فرهیختگان: هنوز تکلیف مذاکرات سال ۹۲ تا ۹۴ درباره رفع تحریمها در ازای محدودیتهای هستهای معلوم نیست که یک جریان داخلی راهحل مشکلات کشور را مذاکره مستقیم با آمریکا معرفی کرده است
شهدای ایران: هنوز تکلیف مذاکرات سال ۹۲ تا ۹۴ درباره رفع تحریمها در ازای محدودیتهای هستهای معلوم نیست که یک جریان داخلی راهحل مشکلات کشور را مذاکره مستقیم با آمریکا معرفی کرده است
خبر همانقدر که عجیب بود، نگرانکننده هم بود. مردم در تعطیلات بودند و سرگرم دید و بازدید و رسانهها هم تعطیل. در همین حال اما خیلیها میگویند اینکه دلار تنها چند روز از سال 97 نگذشته از پنج هزار تومان عبور کند و ظرف یکی دو روز به ۵۱۰۰ تومان برسد احتمالا پتانسیل روحی، روانی و قوت میدانی کافی برای عبور از گپوگفتهای فامیلی و رسیدن به مغازهها و فروشگاهها و دیگر مبادی عرضه کالا و خدمات را هم دارد. کسی نمیداند در زمان باز شدن بازارها و به گردش درآمدن چرخ اقتصاد در سال 97 مواجهه با قیمتی از ارز که تاکنون تجربه نشده چگونه خواهد بود.
سلبریتیها که خیلی نگران هستند. حمید فرخنژاد تندتر از بقیه نوشته که: «علی برکتا...، به این میگن عزت اقتصادی! برسد به دست رئیسجمهور محترم»، بعد از او علی کریمی هم نوشته: «خوب عیدی به مردم دادید!!!» و امیرمهدی ژوله و پولاد کیمیایی و... .
در کنار این اظهارنظرها، نظرات قابل توجه دیگری که جنبه سیاسیتری دارد هم هست که برخی نگاهها را به خود جلب کرده؛ مصطفی تاجزاده دوباره دست به قلم شده و برای رفع مشکلات کشور ازجمله ماجرای گرانی ارز و تحریمهای بانکی و نفتی پیشنهاد کرده که تا مانند سال 90 فرصت از دست نرفته؛ به استقبال مذاکره مستقیم با آمریکا برویم. این فعال اصلاحطلب متذکر شده که گفتوگوی مستقیم با آمریکا درباره منطقه گرهگشای ماجرا خواهد بود و از مشکلات آتی جلوگیری خواهد کرد.
مصطفی تاجزاده البته پیش از این نیز چنین سخنانی گفته بود اما خیلیها میگویند که اینبار این پیشنهاد آنقدر مغایر با واقعیتهای کشور است که حتی مورد توجه همفکران و نزدیکان وی نیز قرار نخواهد گرفت، بماند که برخی هم آن را طنز سیاسی میدانند و عدهای آن را چیزی شبیه به دروغ 13، اما در بررسی علمی این ماجرا باید چند مساله را متذکر شد.
الف- یحتمل معاون سیاسی دولت اصلاحات مبتنیبر چند اتفاق این پیشنهاد را داده است، پیشنهادی که اگر طنز نباشد که نیست، قطعا از سر ترس و مبتنیبر یک تحلیل غلط و بیپایه است.
جان بولتون چند روزی است که بهعنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید منصوب شده، تحلیلها بعد از این انتصاب مبتنیبر این بود که وی از تندترین سیاستمداران ضدایرانی در کاخ سفید است و نظرات وی میتواند بر چالشهای میان ایالات متحده با ایران بیفزاید.
محمدبن سلمان، ولیعهد جوان و بیتجریه سعودیها آخرین روزهای ماه مارس را در آمریکا گذراند و دیدارهای مفصلی را با مقامات این کشور برگزار کرد. روزنامه سعودی «عکاظ» میگوید مقابله با ایران، اصلاح برجام و متقاعد کردن همپیمانان تهران در یمن به راهکار سیاسی، سه محور اول از مجموع هفت محور در دیدار و گفتوگوی محمدبن سلمان با ترامپ در واشنگتن بوده است. اظهارات وی بعد از این دیدار هم البته نشان از این داشت که شاهزاده جوان به کاخ سفید رفته تا از ترامپ بخواهد بیش از گذشته ریاض را برای ایستادن مقابل ایران و جریان مقاومت از یمن تا سوریه حمایت کند.
