر آن تأکید می‌شود را می‌توان تحت عنوان تجربه عاطفی و درونی نسبت به حماس وصف کرد.
 
یکی از خطاهای اخوان، مواجهه انفعالی و بهره‌ نگرفتن از تجارب قبلی مصر و دیگر کشورهای عربی در تعامل با مخالفان و با تظاهرات بوده است و عکس‌العملش این بود که به تفکر دیگران احترامی نمی‌گذارد.
 
این مورد را حتی در آخرین سخنرانی‌های مرسی می‌توان دید، سخنرانی‌هایی که در به کارگیری کلمات و شیوه بیان فرقی با سخنرانی‌های قبلی ندارند.
 
علی‌رغم اینکه در این سخنرانی‌ها تندی وجود دارد و دیگران به خیانت و کفر متهم می‌شوند، با این حال در آنها مخالفان به مصالحه ملی که همه را در بر بگیرد، دعوت می‌شوند.
 
هرچند پس از تظاهرات 30 ژوئن و بعد از صدور بیانیه ارتش این سخنرانی‌ها ملایم‌تر می‌شوند، ولی این ملایمت پس از اینکه کار کاملا از کار گذشت بروز کرد، چیزی که قبلا هم تجربه شده بود.
 
بالاخره اینکه هرچند اخوان احتمالا دارای طرح سیاسی بود، ولی این طرح در حوزه‌های تصور شرایط و اهداف و سیاست‌های اداری، اقتصادی و اجتماعی شفاف نبوده است و ابراز احساسات به تنهایی برای رهبری و اداره امور عمومی کافی نیست.
 
برنامه‌های سیاسی با شعارها به پیروزی و موفقیت نمی‌رسند، بلکه مشارکت سیاسی همه فرزندان وطن را می‌طلبند، وطنی که مملو از کارشناسان و خبرگانی است که هنوز از آنها استفاده نشده است.
 
الآن نقشه راه آینده ترسیم شده است؛ اما آیا مصر به سمت یک نظام نهادینه پیش خواهد رفت و آیا نظام آینده از تجارب گذشته بهره خواهد برد و از اشتباهات مکرر درس خواهد گرفت؟
 
آیا جوانان از میدان‌های تظاهرات به میدان‌های کار و فعالیت نقل مکان خواهند کرد؟ آیا امنیت، توسعه اقتصادی و بردباری اجتماعی و فرهنگ تنوع و تحمل یکدیگر به کشور بازخواهد گشت؟
 
اینها چیزهایی هستند که انتظار آنها را داریم و اهدافی هستند که فرزندان بزرگ مصر در رسیدن به آنها ناتوان نیستند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار