*ضدانقلابِ مرجف خفه!
حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله از مراجع تقلید و از مفاخر جهان اسلام در سخنانی نقادانه و آسیب شناسیِ انقلاب اسلامی،به مسئولین کشور هشدار داد.هشداری که برخی رسانه های بدنام و ضدانقلاب از آن بهره بردند اما این رسانه ها هیچ گاه نتوانستند این علما را «بفهمند» و البته انتظاری از کوردلان نیست.
آیت الله جوادی در سخنان نقادانه به حکمرانی دولت روحانی به آنان هشدار داد که محصول خون شهدا را پایمال نکنند:«جامعه اگر از نظر حیثیت اجتماعی باشد، درست باشد فقر مادی هم تحمل میکند کما اینکه اوایل انقلاب فشارهای مختلف از جمله جنگ تحمیلی، بمبارانها، ترور شخصیتها و ... تحمل کردهاند اما بدون شک همین مردم اختلاسها و بیعرضگیهای مسئولان را تحمل نمیکند. باید بفهمیم و درست عمل کنیم و بدانیم که مسایلی مانند دو تابعیت بودن مسوولان و پر کردن جیب برخی افراد تحمل نمیشود. باید بدانیم اگر ملت بهخاطر همین مسایل نامطلوب شورید دیگر همه را میشورد و کنار میگذارد. به همین جهت حواستان باشد. حقیقت این است که اگر معنی فقر را میفهمیدیم بیشتر تلاش میکردیم. فقیر طبق آموزههای قرآن کریم یعنی ملتی که ستون فقراتش شکسته است؛ آیا از ملتی که ستون فقراتش شکسته انتظار مقاومت دارید؟ ملتی که ویلچری شد توان مقاومت ندارد. بدانیم که اگر با وجود این مشکلات ملت قیام کند همه ما را به دریا خواهد ریخت به همین جهت حواستان باشد. البته بسیاری از کشور فرار کردند یا جای فرار خود را فراهم آوردند اما ما جای فرار نداریم. این بیعدالتیها و بیعرضگیهای برخی مسوولان قابل تحمل نیست. کشوری که این همه منابع و آب و خاک دارد چرا باید این همه گرسنه داشته باشد. اگر ما توانستیم مشکل پشت میز نشستن افراد پر ادا، فاصله طبقاتی و بانکهای ربوی و ... را حل کنیم ملت در برابر دیگر مشکلات تحمل خواهد کرد اما این مشکلاتی که گفته شد واقعا قابل تحمل نیست.
بانکهای ربوی و رباخواری که اکنون در کشور ما وجود دارند خانمانسوز است و شعار امسال را با مشکل مواجه میکند چراکه تولید سرمایه میخواهد و وقتی برای تولید به بانک مراجعه کنید سودهایی حدود 20 درصد را مطالبه میکند.ما این مشکلات را با دوستان میگوییم تا انشاءالله برطرف شود و همین مسوولان ما هستند که میتوانند عیبها و گرهها را برطرف کنند.»( در دیدار با علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت اعتدال)
آیتالله جوادی آملی در یکی از درس های خارج تفسیر خود،در تفسير کلمه «مرجفون» در سوره احزاب آیه 60 فرمودند که: «مرجف به کسی گفته می شود که اخبار کذب و بی پایه و اساس در جامعه پخش میکند. ایشان افزودند که مرجفون به دنبال پخش اراجیف در جامعه هستند و «آمدنیوز» یک نمونه از مرجفون هست». آیت الله جوادی آملی این رسانه ها را «مرجفون» میداند.
آیت الله جوادی آملی در حوزه معرفتی و نظری انقلاب اسلامی در حال تامین نیازهای آن است تا جایی که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت مؤسس و هیئتمدیرهی مجمع عالی حکمت اسلامی و دستاندرکاران برگزاری همایش ملی حکیم طهران «آقا علی مدرس زنوزی (حکیم مؤسس)» در تاریخ 3/2/97 از خدمات آیات مصباح،جوادی و سبحانی تقدیر و تشکر نمودند.آیت الله خامنه ای فرمودند:
- «خوشبختانه در دوران جمهوری اسلامی علوم عقلی رونق گرفته. خب، در قبل از انقلاب در قم خبری نبود؛ زمانی که ما بودیم، مثلاً فرض کنید یک درس آقای طباطبائی با یک عدّهی معدود مثلاً چهل پنجاه نفره بود؛ امّا حالا مثلاً جناب آقای جوادی که سالها [است] در این زمینه [فعّالند]، جناب آقای مصباح، جناب آقای سبحانی و تشکیلاتشان در زمینهی مسائل کلامی، و درسهای متعدّد فلسفهای که شنیدم در قم هست، اینها زمینهی ترویج و اعتلای علوم عقلی را به انسان مژده میدهد که چنین زمینهای به وجود آمده.»