رسانههای غربی قبلا از پیشنهاد سه قدرت اروپایی یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه برای تحریمهای جدید علیه ایران بهمنظور راضی کردن ترامپ برای باقی ماندن در برجام، خبر داده بودند اما طرح آن در جلسه نمایندگان اعضای اتحادیه اروپا ماجرا را جدیتر کرد. اینها شاید حداقلترین دلایل برای پیشنهاد تاجزاده باشد. وقایعی خارج از کشور که وقتی در کنار مسائل داخلی مانند افزایش قیمت ارز و اظهارات اخیر ولیا... سیف که گفته «برای ارتباط با بانکهای جهانی، هم مشکل داخلی داریم و هم بینالمللی» قرار میگیرد قابل توجه میشود.
ب- در ارزیابی وقایع خارجی یادشده چند نکته را باید مدنظر داشت:
اینکه در آمریکا چه میگذرد و وقایع کاخ سفید چه عللی دارد، تحلیلهای متفاوتی را در پی داشته که بیان آن در این مجال نمیگنجد اما اینکه بدانیم خروجی نهایی ماجرا تاکنون چه بوده نیاز به مدنظر داشتن برخی وقایع مهم این روزهای فضای سیاسی دنیا دارد. روزنامه «نیویورک تایمز» صریحا میگوید که اگر تندخوییهای بولتون به اقدامات ترامپ اضافه شود قطعا چالشهای ایالات متحده در دنیا بیش از گذشته خواهد بود. این روزنامه آمریکایی تاکید میکند که ادعاهای رئیسجمهور آمریکا درباره عدم پایبندی ایران به برجام بدون هیچگونه مدرکی است و تهدید به لغو برجام که با حضور جان بولتون تقویت شده است نهتنها ایران را بیش از گذشته غیرقابل مهار میکند بلکه شانس توافق با کرهشمالی و خلع سلاح هستهای آنها را هم کاهش میدهد.
جیسون رضائیان در «واشنگتن پست» هم نظرات جان بولتون را برای آینده آمریکا هولناک میخواند و آلترناتیوهای او برای جمهوری اسلامی را به دور از هرگونه واقعیت و کارآمدی ارزیابی میکند. جاسوس تازه آزاد شده ایرانی- آمریکایی متذکر میشود: «حتی یک نفر را هم در ایران ندیدم که فکر کند سازمان مجاهدین خلق(منافقین) میتواند یا باید یک آلترناتیو قابل اعتماد باشد؛ چیزی که بهطور آشکار برای سیاستمداران ساکن در واشنگتن اهمیتی ندارد.»
در کنار این مساله باید این را هم دید که امروز آمریکا در اقتصاد نهتنها با روسیه و چین که به صورت جدی با اتحادیه اروپا هم وارد چالش شده و ایجاد تعرفههای سنگین برای اقلامی مانند فولاد درگیری جدی بین این کشور با طرفهای خارجی ایجاد کرده است. چالشی که با درگیریهای دیپلماتیک اخیر مخلوط شده و نشان میدهد کاخ سفید با مسائل متعددی نسبت به گذشته دست به گریبان شده است.
اینکه محمدبن سلمان بیش از گذشته خود را به آمریکا چسبانده و از آنها کمک میخواهد هم دلایل خود را دارد. اینکه ریاض متحد استراتژیکی برای کاخ سفید است، ماجرای دیروز و امروز نیست و سالهاست که همین شرایط وجود دارد اما اینکه همراهی امروز بن سلمان با ترامپ، عملیاتی را در آینده نزدیک به دنبال خواهد شد و ایران را به کنجی خواهد کشاند از دیدگاه هرکارشناس منصفی هم که ملاحظه شود، درصد کمی از تطابق با واقعیت را حاصل میکند چراکه همه میدانند جنگی که بن سلمان در یمن به راه انداخته نهتنها برای سعودیها خروجی ملموسی نداشته بلکه میلیاردها دلار از پول نفت آنها را دود کرده و حالا ماجرا را به آنجا کشانده که موشکهای یمنیها روزانه نقاط مختلفی از عربستان را مورد هدف قرار میدهند و تسلیحات چند10و چند100 میلیارد دلاری خریداری شده از آمریکا نیز نتوانسته این موشکهای شلیک شده را مهار کند و حالا در کنار کسری بودجه قابل توجه، امنیت را نیز از شهروندان این کشور گرفته است.
