پسر جوانی که متهم است دوستش را در پشتبام به قتل رسانده، اتهام قتل را قبول کرد و گفت به خاطر حرفهایی که پشت سرش گفته شده بود، دست به این جنایت زد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از شرق، زنی میانسال در یکی از روزهای سال ۹۵ در تماس با پلیس از درگیری مرگبار پسرش رضا با دوستش خبر داد. با حضور ماموران کلانتری در خانه زن میانسال، آنها با جسد غرق در خون پسر ۳۰سالهای در پشتبام خانه روبهرو شدند. با اعلام موضوع به بازپرس ویژه قتل تهران، بلافاصله تیم جنایی در محل جنایت حاضر شدند. پزشک جنایی با معاینه جسد اعلام کرد دو ساعت از قتل پسر جوان میگذرد و او به علت اصابت چاقو به قفسه سینهاش فوت شده است. درادامه با مشخصشدن علت مرگ، تحقیقات از مادر مقتول آغاز شد.
او در بازجوییها ادعا کرد قاتل پسرش، حمید دوست اوست که ساعتی قبل با هم به خانه آمده بودند. با شناسایی هویت مظنون به قتل، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری پسر ۲۳ساله آغاز شد. درحالیکه تیمی از ماموران در صحنه قتل همچنان در حال تحقیقات بودند، افسر کلانتری حاضر در محل خود را به بازپرس جنایی رساند و از دستگیری یک مظنون در صحنه قتل خبر داد. با انتقال پسر جوان به کلانتری، او خود را حمید و عامل جنایت معرفی کرد.
پسر جوان در بازجوییهای اولیه درباره نحوه قتل گفت: من و رضا چندسالی با هم دوست بودیم. ساعتی قبل نیز برای تفریح به پشتبام خانه رفتیم که مقتول شروع به زدن حرفهای نامربوط کرد. از او خواستم این حرفها را تمام کند اما گوش رضا بدهکار نبود. قاتل ۲۳ساله گفت: یک لحظه عصبانی شدم و با چاقویی که داشتم، ضربهای به سینه دوستم زدم. رضا غرق در خون روی زمین افتاد، ترسیده بودم و فرار کردم. چندساعتی در خیابان چرخیدم و بعد تصمیم گرفتم از وضعیت او خبر بگیرم بههمیندلیل به محل جنایت بازگشتم که ماموران به من مشکوک شدند و دستگیر شدم. با اعترافات عامل جنایت در پشتبام، این متهم بازداشت و تحقیقات از وی آغاز شد. متهم در بازجوییها یک بار دیگر اتهام قتل عمدی را قبول کرد و گفت: ما با هم خیلی دوست بودیم؛ او حرفهای نامربوطی درباره من زده بود و بعد از اینکه مشروب خوردیم، مست شدیم و مقتول هم به حرفهایش ادامه داد، من به شدت عصبانی شدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را زدم.
بعد از گفتههای متهم در مرحله بازپرسی و شکایت مادر مقتول و تکمیل تحقیقات و اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر اینکه ضربه چاقویی که بر بدن مقتول وارد شده کشنده بوده و علت مرگ پارگی شریان اصلی بدن بوده است، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران رفت. روز گذشته جلسه رسیدگی به این متهم آغاز شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس مادر مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص شد و گفت که حاضر به گذشت نیست. او گفت: پسر من کاری نکرده بود. متهم بهعنوان میهمان به خانه من آمده بود اما با چاقو پسرم را زد و او را به قتل رساند؛ من هم خواستار صدور حکم قصاص هستم.
وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من و رضا سالها با هم دوست بودیم و رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم. مدتی قبل از این حادثه من باخبر شدم رضا حرفهایی پشت سرم زده و مرا در میان دوستانم بدنام کرده است. از آنجا که رضا دوست من بود و نمیخواستم درگیری شدیدی بین ما به وجود آید، چیزی نگفتم. متهم ادامه داد: چندروزی بعد از شنیدن آن حرفها رضا من را به خانهشان دعوت کرد و گفت مشروب خریده و به من گفت بیا با هم مشروب بخوریم؛ من هم قبول کردم. وقتی به خانهاش رفتم و کمی مشروب خوردیم، گلایه کردم و به او گفتم چرا پشت سرم حرفهایی زده است که دیگران نسبت به من بدبین شوند و گفتم از حرفهایش ناراحتم. رضا دوباره حرفهایش را تکرار کرد. هرچه به او گفتم این موضوع را تمام کن و دیگر دربارهاش چیزی نگو، دستبردار نبود؛ من هم خیلی عصبانی شدم و با عصبانیت ضربهای به او زدم. واقعا قصدم کشتن مقتول نبود.