آیت الله جوادی آملی از شاگردان حضرت علامه طباطبایی (ره) نقش موثری در تقویت معرفتی و تولید علم دینیِ مورد نظر امام و رهبری داشته اند تاجایی که رهبر معظم انقلاب در این دیدار به خوبی از ظرفیت مهم و تمدنی فلسفه و رابطه آن با پیشرفت و تکامل جامعه دینی و خدمت بزرگ علامه طباطبایی،آیات مصباح یزدی و جوادی آملی و صدراییان اشاره نمودند:
- «دعوت جوانهای ما به علوم عقلی، بسیار مهم است؛ توجّهِ حوزهها به علوم عقلی و بخصوص فلسفه، خیلی مهم است. بعضی از آقایانِ بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درسهای فلسفه و عرفان و این حرفها در قم زیاد شده؛ بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند؛ کمااینکه الان میبینیم بعضی از افرادی که در غیر قم بهعنوان فلسفهدان شناخته میشوند و مطرح میشوند، اطّلاعاتشان از فلسفه سطحی است؛ نه اینکه اطّلاع ندارند امّا اطّلاعاتشان عمیق نیست، سطحی است؛ یک چیزی خواندهاند و یک اصطلاحی را بر زبان جاری میکنند؛ خب این خوب نیست؛ خوب است که در خود قم باشد، در حوزهی علمیّه باشد.»
تقویتِ حوزه معرفتی اسلام و انقلاب،تربیت شاگردان و ساختارمندیِ نظام معرفتی خود و توسعه آن در دانشگاه و حوزه،تولیدِ علم دینی،بسترسازی تمدنِ نوین اسلامی،مواضع حمایتی از سیاست های امامین انقلاب،نقّادی نظری و عملی مسئولین دولتی و اجرایی،طرح و راهکار به مسئولین قوه مقننه و...از خدمات ماندگار آیت الله جوادی و شاگردان حضرت علامه طباطبایی (ره) به نظام اسلامی بوده و هست.
*نگرش مراجع و علما نقّادانه اما اصلاح گرانه
علما و مراجع همواره پناهگاه مردم بوده اند.مردمی که انقلاب کردند و خمینی کبیر همواره زبان رسای آن مستضعفین بوده اند.امام با مستضعفین جامعه همواره ارتباط وثیقی داشت؛مردم مستضعف را ولی نعمتان این انقلاب می دانست.
رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی در تمامی عمر گرانمایه خود همواره بر رسیدگی به وضعیت مستضعفان و محرومان جامعه و رفع مشکلات آنان تاکید داشتند و احقاق حقوق این طبقه و برقراری عدالت اجتماعی از دغدغه های همیشگی آن امام بزرگوار بود.