«رویترز» در این زمینه میگوید جنگ یمن باعث شد تا نقدینگی عربستان دچار کاهش شدیدی شود بهگونهای که از سال 2016 تاکنون 49 میلیارد دلار از کشورهای خارجی برای جبران این کسری قرض گرفته است و این موضوع با وجود بهبود نسبی بهای نفت به معنای افزایش 900درصدی قرضهای عربستان است. روزنامه عربستانی «الشرق الاوسط» میگوید سخنان ترامپ مبنیبر خروج نظامیان آمریکا از سوریه همه را غافلگیر کرد؛ چراکه این مساله به معنای کامل شدن قسمت پایانی سیطره کامل ایران بر سوریه، عراق و لبنان است. سخنان محمدبن سلمان نیز مبنیبر باقی ماندن بشار اسد در راس قدرت، واقعیتی است که همه دارند میبینند.
عبدالباری عطوان، تحلیلگر جهان عرب هم در «رای الیوم» درباره این مساله مینویسد: «اظهارات محمدبن سلمان درباره باقی ماندن بشار اسد در راس قدرت از واشنگتن ایراد شد. این به این معناست که بن سلمان بعد از دیدارهای مختلف با رهبران آمریکا به این نتیجه رسیده که تنها راه باقیمانده در پرونده سوریه، تسلیم شدن در مقابل این واقعیت است که براندازی حکومت سوریه محال است.» اینها البته بخشی از دلایلی است که روشن میکند بن سلمان نهتنها در نقطه اوج قدرت قرار ندارد بلکه تمنای بقا دارد چراکه با چالشهای مهمی هم در داخل و هم در خارج از مرزهای عربستان مواجه است.
«بیبیسی فارسی» گزارش داده که ایتالیا، اسپانیا و اتریش برای وضع تحریم جدید علیه ایران تردید دارند. در این گزارش به نقل از «رویترز» بیان شده که پیشنهاد سه قدرت اروپایی برای تحریمهای جدید علیه ایران در جلسه نمایندگان اعضای اتحادیه اروپا با مخالفتهایی از طرف ایتالیا، اسپانیا و اتریش روبهرو شده است. نماینده ایتالیا گفته است که تحریم جدید هم در مجاب کردن آمریکا به ماندن در برجام شکست میخورد و هم به رابطه اتحادیه اروپا با ایران ضربه میزند و اسپانیا نیز هشدار داده است که سه قدرت اروپایی باید «تبعات» تحریم جدید علیه ایران را در نظر بگیرند. همچنین پاسخ سفیر اتریش به خبر قطع همکاری اوبربانک با ایران هم جالب توجه است. اشتفان شولتس، سفیر جمهوری فدرال اتریش در تهران صریحا گفته که همکاری با تهران برای اجرای برجام ادامه مییابد و تاکید کرده: «میتوانم به شما اطمینان بدهم که هیچ تغییر سیاستی از طرف اتریش درخصوص همکاری با ایران برای اجرای توافق هستهای برجام ایجاد نشده است.»
هرچند تجربه نشان داده که اروپا آنقدر هم قابل اعتماد نیست اما اینکه تجربه تحریمهای یکپارچه گذشته علیه ایران زیانهایی برای شرکای اروپایی ایران داشته مدنظر خیلیهاست، کسانی که میگویند اروپاییها برای کمتر نشدن تراز تجاری خود با ایران اندکی بیشتر از قبل تلاش خواهند کرد.
