سومین جلسه رسیدگی به پرونده محمد ثلاث عضو فرقه دراویش در شعبه نهم دادگاه کیفری ساعاتی پیش به پایان رسید.
به گزارش شهدای ایران، رسیدگی به پرونده محمد ثلاث عضو فرقه دراویش در جریان قتل 3 مأمور نیروی انتظامی به جلسه سوم رسید.
این پرونده که از روز 30 بهمن در دادسرای امور جنایی تهران و به واسطه قتل سه مأمور نیروی انتظامی گشوده شد پس از صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران رسید.
پس از آن بود که پرونده تعیین شعبه شده و رسیدگی آن به قاضی کشکولی سپرده شد و در تاریخ 20 اسفند ماه اولین جلسه رسیدگی به آن برگزار شد.
حالا پس از برگزار دو جلسه در روزهای 20 و 21 اسفند در نوبت صبح و بعد از ظهر امروز سومین جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه نهم آغاز شد.
در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، قاضی کشکولی ضمن تذکر به رعایت نظم و احترام دادگاه از نماینده حقوقی ناجا خواست در جایگاه حاضر شده و در مورد پرونده اگر موضوعی دارند بیان کند.
نماینده حقوقی ناجا گفت: متهم که در حین جرم دستگیر شده است خود را متعلق به یک گروه خاص معرفی کرده است.
وی بیان کرد: در طول مدت حادثه، رعایت اخلاق اسلامی جزو رفتارهای ماموران ناجا بوده در صورتی که شورشیان از رفتار خود دست نکشیده اند و نهایتا رفتارشان منجر به این جنایت شد.
فلاح زاده بیان کرد: متهم حادثه و همدستانش باید بدانند که اقدام آنها منجر به شهادت 4 جوان برومند و مجروح شدن بیش از ده نفر از ماموران و وارد شدن خسارت بسیاری به اموال مردم و سلب آسایش عمومی شده است.
وی در پایان اظهارات خود از قاضی کشکولی درخواست کرد که باتوجه به اینکه چندین شاهد حادثه در جلسه هستند به جایگاه بیایند و مشاهدات خود را بیان کنند.
در ادامه قاضی کشکولی خطاب به شاهدین از آنها خواست به ترتیب در جایگاه حاضر شده و آنچه را که در آن حادثه مشاهده کرده اند بیان کنند.
سپس احدی از شاهدین حادثه در جایگاه حاضر و در بیان مشاهدات خود، گفت: زمانی که ما به خیابان رسیدیم، هنوز حتی از موتورهای خود پیاده هم نشده بودیم آنها به سمت ما کوکتل مولوتوف پرتاب می کردند اما با این حال به دستور داده شده بود که اصلا حق برخورد را ندارید و نباید به مردم و اموالشان آسیبی برسد.
وی بیان کرد: ما زمانی که به خیابان هفتم رسیدیم، دیدم که یک اتوبوس با سرعت کمی در حال حرکت به سمت ما است که فکر کردیم می خواهد از خیابان عبور کند؛ اما پس از اینکه مدتی از حرکتش گذشت، به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و با حرکت به سمت چپ و راست به مأموران به نوعی حمله ور شد.
این شاهد حادثه ادامه داد: من در آنجا دیدم که شهید امامی در حال کمک به مردم بود و آنها را به سمت پیاده رو هدایت می کرد و می گفت:" به سمت پیاده رو بروید." اما اتوبوس با او برخورد کرد و پس از آن دوباره اتوبوس منحرف شده و از روی شهید بایرامی عبور کرد که البته در آنجا باز هم دیدم که شهید بایرامی در حال فریاد زدن بود و به مردم می گفت فرار کنید.
وی گفت: نهایتا این اتوبوس به خاطر ترافیک و شلوغی خیابان و حضور ماشین های داخل خیابان از حرکت ایستاد. اما من در آن لحظه چون از کمر و دیگر جاها آسیب دیده بودم نتوانستم اتوبوس را تاانتها دنبال کنم.
قاضی کشکولی از شاهد پرسید در گزارشات آمده که در اتوبوس جای گلوله مشاهده شده است.
شاهد گفت: ما اصلا اسلحه و سلاح گرم به همراه نداشتیم.
قاضی پرسید: خود شما متهم را در اتوبوس دیدید؟
شاهد گفت: بله من او را در پشت فرمان زمانی که داشت از جلوی ما با سرعت کم عبور می کرد، دیدم.
پس از اظهارات شاهد اول یکی دیگر از شهود حادثه به دستور قاضی در جایگاه حاضر شده و با معرفی خود اظهار کرد: ما ماموریت داشتیم که به سمت کلانتری 102 پاسداران حرکت کنیم. به محض پیاده شدن از موتورها دیدیم که آشوبگران خیابان را بسته اند و به ما دستور داده شد که آنها را متفرق کنیم که سپس آنها فرار کردند و به خیابان هفتم رفتند. جزو اولین کسانی بودم که وارد این خیابان شدم.
وی تصریح کرد: در آنجا من یک اتوبوس را دیدم که به آرامی در حال حرکت بود که فکر کردم اتوبوس همکاران است که می خواهد مامور پیاده کند. با این حال اجازه دادم که از کنارمان بگذرد؛ اما پس از عبور از ما به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و به سمت ماموران تهاجم داشت.
این شاهد عینی ماجرا گفت: در آنجا من دیدم که شهید امامی بین اتوبوس و یک ماشین گیر افتاد و اتوبوس از روی او عبور کرد و سپس به سمت راست رفته و شهید بایرامی را هم به شهادت رساند.
قاضی کشکولی از این شاهد پرسید: فاصله بین این مقتولین چند نفر بود؟ که شاهد در پاسخ گفت: تقریبا حدود 2 تا 3 متر با هم فاصله داشتند.
قاضی کشکولی گفت: آیا شما دیدید که به اتوبوس شلیکی شده باشد؟ که وی پاسخ داد: خیر من ندیدم چون ما اسلحه نداشتیم و حتی سپر هم برای دفاع از خود نداشتیم.
قاضی کشکولی از شاهد پرسید : شما دیدید که این متهم از اتوبوس پیاده شود؟
متهم گفت: من چون پس از این حادثه بالای سر مقتولین رفتم، جلو نبودم که بیینم چه کسی از اتوبوس پیاده شد اما زمانی که اتوبوس از جلوی من عبور می کرد متهم را در پشت فرمان اتوبوس دیده بودم.
وی گفت: البته گفتند که همکاران یک گاز اشک آور به سمت اتوبوس شلیک کرده اند تا بتواند اتوبوس را متوقف کنند و اگر ماشین های پارک شده در داخل خیابان نبود ممکن بود اتوبوس افراد بیشتری را زیر بگیرد و به افراد بیشتری آسیب برساند.
محمدرضا ثلاث باحضور در جایگاه به ارائه آخرین دفاعیات خود پرداخت.
قاضی خطاب به محمدرضا ثلاث گفت: با توجه به صدور کیفرخواست از سوی دادسرای امور جنایی تهران و مطالبه قصاص از سوی شکات و اولیای دم و گزارش مراجع انتظامی و تصاویر گرفته شده از نحوه حرکت اتوبوس و تصاویر اجساد و تحقیقات نماینده دادستان تهران، و همچنین 8 فقره سوابق کیفری شما و اعزام شما به روانپزشکی و اعلام سلامت روحی و روانی، اتهامات شما به سه فقره قتل عمدی آقایان رضا مرادی، بایرامی و امامی از طریق حمله و برخورد وسایل نقلیه و همچنین اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق جنجال و تعرض به مأموران نیروی انتظامی تفهیم میشود.
محمدرضا ثلاث با ارائه آخرین دفاعیات خود در مقابل قاضی دادگاه گفت: آن روز برای آزادی دوستم آقای ریاحی در خیابان پاسداران داخل اتوبوس اتراق کرده بودیم. اولش مأموران شروع کردند سرم راشکستند سوار پراید شدم و به سمت گلستان هفتم حرکت کردم. اتوبوس محل خوابگاه بود؛ 15 روز آنجا بودیم. حکم بازداشت بزرگ ما را داده بودند. من صندلیهای اتوبوس را باز کرده بودم و آن روز قرار بود که صندلیها را ببندیم، بعد از اینکه از پراید پیاده شدم. سوار اتوبوس شدم که اتوبوس را به سمت پاسگاه ببرم. آرام حرکت کردم که نیروی انتظامی کنار برود. چراغ زدم بوق زدم به حرکت ادامه دادم؛ پایم روی گاز بود. ما انسان هستیم، حیوان نیستیم. من در اینجا از خداوند برای بازماندگان صبر و برای خودم بخشش میخواهم. خودم هم ناراحت هستم. من عاشق اعدامم. اینها را نمیگویم که من را اعدام نکنند، من عاشق اعدام هستم. من با ماشین رفتم و میخواستم حادثه را رد کنم. عمداً روی آنها نرفتم، وجدانم راحت است. 50 نفر هم میمردند خواست خدا بوده است(!؟)
قاضی خطاب به متهم گفت: چرا دوست داری اعدام شوی؟
متهم پاسخ داد: دوست ندارم به جامعه بازگردم؛ من نمی خواهم زندگی کنم.
قاضی خطاب به متهم اعلام کرد: شما راننده پایه یک هستید و گفتید از بوق و چراغ استفاده کردید. چرا وقتی جمعیت را دیدید توقف نکردید؟ وقتی با خودروها تصادف کردید، چرا توقف نکردید؟
متهم در پاسخ گفت: خدا گواه است. هیچ کدام آنها را ندیدم. اضطراب داشتم.
قاضی بیان کرد: در فیلم مشخص است مسیر طولانی را عادی حرکت میکنید، هنگامی که با ماموران مواجه میشوید به سمت چپ و راست حرکت میکنید.
متهم پاسخ داد: اضطراب داشتم میخواستم آنها با من برخورد نکنند. پایم روی گاز بود؛پنج و شش خودرو را له کردم. بعد دیدم گاز اشکاور از پشت میزنند.
قاضی خطاب به متهم گفت: پزشکی قانونی گفته است سلامت روحی و روانی داشتهاید.
متهم گفت: بله آن لحظه بدنم فقط میلرزید.
قاضی گفت: چرا به سمت نیروی انتظامی حرکت کردید؟
متهم پاسخ داد: چشمم ضعیف است و از عینک استفاده میکنم من الان هم شما را نمیبینم. دو متری را هم تشخیص نمیدهم.
قاضی خطاب به متهم افزود: اتوبوس را چه کسی به محل آورده است؟
متهم گفت: من راننده اتوبوس را هم نمیشناسم، سوییچ روی اتوبوس بود به من گفتند استارت بزن که باطری نخوابد. من بدون اجازه صندلیها را باز کردم، بغل اتوبوس را به نشانه صلح و دوستی نقاشی کرده بودم که همسایگان شاکی نشوند. قرار بود که آن روز صندلیها را ببندیم که این اتفاق افتاد. اتوبوس تحویل من نبود و در آنجا اتراق کرده بودیم.
قاضی خطاب به متهم ادامه داد: در داخل اتوبوس آلت قتاله، همچون شمشیر و ... و مواد غذایی کشف شده است؛ نماینده نیروی انتظامی در ادامه این رسیدگی وسایل را به دادگاه آورد.
متهم در صورت مواجهه گفت: مواد غذایی را مصرف میکردیم. افراد مختلف از شهرستان میآمدند و در داخل اتوبوس اتراق میکردند، 10-20 نفر در داخل اتوبوس در حال استراحت بودیم؛ اتوبوس تحویل من نبود.
وکیل متهم با حضور در جایگاه ضمن عرض تسلیت به خانوادههای جانباختگان گفت: من هیچ آشنایی با متهم ندارم، فرقه و اندیشه ایشان را هم نمیشناسم و اولین شبی که دادگاه و روند آن از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و سخنان متهم و خانواده شهدا را شنیدم، افسوس خوردم و برای خانواده شهدا گریه کردم.
اشرفزاده وکیل تعیینی متهم در دفاع از متهم پرونده گفت: در اینجا بر خود لازم میدانم که از مسئولان زندان که اجازه دیدار حضوری با متهم را به بنده دادند، تشکر کنم.