امام بارها تاکید فرمودند:«گمان نمىکنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.»(صحیفه امام، ج20، ص: 342) همچنین امام راحل(س) همواره از پابرهنهها و زاغه نشینان به عنوان «ولی نعمت» یاد می کردند و خواهان خدمت گزاری بیشتر به آنها بودند. ایشان در سخنانی نغز و زیبا در اینباره فرمودند:«به مستضعفان و مستمندان و زاغه نشینان که ولى نعمت ما هستند خدمت کنید.»(صحیفه امام، ج18، ص: 38)
آیت الله خامنه ای حفظه الله به خوبی خط امام را تفسیر می کند:«[یکی از اصول امام(ره)]در بُعد مسائل داخلی کشور[است]؛ امام طرفدار جدّی حمایت از محرومان و مستضعفان بود؛ امام نابرابری اقتصادی را با شدّت و حدّت رد میکرد؛ اشرافیگری را با تلخی رد میکرد؛ به معنای واقعی کلمه امام طرفدار عدالت اجتماعی بود؛ طرفداری از مستضعفان شاید یکی از پرتکرارترین مطالبی است که امام بزرگوار ما در بیاناتشان گفتند؛ این یکی از خطوط روشن امام است؛ این یکی از اصول قطعی امام است، همه باید تلاش کنند که فقر را ریشهکن کنند؛ همه تلاش کنند که محرومان را از محرومیّت بیرون بیاورند و تا آنجایی که در توان کشور است، به محرومان کمک کنند. از آن طرف به مسئولان کشور هشدار میداد دربارهی خوی کاخنشینی - این نکتهای که در قرآن هم آمده است: وَ سَکَنتُم فی مسکِنِ الَّذینَ ظَلَموا -(۱) و همه را از خوی کاخنشینی برحذر میداشت، تأکید مکرّر میکرد بر اینکه به وفاداری طبقات ضعیف اعتماد کنید؛ این را امام مکرّر میگفت که این کوخنشینانند، این فقرایند، این محرومانند که این صحنهها را با وجود محرومیّتها پر کردهاند، اعتراض هم نمیکنند، در میدانهای خطر هم حاضر میشوند؛ [امّا] آن کسانی که برخورداریهای بیشتری داشتند، در موارد مختلف اگر مشکلی پیش میآمد، اتّفاقاً آنها بیشتر ابراز نارضایی میکردند. این وفاداری طبقات متوسّط مردم و طبقات محروم مردم، از نظر امام یک امر برجسته بود و این را تأکید میکرد. بر مصرف درست بیتالمال تأکید میکرد، بر پرهیز کردن از اسراف تأکید میکرد. این هم یکی از خطوط اساسی است. مسئلهی عدالت اجتماعی، طرفداری از محرومان و دوری از خوی اشرافیگری و خوی تجمّلگرایی و عمل در این جهت.»(بیانات در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) )
درک عمیق و حس دلسوزی بیمثال معمار بزرگ انقلاب نسبت به طبقه محروم و مستضعف به اندازه ای بود که نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای محرومان و مستضعفان سایر کشورها نیز به عنوان یک حامی بزرگ شناخته شده اند.
از نظر امام، پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مرهون تلاش طبقات پایین اجتماع یعنی همان مستضعفین است و طبقات بالا کاری نکرده اند:
«شما این انقلاب را به ثمر رساندید و گروههایى که در سرتاسر این کشور این انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم [بودند] و همانهایى که مستضعف هستند و کاخنشینها آنها را استضعاف مىکنند و اینها ثابت کردند که کاخنشینها هستند که ضعیفند و پوسیدهاند و براى این ملت هیچ کارى نکردهاند و نخواهند کرد »(صحیفه امام، ج14، ص: 261)
این طبقات تا آخرین قدم به عنوان نیروهای وفادار به مبارزه و گردانندگان و بر پا دارندگان واقعی انقلاب ها محسوب می شوند و خط اصولی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، خط دفاع از مستضعفین و احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری است.
«تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بىبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم... ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.» (صحیفه امام، ج21، ص: 86 و 87)
«بار سنگین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بر دوش قشر مستضعف است و همین گروه هستند که در جبهه و پشت جبهه فداکاری می کنند و نه طبقات بالا: «شما باید توجهتان به این تودههاى مستضعفى که با زحمت خودشان و رنج خودشان الآن در جبههها مشغول فداکارى هستند که خداوند تأییدشان کند و در پشت جبهه هم مشغول فداکارى هستند و مستضعفاند، آن بالاها اینها را ضعیف مىشمارند و مىشمردند... برای اینها کار کنید.» (صحیفه امام، ج 15، ص: 75)
«با توجه به اینکه بار سنگین انقلاب بر دوش قشر مستضعف است... وظیفه داریم فعالیت و توجه را به نواحى محروم، خصوصاً جنوب شهر، که در رژیم گذشته توجهى به آنها نشده، معطوف کنیم.»(صحیفه امام، ج15، ص: 273)
بی تردید مهم ترین هدف امام خمینی(س) در مبارزات، سرنگونی رژیم شاهنشاهی و اقامه حکومت اسلامی بود که با ایثار و جهاد مردم به پیروزی رسید. ولی امام به خوبی می دانست که «حکومت وسیله است نه هدف». هدف امام فقط این نبود که حاکمانی بروند و حاکمانی دیگر جایگزین آنان شوند. بلکه عقیده داشت با استحکام نظام اسلامی و اجرای کامل و همه جانبه احکام و قوانین دین، مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی مردم حل می شود و سعادت دنیا و آخرت آنان تأمین می گردد. بنابراین، امام در تأسیس حکومت اسلامی اهدافی را تعقیب می کرد که تحقق آن ها را از آثار اجرای کامل احکام و قوانین اسلام می دانست. در طول مبارزات نیز گاه گاه بدین مطلب اشاره می کرد.