ج- تاجزاده در پیشنهاد خود البته بیان نکرده که تجربه مذاکره مستقیم دولت یازدهم با ایالات متحده چه دستاوردهای مهمی داشت که حالا دوباره باید در مسالهای مهمتر آن را تکرار کرد، هرچند به نظر میرسد اگر توفیقات ارزشمند و قابل ذکری مشاهده میکرد حتما یادآوری میکرد. مسئولان دستگاه دیپلماسی و دیپلماتهای ارشد مذاکرهکننده در پرونده هستهای که به دفعات به صورت مستقیم با آمریکاییها برای حصول برجام مذاکره کردهاند پس از گذشت چند صباحی از حصول توافق لب به انتقاد گشودهاند و بارها گفتهاند که آمریکا به تعهدات خود در این توافق پایبند نبوده و علاوهبر آن شرایطی را ایجاد کرده که ایران از این توافق بهرهمند نشود. از جمله تاریخی «تقریبا هیچ» ولیا... سیف که بگذریم، ظاهرا سخنان حسن روحانی در هفتم آبان سال 96 و پس از لمس دوباره واقعیت ایالات متحده از یاد رفته است، جایی که او پس از اعتراف به بدعهدی آمریکا در اجرای برجام گفت: «کشورها مگر دیوانه شدهاند با آمریکا مذاکره کنند؟!»
د مشکلات اقتصادی ازجمله عبور دلار از پنج هزار تومان همچنان که بسیاری از کارشناسان اقتصادی و حتی فعالان اقتصادی حامی دولت بیان میکنند، بیش از آنکه منشاء خارجی داشته باشد، به مدیریت ناهمگون، پراکنده و ناکارآمد تیم دولت یازدهم برمیگردد، تیمی که برای مثال بانک مرکزی آن همچنان به دست کسی است که نهتنها وعدههای چندین ساله او محقق نشده بلکه غیبتش در تلاطمات ارزی انتقاد فراوان کارشناسان را به دنبال داشته است و سبب شده خیلیها ولیا... سیف و نارسایی مدیریتی او را بخشی از علت افزایش قیمت ارز بدانند. کارشناسان حامی دولت هم بر این مساله صحه میگذارند و میگویند قیمت دلار دست دولت است، به دلیل اینکه 70 درصد ارز ما دست دولت است و میتواند با آن بازی کند.
خلاصه کلام اینکه، با این شرایط و توصیف برخی واضحات بد نیست از کسانی که بازهم پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را میدهند پرسیده شود که گرای حرکت کشور به کجا را میدهند؟ ناکجا آباد؟!
*فرهیختگان
خبر همانقدر که عجیب بود، نگرانکننده هم بود. مردم در تعطیلات بودند و سرگرم دید و بازدید و رسانهها هم تعطیل. در همین حال اما خیلیها میگویند اینکه دلار تنها چند روز از سال 97 نگذشته از پنج هزار تومان عبور کند و ظرف یکی دو روز به ۵۱۰۰ تومان برسد احتمالا پتانسیل روحی، روانی و قوت میدانی کافی برای عبور از گپوگفتهای فامیلی و رسیدن به مغازهها و فروشگاهها و دیگر مبادی عرضه کالا و خدمات را هم دارد. کسی نمیداند در زمان باز شدن بازارها و به گردش درآمدن چرخ اقتصاد در سال 97 مواجهه با قیمتی از ارز که تاکنون تجربه نشده چگونه خواهد بود.
سلبریتیها که خیلی نگران هستند. حمید فرخنژاد تندتر از بقیه نوشته که: «علی برکتا...، به این میگن عزت اقتصادی! برسد به دست رئیسجمهور محترم»، بعد از او علی کریمی هم نوشته: «خوب عیدی به مردم دادید!!!» و امیرمهدی ژوله و پولاد کیمیایی و... .
در کنار این اظهارنظرها، نظرات قابل توجه دیگری که جنبه سیاسیتری دارد هم هست که برخی نگاهها را به خود جلب کرده؛ مصطفی تاجزاده دوباره دست به قلم شده و برای رفع مشکلات کشور ازجمله ماجرای گرانی ارز و تحریمهای بانکی و نفتی پیشنهاد کرده که تا مانند سال 90 فرصت از دست نرفته؛ به استقبال مذاکره مستقیم با آمریکا برویم. این فعال اصلاحطلب متذکر شده که گفتوگوی مستقیم با آمریکا درباره منطقه گرهگشای ماجرا خواهد بود و از مشکلات آتی جلوگیری خواهد کرد.