وی گفت: مطالب من برای دفاع بسیار مفصل است و حدود چند ساعت طول میکشد که سعی میکنم بهصورت خلاصه و البته دقیق به آنها بپردازم.
قاضی کشکولی گفت: شما فقط در چارچوب اتهامات از متهم دفاع کنید و از بیان حرفهای غیرمرتبط و خارج از کیفرخواست خودداری کنید. همچنین قاضی از وکیلی تعیینی پرسید آیا لایحه دفاعیه میدهید؟ که وکیل متهم گفت: بله لایحه دفاعی من دو مرحله است که مرحله مقدماتی آن امروز تقدیم میشود و لایحه تکمیلی پس از پایان جلسه تقدیم میگردد.
قاضی متذکر شد: که لایحه باید پس از ختم جلسه رسیدگی، تحویل داده شود.
در ادامه این دادگاه وکیل متهم اظهار کرد: همانگونه که همه میدانیم یک جرم قتل عمد باید دارای سه عنصر مادی، قانونی و معنوی باشد.
وی گفت: در این پرونده متهم سوار بر اتوبوس شده و با طی کردن مسیری به سربازان برخورد کرده و آنها را به شهادت رسانده است و لذا از جهات مادی بر هیچکس از اعضای دادگاه پوشیده نیست که عنصر مادی جرم وجود دارد.
اشرفزاده افزود: اما باید در نظر داشت شکسته بودن دست چپ متهم چه تأثیری در کنترل یا عدم کنترل اتوبوس داشته است و در این راستا تقاضای اظهارنظر کارشناسان راهنمایی و رانندگی و کارشناسان ارتوپدی را دارم.
وی ادامه داد: همچنین توجه به ایرادات فنی خودرو، کثیفی شیشه یا عیب مکانیکی خودرو را باید مدنظر داشت که این موضوعات هم نیاز به اظهارنظر کارشناسی دارد و البته که شب بودن و تاریکی هوا هم بر وقوع جرم و میزان وقوع جرم مؤثر است.
این وکیل تعیینی متهم ادامه داد: همچنین علاوه بر موارد فوق باید بر وضعیت بینایی متهم و اینکه آیا حین رانندگی چراغ و یا بوق زده است را نباید غافل شویم و نیاز به اظهارنظر کارشناسان دارد.
وی در بخش دیگری از دفاعیات خود گفت: در بحث عنصر معنوی و عنصر روانی باید سوء نیت عام و سوءنیت خاص را مورد توجه قرار دهیم.
اشرفزاده افزود: درسوء نیت عام احراز قتل مجرمانه از ارکان اساسی در تصمیمگیری دادگاه است. یعنی در جرم قتل عمد باید احراز شود که متهم آیا قصد مجرمانه داشته است یا نه؟ طبیعتاً در حوادث رانندگی هیچگاه راننده محکوم به جرم قتل عمدی نمیشود. مگر اینکه این موضوع احراز گردد.
وی ادامه داد: همچنین در جرم قتل عمد قاتل باید قصد نتیجه هم داشته باشد؛ یعنی باید قصد داشته باشد که فردی را با هویت مشخص به قتل برساند و لذا اینکه متهم قصد کشتن ماموران را داشته است باید بهطور دقیق احراز شود.
این وکیل تعیینی افزود: همه ادله و شواهد حکایت دارد که بین متهم و افراد کشته شده عداوت و دشمنی خاصی وجود نداشته است. بر فرض وجود همه ارکان جرم تشخیص اینکه جرم عمد یا جرم شبهعمد بوده، باید مورد توجه قرار گیرد. چون از موضوعات سرنوشتسازدر پرونده است.
وی در بخش دیگری از دفاعیات خود گفت: در این پرونده حتماً لازم است که جنبه عمومی و جنبه خصوصی جرم تفکیک شود و اگر جنبه خصوصی مطرح است باید خانواده شهدا مطالبه دیه را داشته باشند.
در ادامه این دادگاه قاضی کشکولی به ابهامات وارد شده از سوی وکیل پاسخ داد و گفت: شما اصرار دارید که جنبه عمومی بر جنبه خصوصی ترجیح دارد، باید گفت با توجه به جرایم متعددی که صورت گرفته است در کیفرخواست بیشتر به جنبه خصوصی توجه شده است.
