براندازي به قيمت فشار بر ملت ايران؛ به قيمت وقاحت عليه ملت؛ به قيمت حقارت مقابل امثال ترامپ و به قيمت استقلال، عزت و شرافت سياسي. هدف برايشان وسيله را توجيه كرده است! شيرين عبادي هم از اين جمع جدا نيست
شهدای ایران: صلحطلبي در دنيايي كه مصداق مفاهيم بديهي را هم غرب با ملاك نفع و ضرر خويش تعيين ميكند، ميتواند نام ديگر جنگ طلبي باشد. شيرين عبادي هويتي خود ساخته و غرب ساخته دارد؛ حقوقدان، مدافع حقوق بشر، صلحطلب و از همه مهمتر برنده جايزه صلح نوبل. در دنيايي كه مفاهيم انساني بازيچه دست سياستمداران است، شيرين عبادي با ادعاي صلحطلبي خواستار تحريم بيشتر عليه ايران شده است. او همچنين از سرمايهگذاران اروپايي خواسته در ايران سرمايهگذاري نكنند.
به گزارش رجانیوز به نقل از جوان، البته او به تنهایی نمیتواند محور یک خیانت بزرگ باشد مگر آنکه افرادی در داخل کشور برای مقاصد گفتمان جناح خود به دنبال تحریم بیشتر اقتصاد ایران و نابودی ظرفیتها از داخل باشند که در میان اصلاحطلبان کسانی با این منش و روش کم نیستند! تحريم اقتصادي ايران و فشار بر مردم راهي است كه مدعيان حقوق بشر براي ايجاد نارضايتي در ايران، انگيزهتراشي براي آشوبهاي خياباني و مسلحانه گروههاي معاند و در نهايت خيال «تغيير حكومت» در پيش گرفتهاند.
اين رويكرد از سوي مخالفان جمهوري اسلامي نه جديد است و نه عجيب؛ اما نياز دارد شكافته شود تا اداهاي روشنفكري و ژستهاي صلحطلبي كسي را فريب ندهد. ماجرا فقط سخنان شيرين عبادي نيست. جرياني كه مدعي ليدري عناصر ضدانقلاب در خارج از كشور است و آرمانش تغيير حكومت در ايران است، براي رسيدن به اين هدف از جان مردم ايران هم خواهد گذشت. نقابهاي ساختگي بايد بريزد تا روشن شود دود مبارزات به اصطلاح آزاديخواهانه برخي چگونه به چشم مردم ايران ميرود و اين ميان، وظيفه جرياني داخلي كه سالها صداي شيپورش براي حمايت از شيرين عبادي، در فضاي سياسي و اجتماعي كشور آلودگي صوتي ايجاد كرده، جرياني كه عبادي و امثال او برخاسته از آن هستند، سنگين خواهد بود.
براندازي به هر قيمتي!
شيرين عبادي در مصاحبه با خبرنگاري كه گفته ميشود نزديك به اسرائيل است، از لزوم تحريمهاي بيشتر عليه ايران ميگويد و به شركتهاي اروپايي توصيه ميكند كه در ايران سرمايهگذاري نكنند. او در گفتوگو با «الي ليك» خبرنگار راستگراي نشريه بلومبرگ، اصلاح نظام سياسي ايران را ناممكن خوانده و مدعي ميشود كه «مردم ايران به نقطهاي رسيدهاند كه دريافتهاند اين نظام اصلاحپذير نيست. » عبادي در حالي از قول مردم ايران نظام را اصلاح ناپذير ميخواند كه تحريمهاي بيشتر يعني فشار بيشتر بر مردم. آيا مردم ايران كه در دو انتخابات اخير رياست جمهوري به كسي رأي دادهاند كه مدعي رفع تحريمهاي ظالمانه غرب عليه ايران بوده، با اعمال تحريمهاي بيشتر عليه خود موافق خواهند بود؟!
او تأكيد ميكند خواهان اقدام نظامي عليه ايران نيست، اما ميگويد كه امريكا ميتواند به مردم ايران براي تغيير نظام كمك كند. رويكرد شيرين عبادي در ميان كساني كه پيش از اين مورد حمايت اصلاح طلبان ايران بودند و بعد با خروج از كشور، رسماً اعلام كردند نه اصلاحطلب بلكه در پي تغيير حكومت هستند، رويكرد جديدي نيست.