مصطفی تاجزاده البته پیش از این نیز چنین سخنانی گفته بود اما خیلیها میگویند که اینبار این پیشنهاد آنقدر مغایر با واقعیتهای کشور است که حتی مورد توجه همفکران و نزدیکان وی نیز قرار نخواهد گرفت، بماند که برخی هم آن را طنز سیاسی میدانند و عدهای آن را چیزی شبیه به دروغ 13، اما در بررسی علمی این ماجرا باید چند مساله را متذکر شد.
الف- یحتمل معاون سیاسی دولت اصلاحات مبتنیبر چند اتفاق این پیشنهاد را داده است، پیشنهادی که اگر طنز نباشد که نیست، قطعا از سر ترس و مبتنیبر یک تحلیل غلط و بیپایه است.
جان بولتون چند روزی است که بهعنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید منصوب شده، تحلیلها بعد از این انتصاب مبتنیبر این بود که وی از تندترین سیاستمداران ضدایرانی در کاخ سفید است و نظرات وی میتواند بر چالشهای میان ایالات متحده با ایران بیفزاید.
محمدبن سلمان، ولیعهد جوان و بیتجریه سعودیها آخرین روزهای ماه مارس را در آمریکا گذراند و دیدارهای مفصلی را با مقامات این کشور برگزار کرد. روزنامه سعودی «عکاظ» میگوید مقابله با ایران، اصلاح برجام و متقاعد کردن همپیمانان تهران در یمن به راهکار سیاسی، سه محور اول از مجموع هفت محور در دیدار و گفتوگوی محمدبن سلمان با ترامپ در واشنگتن بوده است. اظهارات وی بعد از این دیدار هم البته نشان از این داشت که شاهزاده جوان به کاخ سفید رفته تا از ترامپ بخواهد بیش از گذشته ریاض را برای ایستادن مقابل ایران و جریان مقاومت از یمن تا سوریه حمایت کند.
رسانههای غربی قبلا از پیشنهاد سه قدرت اروپایی یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه برای تحریمهای جدید علیه ایران بهمنظور راضی کردن ترامپ برای باقی ماندن در برجام، خبر داده بودند اما طرح آن در جلسه نمایندگان اعضای اتحادیه اروپا ماجرا را جدیتر کرد. اینها شاید حداقلترین دلایل برای پیشنهاد تاجزاده باشد. وقایعی خارج از کشور که وقتی در کنار مسائل داخلی مانند افزایش قیمت ارز و اظهارات اخیر ولیا... سیف که گفته «برای ارتباط با بانکهای جهانی، هم مشکل داخلی داریم و هم بینالمللی» قرار میگیرد قابل توجه میشود.
ب- در ارزیابی وقایع خارجی یادشده چند نکته را باید مدنظر داشت:
اینکه در آمریکا چه میگذرد و وقایع کاخ سفید چه عللی دارد، تحلیلهای متفاوتی را در پی داشته که بیان آن در این مجال نمیگنجد اما اینکه بدانیم خروجی نهایی ماجرا تاکنون چه بوده نیاز به مدنظر داشتن برخی وقایع مهم این روزهای فضای سیاسی دنیا دارد. روزنامه «نیویورک تایمز» صریحا میگوید که اگر تندخوییهای بولتون به اقدامات ترامپ اضافه شود قطعا چالشهای ایالات متحده در دنیا بیش از گذشته خواهد بود. این روزنامه آمریکایی تاکید میکند که ادعاهای رئیسجمهور آمریکا درباره عدم پایبندی ایران به برجام بدون هیچگونه مدرکی است و تهدید به لغو برجام که با حضور جان بولتون تقویت شده است نهتنها ایران را بیش از گذشته غیرقابل مهار میکند بلکه شانس توافق با کرهشمالی و خلع سلاح هستهای آنها را هم کاهش میدهد.