قاضی پرونده پس از اخذ آخرین دفاعیات متهم و وکیل تعیینی وی، ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرد.
*فارس
این پرونده که از روز 30 بهمن در دادسرای امور جنایی تهران و به واسطه قتل سه مأمور نیروی انتظامی گشوده شد پس از صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران رسید.
پس از آن بود که پرونده تعیین شعبه شده و رسیدگی آن به قاضی کشکولی سپرده شد و در تاریخ 20 اسفند ماه اولین جلسه رسیدگی به آن برگزار شد.
حالا پس از برگزار دو جلسه در روزهای 20 و 21 اسفند در نوبت صبح و بعد از ظهر امروز سومین جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه نهم آغاز شد.
در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، قاضی کشکولی ضمن تذکر به رعایت نظم و احترام دادگاه از نماینده حقوقی ناجا خواست در جایگاه حاضر شده و در مورد پرونده اگر موضوعی دارند بیان کند.
نماینده حقوقی ناجا گفت: متهم که در حین جرم دستگیر شده است خود را متعلق به یک گروه خاص معرفی کرده است.
وی بیان کرد: در طول مدت حادثه، رعایت اخلاق اسلامی جزو رفتارهای ماموران ناجا بوده در صورتی که شورشیان از رفتار خود دست نکشیده اند و نهایتا رفتارشان منجر به این جنایت شد.
فلاح زاده بیان کرد: متهم حادثه و همدستانش باید بدانند که اقدام آنها منجر به شهادت 4 جوان برومند و مجروح شدن بیش از ده نفر از ماموران و وارد شدن خسارت بسیاری به اموال مردم و سلب آسایش عمومی شده است.
وی در پایان اظهارات خود از قاضی کشکولی درخواست کرد که باتوجه به اینکه چندین شاهد حادثه در جلسه هستند به جایگاه بیایند و مشاهدات خود را بیان کنند.
در ادامه قاضی کشکولی خطاب به شاهدین از آنها خواست به ترتیب در جایگاه حاضر شده و آنچه را که در آن حادثه مشاهده کرده اند بیان کنند.
سپس احدی از شاهدین حادثه در جایگاه حاضر و در بیان مشاهدات خود، گفت: زمانی که ما به خیابان رسیدیم، هنوز حتی از موتورهای خود پیاده هم نشده بودیم آنها به سمت ما کوکتل مولوتوف پرتاب می کردند اما با این حال به دستور داده شده بود که اصلا حق برخورد را ندارید و نباید به مردم و اموالشان آسیبی برسد.
وی بیان کرد: ما زمانی که به خیابان هفتم رسیدیم، دیدم که یک اتوبوس با سرعت کمی در حال حرکت به سمت ما است که فکر کردیم می خواهد از خیابان عبور کند؛ اما پس از اینکه مدتی از حرکتش گذشت، به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و با حرکت به سمت چپ و راست به مأموران به نوعی حمله ور شد.
این شاهد حادثه ادامه داد: من در آنجا دیدم که شهید امامی در حال کمک به مردم بود و آنها را به سمت پیاده رو هدایت می کرد و می گفت:" به سمت پیاده رو بروید." اما اتوبوس با او برخورد کرد و پس از آن دوباره اتوبوس منحرف شده و از روی شهید بایرامی عبور کرد که البته در آنجا باز هم دیدم که شهید بایرامی در حال فریاد زدن بود و به مردم می گفت فرار کنید.
وی گفت: نهایتا این اتوبوس به خاطر ترافیک و شلوغی خیابان و حضور ماشین های داخل خیابان از حرکت ایستاد. اما من در آن لحظه چون از کمر و دیگر جاها آسیب دیده بودم نتوانستم اتوبوس را تاانتها دنبال کنم.
قاضی کشکولی از شاهد پرسید در گزارشات آمده که در اتوبوس جای گلوله مشاهده شده است.
شاهد گفت: ما اصلا اسلحه و سلاح گرم به همراه نداشتیم.
قاضی پرسید: خود شما متهم را در اتوبوس دیدید؟
شاهد گفت: بله من او را در پشت فرمان زمانی که داشت از جلوی ما با سرعت کم عبور می کرد، دیدم.