به عنوان يك نمونه به نامه 30 نفر از فعالان اصلاح طلب به دونالد ترامپ، رئيس جمهور امريكا اشاره ميكنيم كه حدود يك سال و نيم پيش نوشته شد. نامهاي كه صريحاً دولت ايران را همانند داعش و حتي مسئول جنايتهاي تكفيريها اعلام كرد در حالي كه دولت ايران مشغول نبردي سخت با داعش بود: «داعش و حكومت اسلامي ايران، دو روي سكه تروريسم بنيادگرانه اسلامي هستند. كابوس جهاني تروريسم بنيادگراي اسلامي تنها زماني پايان خواهد يافت كه خلافت اسلامي (داعش) و حكومت اسلامي در ايران جاي خود را به نظامهاي منتخب مردمي طرفدار صلح و رفاه دهند. »
آنها تقاضاي تحريم ايران را كردند: «دولت جديد در همكاري با كنگره، بايد تحريمهاي موجود عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را گسترش دهد... ما از رئيسجمهور منتخب ميخواهيم كه يك ائتلاف بينالمللي را براي فشار بر جمهوري اسلامي ايران و وادار كردن اين رژيم براي متوقف كردن برنامه موشك بالستيك دوربردش تشكيل دهد. » و در نهايت قول سرسپردگي به امريكا در دولت جديد، گويي باورشان شده جمهوري اسلامي رفتني است و باورشان شده در دولت پس از جمهوري اسلامي آنها كارهاي خواهند بود: «ايرانِ بعد از حكومت اسلامي، ظرفيت آن را دارد كه يكي از ثابتقدمترين متحدان امريكا در جهان باشد.»
براندازي به قيمت فشار بر ملت ايران؛ به قيمت وقاحت عليه ملت؛ به قيمت حقارت مقابل امثال ترامپ و به قيمت استقلال، عزت و شرافت سياسي. هدف برايشان وسيله را توجيه كرده است! شيرين عبادي هم از اين جمع جدا نيست.
نوبلي براي جنگ عليه ايران!
عبادي از دولت امريكا ميخواهد كه يك كانال ارتباطي با گروههاي برانداز ايجاد و از آنها براي فشار به نظام ايران و برگزاري همهپرسي جهت تغيير نظام، حمايت كند. اين درخواست عبادي البته سالهاست توسط دولت امريكا انجام ميشود و درخواست انجام كاري است كه ايالات متحده حتي بي درخواست او آن را انجام ميدهد. درخواستش فقط دست حاكمان امريكايي را براي توجيه دخالتشان در امور داخلي ايران پر ميكند تا بگويند ما به خواست مردم ايران مشغول مداخلهايم!
واقعيت امر آن است كه امثال شيرين عبادي با عنوان پر طمطراق «برنده جايزه صلح نوبل» خود زاييده همين كمكهاي امريكا به مخالفان ايران و اجابت درخواستهاي كمكي است كه ذليلانه و با زير سوال بردن استقلال يك ملت انجام ميشود. كيست كه نداند صلح نوبل جايزهاي سياسي است و اگر امثال عبادي كمي دقيق به ليست گيرندگان اين جايزه نگاهی بيندازند، نه تنها گرفتن آن را فخر نمیدانند، بلكه از قرار گرفتن نامشان در چنين ليستي شرم زده هم خواهند شد. آنگسان سوچي، كسي كه سالها قبل جايزه صلح نوبل را برد، از حاميان جنايات وحشناك عليه روهينگياهاي ميانمار است. جنايتي كه توان ديدن تصاوير آنها در وجود هر كسي نيست. شيمون پرز و اسحاق رابين نخست وزيران رژيم صهيونيستي هم از جمله گيرندگان اين جايزه هستند. باراك اوباما كه تكفيريهاي خاورميانه در زمان دولت او و با حمايت آن دولت شكل گرفتند، برنده صلح نوبل است.
