هم خطاب کردند و گفتند : "احمد، آدم از مواهب طبیعت تا آنجایی که مشروع است و ممکن است استفاده می کند؛ امّا نباید به این ها دل ببندد"و بعد نقل فرموده بودند از یکی از مشایخ بزرگوار خودشان که چطور به واسطه علاقه بیش از حد به فرزند و این نعمتی که نعمت الهی بود، و بعد از دستشان رفته بود؛ چطور در اواخر عمر در آن لحظات سکرات موت با یک وضع بسیار بدی از دنیا رفت. ایشان فرمود : علّتش این تعلّق است.
به سرویس فرهنگی شهدای ایران: حجت الاسلام محمد علی رحمانی، با ذکر خاطره ای از یادگار امام مرحوم حاج سید احمد خمینی می گوید:یک وقتی ما در جایی بودیم، داشتیم با هم صحبت می کردیم، حاج احمد آقا تسبیح من را گرفتند و مشغول ذکر شدند. بعد از آن مثل اینکه یادشان می رود که تسبیح را به من برگردانند؛ من زودتر از ایشان به منزل یکی از دوستان رفتم. این تسبیح داخل جیب قبای ایشان ماند. ایشان هم بعد از آمدن به منزل، قبایشان را عوض می کنند و قضیّه فراموش می شود. من مدّت یک ماه دنبال تسبیحم بودم؛ از من می پرسیدند : چی شد؟ شما آن شب دست من دادید بعد چی شد؟ شاید برداشتید یا جا گذاشتید! با این حال من هم زیاد رویم نمی شد که به ایشان بگویم، دست شما بود. چون ایشان گفته بود من هرچه نگاه کردم تسبیح شما را ندیدم. یک ماه یا بیشتر از یک ماه از یک ماه گذشت، روزی ایشان اتّفاقی، آن را در قبا و لباسی که می پوشند و خدمت امام می روند، پیدا می کنند. حالا یا گزارشی بوده، سؤالی بوده، من نمی دانم. خدمت امام که می رسند دست می برند داخل جیبشان، یک دفعه تسبیح را در می آورند که دستشان بگیرند، تسبیح را که نگاه می کنند، ماجرا به یادشان می آید و به حضرت امام عرض می کنند : آقا، چقدر خوب شد این پیدا شد. این تسبیح مال فلانی است و یک ماه، یک ماه و نیم است داخل جیب این قبای من بوده است. من هم آن را نپوشیده بودم؛ ایشان خیلی دنبال تسبیحش است.
آقا فرموده بودند "به فلانی بگویید که تسبیح خوب داشتن خوب است، اشکال ندارد تسبیح خوب داشته باشید"حال تسبیح من هم تسبیح خوبی نبود؛ امّا خوب آنچه که مهم است این است که بگویید تعلّق به این طور چیزها پیدا نکنند و فرموده بودند که گاهی یک "تسبیح"، تعلّق به یک تسبیح "بی ارزش"در دنیا، آدم را به جهنّم می برد و حاج احمد آقا ضمن این که تسبیح ما را می دادند، فرموده حضرت امام را نقل فرمودند و اضافه کردند بعد امام به خود من هم خطاب کردند و گفتند : "احمد، آدم از مواهب طبیعت تا آنجایی که مشروع است و ممکن است استفاده می کند؛ امّا نباید به این ها دل ببندد"و بعد نقل فرموده بودند از یکی از مشایخ بزرگوار خودشان که چطور به واسطه علاقه بیش از حد به فرزند و این نعمتی که نعمت الهی بود، و بعد از دستشان رفته بود؛ چطور در اواخر عمر در آن لحظات سکرات موت با یک وضع بسیار بدی از دنیا رفت. ایشان فرمود : علّتش این تعلّق است.
حاج احمد آقا هم این ها را از امام خوب گرفته بود و خودشان هم واقعاً همین طور بودند و تعلّق به این طور چیزها نداشتند.
آن هایی که از نزدیک دیده بودند که نه لباس گرانی می پوشید، نه تقیّدی و دلبستگی به لباس گران قیمت داشتند.
حاج احمد آقا هم این ها را از امام خوب گرفته بود و خودشان هم واقعاً همین طور بودند و تعلّق به این طور چیزها نداشتند.
آن هایی که از نزدیک دیده بودند که نه لباس گرانی می پوشید، نه تقیّدی و دلبستگی به لباس گران قیمت داشتند.