پس از اظهارات شاهد اول یکی دیگر از شهود حادثه به دستور قاضی در جایگاه حاضر شده و با معرفی خود اظهار کرد: ما ماموریت داشتیم که به سمت کلانتری 102 پاسداران حرکت کنیم. به محض پیاده شدن از موتورها دیدیم که آشوبگران خیابان را بسته اند و به ما دستور داده شد که آنها را متفرق کنیم که سپس آنها فرار کردند و به خیابان هفتم رفتند. جزو اولین کسانی بودم که وارد این خیابان شدم.
وی تصریح کرد: در آنجا من یک اتوبوس را دیدم که به آرامی در حال حرکت بود که فکر کردم اتوبوس همکاران است که می خواهد مامور پیاده کند. با این حال اجازه دادم که از کنارمان بگذرد؛ اما پس از عبور از ما به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و به سمت ماموران تهاجم داشت.
این شاهد عینی ماجرا گفت: در آنجا من دیدم که شهید امامی بین اتوبوس و یک ماشین گیر افتاد و اتوبوس از روی او عبور کرد و سپس به سمت راست رفته و شهید بایرامی را هم به شهادت رساند.
قاضی کشکولی از این شاهد پرسید: فاصله بین این مقتولین چند نفر بود؟ که شاهد در پاسخ گفت: تقریبا حدود 2 تا 3 متر با هم فاصله داشتند.
قاضی کشکولی گفت: آیا شما دیدید که به اتوبوس شلیکی شده باشد؟ که وی پاسخ داد: خیر من ندیدم چون ما اسلحه نداشتیم و حتی سپر هم برای دفاع از خود نداشتیم.
قاضی کشکولی از شاهد پرسید : شما دیدید که این متهم از اتوبوس پیاده شود؟
متهم گفت: من چون پس از این حادثه بالای سر مقتولین رفتم، جلو نبودم که بیینم چه کسی از اتوبوس پیاده شد اما زمانی که اتوبوس از جلوی من عبور می کرد متهم را در پشت فرمان اتوبوس دیده بودم.
وی گفت: البته گفتند که همکاران یک گاز اشک آور به سمت اتوبوس شلیک کرده اند تا بتواند اتوبوس را متوقف کنند و اگر ماشین های پارک شده در داخل خیابان نبود ممکن بود اتوبوس افراد بیشتری را زیر بگیرد و به افراد بیشتری آسیب برساند.
محمدرضا ثلاث باحضور در جایگاه به ارائه آخرین دفاعیات خود پرداخت.
قاضی خطاب به محمدرضا ثلاث گفت: با توجه به صدور کیفرخواست از سوی دادسرای امور جنایی تهران و مطالبه قصاص از سوی شکات و اولیای دم و گزارش مراجع انتظامی و تصاویر گرفته شده از نحوه حرکت اتوبوس و تصاویر اجساد و تحقیقات نماینده دادستان تهران، و همچنین 8 فقره سوابق کیفری شما و اعزام شما به روانپزشکی و اعلام سلامت روحی و روانی، اتهامات شما به سه فقره قتل عمدی آقایان رضا مرادی، بایرامی و امامی از طریق حمله و برخورد وسایل نقلیه و همچنین اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق جنجال و تعرض به مأموران نیروی انتظامی تفهیم میشود.