عبادي ميگويد دنبال جنگ نظامي نيست، اما حتماً ميداند ايران ايراني نيست كه بشود عليه آن اقدام نظامي كرد و براي همين هم بر آن اصرار ندارد. ميداند كه مقامات امريكايي هم به اين نكته واقف هستند و عليه ايران دست به ماشه نخواهند شد. براي همين هم تقاضاي ناشدني نميكند؛ بلكه تقاضايي ميكند كه از قبل اجابت شده است؛ تحريم اقتصادي و كمك به ضدانقلاب و اين هر دو اعلام جنگ به ايران است؛ كاري كه امريكا سالهاست ميكند. جنگ كه تنها جنگ نظامي نيست؛ تحريمهاي دارويي كه با جان مردم ايران بازي كرد هم جنگ عليه اين ملت بود و ....
جاي خالي خطكشي اصلاح طلبان با عبادي
آنهايي كه در اين گزارش صحبتشان رفت، همگي روزي مورد حمايت تام اصلاحطلبان ايران بودهاند. اغلب آن 30 نفري كه به ترامپ نامه ذليلانه نوشتند، روزگاري از فعالان دانشجويي اصلاح طلب بودند. شيرين عبادي كسي بود كه اصلاح طلبان همواره فخر جايزه صلح نوبلش را ميفروختند و در پروندههاي گوناگون قضايي وكيل مدافع آنها در دادگاه بوده است. از جمله در پرونده قتلهاي زنجيرهاي يا كوي دانشگاه. آيا فقط حمايت بايد كرد و روزي كه انحراف آنان از مسير خيرخواهي مردم ايران منحرف شد، نيازي به هيچگونه اعلام برائتي نيست؟ شيرين عبادي ميداند اين روزها كساني در امريكا بر سر كار آمدهاند كه جز به براندازي در ايران نميانديشند و تحريم اقتصادي كمترين كارشان عليه ملت ايران است. جان بولتون كه به اصرار بر اقدام نظامي عليه ايران معروف است، به تازگي مشاور امنيت ملي امريكا شده و پيش بيني خروج كامل امريكا از برجام هم ميشود. عبادي حالا اميدوارتر از هميشه است كه براندازي اتفاق بيفتد؛ اما اين ميان جاي خالي اعلام برائت اصلاحطلبان ديده ميشود. اصلاح طلباني كه مدعي هستند ميتوانند با مذاكره و ديپلماسي تحريمها را بردارند، حالا بايد از كساني اعلام برائت كنند كه در دامن جريان اصلاح طلبي قد كشيدند و هر روز بهانه جديدتري براي تحريم عليه ايران فراهم ميكنند.
کارشناس سابق بی بی سی: این وضعیت محصول بیست سال تسامحاصلاحطلبان در عرصه سیاست عملی است
علیزاده کارشناس سابق بی بی سی نیز در یادداشتی نوشت: درست دوهفته بعد از انتصاب جنگ طلب ترین شخصیت آمریکا یعنی جان بولتون، درست دو هفته بعد از سفر بنسلمان به واشنگتن و عربدهکشی ایرانهراسانه او و ترامپ، درست در زمانی که تمام دشمنان تاریخی مردم ایران بسیج و متحد شدهاند، شیرین عبادی، برنده «جایزه نوبل صلح» جاده باز کن جنگ میشود و بدتر از آن، در راه ویرانی ایران و اقتصاد و رزق و روزی هشتاد میلیون ایرانی قدم برمیدارد
عبادی در مصاحبه با یکی از خبرنگاران بدنام نومحافظهکار و نزدیک به اسراییل بلومبرگ گفته کارش با اصلاحات تمام شده و خواهان «رژیم چنج» یا تغییر نظام از طریق تحریم بیشتر، لغو قراردادهای تجاری اروپا و ورشکسته کردن اقتصاد ایران است عبادی دیگر چیزی جز سرهنگ ارتش ترامپ و بنسلمان نیست. در هر فرهنگ دیگری، حتی در همان غرب لیبرال، نام این کار چیزی جز «خیانت» به ملت خود نیست.
