نزديك يك ماه پيش بود كه ويدئوی كوتاهي از احمد نجفي بازيگر و سينماگر شناختهشده سينما و تلويزيون ايران در اعتراض به پشت خط ماندن اكران فيلمش«من يك ايرانيام»...
به گزارش شهدای ایران، نزديك يك ماه پيش بود كه ويدئوی كوتاهي از احمد نجفي بازيگر و سينماگر شناختهشده سينما و تلويزيون ايران در اعتراض به پشت خط ماندن اكران فيلمش«من يك ايرانيام»، در فضاي مجازي منتشر شد كه نجفي در آن با ادبياتي تند و تهديدآميز در راهروي وزارت ارشاد، شوراي صنفي اكران را خطاب قرار ميداد. نجفي در اين ويدئوی كوتاه اعضاي شوراي صنفي را مشتي نامرد و رانتخوار عنوان و تهديد كرد كه در شوراي صنفي اكران را گل خواهد گرفت.
تقريباً يك هفته پس از انتشار اين فيلم بود كه فيلم «من يك ايرانيام» در 18 بهمن روي پرده رفت ولي عمر اكرانش به يك هفته بيشتر نكشيد و به خاطر تعداد كم سالن(شش سالن) و استقبال نكردن مخاطبان از پرده پايين آمد. اين اتفاق مثل بنزيني روي آتش خشم نجفي ريخته شد. احمد نجفي اين بار همه ملاحظات را كنار گذاشت و در كاري عجيب و غافلگير كننده به وعده خود عمل كرد و در ساختمان شوراي صنفي را گِل گرفت.
چند ساعت بعد از گل گرفتن در شورا احمد نجفي در گفتوگو با «جوان» درباره اين اقدامش توضيح داد.
آقاي نجفي ميدانيد كه عكسها و فيلم گل گرفتن در خانه سينما توسط شما الان به يكي از پربازديدترين و پربحثترين موضوعات روز تبديل شده و واكنشهاي زيادي را هم در پي داشته است؟ چه شد كه تصميم به اين كار گرفتيد؟ اعتراض شما به شوراي صنفي چيست؟ فيلم شما به هر حال اكران شد ولي خب نفروخت و استقبال از آن نشد. الان به چه چيزي اعتراض داريد؟
اعتراض من اصلاً براي فروختن يا نفروختن فيلمم نيست. اعتراض من به بيعدالتي، رانتخواري و گعدهبازي عدهاي است كه در سينما رخنه كردهاند و با مديران ارشاد زد و بند دارند. اعتراض من به تهيهكنندگان و پخشكنندگاني است كه با همدستي ارشاد در حال كاسبي هستند و دستشان با دست مديران ارشاد در يك كاسه است. من سالها سكوت كردم ولي ديگر جانم به لبم رسيده است. متأسفانه همه سكوت كردهاند و هيچ نظارتي هم روي اينها نيست. فيلمهاي خودشان را كه با بودجههاي ميلياردي ميسازند در بهترين سينماها و بهترين فصلها اكران ميكنند ولی وقتي نوبت به فيلم بقيه و خارج از آن گعده میرسد، فيلمهاي ديگران را نابود ميكنند. من يك ماه پيش هم گفتم اگر دست از اين باندبازيها برندارند ديگر نميتوانم تحمل كنم و در شوراي صنفي را گل ميگيرم كه به همين وعده هم عمل كردم.
خب چرا كسي از صنوف خانه سينما شما را در اين كار (گل گرفتن در خانه سينما) همراهي نكرد؟ فكر نميكنيد شيوه اعتراضتان كمي نامتعارف باشد؟
همه را ميترسانند. همه را ترسو و خنثي كردهاند. هر كسي با بدبختي و آوارگي فيلم توليد كرده است. يكي زير قرض رفته است. آن يكي ماشين و خانهاش را فروخته، آن يكي طلاي زن و بچهاش را فروخته است. خب ميترسند كه سرنوشت فيلمهاي آنها هم مثل فيلم من شود. بعدش من با كسي كاري ندارم. من در تمام زندگيام هميشه خودم جلو رفتهام و حقم را خودم گرفتهام و به كسي كاري نداشتهام. هيچ وقت هم در هيچ دار و دستهاي نبودهام. اتفاقاً اين اينها هستند كه يک دورهمي و گنگي راه انداختهاند. آنها به دنبال دار و دسته هستند، آنها يك اليت خاص هستند. چهار، پنج نفر اين سينما را به كثافت كشيدهاند. خودشان فيلم مصوب ميكنند، خودشان فيلم توليد ميكنند و خودشان پخشش را هم در دست دارند. جديداً هم كه ديگر پرديس ميسازند و در سينماي خودشان اكران ميكنند.