محمدرضا ثلاث با ارائه آخرین دفاعیات خود در مقابل قاضی دادگاه گفت: آن روز برای آزادی دوستم آقای ریاحی در خیابان پاسداران داخل اتوبوس اتراق کرده بودیم. اولش مأموران شروع کردند سرم راشکستند سوار پراید شدم و به سمت گلستان هفتم حرکت کردم. اتوبوس محل خوابگاه بود؛ 15 روز آنجا بودیم. حکم بازداشت بزرگ ما را داده بودند. من صندلیهای اتوبوس را باز کرده بودم و آن روز قرار بود که صندلیها را ببندیم، بعد از اینکه از پراید پیاده شدم. سوار اتوبوس شدم که اتوبوس را به سمت پاسگاه ببرم. آرام حرکت کردم که نیروی انتظامی کنار برود. چراغ زدم بوق زدم به حرکت ادامه دادم؛ پایم روی گاز بود. ما انسان هستیم، حیوان نیستیم. من در اینجا از خداوند برای بازماندگان صبر و برای خودم بخشش میخواهم. خودم هم ناراحت هستم. من عاشق اعدامم. اینها را نمیگویم که من را اعدام نکنند، من عاشق اعدام هستم. من با ماشین رفتم و میخواستم حادثه را رد کنم. عمداً روی آنها نرفتم، وجدانم راحت است. 50 نفر هم میمردند خواست خدا بوده است(!؟)
قاضی خطاب به متهم گفت: چرا دوست داری اعدام شوی؟
متهم پاسخ داد: دوست ندارم به جامعه بازگردم؛ من نمی خواهم زندگی کنم.
قاضی خطاب به متهم اعلام کرد: شما راننده پایه یک هستید و گفتید از بوق و چراغ استفاده کردید. چرا وقتی جمعیت را دیدید توقف نکردید؟ وقتی با خودروها تصادف کردید، چرا توقف نکردید؟
متهم در پاسخ گفت: خدا گواه است. هیچ کدام آنها را ندیدم. اضطراب داشتم.
قاضی بیان کرد: در فیلم مشخص است مسیر طولانی را عادی حرکت میکنید، هنگامی که با ماموران مواجه میشوید به سمت چپ و راست حرکت میکنید.
متهم پاسخ داد: اضطراب داشتم میخواستم آنها با من برخورد نکنند. پایم روی گاز بود؛پنج و شش خودرو را له کردم. بعد دیدم گاز اشکاور از پشت میزنند.
قاضی خطاب به متهم گفت: پزشکی قانونی گفته است سلامت روحی و روانی داشتهاید.
متهم گفت: بله آن لحظه بدنم فقط میلرزید.
قاضی گفت: چرا به سمت نیروی انتظامی حرکت کردید؟
متهم پاسخ داد: چشمم ضعیف است و از عینک استفاده میکنم من الان هم شما را نمیبینم. دو متری را هم تشخیص نمیدهم.
قاضی خطاب به متهم افزود: اتوبوس را چه کسی به محل آورده است؟
متهم گفت: من راننده اتوبوس را هم نمیشناسم، سوییچ روی اتوبوس بود به من گفتند استارت بزن که باطری نخوابد. من بدون اجازه صندلیها را باز کردم، بغل اتوبوس را به نشانه صلح و دوستی نقاشی کرده بودم که همسایگان شاکی نشوند. قرار بود که آن روز صندلیها را ببندیم که این اتفاق افتاد. اتوبوس تحویل من نبود و در آنجا اتراق کرده بودیم.
قاضی خطاب به متهم ادامه داد: در داخل اتوبوس آلت قتاله، همچون شمشیر و ... و مواد غذایی کشف شده است؛ نماینده نیروی انتظامی در ادامه این رسیدگی وسایل را به دادگاه آورد.
متهم در صورت مواجهه گفت: مواد غذایی را مصرف میکردیم. افراد مختلف از شهرستان میآمدند و در داخل اتوبوس اتراق میکردند، 10-20 نفر در داخل اتوبوس در حال استراحت بودیم؛ اتوبوس تحویل من نبود.
وکیل متهم با حضور در جایگاه ضمن عرض تسلیت به خانوادههای جانباختگان گفت: من هیچ آشنایی با متهم ندارم، فرقه و اندیشه ایشان را هم نمیشناسم و اولین شبی که دادگاه و روند آن از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و سخنان متهم و خانواده شهدا را شنیدم، افسوس خوردم و برای خانواده شهدا گریه کردم.
اشرفزاده وکیل تعیینی متهم در دفاع از متهم پرونده گفت: در اینجا بر خود لازم میدانم که از مسئولان زندان که اجازه دیدار حضوری با متهم را به بنده دادند، تشکر کنم.
وی گفت: مطالب من برای دفاع بسیار مفصل است و حدود چند ساعت طول میکشد که سعی میکنم بهصورت خلاصه و البته دقیق به آنها بپردازم.