بر عبادی حرجی نیست. او ساخته و پرداخته جایزههای غرب است که کارکردشان تولید رهبران پوشالی ومصنوعی جنبشهای دروغین و تزریقی و وارداتی است
اما اصلاح طلبان «حق» ندارند ساکت بمانند. همان اصلاح طلبانی که بیست سال از عبادی به عنوان یک متحد بهره بردهاند. و به ویژه آن گروه از اصلاحطلبانی که تنها ده ماه پیش هنوز با عبادی لابی میکردند به امید اینکه در انتخابات شرکت و از روحانی حمایت کند
خانمها و آقایان اصلاحطلب! به سرنوشت شیرین عبادی خوب نگاه کنید. این وضعیت محصول بیست سال خط کشی نکردن شما با نیروهای وابسته است. این وضعیت محصول بیست سال تساهل و تسامح شما در عرصه سیاست عملی است
به گزارش رجانیوز به نقل از جوان، البته او به تنهایی نمیتواند محور یک خیانت بزرگ باشد مگر آنکه افرادی در داخل کشور برای مقاصد گفتمان جناح خود به دنبال تحریم بیشتر اقتصاد ایران و نابودی ظرفیتها از داخل باشند که در میان اصلاحطلبان کسانی با این منش و روش کم نیستند! تحريم اقتصادي ايران و فشار بر مردم راهي است كه مدعيان حقوق بشر براي ايجاد نارضايتي در ايران، انگيزهتراشي براي آشوبهاي خياباني و مسلحانه گروههاي معاند و در نهايت خيال «تغيير حكومت» در پيش گرفتهاند.
اين رويكرد از سوي مخالفان جمهوري اسلامي نه جديد است و نه عجيب؛ اما نياز دارد شكافته شود تا اداهاي روشنفكري و ژستهاي صلحطلبي كسي را فريب ندهد. ماجرا فقط سخنان شيرين عبادي نيست. جرياني كه مدعي ليدري عناصر ضدانقلاب در خارج از كشور است و آرمانش تغيير حكومت در ايران است، براي رسيدن به اين هدف از جان مردم ايران هم خواهد گذشت. نقابهاي ساختگي بايد بريزد تا روشن شود دود مبارزات به اصطلاح آزاديخواهانه برخي چگونه به چشم مردم ايران ميرود و اين ميان، وظيفه جرياني داخلي كه سالها صداي شيپورش براي حمايت از شيرين عبادي، در فضاي سياسي و اجتماعي كشور آلودگي صوتي ايجاد كرده، جرياني كه عبادي و امثال او برخاسته از آن هستند، سنگين خواهد بود.
براندازي به هر قيمتي!
شيرين عبادي در مصاحبه با خبرنگاري كه گفته ميشود نزديك به اسرائيل است، از لزوم تحريمهاي بيشتر عليه ايران ميگويد و به شركتهاي اروپايي توصيه ميكند كه در ايران سرمايهگذاري نكنند. او در گفتوگو با «الي ليك» خبرنگار راستگراي نشريه بلومبرگ، اصلاح نظام سياسي ايران را ناممكن خوانده و مدعي ميشود كه «مردم ايران به نقطهاي رسيدهاند كه دريافتهاند اين نظام اصلاحپذير نيست. » عبادي در حالي از قول مردم ايران نظام را اصلاح ناپذير ميخواند كه تحريمهاي بيشتر يعني فشار بيشتر بر مردم. آيا مردم ايران كه در دو انتخابات اخير رياست جمهوري به كسي رأي دادهاند كه مدعي رفع تحريمهاي ظالمانه غرب عليه ايران بوده، با اعمال تحريمهاي بيشتر عليه خود موافق خواهند بود؟!
او تأكيد ميكند خواهان اقدام نظامي عليه ايران نيست، اما ميگويد كه امريكا ميتواند به مردم ايران براي تغيير نظام كمك كند. رويكرد شيرين عبادي در ميان كساني كه پيش از اين مورد حمايت اصلاح طلبان ايران بودند و بعد با خروج از كشور، رسماً اعلام كردند نه اصلاحطلب بلكه در پي تغيير حكومت هستند، رويكرد جديدي نيست.