یکی از مهم ترین آرمان های امام خمینی(س) تحقق عدالت اجتماعی، کم شدن فاصله طبقاتی، رفع تبعیضات ظالمانه، حمایت از محرومان و فقر ستیزی بود. از بررسی سخنرانی ها، پیام ها، توصیه های امام استفاده می شود که مسئله رفع ِتبعیض و فقر ستیزی یکی از اهداف بزرگ او بوده که همواره بدان تأکید داشت. آن بزرگوار به قدری در این باره سخن می گفت که به عنوان پناهگاه مستضعفان و پابرهنه ها شناخته شد. کسانی که دوران صدر پیروزی انقلاب را درک کرده اند و سخنان و موضع گیری های امام خمینی و دیگر مسئولان نظام را شنیده اند به خوبی می دانند که حمایت از محرومان و مستضعفان یکی از مهم ترین و پر جاذبه ترین شعارهای انقلابیون و مورد تأکید رهبر کبیر انقلاب بود.
خدمت به مستضعفان به مستضعفان و تهی دستان، در بیشتر جوامع و حکومت ها، کمتر توجه می شود، در حالی که حمایت از محرومان، در رأس برنامه های حکومتی اهل بیت علیهم السلام بود. حضرت امام خمینی(س) نیز به پیروی از سیره اهل بیت علیهم السلام ، توجه و رسیدگی کردن به محرومان جامعه را از وظایف مهم مسئولان می شمرد و همیشه تأکید می کرد که جهت گیری انقلاب و نظام اسلامی، ارزش گذاری به حمایت از محرومان باشد. ایشان خطاب به اعضای شورای نگهبان می فرماید: «شما بیایید احکام الهى را اجرا کنید. باید قوانین وضع بشود که حقوق محرومین و فقرا به آنها بازگردانده شود، این وظیفه شماست.» (صحیفه امام، ج 14، ص: 304)
امام خمینی(س) به خوبی آگاه بود که اگر قشر محروم جامعه، از انقلاب و نظام اسلامی سرخورده شوند، میدان برای زراندوزان بی درد و نامهربان باز خواهد شد و در نتیجه، مردم در تنگناهای اقتصادی قرار خواهند گرفت. بر این اساس تأکید داشتند:
«ما باید براى پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزى کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم...»(صحیفه امام، ج21، ص: 91)
و در جای دیگر می فرمایند: «خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند. معاذ اللَّه که این با سیره و روش انبیا و امیر المؤمنین و ائمه معصومین- علیهم السلام- سازگار نیست.»(صحیفه امام، ج20، ص: 341)
امام خمینی(س) در خصوص ِانتخاب کارگزاران و مسئولان نظام اسلامی در تصدی پست های مختلف، نیز توصیه هایی داشتند که در این خصوص می فرمایند: «ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالى خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامى نفوذ کنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواستههاى خود را تحمیل کنند.»(صحیفه امام، ج20، ص: 340)
امروز علمای حامی دولت هم از سیاست های اقتصادی،سیاست های خارجه خصوصا دستاوردهای اقتصادی برجام «ناامید» شده اند.سیاست های اقتصادی توسعه گرای هاشمی و بوجود آوردن طبقه «برخوردار و نجومی اندیش» در دولت یازدهم و دوازدهم هم ادامه پذیرفته است.حقوق های نجومی،کاخ نشینی مدیران دولت اعتدال،توهین های مکرر روحانی به منتقدین،برجامِ بی فرجام،تحقیرهای مردم ایران توسط آمریکا،انفعال اقتصادی در حوزه اقتصاد بین الملل،بی اعتقادی و بی عملی در حوزه اقتصاد مقاومتی،باور نداشتن به تولید و حمایت و ارتقای کالاهای ایرانی و عدم حمایت از تولید داخلی،واردات بی رویه،وابستگی بیشتر به نفت،مشکلات بانک ها و موسسات مالی،ربا در اقتصاد بانکی و...همه به مستضعفین جامعه فشار وارد نموده است.دولت اعتدال صدای مردم را نمی شنود؛هشدارهای مراجع و علما در مورد تبعات ربا در بانک ها،سودهای سرسام آور آنان را مسموع نیست.اگرمردم قیام نمودند «کاخ نشینان را به دریا نمی افکنند؟»
