گفت وگو با فرزند شهید حسین پور
به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ متاسفانه بعضی از مسولان ما معنی شهادت را نمی دانند و می گویند کسی که بر اثر بمباران کشته شده، توفیق اجباری است.
وبلاگ جانبازان شيميايي ايران - اسماعیل حسن پور متولد 1364از اصفهان است. او یک ساله بود که بر اثر بمباران رژیم صدام؛ پدر، مادر و برادرش را از دست داد.
هفته دفاع مقدس را بهانه ای دانستیم تا با وی به گفت و گو بنشینیم.
درباره اعضای خانواده و نحوه شهادتشان توضیح دهید؟
پدر بنده شهید محمود حسن پور یکی از کسانی بود که برای پیروزی انقلاب فعالیت می کرد و با امام (ره) رابطه ای نزدیک داشت که مرتبا به امام (ره) نامه میفرستاد و حضرت امام شخصا جواب می داند. پدرم در زمان طاغوت علیه رژیم شاه در مساجد و محافل سخنرانی میکرد، به همین دلیل تحت تعقیب ساواک بود و بعد از آن به فرمان امام (ره) به نجف رفتند.
یکی از جانبازان انقلاب می گفت پدرت به اندازه سه شهید برای این انقلاب زحمت کشیده است ک حالا پدر و مادر و برادرت شهید شده اند.
20/10/1365 برادرم 6 ساله بود که بر اثر سانحه ای دستش می شکند و پدر و مادرم او را به بیمارستان می برند، جایی در اصفهان که به آنجا می گویند چهار سوق. همان موقع بمباران می شود و برادرم کاملا می سوزد و پدرم بر اثر ترکشی که به پیشانی اش می خورد شهید می شود و مادرم بر اثر اصابت ترکش به پهلو، بازو و صورتش به شهادت می رسد و قشنگی شهادت اینجاست که نام مادرم زهرا بود.
شما در آن زمان چندساله بودید؟
در ان زمان بنده یک ساله بودم.
بعد از شهادت پدر و مادر و برادر، با چه کسی زندگی کردید؟
بنده به همراه یکی از برادرانم به اسم محمد علی زندگی می کردیم. محمدعلی در سال 72 که در آن زمان 15 ساله بود در منطقه صنعتی کار می کرد. البته این جریان ها ناشی از بی توجهی مسوولان بنیاد شهید است که به وظیفشان عمل نمی کنند، در آن منطقه ی صنعتی جرثقیل افتاد روی برادرم و فوت شد. بعد از محمد علی من ماندم و سه خواهر.
الان وضعیت زندگیتان چگونه است؟
خواهرهایم ازدواج کردند و من هم 19 ساله بودم که ازدواج کردم و یک بچه 5 ساله دارم.
گسترش فرهنگ شهادت بر زندگی شما چقدر تاثیرگذار بوده است و این فرهنگ چه اثری بر جامعه می تواند داشته باشد؟
با وجود اینکه من جز خانواده شهدا بودم اما زیاد با شهدا آشنا نبودم. از وقتی که با شهدا آشنا شدم دیدم نسبت به زندگی تغییر کرده است. کسی که شهدا رادرک کند و همنشین این عزیزان باشددیدگاهش نسبت به خدا و زندگی قشنگتر می شود.
به نظر شما جامعه توانسته است درک درستی نسبت به شهادت و دفاع مقدس داشته باشد؟
اگر شما در گلستان شهدای اصفهان قدم بگزارید با وجود این همه شهید حیرت زده می شوید.در آنجا سرداران شهیدی هستند که همه مردم آن ها را می شناسند مثل شهید همت شهید خرازی و شهید کاظمی. متاسفانه مردم ما با هزاران شهید دیگر آشنا نشده اند که هر کدام به نوبه خودشان سردار هستند. متاسفانه بعضی از مسولان ما معنی شهادت را نمی دانند و می گویند کسی که بر اثر بمباران کشته شده، توفیق اجباری است.
یک فیلم ساختند به اسم ضد گلوله این فیلم نشان داد کسی بدون حکمت نمی تواند شهید شود حتی در جنگ. کسی که پاک باشد و خلوص داشته باشد حتی اگر در شهر هم باشد به شهادت می رسد.
پس از شهادت پدر و مادر و برادرتان احساس کمبودی در زندگیتان احساس نکردید؟
یکی از دوستانم می گوید تو هنوز داغی و هنوز نفهمیده ای که چه اتفاقی برایت افتاده است. همیشه به خدا توکل میکنم اما کمبود پدر و مادرم را در زندگی ام حس کرده ام.