به عنوان يك نمونه به نامه 30 نفر از فعالان اصلاح طلب به دونالد ترامپ، رئيس جمهور امريكا اشاره ميكنيم كه حدود يك سال و نيم پيش نوشته شد. نامهاي كه صريحاً دولت ايران را همانند داعش و حتي مسئول جنايتهاي تكفيريها اعلام كرد در حالي كه دولت ايران مشغول نبردي سخت با داعش بود: «داعش و حكومت اسلامي ايران، دو روي سكه تروريسم بنيادگرانه اسلامي هستند. كابوس جهاني تروريسم بنيادگراي اسلامي تنها زماني پايان خواهد يافت كه خلافت اسلامي (داعش) و حكومت اسلامي در ايران جاي خود را به نظامهاي منتخب مردمي طرفدار صلح و رفاه دهند. »
آنها تقاضاي تحريم ايران را كردند: «دولت جديد در همكاري با كنگره، بايد تحريمهاي موجود عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را گسترش دهد... ما از رئيسجمهور منتخب ميخواهيم كه يك ائتلاف بينالمللي را براي فشار بر جمهوري اسلامي ايران و وادار كردن اين رژيم براي متوقف كردن برنامه موشك بالستيك دوربردش تشكيل دهد. » و در نهايت قول سرسپردگي به امريكا در دولت جديد، گويي باورشان شده جمهوري اسلامي رفتني است و باورشان شده در دولت پس از جمهوري اسلامي آنها كارهاي خواهند بود: «ايرانِ بعد از حكومت اسلامي، ظرفيت آن را دارد كه يكي از ثابتقدمترين متحدان امريكا در جهان باشد.»
براندازي به قيمت فشار بر ملت ايران؛ به قيمت وقاحت عليه ملت؛ به قيمت حقارت مقابل امثال ترامپ و به قيمت استقلال، عزت و شرافت سياسي. هدف برايشان وسيله را توجيه كرده است! شيرين عبادي هم از اين جمع جدا نيست.
نوبلي براي جنگ عليه ايران!
عبادي از دولت امريكا ميخواهد كه يك كانال ارتباطي با گروههاي برانداز ايجاد و از آنها براي فشار به نظام ايران و برگزاري همهپرسي جهت تغيير نظام، حمايت كند. اين درخواست عبادي البته سالهاست توسط دولت امريكا انجام ميشود و درخواست انجام كاري است كه ايالات متحده حتي بي درخواست او آن را انجام ميدهد. درخواستش فقط دست حاكمان امريكايي را براي توجيه دخالتشان در امور داخلي ايران پر ميكند تا بگويند ما به خواست مردم ايران مشغول مداخلهايم!
واقعيت امر آن است كه امثال شيرين عبادي با عنوان پر طمطراق «برنده جايزه صلح نوبل» خود زاييده همين كمكهاي امريكا به مخالفان ايران و اجابت درخواستهاي كمكي است كه ذليلانه و با زير سوال بردن استقلال يك ملت انجام ميشود. كيست كه نداند صلح نوبل جايزهاي سياسي است و اگر امثال عبادي كمي دقيق به ليست گيرندگان اين جايزه نگاهی بيندازند، نه تنها گرفتن آن را فخر نمیدانند، بلكه از قرار گرفتن نامشان در چنين ليستي شرم زده هم خواهند شد. آنگسان سوچي، كسي كه سالها قبل جايزه صلح نوبل را برد، از حاميان جنايات وحشناك عليه روهينگياهاي ميانمار است. جنايتي كه توان ديدن تصاوير آنها در وجود هر كسي نيست. شيمون پرز و اسحاق رابين نخست وزيران رژيم صهيونيستي هم از جمله گيرندگان اين جايزه هستند. باراك اوباما كه تكفيريهاي خاورميانه در زمان دولت او و با حمايت آن دولت شكل گرفتند، برنده صلح نوبل است.
عبادي ميگويد دنبال جنگ نظامي نيست، اما حتماً ميداند ايران ايراني نيست كه بشود عليه آن اقدام نظامي كرد و براي همين هم بر آن اصرار ندارد. ميداند كه مقامات امريكايي هم به اين نكته واقف هستند و عليه ايران دست به ماشه نخواهند شد. براي همين هم تقاضاي ناشدني نميكند؛ بلكه تقاضايي ميكند كه از قبل اجابت شده است؛ تحريم اقتصادي و كمك به ضدانقلاب و اين هر دو اعلام جنگ به ايران است؛ كاري كه امريكا سالهاست ميكند. جنگ كه تنها جنگ نظامي نيست؛ تحريمهاي دارويي كه با جان مردم ايران بازي كرد هم جنگ عليه اين ملت بود و ....