امام نيز از همان ابتداى پيروزى انقلاب فرياد ميزد: «رژیم سابق برای ما خطر نداشت. رژیم سابق ادعا نمیکرد که من [اسلامی هستم] ادعایش را میکرد، لکن کسی از آن قبول نمیکرد. اگر معممی در رژیم سابق یک کار خلاف میکرد، میگفتند این ساواکی است؛ این درباری است. امروز که ساواکی در کار نیست و همه دفن شدهاند، اگر از شما آقایان یک چیزی صادر بشود، میگویند جمهوری اسلامی این است. مکتب ما متزلزل میشود. مسئولیتتان زیاد است آقایان!
من اخطار کردم، این یک خطری برای مردم هست. اگر خداى نخواسته جمهورى اسلامى نتواند جبران کند این مسائل اقتصادى را، که اول مرتبهی زندگى مردم است، و مردم مأیوس بشوند از جمهورى اسلامى و مأیوس بشوند از اینکه اسلام هم براى آنها بتواند در اینجا کارى انجام بدهد، اگر در این محیط یک انفجار حاصل بشود، دیگر نه من و نه شما و نه هیچ کس، نه روحانیت و نه اسلام، نمیتواند جلویش را بگیرد.»
امام و رهبری و علمای اسلام به مسئولین کشور توصیه ها،راهکارها و هشدارها را داده اند.اما این هشدارها ناشی از نگرش نقادانه اما اصلاح گرایانه،دلسوزانه،موثر و منفعت به وضعیت نظام و مردم است.همچون مواضع روحانی و احمدی نژاد و...ساختارشکنانه نیست،دوقطبی ساز نیست،غرض ورزانه نیست،از زیر عمامه و کُت آنان فساد اقتصادی یارانشان دیده نمی شود.تکمیل کننده پازل بزرگ دشمنان علیه نظام اسلامی و ولایت نیست.
برخی مواضع حکیمانه آیت الله جوادی آملی را مطالعه نمایید:
*«این نظام به آسانی به دست نیامده است، تنها عامل پیروزی ما در انقلاب و دوران دفاع مقدس خدا و اهل بیت علیهم السلام بودند، اگر این سرمایه از ما گرفته شود هم دنیا و هم آخرت خود را از دست می دهیم لذا وظیفه داریم آنچه را دین به ما گفته عمل کنیم، اگر چنین کنیم مردم خود حافظ این نظام خواهند بود، اما مردم اگر دورویی و اختلاس و نجومی ببینند صحنه را ترک می کنند و در این شرایط که مردم در صحنه نباشند رهبر هر چند علی بن ابیطالب علیه السلام، باشد شکست قطعی خواهد بود.»( آیت الله جوادی در دیدار با جمعی از علما و روحانیون حوزه علمیه همدان مقیم قم)
*«باید صد در صد طیب و طاهر باشیم چراکه تنها عاملی که مردم را جذب می کند طهارت ماست. اگر ما آنچه را گفتیم عمل کردیم و خود در صف اول جهاد و شهادت بودیم هرگز مردم ما را تنها نخواهند گذاشت. روحانیت دو وظیفه دارد: اول اینکه خود طیب و طاهر باشد و دوم راهنمایی و هدایت مردم و همه مسئولین است.»(همان)
*«باید بدانیم که نصیحت؛ سخنرانی، موعظه و نقد نیست؛ نصیحت، خیاطی است، این سوزن خیاط را منصحه و خیاط را ناصح می گویند چرا که در هنگام نصیحت باید جامه تقوا بدوزیم و بر پیکر خود و مردم بپوشانیم، اگر این توانایی را داشتیم آنگا نصیحت کرده ایم، این قلم باید مانند آن سوزنی که لباس می دوزد جامه تقوا بر تن جامعه بدوزد.» (همان)