فاصله نسل جدید با نسل انقلاب و شهدا چقدر حس می شود؟
به نظرم خیلی فاصله داریم. الان کمتر کسی پیدا می شود که به دوستش کمک کند چه برسد به اینکه جانش را برای مملکتش فدا کند. اما خیلی کسانی هم هستند که گمنامند و ادعایی ندارند و هنوز همان عشق و هدفی که شهدا داشته اند را دنبال میکنند. ما باید بتوانیم نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم و این اتفاق باید از خانواده ها و از مدارس شروع شود.
در زندگی چه چیزی شما را زیاد آزار می دهد؟
این که به فرزندان و خانواده شهدا بی احترامی می کنند و غیر از مقام معظم رهبری کسی ما را درک نمی کند.
مهمترین مشکلات فرزندان شهدا را که کسی قادر به درک آن نیست، چه چیزهایی میدانید؟
کسی که پدر ندارد مشکلات عدیدهای در زندگیش وجود دارد. به خانواده شهدا و فرزندان شهدا می گویند که بنیاد شهید پشتوانه شماست و برایتان حکم پدر را دارد و خانواده شهدا به بنیاد شهید تکیه می کنند که به مثابه تکیه بر باد است. اگر روزی خدمت حضرت آقا برسم به ایشان میگویم که بودجه ای که خرج کارمندان بنیاد شهید و این سازمان می شود را اگر بین خانواده شهدا تقسیم کنید نتیجه اش بهتر است. ما 12 سال است که حقوق نگرفته ایم و بیمه نیستیم. جای سوال دارد که چرا قانون بنیاد شهید را فقط خود بنیاد باید بداند.
به عنوان کسی که پدر، مادر و برادرش در راه آرمان های انقلاب به شهادت رسیده اند، چه توقعاتی از مردم دارید؟
از مردم انتظار دارم که به شهدا و آرمانهایشان بیحرمتی نکنند.
در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
به کاری مشغول نیستم و به دلیل بیکاری از خانمم جدا زندگی می کنم، یعنی اینکه خانمم در خانه پدرش زندگی میکند و من هم در حال بازسازی خانه پدری هستم و شبها در این خرابه می خوابم.
آرزوی شماچیست و دوست دارید به چه چیزهایی دست پیدا کنید؟
آرزویم فقط شهادت است.
وبلاگ جانبازان شيميايي ايران - اسماعیل حسن پور متولد 1364از اصفهان است. او یک ساله بود که بر اثر بمباران رژیم صدام؛ پدر، مادر و برادرش را از دست داد.
هفته دفاع مقدس را بهانه ای دانستیم تا با وی به گفت و گو بنشینیم.
درباره اعضای خانواده و نحوه شهادتشان توضیح دهید؟
پدر بنده شهید محمود حسن پور یکی از کسانی بود که برای پیروزی انقلاب فعالیت می کرد و با امام (ره) رابطه ای نزدیک داشت که مرتبا به امام (ره) نامه میفرستاد و حضرت امام شخصا جواب می داند. پدرم در زمان طاغوت علیه رژیم شاه در مساجد و محافل سخنرانی میکرد، به همین دلیل تحت تعقیب ساواک بود و بعد از آن به فرمان امام (ره) به نجف رفتند.
یکی از جانبازان انقلاب می گفت پدرت به اندازه سه شهید برای این انقلاب زحمت کشیده است ک حالا پدر و مادر و برادرت شهید شده اند.
20/10/1365 برادرم 6 ساله بود که بر اثر سانحه ای دستش می شکند و پدر و مادرم او را به بیمارستان می برند، جایی در اصفهان که به آنجا می گویند چهار سوق. همان موقع بمباران می شود و برادرم کاملا می سوزد و پدرم بر اثر ترکشی که به پیشانی اش می خورد شهید می شود و مادرم بر اثر اصابت ترکش به پهلو، بازو و صورتش به شهادت می رسد و قشنگی شهادت اینجاست که نام مادرم زهرا بود.
شما در آن زمان چندساله بودید؟
در ان زمان بنده یک ساله بودم.
بعد از شهادت پدر و مادر و برادر، با چه کسی زندگی کردید؟
بنده به همراه یکی از برادرانم به اسم محمد علی زندگی می کردیم. محمدعلی در سال 72 که در آن زمان 15 ساله بود در منطقه صنعتی کار می کرد. البته این جریان ها ناشی از بی توجهی مسوولان بنیاد شهید است که به وظیفشان عمل نمی کنند، در آن منطقه ی صنعتی جرثقیل افتاد روی برادرم و فوت شد. بعد از محمد علی من ماندم و سه خواهر.
