دعوای زوج جوان بر سر خرید ماشین لوکس، زندگی آنها را آن‌قدر تحت‌تاثیر قرار داد که در نهایت پای هردویشان را به دادگاه خانواده باز کرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از جام جم، دعوای زوج جوان بر سر خرید ماشین لوکس، زندگی آنها را آن‌قدر تحت‌تاثیر قرار داد که در نهایت پای هردویشان را به دادگاه خانواده باز کرد.
این زوج که ده سال کنار هم زندگی کرده و صاحب دو فرزند بودند ، به خاطر خرید ماشین گرانقیمت و شیک کارشان به جدایی کشید. حمیده که دید شوهرش بعد از ده سال زندگی مشترک و با وجود وضع مالی مناسب، همچنان ماشین ارزانقیمت سوار می‌شود، دعوای سختی راه انداخت.
این زن زمانی که در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: ده‌سال است که با فرشاد ازدواج کرده‌ام. ما از روزهای اول زندگیمان هردو با هم کار می‌کردیم و بعد از گذشت مدتی وضع مالیمان بهتر شد. هردو در کارهای‌مان پیشرفت کردیم و درآمد خوبی داشتیم. تا این‌که صاحب فرزند شدیم و من دیگر سرکار نرفتم. اما درآمد فرشاد همچنان بهتر می‌شد و وضع مالیمان هم خوب بود. اما از همان روزهای اول زندگیمان یک خودروی پراید داشتیم و با آن خودرو رفت و آمد می‌کردیم.
زن جوان ادامه داد: تا چند سال اول مشکلی با این موضوع نداشتم. اما بعد از گذشت مدتی به فرشاد گفتم ماشین دیگری بخریم. دوست داشتم خودروی شیک‌تری سوار شوم. با توجه به این‌که وضعیت مالیمان هم خوب بود و قدرت خرید خودروی بهتر را داشتیم، برای همین از فرشاد چنین درخواستی کردم. اما او گفت تا زمانی که می‌تواند با همین خودرو رفت و آمد کند، ماشین بهتری نمی‌خرد.
الان ده سال از زندگی مشترک ما گذشته و همچنان سوار خودروی پراید می‌شویم. وضعیت مالی خوبی داریم و خانه و زندگیمان هم مناسب است، ولی فرشاد راضی نمی‌شود بعد از ده سال ماشین‌مان را عوض کنیم. اگر پول نداشت، حرفی نمی‌زدم و اعتراضی نداشتم، اما با وضعیت مالی که ما داریم، خیلی بد است که خودروی قدیمی و ارزانقیمت سوار شویم. چند سال است سر این موضوع با فرشاد بحث می‌کنم، ولی او اصلا به حرفم اهمیت نمی‌دهد و حاضر نیست خواسته‌ام را برآورده کند. در نهایت هم سر همین موضوع چنان جنجالی به پا کرد که تصمیم گرفتم برای همیشه از او جدا شوم. ما ده سال کنار هم زندگی کردیم، ولی شوهرم حاضر نیست کوچک‌ترین خواسته مرا برآورده کند و به سلیقه من اهمیتی نمی‌دهد. برای همین نمی‌خواهم در کنار چنین مرد خودخواهی زندگی کنم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من همیشه از تجملات متنفر بودم. حتی گوشی تلفن همراهم یک گوشی ساده است، آن هم برای برقراری تماس‌های ضروری؛ دوست ندارم پول‌هایم را صرف تجملات الکی کنم. وقتی خودرویی که زیر پایم است، کار ما را راه می‌اندازد و می‌توانیم با آن همه جا برویم، چرا باید ماشین گرانقیمت بخریم و کلی خرج کنیم.
حمیده اصلا به این حرف‌ها اهمیت نمی‌دهد. او عاشق تجملات است و می‌خواهد با این کارها خودنمایی کند.