اين چهار، پنج نفري كه شما به آنها اعتراض داريد دقيقاً چه كساني هستند؟
قربان شما بروم، معلوم است. چيز پنهاني نيست. تمام كساني كه در سينما هستند اينها را ميشناسند.
خب شما مشخصاً بگوييد كه چه افرادي هستند؟
سرتيپي كه همه ايشان را به اسم آقاي مافياي سينمای ايران ميشناسند. شما ببينید اين آقا فيلمي ساخته است به اسم «آيينه بغل» هنوز يك ماه نيست كه توليدش تمام شده يك هفته بعدش اكران شده است. حتي حين فيلمبرداري زمان اكرانش مشخص شده بود. شما بگوييد چطور ممكن است كه فيلمي كه هنوز توليدش در جريان است، زمان اكرانش مشخص شده! اين آقا كه با فاميلش و سه چهار نفر در يك شركت دور هم جمع شدهاند و كل سينما را قبضه كردهاند و در دست خودشان گرفتهاند. براي سينما تصميم ميگيرند. يكي نيست بگويد شما چه كاره سينما هستيد؟ نكته غمبار اين جريان همراهي ارشاد با اين جريان و دار و دسته است. اينها حتي در خود ارشاد نفوذي دارند. اينها را من به زودي اعلام ميكنم؛ آدمي كه در ارشاد براي شما كار ميكند و مرتباً اسم لايحه را ميآورد و ميگويد كه ما آييننامه داريم، تو آييننامه داري؟ تو از طرف ارشاد وظيفه داشتي كه به اينجا بيايي و حق را به حقدار بدهي اما خودت بدتر از آنها هستي.
شما براي اين ادعاها اسنادي هم داريد؟
بله كه دارم. همه را به زودي اعلام ميكنم. شما بپرسيد كه چه كسي بود كه از برادر معاون اول رئيسجمهور پول گرفت؟ چه كسي بود كه از بانك گردشگري براي توليد يك فيلم عروسكي پول ميلياردي گرفت؟
منظورتان خانم منيژه حكمت و آقاي سرتيپي است كه تهيهكننده فيلم شهر موشها هستند؟
بله. همين خانم كه الان به كار بنده اعتراض كرده است بايد جواب بدهد كه پول ساخت فيلمهايش را از كجا آورده است. همه ميدانند كه بانك گردشگري براي كيست و به اين خانم و دوستشان چه پول كلاني داده است. بعد الان دست پيش را گرفتهاند كه پس نيفتند.
همين چند روز پيش بود كه نزديك 125نفر از سينماگران در حمايت از اكران نشدن فيلم حامي فتنه (عصباني نيستم) به رئيسجمهور نامه نوشتند اما چرا كسي از شما و كارتان حمايت نكرد؟
متأسفانه دوستان ما براي بيانيه دادن و كار سياسي كردن و زدن اين جريان و آن جريان هميشه حاضرند ولي پاي عمل كه بيايد وسط يكيشان حاضر نيست كاري كند. گفتم من كاري به كسي ندارم. آدم عملگرا و مصلح هميشه تنهاست.
آقاي نجفي ايرادي كه به شما ميگيرند اين است كه شما را به مديران دوره احمدينژاد نسبت ميدهند و ميگويند، حالا كه دستتان از قدرت كوتاه شده شروع به اعتراض كردهاید؟
من در دوران احمدينژاد به دعوت آقاي شمقدري عضو شوراي عالي سينما بودم. نه من بلكه چند نفر ديگر از سينماگران تراز اول اين مملكت در اين شورا عضو بودند. اينكه من جزو شوراي عالي سينما بودم، ايراد دارد؟ آقاي شمقدري دهها كار براي سينما و صنوف سينما كرد كه اينها عرضه انجام دادن يكي از آنها را هم ندارند. شما بگوييد اينها در اين پنج سال براي سينما چه كردهاند؟ شما بگوييد جز رانتخواري و باندبازي در سينما اينها در اين مدت چه كردهاند. تمام سينما را به جان هم انداختهاند و كاري كردهاند كه كسي حتي جرئت اعتراض و نقد ندارد. اين حاصل تجربه مديريتي همينها در دهه 60 بود كه با خفقان و شلاق زدن سينماگران سينما را اداره ميكردند. حالا آمدهاند و پز روشنفكري ميدهند. يكي نيست به اينها بگويد ما هم بالاي شما را ديدیم و هم پايين شما را.