الان وضعیت زندگیتان چگونه است؟
خواهرهایم ازدواج کردند و من هم 19 ساله بودم که ازدواج کردم و یک بچه 5 ساله دارم.
گسترش فرهنگ شهادت بر زندگی شما چقدر تاثیرگذار بوده است و این فرهنگ چه اثری بر جامعه می تواند داشته باشد؟
با وجود اینکه من جز خانواده شهدا بودم اما زیاد با شهدا آشنا نبودم. از وقتی که با شهدا آشنا شدم دیدم نسبت به زندگی تغییر کرده است. کسی که شهدا رادرک کند و همنشین این عزیزان باشددیدگاهش نسبت به خدا و زندگی قشنگتر می شود.
به نظر شما جامعه توانسته است درک درستی نسبت به شهادت و دفاع مقدس داشته باشد؟
اگر شما در گلستان شهدای اصفهان قدم بگزارید با وجود این همه شهید حیرت زده می شوید.در آنجا سرداران شهیدی هستند که همه مردم آن ها را می شناسند مثل شهید همت شهید خرازی و شهید کاظمی. متاسفانه مردم ما با هزاران شهید دیگر آشنا نشده اند که هر کدام به نوبه خودشان سردار هستند. متاسفانه بعضی از مسولان ما معنی شهادت را نمی دانند و می گویند کسی که بر اثر بمباران کشته شده، توفیق اجباری است.
یک فیلم ساختند به اسم ضد گلوله این فیلم نشان داد کسی بدون حکمت نمی تواند شهید شود حتی در جنگ. کسی که پاک باشد و خلوص داشته باشد حتی اگر در شهر هم باشد به شهادت می رسد.
پس از شهادت پدر و مادر و برادرتان احساس کمبودی در زندگیتان احساس نکردید؟
یکی از دوستانم می گوید تو هنوز داغی و هنوز نفهمیده ای که چه اتفاقی برایت افتاده است. همیشه به خدا توکل میکنم اما کمبود پدر و مادرم را در زندگی ام حس کرده ام.
فاصله نسل جدید با نسل انقلاب و شهدا چقدر حس می شود؟
به نظرم خیلی فاصله داریم. الان کمتر کسی پیدا می شود که به دوستش کمک کند چه برسد به اینکه جانش را برای مملکتش فدا کند. اما خیلی کسانی هم هستند که گمنامند و ادعایی ندارند و هنوز همان عشق و هدفی که شهدا داشته اند را دنبال میکنند. ما باید بتوانیم نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم و این اتفاق باید از خانواده ها و از مدارس شروع شود.
در زندگی چه چیزی شما را زیاد آزار می دهد؟
این که به فرزندان و خانواده شهدا بی احترامی می کنند و غیر از مقام معظم رهبری کسی ما را درک نمی کند.
مهمترین مشکلات فرزندان شهدا را که کسی قادر به درک آن نیست، چه چیزهایی میدانید؟
کسی که پدر ندارد مشکلات عدیدهای در زندگیش وجود دارد. به خانواده شهدا و فرزندان شهدا می گویند که بنیاد شهید پشتوانه شماست و برایتان حکم پدر را دارد و خانواده شهدا به بنیاد شهید تکیه می کنند که به مثابه تکیه بر باد است. اگر روزی خدمت حضرت آقا برسم به ایشان میگویم که بودجه ای که خرج کارمندان بنیاد شهید و این سازمان می شود را اگر بین خانواده شهدا تقسیم کنید نتیجه اش بهتر است. ما 12 سال است که حقوق نگرفته ایم و بیمه نیستیم. جای سوال دارد که چرا قانون بنیاد شهید را فقط خود بنیاد باید بداند.
به عنوان کسی که پدر، مادر و برادرش در راه آرمان های انقلاب به شهادت رسیده اند، چه توقعاتی از مردم دارید؟
از مردم انتظار دارم که به شهدا و آرمانهایشان بیحرمتی نکنند.
در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
به کاری مشغول نیستم و به دلیل بیکاری از خانمم جدا زندگی می کنم، یعنی اینکه خانمم در خانه پدرش زندگی میکند و من هم در حال بازسازی خانه پدری هستم و شبها در این خرابه می خوابم.
آرزوی شماچیست و دوست دارید به چه چیزهایی دست پیدا کنید؟
آرزویم فقط شهادت است.