قاضی کشکولی گفت: شما فقط در چارچوب اتهامات از متهم دفاع کنید و از بیان حرفهای غیرمرتبط و خارج از کیفرخواست خودداری کنید. همچنین قاضی از وکیلی تعیینی پرسید آیا لایحه دفاعیه میدهید؟ که وکیل متهم گفت: بله لایحه دفاعی من دو مرحله است که مرحله مقدماتی آن امروز تقدیم میشود و لایحه تکمیلی پس از پایان جلسه تقدیم میگردد.
قاضی متذکر شد: که لایحه باید پس از ختم جلسه رسیدگی، تحویل داده شود.
در ادامه این دادگاه وکیل متهم اظهار کرد: همانگونه که همه میدانیم یک جرم قتل عمد باید دارای سه عنصر مادی، قانونی و معنوی باشد.
وی گفت: در این پرونده متهم سوار بر اتوبوس شده و با طی کردن مسیری به سربازان برخورد کرده و آنها را به شهادت رسانده است و لذا از جهات مادی بر هیچکس از اعضای دادگاه پوشیده نیست که عنصر مادی جرم وجود دارد.
اشرفزاده افزود: اما باید در نظر داشت شکسته بودن دست چپ متهم چه تأثیری در کنترل یا عدم کنترل اتوبوس داشته است و در این راستا تقاضای اظهارنظر کارشناسان راهنمایی و رانندگی و کارشناسان ارتوپدی را دارم.
وی ادامه داد: همچنین توجه به ایرادات فنی خودرو، کثیفی شیشه یا عیب مکانیکی خودرو را باید مدنظر داشت که این موضوعات هم نیاز به اظهارنظر کارشناسی دارد و البته که شب بودن و تاریکی هوا هم بر وقوع جرم و میزان وقوع جرم مؤثر است.
این وکیل تعیینی متهم ادامه داد: همچنین علاوه بر موارد فوق باید بر وضعیت بینایی متهم و اینکه آیا حین رانندگی چراغ و یا بوق زده است را نباید غافل شویم و نیاز به اظهارنظر کارشناسان دارد.
وی در بخش دیگری از دفاعیات خود گفت: در بحث عنصر معنوی و عنصر روانی باید سوء نیت عام و سوءنیت خاص را مورد توجه قرار دهیم.
اشرفزاده افزود: درسوء نیت عام احراز قتل مجرمانه از ارکان اساسی در تصمیمگیری دادگاه است. یعنی در جرم قتل عمد باید احراز شود که متهم آیا قصد مجرمانه داشته است یا نه؟ طبیعتاً در حوادث رانندگی هیچگاه راننده محکوم به جرم قتل عمدی نمیشود. مگر اینکه این موضوع احراز گردد.
وی ادامه داد: همچنین در جرم قتل عمد قاتل باید قصد نتیجه هم داشته باشد؛ یعنی باید قصد داشته باشد که فردی را با هویت مشخص به قتل برساند و لذا اینکه متهم قصد کشتن ماموران را داشته است باید بهطور دقیق احراز شود.
این وکیل تعیینی افزود: همه ادله و شواهد حکایت دارد که بین متهم و افراد کشته شده عداوت و دشمنی خاصی وجود نداشته است. بر فرض وجود همه ارکان جرم تشخیص اینکه جرم عمد یا جرم شبهعمد بوده، باید مورد توجه قرار گیرد. چون از موضوعات سرنوشتسازدر پرونده است.
وی در بخش دیگری از دفاعیات خود گفت: در این پرونده حتماً لازم است که جنبه عمومی و جنبه خصوصی جرم تفکیک شود و اگر جنبه خصوصی مطرح است باید خانواده شهدا مطالبه دیه را داشته باشند.
در ادامه این دادگاه قاضی کشکولی به ابهامات وارد شده از سوی وکیل پاسخ داد و گفت: شما اصرار دارید که جنبه عمومی بر جنبه خصوصی ترجیح دارد، باید گفت با توجه به جرایم متعددی که صورت گرفته است در کیفرخواست بیشتر به جنبه خصوصی توجه شده است.
قاضی پرونده پس از اخذ آخرین دفاعیات متهم و وکیل تعیینی وی، ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرد.
*فارس