*«اگر خدای ناکرده، این نظام آسیب ببیند لعنت ابد دامنگیر ما میشود. این نظام به آسانی به دست نیامده، به واقع ما مسئول هستیم، در حقیقت الآن بهترین دوران امتحان ماست که چطور می توانیم این خونهای پاک را حفظ کنیم و به ثمر برسانیم. جز ناله کردن و تضرّع به درگاه حق، جز توبه کردن، جز مواظب بودن، جز سفارش کردن و نصیحت کردن و جز دعوت به هدایت مسئولین و غیر مسئولین راه دیگری برای حفظ این نظام و رهایی از مشکلات وجود ندارد.»(آیت الله جوادی آملی در جلسه درس تفسیر خود، در مسجد اعظم 28/1/97)
*«داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است زیرا حضرت امیر(ع) فرمود من و فرزندانم میدان انقلاب فرهنگی هستیم اما همین حضرت امیر(ع)، که در دنیا دومی ندارد، به دلیل نبودن مردم در صحنه شکست خورد؛ لذا مادامی که مردم متدین در صحنه نباشند شکست قطعی است و تا مردم با ما نباشند پیشرفتی حاصل نخواهد شد. ممکن است انقلاب نیز با وجود اختلاس، حقوقهای نجومی و ربا با خطر مواجه شود. این خطر وجود دارد، اما با این وجود ما فرزندان حضرت امیر علیه السلام هستیم و با یک الله گفتن میتوانیم امور را اصلاح کنیم، آنگاه خداوند نیز درهای رحمت خود را به سوی ما خواهد گشود.»( در دیدار با جمعی از اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی 6 بهمن 96)
*«یکی از بزرگترین نایبان امامان معصوم ، حضرت روح الله الموسوی الخمینی رضوان الله علیه معروف به امام خمینی است که محور تمام رفتار و گفتار و کردار و قیام و قعود وی با حسن فعلی و حسن فاعلی عادلانه همراه بود ... نیابت امام خمینی در نهضت اسلامی بیش از هر چیز به نیابت از حضرت حسین ابن علی بن ابی طالب شباهت داشت ، چه اینکه نیابت آن عنصر کم بدیل در نشر معارف عقلی و نقلی از حضرت امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود که البته مجموعه همه کمال های علمی و عملی به نحو اوفر و اعلی و اتم و به نحو اصالت در وجود مبارک حضرت ولی عصر حاصل است»(عبدالله جوادی آملی ، بنیان مرصوص امام خمینی ، ص6)
*«امام راحل برای هدم جاهلیت طاغوت و کشف نقاب از چهره ملکوتی اسلام ناب محمدی چهار عنصر اساسی انقلاب را که به مثابه ارکان چهارگانه بنیان مرصوص اسلامی است به خوبی شناخته و به آنها ایمان آورده و شرایط تحقق آنها را تحصیلی دانسته نه حصولی ...
1 – هدف امام راحل جز رضای خدا و احیای کلمه علیای الهی نبود زیرا رسول اکرم فرمود : ... هرفردی از امت اسلامی اگر همت روزانه و اهتمام هر بامدادش غیر خداوند باشد از خدا بیگانه است ..
2 – اهتمام به امور مسلمین اعم از ساکنان ایران وغیر ایران مهم ترین مشاغل فکری آن حضرت بود زیرا رسول گرامی اسلام چنین فرمود : من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم یعنی هر کس برای حل دشواریهای جامعه اسلامی یا آحاد آنان همت نورزد از قلمرو مسلمین خارج بوده و اسلام او کامل نیست .
3 – اهتمام به امور جامعه انسانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای امام راحل جاذبه فراوانی داشت ....