در خرید خانه و وسایل هم همین‌طور بود. من هم اعتراضی نکردم. دلم نمی‌خواهد خودروی لوکس داشته باشم، ولی حمیده این حرف‌ها را متوجه نمی‌شود و مرتب دعوا به راه می‌اندازد.
در پایان نیز قاضی دلیل این زوج را برای جدایی نپذیرفت و آنها را برای حل مشکلشان به مشاوره خانواده فرستاد.
از خودگذشتگی و گفت‌وگو لازمه زندگی مشترک است
صفاری‌نیا، روان‌شناس دراین‌باره می‌گوید: بعضی اختلافات در زندگی مشترک با کمی گفت‌وگو و از خودگذشتگی طرفین، بسادگی حل می‌شود، اما زن و مرد تصور می‌کنند اگر کوتاه بیایند و از خواسته خود صرف نظر کنند، غرورشان جریحه‌دار می‌شود و شریک زندگی خود را پرتوقع می‌کنند.
برای همین با لجبازی و غرور به اختلافات دامن می‌زنند. در صورتی که این از خودگذشتگی و گفت‌وگوها لازمه زندگی است و اگر نباشد زندگی مشترک یا ادامه پیدا نمی‌کند یا با عذاب و سختی همراه خواهد بود. زوج‌ها باید بدانند برای تشکیل یک زندگی شاد و آرام، گاهی باید از خودگذشتگی کنند و همچنین درباره اختلافاتشان با هم حرف بزنند. آن هم بدون هیچ لجبازی و تحمیل و اجبار؛ بخصوص اگر فرزندی هم دارند، باید مشکلات و اختلافات را حل کنند. نمی‌توان فقط به خواسته خود فکر کرد و خودخواهانه و از سر لجبازی تصمیم گرفت. چراکه نه‌تنها زندگی خود، بلکه زندگی شریک و فرزند هم تحت تاثیر این خودخواهی قرار می‌گیرد. برای همین کوتاه آمدن در زندگی مشترک گاهی وقت‌ها از سمت هر دو طرف لازم است و زن و مرد باید نسبت به این موضوع آگاهی لازم را داشته باشند تا بتوانند یک زندگی خانوادگی لذت‌بخش را پیش ببرند.
سیما فراهانی
این زوج که ده سال کنار هم زندگی کرده و صاحب دو فرزند بودند ، به خاطر خرید ماشین گرانقیمت و شیک کارشان به جدایی کشید. حمیده که دید شوهرش بعد از ده سال زندگی مشترک و با وجود وضع مالی مناسب، همچنان ماشین ارزانقیمت سوار می‌شود، دعوای سختی راه انداخت.
این زن زمانی که در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: ده‌سال است که با فرشاد ازدواج کرده‌ام. ما از روزهای اول زندگیمان هردو با هم کار می‌کردیم و بعد از گذشت مدتی وضع مالیمان بهتر شد. هردو در کارهای‌مان پیشرفت کردیم و درآمد خوبی داشتیم. تا این‌که صاحب فرزند شدیم و من دیگر سرکار نرفتم. اما درآمد فرشاد همچنان بهتر می‌شد و وضع مالیمان هم خوب بود. اما از همان روزهای اول زندگیمان یک خودروی پراید داشتیم و با آن خودرو رفت و آمد می‌کردیم.
زن جوان ادامه داد: تا چند سال اول مشکلی با این موضوع نداشتم. اما بعد از گذشت مدتی به فرشاد گفتم ماشین دیگری بخریم. دوست داشتم خودروی شیک‌تری سوار شوم. با توجه به این‌که وضعیت مالیمان هم خوب بود و قدرت خرید خودروی بهتر را داشتیم، برای همین از فرشاد چنین درخواستی کردم. اما او گفت تا زمانی که می‌تواند با همین خودرو رفت و آمد کند، ماشین بهتری نمی‌خرد.