جیسون رضائیان در «واشنگتن پست» هم نظرات جان بولتون را برای آینده آمریکا هولناک میخواند و آلترناتیوهای او برای جمهوری اسلامی را به دور از هرگونه واقعیت و کارآمدی ارزیابی میکند. جاسوس تازه آزاد شده ایرانی- آمریکایی متذکر میشود: «حتی یک نفر را هم در ایران ندیدم که فکر کند سازمان مجاهدین خلق(منافقین) میتواند یا باید یک آلترناتیو قابل اعتماد باشد؛ چیزی که بهطور آشکار برای سیاستمداران ساکن در واشنگتن اهمیتی ندارد.»
در کنار این مساله باید این را هم دید که امروز آمریکا در اقتصاد نهتنها با روسیه و چین که به صورت جدی با اتحادیه اروپا هم وارد چالش شده و ایجاد تعرفههای سنگین برای اقلامی مانند فولاد درگیری جدی بین این کشور با طرفهای خارجی ایجاد کرده است. چالشی که با درگیریهای دیپلماتیک اخیر مخلوط شده و نشان میدهد کاخ سفید با مسائل متعددی نسبت به گذشته دست به گریبان شده است.
اینکه محمدبن سلمان بیش از گذشته خود را به آمریکا چسبانده و از آنها کمک میخواهد هم دلایل خود را دارد. اینکه ریاض متحد استراتژیکی برای کاخ سفید است، ماجرای دیروز و امروز نیست و سالهاست که همین شرایط وجود دارد اما اینکه همراهی امروز بن سلمان با ترامپ، عملیاتی را در آینده نزدیک به دنبال خواهد شد و ایران را به کنجی خواهد کشاند از دیدگاه هرکارشناس منصفی هم که ملاحظه شود، درصد کمی از تطابق با واقعیت را حاصل میکند چراکه همه میدانند جنگی که بن سلمان در یمن به راه انداخته نهتنها برای سعودیها خروجی ملموسی نداشته بلکه میلیاردها دلار از پول نفت آنها را دود کرده و حالا ماجرا را به آنجا کشانده که موشکهای یمنیها روزانه نقاط مختلفی از عربستان را مورد هدف قرار میدهند و تسلیحات چند10و چند100 میلیارد دلاری خریداری شده از آمریکا نیز نتوانسته این موشکهای شلیک شده را مهار کند و حالا در کنار کسری بودجه قابل توجه، امنیت را نیز از شهروندان این کشور گرفته است.
«رویترز» در این زمینه میگوید جنگ یمن باعث شد تا نقدینگی عربستان دچار کاهش شدیدی شود بهگونهای که از سال 2016 تاکنون 49 میلیارد دلار از کشورهای خارجی برای جبران این کسری قرض گرفته است و این موضوع با وجود بهبود نسبی بهای نفت به معنای افزایش 900درصدی قرضهای عربستان است. روزنامه عربستانی «الشرق الاوسط» میگوید سخنان ترامپ مبنیبر خروج نظامیان آمریکا از سوریه همه را غافلگیر کرد؛ چراکه این مساله به معنای کامل شدن قسمت پایانی سیطره کامل ایران بر سوریه، عراق و لبنان است. سخنان محمدبن سلمان نیز مبنیبر باقی ماندن بشار اسد در راس قدرت، واقعیتی است که همه دارند میبینند.
عبدالباری عطوان، تحلیلگر جهان عرب هم در «رای الیوم» درباره این مساله مینویسد: «اظهارات محمدبن سلمان درباره باقی ماندن بشار اسد در راس قدرت از واشنگتن ایراد شد. این به این معناست که بن سلمان بعد از دیدارهای مختلف با رهبران آمریکا به این نتیجه رسیده که تنها راه باقیمانده در پرونده سوریه، تسلیم شدن در مقابل این واقعیت است که براندازی حکومت سوریه محال است.» اینها البته بخشی از دلایلی است که روشن میکند بن سلمان نهتنها در نقطه اوج قدرت قرار ندارد بلکه تمنای بقا دارد چراکه با چالشهای مهمی هم در داخل و هم در خارج از مرزهای عربستان مواجه است.