4 – حفظ استقلال و عزت در برابر دولت طغیانگر و حاکم جبار از ویژگی های امام خمینی بود ... »(همان ، ص 7)
از منظر آیت الله جوادی آملی نقش کلیدی مردم در پیروزی انقلاب اسلامی، وجه تمایز تحقق موفقیت آمیز انقلاب اسلامی با انقلاب های صدر اسلام می باشد، معظم له در فرازی فرمودند: «اگر کسی انقلاب اسلامی ایران را با انقلاب صدر اسلام بسنجد که چرا رهبری چون حضرت علی(ع) پیروز نمی شود، ولی وارث آن حضرت امام خمینی(ع) به ظفر دست می یابد، سرّش را در بیانات وجود مبارک امیر المؤمنین(ع) چنین خواهد یافت که حضرتش فرمود: من دارو در اختیار دارم و خود نیز طبیب هستم، ولی دستیاران و بهیاران و پزشکان من که رابط بین من و بیماران هستند، خود، بیمارند.
دستیار و پرستار بیمار و پزشک و طبیب و بهیار بیمار، هرگز رابط خوبی بین طبیب متخصّص و امّت بیمار نخواهند بود. اکنون بنگرید و نالهٴ حضرت علی(ع) را بشنوید که فرمود: «أُریدُ ان أُداوی بکم و أنتم دائی کَناقش الشّوکة بالشّوکة و هو یعلم أنّ ضلعَها معها» [نهج البلاغه؛ خطبه ۱۲۱]. فرمود: من می خواهم این جامعهٴ بیمار را درمان کنم، امّا به وسیلهٴ کسانی که آنها گذشته از اینکه مریض اند، مرض آفرین نیز هستند. آنها نه تنها به درد مبتلایند، بلکه دردِ من هستند و درد آفرین: «أُریدُ أن أُداوی بکم و أنتم دائی». آنگاه فرمود: عدّه ای ناکث، گروهی مارق و دستهای قاسط هستند که: «حَلِیتْ الدّنیا فی أعینهم بزبرجها و زُخرُفها» [نهج البلاغه، خطبه ۳]. لذا حضرت علی(ع) به ظفر نرسید. و این برای آن نیست که (معاذ الله) رهبری آن حضرت(ع) به نصابش نرسیده بود، یا امویان از استکبار جهانی کنونی مکّارتر بودند! این چنین نیست، اگر کید استکبار جهانی کنونی، قویتر از سیاست بازی امویان نباشد، لااقل همتای آنهاست امّا چطور وارث حضرت علی(ع) پیروز می شود و خود آن حضرت(ع) شکست می خورد؟. سرّش را در میان سه رکن انقلاب، باید در رکن دوّم و سوّم، یعنی «میدان انقلاب» و «انقلابیون وفادار» جستجو کرد. حضرت امیر المؤمنین(ع) فرمود: من میخواهم بیماری بیماران را درمان کنم، امّا دستیاران من خود مریض اند، بلکه درداند و دردآور.
*«امّا سرّ پیروزی امام امّت(ره) این بود که هم آن حضرت وارث تامّ حضرت علی(ع) بود و هم مردم گرانقدر ایران اسلامی وارثان اصحاب حسین بن علی(ع) بودند، که هیچ ناکث و مارق و قاسطی در بین حواریین حضرتش نبود. اگر سالار شهیدان حسین بن علی(ع) اصحابی همانند مردم ما می داشت، حتماً حکومت نحس امویان و مروانیان به دست نیستی سپرده می شد، ولی با جمعیت کم ممکن نبود صحنهٴ انقلاب را پرکند. مردم فداکار ایران اسلامی تا کنون گفتند: «خدا»، و پایدار و مستقیم بودند و از این به بعد نیز ان شاء الله و فادارتر خواهد بود و با روح مطهّر حضرت امام خمینی (ره) پیمان می بندند که همچنان در صحنهٴ ثوره و میدان انقلاب باقی و برقرار باشند.»
بی بی سی و رسانه های دروغگو،مغرض و بی حیای ضدانقلاب از مواضع انتقادیِ اصلاح گرایانه علما و مراجع توان تکمیل پازل های متوهانه خود را پیدا نخواهند نمود.علمای اسلام به نظام و این خون های شهیدان عزیز وفادارند و پناهگاه مردم مستضعف خواهند بود.
*رجانیوز