الان ده سال از زندگی مشترک ما گذشته و همچنان سوار خودروی پراید می‌شویم. وضعیت مالی خوبی داریم و خانه و زندگیمان هم مناسب است، ولی فرشاد راضی نمی‌شود بعد از ده سال ماشین‌مان را عوض کنیم. اگر پول نداشت، حرفی نمی‌زدم و اعتراضی نداشتم، اما با وضعیت مالی که ما داریم، خیلی بد است که خودروی قدیمی و ارزانقیمت سوار شویم. چند سال است سر این موضوع با فرشاد بحث می‌کنم، ولی او اصلا به حرفم اهمیت نمی‌دهد و حاضر نیست خواسته‌ام را برآورده کند. در نهایت هم سر همین موضوع چنان جنجالی به پا کرد که تصمیم گرفتم برای همیشه از او جدا شوم. ما ده سال کنار هم زندگی کردیم، ولی شوهرم حاضر نیست کوچک‌ترین خواسته مرا برآورده کند و به سلیقه من اهمیتی نمی‌دهد. برای همین نمی‌خواهم در کنار چنین مرد خودخواهی زندگی کنم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من همیشه از تجملات متنفر بودم. حتی گوشی تلفن همراهم یک گوشی ساده است، آن هم برای برقراری تماس‌های ضروری؛ دوست ندارم پول‌هایم را صرف تجملات الکی کنم. وقتی خودرویی که زیر پایم است، کار ما را راه می‌اندازد و می‌توانیم با آن همه جا برویم، چرا باید ماشین گرانقیمت بخریم و کلی خرج کنیم.
حمیده اصلا به این حرف‌ها اهمیت نمی‌دهد. او عاشق تجملات است و می‌خواهد با این کارها خودنمایی کند.
در خرید خانه و وسایل هم همین‌طور بود. من هم اعتراضی نکردم. دلم نمی‌خواهد خودروی لوکس داشته باشم، ولی حمیده این حرف‌ها را متوجه نمی‌شود و مرتب دعوا به راه می‌اندازد.
در پایان نیز قاضی دلیل این زوج را برای جدایی نپذیرفت و آنها را برای حل مشکلشان به مشاوره خانواده فرستاد.
از خودگذشتگی و گفت‌وگو لازمه زندگی مشترک است
صفاری‌نیا، روان‌شناس دراین‌باره می‌گوید: بعضی اختلافات در زندگی مشترک با کمی گفت‌وگو و از خودگذشتگی طرفین، بسادگی حل می‌شود، اما زن و مرد تصور می‌کنند اگر کوتاه بیایند و از خواسته خود صرف نظر کنند، غرورشان جریحه‌دار می‌شود و شریک زندگی خود را پرتوقع می‌کنند.
برای همین با لجبازی و غرور به اختلافات دامن می‌زنند. در صورتی که این از خودگذشتگی و گفت‌وگوها لازمه زندگی است و اگر نباشد زندگی مشترک یا ادامه پیدا نمی‌کند یا با عذاب و سختی همراه خواهد بود. زوج‌ها باید بدانند برای تشکیل یک زندگی شاد و آرام، گاهی باید از خودگذشتگی کنند و همچنین درباره اختلافاتشان با هم حرف بزنند. آن هم بدون هیچ لجبازی و تحمیل و اجبار؛ بخصوص اگر فرزندی هم دارند، باید مشکلات و اختلافات را حل کنند. نمی‌توان فقط به خواسته خود فکر کرد و خودخواهانه و از سر لجبازی تصمیم گرفت. چراکه نه‌تنها زندگی خود، بلکه زندگی شریک و فرزند هم تحت تاثیر این خودخواهی قرار می‌گیرد. برای همین کوتاه آمدن در زندگی مشترک گاهی وقت‌ها از سمت هر دو طرف لازم است و زن و مرد باید نسبت به این موضوع آگاهی لازم را داشته باشند تا بتوانند یک زندگی خانوادگی لذت‌بخش را پیش ببرند.
سیما فراهانی
*جام جم