متهم گفت: وقتی خون از بدنش جاری شد، خیلی ترسیدم و سعی کردم کمکش کنم؛ حتی زمانی که ماموران آمدند من در همان محل ایستاده بودم و میخواستم به دوستم کمک کنم؛ ما اورژانس هم خبر کردیم اما فایدهای نداشت؛ رضا جانش را از دست داده بود. پسر جوان گفت: اتفاقی که افتاده خیلی هولناک است اما واقعیت این است که من نمیخواستم چنین کاری بکنم و فقط به دوستم ضربه زدم، برای اینکه ساکتش کنم. از مادر مقتول هم به خاطر کاری که کردهام درخواست بخشش دارم و خواهش میکنم من را به خاطر جوانیام عفو کند و اجازه دهد دوباره به زندگی برگردم.
با پایان گفتههای متهم و وکیل مدافع او هیئت قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
او در بازجوییها ادعا کرد قاتل پسرش، حمید دوست اوست که ساعتی قبل با هم به خانه آمده بودند. با شناسایی هویت مظنون به قتل، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری پسر ۲۳ساله آغاز شد. درحالیکه تیمی از ماموران در صحنه قتل همچنان در حال تحقیقات بودند، افسر کلانتری حاضر در محل خود را به بازپرس جنایی رساند و از دستگیری یک مظنون در صحنه قتل خبر داد. با انتقال پسر جوان به کلانتری، او خود را حمید و عامل جنایت معرفی کرد.
پسر جوان در بازجوییهای اولیه درباره نحوه قتل گفت: من و رضا چندسالی با هم دوست بودیم. ساعتی قبل نیز برای تفریح به پشتبام خانه رفتیم که مقتول شروع به زدن حرفهای نامربوط کرد. از او خواستم این حرفها را تمام کند اما گوش رضا بدهکار نبود. قاتل ۲۳ساله گفت: یک لحظه عصبانی شدم و با چاقویی که داشتم، ضربهای به سینه دوستم زدم. رضا غرق در خون روی زمین افتاد، ترسیده بودم و فرار کردم. چندساعتی در خیابان چرخیدم و بعد تصمیم گرفتم از وضعیت او خبر بگیرم بههمیندلیل به محل جنایت بازگشتم که ماموران به من مشکوک شدند و دستگیر شدم. با اعترافات عامل جنایت در پشتبام، این متهم بازداشت و تحقیقات از وی آغاز شد. متهم در بازجوییها یک بار دیگر اتهام قتل عمدی را قبول کرد و گفت: ما با هم خیلی دوست بودیم؛ او حرفهای نامربوطی درباره من زده بود و بعد از اینکه مشروب خوردیم، مست شدیم و مقتول هم به حرفهایش ادامه داد، من به شدت عصبانی شدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را زدم.
بعد از گفتههای متهم در مرحله بازپرسی و شکایت مادر مقتول و تکمیل تحقیقات و اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر اینکه ضربه چاقویی که بر بدن مقتول وارد شده کشنده بوده و علت مرگ پارگی شریان اصلی بدن بوده است، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران رفت. روز گذشته جلسه رسیدگی به این متهم آغاز شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس مادر مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص شد و گفت که حاضر به گذشت نیست. او گفت: پسر من کاری نکرده بود. متهم بهعنوان میهمان به خانه من آمده بود اما با چاقو پسرم را زد و او را به قتل رساند؛ من هم خواستار صدور حکم قصاص هستم.
وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من و رضا سالها با هم دوست بودیم و رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم. مدتی قبل از این حادثه من باخبر شدم رضا حرفهایی پشت سرم زده و مرا در میان دوستانم بدنام کرده است. از آنجا که رضا دوست من بود و نمیخواستم درگیری شدیدی بین ما به وجود آید، چیزی نگفتم. متهم ادامه داد: چندروزی بعد از شنیدن آن حرفها رضا من را به خانهشان دعوت کرد و گفت مشروب خریده و به من گفت بیا با هم مشروب بخوریم؛ من هم قبول کردم. وقتی به خانهاش رفتم و کمی مشروب خوردیم، گلایه کردم و به او گفتم چرا پشت سرم حرفهایی زده است که دیگران نسبت به من بدبین شوند و گفتم از حرفهایش ناراحتم. رضا دوباره حرفهایش را تکرار کرد. هرچه به او گفتم این موضوع را تمام کن و دیگر دربارهاش چیزی نگو، دستبردار نبود؛ من هم خیلی عصبانی شدم و با عصبانیت ضربهای به او زدم. واقعا قصدم کشتن مقتول نبود.
متهم گفت: وقتی خون از بدنش جاری شد، خیلی ترسیدم و سعی کردم کمکش کنم؛ حتی زمانی که ماموران آمدند من در همان محل ایستاده بودم و میخواستم به دوستم کمک کنم؛ ما اورژانس هم خبر کردیم اما فایدهای نداشت؛ رضا جانش را از دست داده بود. پسر جوان گفت: اتفاقی که افتاده خیلی هولناک است اما واقعیت این است که من نمیخواستم چنین کاری بکنم و فقط به دوستم ضربه زدم، برای اینکه ساکتش کنم. از مادر مقتول هم به خاطر کاری که کردهام درخواست بخشش دارم و خواهش میکنم من را به خاطر جوانیام عفو کند و اجازه دهد دوباره به زندگی برگردم.
با پایان گفتههای متهم و وکیل مدافع او هیئت قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.