«بیبیسی فارسی» گزارش داده که ایتالیا، اسپانیا و اتریش برای وضع تحریم جدید علیه ایران تردید دارند. در این گزارش به نقل از «رویترز» بیان شده که پیشنهاد سه قدرت اروپایی برای تحریمهای جدید علیه ایران در جلسه نمایندگان اعضای اتحادیه اروپا با مخالفتهایی از طرف ایتالیا، اسپانیا و اتریش روبهرو شده است. نماینده ایتالیا گفته است که تحریم جدید هم در مجاب کردن آمریکا به ماندن در برجام شکست میخورد و هم به رابطه اتحادیه اروپا با ایران ضربه میزند و اسپانیا نیز هشدار داده است که سه قدرت اروپایی باید «تبعات» تحریم جدید علیه ایران را در نظر بگیرند. همچنین پاسخ سفیر اتریش به خبر قطع همکاری اوبربانک با ایران هم جالب توجه است. اشتفان شولتس، سفیر جمهوری فدرال اتریش در تهران صریحا گفته که همکاری با تهران برای اجرای برجام ادامه مییابد و تاکید کرده: «میتوانم به شما اطمینان بدهم که هیچ تغییر سیاستی از طرف اتریش درخصوص همکاری با ایران برای اجرای توافق هستهای برجام ایجاد نشده است.»
هرچند تجربه نشان داده که اروپا آنقدر هم قابل اعتماد نیست اما اینکه تجربه تحریمهای یکپارچه گذشته علیه ایران زیانهایی برای شرکای اروپایی ایران داشته مدنظر خیلیهاست، کسانی که میگویند اروپاییها برای کمتر نشدن تراز تجاری خود با ایران اندکی بیشتر از قبل تلاش خواهند کرد.
ج- تاجزاده در پیشنهاد خود البته بیان نکرده که تجربه مذاکره مستقیم دولت یازدهم با ایالات متحده چه دستاوردهای مهمی داشت که حالا دوباره باید در مسالهای مهمتر آن را تکرار کرد، هرچند به نظر میرسد اگر توفیقات ارزشمند و قابل ذکری مشاهده میکرد حتما یادآوری میکرد. مسئولان دستگاه دیپلماسی و دیپلماتهای ارشد مذاکرهکننده در پرونده هستهای که به دفعات به صورت مستقیم با آمریکاییها برای حصول برجام مذاکره کردهاند پس از گذشت چند صباحی از حصول توافق لب به انتقاد گشودهاند و بارها گفتهاند که آمریکا به تعهدات خود در این توافق پایبند نبوده و علاوهبر آن شرایطی را ایجاد کرده که ایران از این توافق بهرهمند نشود. از جمله تاریخی «تقریبا هیچ» ولیا... سیف که بگذریم، ظاهرا سخنان حسن روحانی در هفتم آبان سال 96 و پس از لمس دوباره واقعیت ایالات متحده از یاد رفته است، جایی که او پس از اعتراف به بدعهدی آمریکا در اجرای برجام گفت: «کشورها مگر دیوانه شدهاند با آمریکا مذاکره کنند؟!»
د مشکلات اقتصادی ازجمله عبور دلار از پنج هزار تومان همچنان که بسیاری از کارشناسان اقتصادی و حتی فعالان اقتصادی حامی دولت بیان میکنند، بیش از آنکه منشاء خارجی داشته باشد، به مدیریت ناهمگون، پراکنده و ناکارآمد تیم دولت یازدهم برمیگردد، تیمی که برای مثال بانک مرکزی آن همچنان به دست کسی است که نهتنها وعدههای چندین ساله او محقق نشده بلکه غیبتش در تلاطمات ارزی انتقاد فراوان کارشناسان را به دنبال داشته است و سبب شده خیلیها ولیا... سیف و نارسایی مدیریتی او را بخشی از علت افزایش قیمت ارز بدانند. کارشناسان حامی دولت هم بر این مساله صحه میگذارند و میگویند قیمت دلار دست دولت است، به دلیل اینکه 70 درصد ارز ما دست دولت است و میتواند با آن بازی کند.
خلاصه کلام اینکه، با این شرایط و توصیف برخی واضحات بد نیست از کسانی که بازهم پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را میدهند پرسیده شود که گرای حرکت کشور به کجا را میدهند؟ ناکجا آباد؟!
*فرهیختگان