جاي خالي خطكشي اصلاح طلبان با عبادي
آنهايي كه در اين گزارش صحبتشان رفت، همگي روزي مورد حمايت تام اصلاحطلبان ايران بودهاند. اغلب آن 30 نفري كه به ترامپ نامه ذليلانه نوشتند، روزگاري از فعالان دانشجويي اصلاح طلب بودند. شيرين عبادي كسي بود كه اصلاح طلبان همواره فخر جايزه صلح نوبلش را ميفروختند و در پروندههاي گوناگون قضايي وكيل مدافع آنها در دادگاه بوده است. از جمله در پرونده قتلهاي زنجيرهاي يا كوي دانشگاه. آيا فقط حمايت بايد كرد و روزي كه انحراف آنان از مسير خيرخواهي مردم ايران منحرف شد، نيازي به هيچگونه اعلام برائتي نيست؟ شيرين عبادي ميداند اين روزها كساني در امريكا بر سر كار آمدهاند كه جز به براندازي در ايران نميانديشند و تحريم اقتصادي كمترين كارشان عليه ملت ايران است. جان بولتون كه به اصرار بر اقدام نظامي عليه ايران معروف است، به تازگي مشاور امنيت ملي امريكا شده و پيش بيني خروج كامل امريكا از برجام هم ميشود. عبادي حالا اميدوارتر از هميشه است كه براندازي اتفاق بيفتد؛ اما اين ميان جاي خالي اعلام برائت اصلاحطلبان ديده ميشود. اصلاح طلباني كه مدعي هستند ميتوانند با مذاكره و ديپلماسي تحريمها را بردارند، حالا بايد از كساني اعلام برائت كنند كه در دامن جريان اصلاح طلبي قد كشيدند و هر روز بهانه جديدتري براي تحريم عليه ايران فراهم ميكنند.
کارشناس سابق بی بی سی: این وضعیت محصول بیست سال تسامحاصلاحطلبان در عرصه سیاست عملی است
علیزاده کارشناس سابق بی بی سی نیز در یادداشتی نوشت: درست دوهفته بعد از انتصاب جنگ طلب ترین شخصیت آمریکا یعنی جان بولتون، درست دو هفته بعد از سفر بنسلمان به واشنگتن و عربدهکشی ایرانهراسانه او و ترامپ، درست در زمانی که تمام دشمنان تاریخی مردم ایران بسیج و متحد شدهاند، شیرین عبادی، برنده «جایزه نوبل صلح» جاده باز کن جنگ میشود و بدتر از آن، در راه ویرانی ایران و اقتصاد و رزق و روزی هشتاد میلیون ایرانی قدم برمیدارد
عبادی در مصاحبه با یکی از خبرنگاران بدنام نومحافظهکار و نزدیک به اسراییل بلومبرگ گفته کارش با اصلاحات تمام شده و خواهان «رژیم چنج» یا تغییر نظام از طریق تحریم بیشتر، لغو قراردادهای تجاری اروپا و ورشکسته کردن اقتصاد ایران است عبادی دیگر چیزی جز سرهنگ ارتش ترامپ و بنسلمان نیست. در هر فرهنگ دیگری، حتی در همان غرب لیبرال، نام این کار چیزی جز «خیانت» به ملت خود نیست.
بر عبادی حرجی نیست. او ساخته و پرداخته جایزههای غرب است که کارکردشان تولید رهبران پوشالی ومصنوعی جنبشهای دروغین و تزریقی و وارداتی است
اما اصلاح طلبان «حق» ندارند ساکت بمانند. همان اصلاح طلبانی که بیست سال از عبادی به عنوان یک متحد بهره بردهاند. و به ویژه آن گروه از اصلاحطلبانی که تنها ده ماه پیش هنوز با عبادی لابی میکردند به امید اینکه در انتخابات شرکت و از روحانی حمایت کند
خانمها و آقایان اصلاحطلب! به سرنوشت شیرین عبادی خوب نگاه کنید. این وضعیت محصول بیست سال خط کشی نکردن شما با نیروهای وابسته است. این وضعیت محصول بیست سال تساهل و تسامح شما در عرصه سیاست عملی است