*جوان
تقريباً يك هفته پس از انتشار اين فيلم بود كه فيلم «من يك ايرانيام» در 18 بهمن روي پرده رفت ولي عمر اكرانش به يك هفته بيشتر نكشيد و به خاطر تعداد كم سالن(شش سالن) و استقبال نكردن مخاطبان از پرده پايين آمد. اين اتفاق مثل بنزيني روي آتش خشم نجفي ريخته شد. احمد نجفي اين بار همه ملاحظات را كنار گذاشت و در كاري عجيب و غافلگير كننده به وعده خود عمل كرد و در ساختمان شوراي صنفي را گِل گرفت.
چند ساعت بعد از گل گرفتن در شورا احمد نجفي در گفتوگو با «جوان» درباره اين اقدامش توضيح داد.
آقاي نجفي ميدانيد كه عكسها و فيلم گل گرفتن در خانه سينما توسط شما الان به يكي از پربازديدترين و پربحثترين موضوعات روز تبديل شده و واكنشهاي زيادي را هم در پي داشته است؟ چه شد كه تصميم به اين كار گرفتيد؟ اعتراض شما به شوراي صنفي چيست؟ فيلم شما به هر حال اكران شد ولي خب نفروخت و استقبال از آن نشد. الان به چه چيزي اعتراض داريد؟
اعتراض من اصلاً براي فروختن يا نفروختن فيلمم نيست. اعتراض من به بيعدالتي، رانتخواري و گعدهبازي عدهاي است كه در سينما رخنه كردهاند و با مديران ارشاد زد و بند دارند. اعتراض من به تهيهكنندگان و پخشكنندگاني است كه با همدستي ارشاد در حال كاسبي هستند و دستشان با دست مديران ارشاد در يك كاسه است. من سالها سكوت كردم ولي ديگر جانم به لبم رسيده است. متأسفانه همه سكوت كردهاند و هيچ نظارتي هم روي اينها نيست. فيلمهاي خودشان را كه با بودجههاي ميلياردي ميسازند در بهترين سينماها و بهترين فصلها اكران ميكنند ولی وقتي نوبت به فيلم بقيه و خارج از آن گعده میرسد، فيلمهاي ديگران را نابود ميكنند. من يك ماه پيش هم گفتم اگر دست از اين باندبازيها برندارند ديگر نميتوانم تحمل كنم و در شوراي صنفي را گل ميگيرم كه به همين وعده هم عمل كردم.
خب چرا كسي از صنوف خانه سينما شما را در اين كار (گل گرفتن در خانه سينما) همراهي نكرد؟ فكر نميكنيد شيوه اعتراضتان كمي نامتعارف باشد؟
همه را ميترسانند. همه را ترسو و خنثي كردهاند. هر كسي با بدبختي و آوارگي فيلم توليد كرده است. يكي زير قرض رفته است. آن يكي ماشين و خانهاش را فروخته، آن يكي طلاي زن و بچهاش را فروخته است. خب ميترسند كه سرنوشت فيلمهاي آنها هم مثل فيلم من شود. بعدش من با كسي كاري ندارم. من در تمام زندگيام هميشه خودم جلو رفتهام و حقم را خودم گرفتهام و به كسي كاري نداشتهام. هيچ وقت هم در هيچ دار و دستهاي نبودهام. اتفاقاً اين اينها هستند كه يک دورهمي و گنگي راه انداختهاند. آنها به دنبال دار و دسته هستند، آنها يك اليت خاص هستند. چهار، پنج نفر اين سينما را به كثافت كشيدهاند. خودشان فيلم مصوب ميكنند، خودشان فيلم توليد ميكنند و خودشان پخشش را هم در دست دارند. جديداً هم كه ديگر پرديس ميسازند و در سينماي خودشان اكران ميكنند.
