بقایی که عصبانی شده بود گفت پنج شش سال است در این کشور مثل ... شبانه روزی کار میکنیم و آقایان اطلاعات سپاه و بیت می روند پزش را جلوی مردم میدهند و پشت سر ما را میکوبند اشکالی ندارد ما هم از فردا ...
شهدای ایران: جعفر فرجی قائم مقام ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد در سال ۸۸ و فرماندار شهر ری در دولت دهم در پی انتشار نامه محمود احمدینژاد خطاب به رهبر انقلاب خاطرهای را از دوران دولت دهم منتشر کرد که در جای خود محل تأمل جدی است. این خاطره واگویی جریان یک ملاقات با بقایی است؛ درست بعد از ماجرای خانهنشینی احمدینژاد.
به گزارش رجانیوز متن این نوشته بدین شرح است:
نامه امروز احمدینژاد به رهبری به عنوان حاکم بلامنازع شش سال از مدیریت کلان کشور و گرفتن ژست اپوزیسیون برای کسب محبوبیت مرا مجبور کرد که به ذکر خاطره ای در خصوص علل تبدیل دوران طلایی کشور در دولت نهم به وضعیت کنونی بپردازم.
خاطره تلخ: چند روز بعد از جریان خانه نشینی، بنده برای سفر استانی دولت مجبور شدم به جلسه ای با آقای بقایی بروم تنها جلسه ای که با ایشان داشتم، تلخ ترین جلسه آن دوره عمرم شد.
آقای بقایی که ارتباط بنده را با جریان ستادهای مردمی در سراسر کشور و بچه های انقلابی میدانست پرسید بچه ها نظرشان نسبت به قضیه خانه نشینی چیست؟ بنده توضیح دادم که احمدی نژاد در پازل دشمنانش حرکت کرد و هر عاقلی این را میفهمد.
بقایی که عصبانی شده بود گفت پنج شش سال است در این کشور مثل ... شبانه روزی کار میکنیم و آقایان اطلاعات سپاه و بیت می روند پزش را جلوی مردم میدهند و پشت سر ما را میکوبند اشکالی ندارد ما هم از فردا کار نمیکنیم. بله از فردا کار نمیکنیم که معلوم بشود در کشور فقط ما هستیم که میتوانیم کشور را بگردانیم. ببینیم در سخنرانیهایشان چه دارند به مردم بگویند. و آنوقت به دست و پایمان میافتاند.
با دو تن از رفقا رفته بودیم موقع برگشتن بغض گلویمان را گرفته بود. ما فکر میکردیم حرفی زد و تمام شد. اما حرف بقایی علی رغم باورمان اجرایی شد، دو سال رییس جمهور و معاونین و مسئول دفترش کشور را رها کردند آنهم در اوج تحریمها.
این را از جدول جلسات رییس جمهور که جایش معاون اول میرفت و کاهش حجم تصمیم، اقدام و برنامه ها و سفرها و از هم گسیختگی کارها میشد فهمید.
آقای احمدینژاد وضعیت امروز اقتصادی و اجتماعی سیاسی کشور محصول همان دو سال تعلل ارادی است که بقایی آن روز وعده اش را داد و بهتر است به جای نامه مطالبه گری پیش خدا و شهدا جواب داشته باشید.
پی نوشت: بخاطر دولت نهم از احمدی نژاد دفاع میکردیم و نسل خودمان را مدیون اعتماد او در آن سالها میدانستم.
انتقادهای مان به اصولگرایان ناجوانمرد و برخی نهادها در به لجبازی کشاندن و عصبانی کردن و از بین بردن سرمایه احمدی نژاد سر جای خود باقیست.
ولی آقای احمدی نژاد هشتاد و چهار، تویی که دوستت داشتم و برایت جان میدادم بدان احمدی نژاد نود و شش نامردترین ادم روزگار است که جواب محبتهای رهبرش را که روزگاری بوسه بر دستش زد با خنجر داد و روی اصلاحطلبان را سفید کرد. بیایید به جای مطالبه گری پاسخ خرابکاری های عامدانه دو سال آخر دولتتان را بدهید.
به گزارش رجانیوز متن این نوشته بدین شرح است:
نامه امروز احمدینژاد به رهبری به عنوان حاکم بلامنازع شش سال از مدیریت کلان کشور و گرفتن ژست اپوزیسیون برای کسب محبوبیت مرا مجبور کرد که به ذکر خاطره ای در خصوص علل تبدیل دوران طلایی کشور در دولت نهم به وضعیت کنونی بپردازم.
خاطره تلخ: چند روز بعد از جریان خانه نشینی، بنده برای سفر استانی دولت مجبور شدم به جلسه ای با آقای بقایی بروم تنها جلسه ای که با ایشان داشتم، تلخ ترین جلسه آن دوره عمرم شد.
آقای بقایی که ارتباط بنده را با جریان ستادهای مردمی در سراسر کشور و بچه های انقلابی میدانست پرسید بچه ها نظرشان نسبت به قضیه خانه نشینی چیست؟ بنده توضیح دادم که احمدی نژاد در پازل دشمنانش حرکت کرد و هر عاقلی این را میفهمد.
بقایی که عصبانی شده بود گفت پنج شش سال است در این کشور مثل ... شبانه روزی کار میکنیم و آقایان اطلاعات سپاه و بیت می روند پزش را جلوی مردم میدهند و پشت سر ما را میکوبند اشکالی ندارد ما هم از فردا کار نمیکنیم. بله از فردا کار نمیکنیم که معلوم بشود در کشور فقط ما هستیم که میتوانیم کشور را بگردانیم. ببینیم در سخنرانیهایشان چه دارند به مردم بگویند. و آنوقت به دست و پایمان میافتاند.
با دو تن از رفقا رفته بودیم موقع برگشتن بغض گلویمان را گرفته بود. ما فکر میکردیم حرفی زد و تمام شد. اما حرف بقایی علی رغم باورمان اجرایی شد، دو سال رییس جمهور و معاونین و مسئول دفترش کشور را رها کردند آنهم در اوج تحریمها.
این را از جدول جلسات رییس جمهور که جایش معاون اول میرفت و کاهش حجم تصمیم، اقدام و برنامه ها و سفرها و از هم گسیختگی کارها میشد فهمید.
آقای احمدینژاد وضعیت امروز اقتصادی و اجتماعی سیاسی کشور محصول همان دو سال تعلل ارادی است که بقایی آن روز وعده اش را داد و بهتر است به جای نامه مطالبه گری پیش خدا و شهدا جواب داشته باشید.
پی نوشت: بخاطر دولت نهم از احمدی نژاد دفاع میکردیم و نسل خودمان را مدیون اعتماد او در آن سالها میدانستم.
انتقادهای مان به اصولگرایان ناجوانمرد و برخی نهادها در به لجبازی کشاندن و عصبانی کردن و از بین بردن سرمایه احمدی نژاد سر جای خود باقیست.
ولی آقای احمدی نژاد هشتاد و چهار، تویی که دوستت داشتم و برایت جان میدادم بدان احمدی نژاد نود و شش نامردترین ادم روزگار است که جواب محبتهای رهبرش را که روزگاری بوسه بر دستش زد با خنجر داد و روی اصلاحطلبان را سفید کرد. بیایید به جای مطالبه گری پاسخ خرابکاری های عامدانه دو سال آخر دولتتان را بدهید.