اين چهار، پنج نفري كه شما به آنها اعتراض داريد دقيقاً چه كساني هستند؟
قربان شما بروم، معلوم است. چيز پنهاني نيست. تمام كساني كه در سينما هستند اينها را ميشناسند.
خب شما مشخصاً بگوييد كه چه افرادي هستند؟
سرتيپي كه همه ايشان را به اسم آقاي مافياي سينمای ايران ميشناسند. شما ببينید اين آقا فيلمي ساخته است به اسم «آيينه بغل» هنوز يك ماه نيست كه توليدش تمام شده يك هفته بعدش اكران شده است. حتي حين فيلمبرداري زمان اكرانش مشخص شده بود. شما بگوييد چطور ممكن است كه فيلمي كه هنوز توليدش در جريان است، زمان اكرانش مشخص شده! اين آقا كه با فاميلش و سه چهار نفر در يك شركت دور هم جمع شدهاند و كل سينما را قبضه كردهاند و در دست خودشان گرفتهاند. براي سينما تصميم ميگيرند. يكي نيست بگويد شما چه كاره سينما هستيد؟ نكته غمبار اين جريان همراهي ارشاد با اين جريان و دار و دسته است. اينها حتي در خود ارشاد نفوذي دارند. اينها را من به زودي اعلام ميكنم؛ آدمي كه در ارشاد براي شما كار ميكند و مرتباً اسم لايحه را ميآورد و ميگويد كه ما آييننامه داريم، تو آييننامه داري؟ تو از طرف ارشاد وظيفه داشتي كه به اينجا بيايي و حق را به حقدار بدهي اما خودت بدتر از آنها هستي.
شما براي اين ادعاها اسنادي هم داريد؟
بله كه دارم. همه را به زودي اعلام ميكنم. شما بپرسيد كه چه كسي بود كه از برادر معاون اول رئيسجمهور پول گرفت؟ چه كسي بود كه از بانك گردشگري براي توليد يك فيلم عروسكي پول ميلياردي گرفت؟
منظورتان خانم منيژه حكمت و آقاي سرتيپي است كه تهيهكننده فيلم شهر موشها هستند؟
بله. همين خانم كه الان به كار بنده اعتراض كرده است بايد جواب بدهد كه پول ساخت فيلمهايش را از كجا آورده است. همه ميدانند كه بانك گردشگري براي كيست و به اين خانم و دوستشان چه پول كلاني داده است. بعد الان دست پيش را گرفتهاند كه پس نيفتند.
همين چند روز پيش بود كه نزديك 125نفر از سينماگران در حمايت از اكران نشدن فيلم حامي فتنه (عصباني نيستم) به رئيسجمهور نامه نوشتند اما چرا كسي از شما و كارتان حمايت نكرد؟
متأسفانه دوستان ما براي بيانيه دادن و كار سياسي كردن و زدن اين جريان و آن جريان هميشه حاضرند ولي پاي عمل كه بيايد وسط يكيشان حاضر نيست كاري كند. گفتم من كاري به كسي ندارم. آدم عملگرا و مصلح هميشه تنهاست.
آقاي نجفي ايرادي كه به شما ميگيرند اين است كه شما را به مديران دوره احمدينژاد نسبت ميدهند و ميگويند، حالا كه دستتان از قدرت كوتاه شده شروع به اعتراض كردهاید؟
من در دوران احمدينژاد به دعوت آقاي شمقدري عضو شوراي عالي سينما بودم. نه من بلكه چند نفر ديگر از سينماگران تراز اول اين مملكت در اين شورا عضو بودند. اينكه من جزو شوراي عالي سينما بودم، ايراد دارد؟ آقاي شمقدري دهها كار براي سينما و صنوف سينما كرد كه اينها عرضه انجام دادن يكي از آنها را هم ندارند. شما بگوييد اينها در اين پنج سال براي سينما چه كردهاند؟ شما بگوييد جز رانتخواري و باندبازي در سينما اينها در اين مدت چه كردهاند. تمام سينما را به جان هم انداختهاند و كاري كردهاند كه كسي حتي جرئت اعتراض و نقد ندارد. اين حاصل تجربه مديريتي همينها در دهه 60 بود كه با خفقان و شلاق زدن سينماگران سينما را اداره ميكردند. حالا آمدهاند و پز روشنفكري ميدهند. يكي نيست به اينها بگويد ما هم بالاي شما را ديدیم و هم پايين شما را.
*جوان